صفا و صمیمیت و همکاری صادقانه هشام ابن الحکم و عبداللّه بن یزید اباضی ، مورد اعجاب همه مردم کوفه شده بود. این دو نفر، ضرب المثل دو شریک خوب و دو همکار امین و صمیمی شده بودند. این دو به شرکت یکدیگر، یک مغازه خرازی داشتند. جنس خرازی می آوردند و می فروختند. تا ...
محمد بن سنان گوید: در محضر حضرت رضا – علیه السلام – بودم به من فرمود: در دوران بنی اسرائیل (قبل از اسلام) چهار نفر مؤمن ، با هم دوست بودند، روزی یکی از آنها به خانه ای که آن سه نفر دیگر برای کاری در آن اجتماع کرده بودند رفت و در زد، غلام ...
عبدالمومن انصاری گوید: به محضر امام کاظم – علیه السلام – رسیدم و محمد بن عبداللّه جعفری هم نزد آن حضرت بود من با محمد تبسمی کردم امام که مشاهده می کرد فرمود: او را دوست داری ؟ عرض کردم : بله ، البته بخاطر شما او را دوست دارم . امام – علیه السلام ...
داستان مسلم مجاشعی است، که به حقیقت، امامت امامان به حق را قبول داشت که دوستی حقیقی همین است : در آغاز جنگ جمل، سپاه علی – علیه السلام – در برابر سپاه مخالفان، در بصره قرار گرفت، علی – علیه السلام – سعی می کرد، جنگ و خونریزی نشود، ولی دشمن درصدد آشوب و ...
1-مرحوم سیّد مرتضی ، شیخ حرّ عاملی و برخی دیگر به نقل از ابوهاشم جعفری آورده اند: روزی به محضر مبارک امام حسن عسکری علیه السلام وارد شدم ، دیدم که در حال نوشتن نامه ای می باشد، لحظاتی را در خدمت آن حضرت نشستم تا آن که هنگام نماز فرا رسید. بدین جهت ، ...
کافور خادم گوید: یونس نقاش که از دوستان و خادمان امام حسن عسگری(علیه السلام) بود، روزی به حضور امام آمد در حالی که مضطرب و لرزه بر اندامش بود عرض کرد: ای مولای من به تو در مورد خانواده ام وصیت می کنم که به آنها لطف و خیر داشته باشید. امام فرمود: چه خبر؟ ...
احمد بن اسحاق خدمت امام حسن عسکری علیه السلام رسید و از او در خواست کرد نوشته ای به او بدهد آنگاه قلمی را هم که امام علیه السلام با آن نوشت از او مطالبه کرد و عرض کرد: فدایت شوم مطلبی در دل دارم که بخاطر آن غمگینم ، می خواستم آن را از ...
احمد بن اسحاق گوید: بر امام حسن عسکری علیه السلام وارد شدم و می خواستم از امام بعد از او, سوال کنم . امام علیه السلام قبل از سوال من فرمود: ای احمد بن اسحاق ! خداوند زمین را از زمان خلقت آدم تا روز قیامت از وجود حجت خالی نمی گذارد و به وسیله ...
ابو هاشم جعفری (ره) که از دوستان و فقهاء و اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری (ع) بود، می گوید: در محضر امام حسن عسکری (ع) بودم ،فرمود، یکی از گناهان نابخشودنی این است که شخصی (بر اثر غرور و کوچک شمردن گناه) بگوید: لیتنی لا اواخذ الا بهذا: ای کاش برای گناهی جز ...
اسحاق کندی از دانشمندان عراق بود، و مردم او را به عنوان فیلسوف و دانشمند بر جسته می شناختند، او کافر بود و اسلام را قبول نداشت ، حتی تصمیم گرفت کتابی درباره تناقض گوئی قرآن بنویسد، چرا که می پنداشت بعضی از آیات قرآن با بعضی دیگر (در ظاهر) سازگار نیست ، او نگارش ...
ابو هاشم جعفری ، یکی از شاگردان و دوستان امام حسن عسکری (ع) بود، او چند روز، به امام حسن (ع) روزه مستحبی گرفت ، و هنگام افطار، همراه امام (ع) با هم افطار می کردند. روزی بر اثر گرسنگی ، ضعف شدید بر ابو هاشم وارد شد، او آن روز طاقت نیاورد و به ...
احمد بن حارث قزوینی می گوید: با پدرم (حارث) در شهر سامره بودیم ، پدرم نگهبان و سرپرست دامهای کاروان سرای منسوب به امام حسن عسکری (ع) بود، در آن هنگام ، در نزد المستعین (دوازدهمین خلیفه عباسی) استری بود که از نظر زیبائی و قامت بلند و چالاکی ، نظیر نداشت ، ولی سرکش ...