رازپوشی بعضی از اولیای الهی در این عالم، باطن انسانها و صفات حیوانی آنان را میبینند و میشناسند، ولی از آن جا که مظهر صفت ستّار العیوب الهیاند، سرپوشی میکنند و رازهای مردم را فاش نمیکنند. عارف فرزانهی همدانی از این چنین عظمت روحی برخوردار بود. شیخ محمد رازی در این رابطه، از زبان یکی ...
مطالب موجود در دسته بندی "حکایت های آموزنده"
ارزش دوست
یکی بود یکی نبود، یک بچه کوچیک بداخلاقی بود. پدرش به او یک کیسه پر از میخ و یک چکش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، یک میخ به دیوار روبرو بکوب. روز اول پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار روبرو بکوبد. در روزها و هفته ها ی بعد که پسرک توانست خلق ...
امثال تو نیازی به طناب ندارد
شبی شیطان را در خواب دیدم که بندها و طناب های متعددی در دست داشت. از شیطان پرسیدم: “این بندها برای چیست؟” پاسخ داد: “اینها را به گردن مردم می اندازم و آنها را به سوی خویش می کشم و به دام می افکنم. دیروز، یکی از طناب ها را به گردن شیخ انصاری انداختم ...
داستان نخ زلزله ساز!
جابر جعفى مى گوید: زمانى که خلافت به بنى امیه (لعنهم الله ) رسید در روزهاى حکومت شان خون هاى زیادى به حرام بر زمین ریختند و هزار ماه بر منبرهایشان لعن امیرالمومنان (علیه السلام ) کردند و شیعیان آن حضرت را در شهرها به دار آویخته و مى کشتند و اصل و ریشه آن ...
پاسخ جالب بهلول عاقل
روزی بهلول از مسجد «ابوحنیفه» میگذشت، دید خطیب مردم را موعظه میکند. ایستاد و به سخنانش گوش داد. او میگفت: جعفربن محمد عقیده دارد که کارها با اختیار از بندگان، در صورتی که آنچه از بندگان انجام میدهند خواست خداست و انسان از خود اختیاری ندارد. دیگر این که در روز قیامت شیطان در آتش ...
عاقبت نفرین پدر
سید ابن طاووس در منهج الدعوات مى نویسد که حضرت سیدالشهداء (علیه السلام ) فرمود من با پدرم در شب تاریکى به طواف خانه خدا مشغول بودیم. در این هنگام متوجه ناله اى جانگداز و آهى آتشین شدیم که شخصى دست نیاز به درگاه بى نیاز دراز کرده و با سوز و گدازى بى سابقه ...
با امام گستاخانه سخن مگو!
آقای حاج شیخ محمد مهدی تاج اظهار میداشتند: «یکی از حکایاتی که از مسموعات این حقیر است و به انحاء مختلف نیز آن را نقل کردهاند، داستان مرحوم شیخ ابراهیم تُرک است. این داستان در کــتاب «التقوی و ما ادریک ما التقوی» که در احوال مرحوم حاج شیخ محمدتقی بافقی یزدی رضوان الله تعالی علیه ...
مرد بینیاز
شخصی به یکی از خلفای دوران خود مراجعه و درخواست کرد، تا در بارگاه او به کاری گمارده شود. خلیفه از او پرسید: قرآن میدانی؟ او گفت: نمیدانم و نیاموختهام. خلیفه گفت: از به کار گماردن کسی که قرآن خواندن نیاموخته است، معذوریم. مرد بازگشت و به امید دست یافتن به مقام مورد علاقهی خود، ...
آبلیموی تقلبی
در کربلا عطار مشهوری زندگی میکرد. روزگاری مریض شد و بیماریاش طولانی گردید. یکی از دوستان به عیادتش رفت؛ دید که از وسایل زندگی چیزی برایش باقی نمانده است؛ فقط حصیری در زیر بدن و متکایی در زیر سر دارد. تاجر ثروتمند دیروز، حالا به چنین روزی افتاده است . در همین حال، پسر تاجر ...
داستان توبه کاران
تألیف و ترجمه: سید هاشم ناجی موسوی جزایری توبه در لغت به معنای رجوع و بازگشت است. بازگشت در امور فیزیکی معنای روشنی دارد، یعنی این که انسان راهی را برود و سپس آن راه را بر گردد، اما در امور نفسانی و قلبی هم توبه معنای خاص خود را دارد، توبه یعنی روح و ...
برتری مرگ با عزّت، از زندگی ذلت بار
قبل از آن که امام علی ـ علیه السلام ـ با سپاه خود برای سرکوبی و جلوگیری سپاه معاویه، از کوفه بیرون بروند، سپاه معاویه، پیش دستی کرده با 85 هزار نفر عازم سرزمین صفین شدند، و نخست شریعه فرات را (که در آن سرزمین تنها محل برای گرفتن آب از فرات، به حساب می ...
بازگشت اندوهبار از جبهه و سخنی با زنده دلان
سرانجام ماجرای حکمین و فریب ابوموسی اشعری پایان یافت و در آنجا عهد نامه ای ترتیب یافت، که بسیار ننگین بود، با این وجود سپاه عراق در جبهه صفین بودند و اصل بر مبنای جنگ قرار داشت و می بایست روحیه رزمندگان را در سطح بالا نگه داشت، تا افکارشان پریشان نشود و آنها در ...