مطالب موجود در دسته بندی "مناظرات علما و بزرگان"

تزویر یزید، در ابراز پشیمانی از قتل امام حسین ـ علیه السلام ـ

تزویر یزید، در ابراز پشیمانی از قتل امام حسین ـ علیه السلام ـ

چون اسیران اهل بیت ـ علیهم السلام ـ وارد کاخ یزید شدند و در گوشه‎ای که در نظر گرفته شده بود، قرار گرفتند یزید دستور داد تا سر مطهر امام حسین ـ علیه السلام ـ را در میان طشتی نهادند. لحظه‎ای بعد او با چوبی که در دست داشت به دندانهای امام ـ علیه السلام ...

ادامه مطلب
جواب علی گونه زینب ـ سلام الله علیها

جواب علی گونه زینب ـ سلام الله علیها

آن روز «عبیدالله بن زیاد» در کاخ خود دیدار عمومی ترتیب داده بود و دستور داده بود تا سر بریده امام حسین ـ علیه السّلام ـ را در برابرش بگذارند. آنگاه زنان و کودکان را وارد کاخ نمودند. زینب کبری ـ سلام الله علیها ـ در حالی که کم ارزش‎ترین لباس‎های خود را به تن ...

ادامه مطلب
فضّه و نطق با قرآن

فضّه و نطق با قرآن

وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ»[1] یعنی اول سلام کن و سپس حالم را بپرس. پس به او سلام کردم گفت: « مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ»[2] یعنی کسی را که خداوند هدایت نماید، هرگز گمراهی ندارد. دانستم که از قافله‌اش باز مانده است. پرسیدم: «انسان هستی یا از طائفه جن می‌باشی؟» گفت: « ...

ادامه مطلب
پیری که آبروی معاویه را برد

پیری که آبروی معاویه را برد

جابر بن عبدالله انصاری گوید: روزی به شام سفر کرده بودم و در آنجا معاویه و دو پسرش خالد و یزید و نیز با عمرو بن العاص ملاقات کردم. ناگاه مردی سالخورده که از طرف عراق می‎آمد نمودار شد. او پیری فرتوت بود که کمربندی از لیف خرما بر میان بسته و نعلی از لیف ...

ادامه مطلب
خیر الامه بودن امام علی (ع)

خیر الامه بودن امام علی (ع)

در عصر خلافت عمر بن عبدالعزیز (هشتمین خلیفه اموی) مردی از اهل تسنّن چنین سوگند یاد کرد: «اِنّ عَلیَاً خَیْرُ هذِهِ الاُمّهُ وَاِلاّ اِمْرَأَتِی طَالِقُ ثَلاثاً»: «همانا علی ـ علیه السّلام ـ بهترین فرد این امّت است، وگرنه همسرم سه طلاقه است» و آن مرد معتقد بود که علی ـ علیه السّلام ـ بهترین شخص ...

ادامه مطلب
حجّاج و کابوس قتل سعید بن جُبَیر

حجّاج و کابوس قتل سعید بن جُبَیر

«سعید بن جُبَیر» از شیعیان خالص و ارادتمندان حضرت سجاد ـ علیه السلام ـ و همواره از محضر آن حضرت استفاده می‌نمود، و آن حضرت همواره درباره‌اش دعا می‌کرد. سعید از شاگردان«عبدالله بن عباس» بود و علم حدیث و تفسیر و قرائت را نزد او تکمیل کرد و مردی دانشمند و عالم شد. «سعید بن ...

ادامه مطلب
سب علی ـ علیه السلام ـ ممنوع

سب علی ـ علیه السلام ـ ممنوع

«عمر بن عبدالعزیز» از کودکی استادی خداشناس و با ایمان و آگاه به نام «عبیدالله» داشت. یک روز عُمَر با سایر کودکان همسال خود که همگی از بنی امیه و منسوبین آنان بودند، بازی می‎کرد. کودکان، در حالی که سرگرم بازی بودند، طبق معمول به هر بهانه کوچک علی ـ علیه السلام ـ را لعن ...

ادامه مطلب
لزوم امر به معروف و نهی از منکر

لزوم امر به معروف و نهی از منکر

زید بن علی ـ علیه السلام ـ برادر امام باقر ـ علیه السلام ـ و از بزرگان و رجال با فضیلت و عالیقدر خاندان نبوت، و مردی دانشمند، زاهد، پرهیزکار، شجاع و دلیر بود[1] و در زمان حکومت بنی امیه زندگی می‎کرد. زید از مشاهده صحنه‎های ظلم و ستم و تاخت و تاز حکومت اموی ...

ادامه مطلب
اثبات فضائل علی (ع)

اثبات فضائل علی (ع)

«حرّه» دختر«حلیمه سعدیّه» بر حجّاج وارد شد.[1] حجاج از طرز ورود و بی اعتنایی او به دستگاه حکومتش دانست که این زن یک بانوی عادی نیست بلکه از متانت و عظمت روحی فوق‌العاده‌ای برخوردار است. پس از اندکی تأمّل پرسید: «حرّه دختر حلیمه توئی؟» در پاسخ گفت: «فراسهُ مِنْ غیرِ مؤمنٍ» یعنی ای غیر مؤمن ...

ادامه مطلب
دوگانگی ظلمت و نور

دوگانگی ظلمت و نور

(ابوشاکر دَیصانی از دانشمندان معروف عصر امام صادق ـ علیه السّلام ـ بود، و در صف منکران توحید قرار داشت، و معتقد به خدای نور و خدای ظلمت بود، و همواره می‌کوشید تا با بحث‌های کلامی، عقیده خود را ثابت کند، و اسلام را نقض نماید، او بنیانگذار مکتبی به نام دَیصانیّه شده بود، و ...

ادامه مطلب
خداشناسی و قدرت خدا

خداشناسی و قدرت خدا

هشام بن حَکم از شاگردان زبردست و هوشمند امام صادق ـ علیه السّلام ـ بود، روزی یکی از منکران خدا به نام «عبدالله دَیصانی» با هشام ملاقات کرد و پرسید: آیا تو خدا داری؟ هشام: آری. عبدالله: آیا خدای تو قادر است؟ هشام: آری، هم توانا است و هم بر همه چیز مسلّط است. عبدالله: ...

ادامه مطلب
جانشین پیامبر اسلام (ص) ـ برتری امام علی (ع)

جانشین پیامبر اسلام (ص) ـ برتری امام علی (ع)

روزی ضرار بن ضبی که از علمای بزرگ اهل تسنّن و رئیس مذهب جبر بود نزد یحیی بن خالد وزیر هارون الرّشید آمد، و پس از گفتاری گفت: «من برای بحث و مناظره آماده هستم، هر کس را بخواهی بگو برای بحث حاضر گردد.» یحیی: آیا آماده‌ای با «رکن شیعه» مناظره کنی؟ ضرار: آری، با ...

ادامه مطلب