دسته بندی های موجود در بخش"ائمه اطهار"

مطالب موجود در بخش "ائمه اطهار"

قطع رابطه با دشمن

قطع رابطه با دشمن

معاویه که مروان بن حکم را فرماندار مدینه قرار داده بود روزی برای او نامه نوشت که دختر عبداللّه بن جعفر(برادر زاده امیر المؤ منین علیه السلام) را برای پسرش یزید خواستگاری کند و اضافه کرده بود که هر مقدار پدرش مهریه تعیین کند می پذیرم و هر اندازه بدهی داشته باشد می پردازم ضمن ...

ادامه مطلب
شیعه حقیقی

شیعه حقیقی

مردی به امام حسن علیه السلام گفت : من از شیعیان شما هستم . امام علیه السلام فرمود: ای بنده خدا اگر مطیع امر و نهی ما هستی راست می گوئی و اگر این گونه نیستی با ادعای مقام بلند تشیع که از آن بهره مند نیستی برگناهان خود نیفزا و به نگو من از ...

ادامه مطلب
پاسخ محکم به معاویه

پاسخ محکم به معاویه

زمان خلافت معاویه بود، او با دسیسه های گوناگون بر مناطق اسلامی مسلط شده بود، آن گونه که خود را بی رقیب می دانست (چرا که حضرت علی (ع) به شهادت رسیده بود و امام حسن (ع) را نیز به انزوای تحمیلی در مدینه کشانده بودند). معاویه سفری به حجاز کرد، در این سفر به ...

ادامه مطلب
شجاعت امام حسن (ع)

شجاعت امام حسن (ع)

جنگ جمل در بصره بین سپاه علی (ع) و سپاه طلحه و زبیر، در گرفت ، آتش ‍ جنگ شعله ور گردید، امیر مؤمنان علی (ع) پسرش محمّد حنفیّه را طلبید و نیزه خود را به او داد و فرمود: با این نیزه به دشمن حمله کن ، محمّد حنفیّه به سوی دشمن حرکت کرد، ...

ادامه مطلب
دعای خیر امام حسن (ع)

دعای خیر امام حسن (ع)

امام حسن (علیه السلام) چندین بار از مدینه پیاده به مکه برای انجام حج رفت در یکی از این سفرها که از مدینه به سوی مکه راه افتاد، پاهایش بر اثر پیاده روی روی ریگهای خشک و سوزان ، ورم کرد. شخصی به آن حضرت عرض کرد: آقا اگر کمی سوار می شدید، پاهایتان بهتر ...

ادامه مطلب
معیار ارزش

معیار ارزش

روزی معاویه به امام حسن (علیه السلام) گفت : من از تو بهترم امام فرمود: چرا؟ او گفت : بخاطر اینکه مردم دور من اجتماع کرده اند. امام فرمود: هیهات ، هیهات (چقدر این سخن تو دور از حقیقت است) ای فرزند جگر خوار! آنان که به دور تو جمع شده اند دو دسته اند: ...

ادامه مطلب
طاغوت شکن

طاغوت شکن

پس از شهادت امام علی (علیه السلام) معاویه کم کم بر همه جهان اسلام مسلط شد، روزی با دارو دسته خود به کوفه آمد، طرفدارانش به او گفتند: حسن بن علی(علیه السلام) در نظر مردم کوفه بسیار محترم و محبوب است ، خوب است شما به منبر بروی و در و خطبه خود کاری کنی ...

ادامه مطلب
پاسخ نیکی

پاسخ نیکی

انس بن مالک گوید: کنیزی از امام حسن (علیه السلام) شاخه گلی را به حضور آن حضرت آورد و اهداء نمود، امام حسن (علیه السلام) آن شاخه گل را گرفت و به او فرمود: تو را در راه خدا آزاد کردم من به حضرت عرض کردم ، با اهداء یک شاخه گل ناچیز او را ...

ادامه مطلب
الگوی بزرگواری

الگوی بزرگواری

روزی یکی از مردم شام وارد مدینه شد و دید امام حسن علیه السلام بر اسبی سوار است ، شروع کرد او را مورد لعنت قرار دهد اما امام علیه السلام چیزی به او نگفت . وقتی بدگوئی او به پایان رسید آن حضرت جلو رفت و بر او سلام کرد و خندید و فرمود: ...

ادامه مطلب
جود و بخشش

جود و بخشش

روزی مردی در برابر امام حسن علیه السلام ایستاد و گفت : ای پسر امیر المؤ منین ! به خدائی که به تو نعمت بخشیده است قسم می دهم که حق مرا از دشمنم بگیری که بسیار مستبد و ظالم است ، نه به پیر مرد احترام می گذارد و نه به کودک رحم می ...

ادامه مطلب
توجه به خدا

توجه به خدا

امام حسن علیه السلام وقتی وضو می گرفت اعضای بدنش می لرزید و رنگش زرد می شد. گفته شد چرا به هنگام وضو اعضای بدن شما می لرزد و رنگ چهره شما زرد می شود؟ حضرت فرمود: حق است بر هر کسی که در برابر پروردگار می ایستد رنگش زرد شود و اعضایش به لرزه ...

ادامه مطلب
نامگذاری امام حسن (ع)

نامگذاری امام حسن (ع)

هنگامی که امام حسن (ع) چشم به جهان گشود، فاطمه (س) به علی (ع) گفت : نام این نوزاد را معین کن علی (ع) فرمود: من در نامگذاری او، از پروردگارم پیشی نمی گیرم ، خداوند به جبرئیل وحی کرد: پسری برای محمد (ص) متولد شده نزد او برو و به او تبریک بگو، سپس ...

ادامه مطلب