امام باقر(ع) فرمود: من و گروهی در حضور پدرم امام سجاد(ع) بودیم ، ناگهان آهوئی از صحرا آمد و در چند قدمی پدرم ایستاد و ناله کرد. حاضران به پدرم گفتند چه می گوید؟ پدرم فرمود: می گوید: بچه ام را فلانی صید کرده ، از روز گذشته تا حال شیر نخورده ، خواهش می ...
دسته بندی های موجود در بخش"حکایت ها"
مطالب موجود در بخش "حکایت ها"
توجه به دیگران
امام صادق (علیه السلام) فرمود: روزی وقتی که امام سجاد (علیه السلام) روزه بودند دستور داد گوسفندی را ذبح کردند و قطعه قطعه نموده پختند و هنگام غروب کنار دیک آمد، و فرمود کاسه ها را بیاورید، همه غذا را در میان آن کاسه ها ریخت و فرمود: بین فلان طایفه از اول تا آخر ...
دعای امام(ع) و عاقبت حرمله
منهال بن عمرو گوید: از کوفه بسفر حج رفتم و خدمت امام سجاد علیه السلام رسیدم . آن جناب از من پرسید از حرمله بن کاهل (قاتل شش ماهه علی اصغر بود) چه خبر داری ؟ عرضکردم در کوفه زنده است ؛ حضرت دست به نفرین او برداشت و از خدا خواست حرارت آتش ...
شیرزن کربلا
هنگامی که زینب کبری (ع) را همراه بازماندگان شهدای کربلا وارد مجلس عبیداللّه زیاد (استاندار یزید در کوفه) نمودند. زینب (ع) به طور ناشناس در گوشه ای نشست . ابن زیاد – این زن کیست ؟ گفته شد، زینب (ع) دختر علی (ع) است . ابن زیاد خطاب به زینب سپاس خداوندی را که ...
پاداش هدایت و ارشاد
امام حسین (ع) از مردی پرسید از این دو کار کدام را بیشتر دوست داری ؟ 1- شخصی تصمیم بر کشتن مسلمان ناتوانی را دارد، او قادر بر دفاع نیست آیا نجات آن مسلمان را بیشتر دوست داری یا 2- شخصی از دشمنان قصد گمراهی او را از راه راست گرفته است ، و تو ...
پاسخ به هشت سؤال
شخصی به محضر مبارک امام حسین (ع) رسید و پس از سلام گفت : ای فرزند پیامبر (ص) سؤالی دارم . امام فرمود: بپرس . او پرسید: بین ایمان و یقین ، چقدر فاصله است ؟. امام فرمود: به اندازه چهار انگشت . او پرسید: چگونه ؟ امام فرمود: ایمان ، آن چیزی است که ...
نسناس را بشناسید
شخصی به حضور علی (ع) آمد و پرسید ناس و اشباه ناس(امثال ناس) و نسناس کیانند؟ امام حسین (ع) حضور داشت ، حضرت علی (ع) به او فرمود جواب این مرد را بده . امام حسین (ع) فرمود: ناس ما هستیم ، از این رو قرآن می فرماید: ثم افیضوا من حیث افاض الناس : ...
تادیب مروان
روزی مروان ناپاک که در دشمنی با اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) معروف بود، به امام حسین (علیه السلام) رسید و گفت : اگر برای شما افتخار به وجود مادری چون فاطمه (علیه السلام) نبود، دیگر چیزی نداشتید که بر ما افتخار نمایید. امام (علیه السلام) برخاست و گلوی مروان را گرفت و فشار ...
سخن گفتن نوزاد
صفوان گوید: امام صادق(علیه السلام) فرمود: دو نفر مرد، همراه یک زن و یک نوزاد نزاعی داشتند، بحضور امام حسین (علیه السلام) آمدند. مرد اول گفت : زن مال من است (در نتیجه بچه نیز مال من است). مرد دوم گفت : این فرزند مال من است . امام حسین (علیه السلام) به مرد اول ...
رزمنده پیر
انس بن حارث کاهلی در کربلا در روز عاشورا پیرمرد سالخورده ای بود، او از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه وآله) بود و در جنگ بدر و حنین شرکت داشت ، در روز عاشورا از امام حسین (علیه السلام) اجازه رفتن به میدان گرفت ، امام اجازه داد، او با شور و شوق فراوان عمامه ...
برخورد با ظالم
عصر حکومت معاویه بود و ولیدبن عقبه از سوی او فرماندار مدینه بود. روزی امام حسین علیه السلام و ولید بر سر مزرعه ای باهم نزاع کردند. امام علیه السلام دستار از سر ولید برداشت و به گردنش پیچید. مروان فاسق که شاهد ماجرا بود گفت : من تابه حال ندیده بودم که مردی این ...
آخرین نماز امام حسین (ع)
ظهر عاشورا نزدیک می شد، سی نفر از اصحاب حسین علیه السّلام ر جریان یک درگیری و تیراندازی که بوسیله دشمن انجام گرفت به خاک و خون غلطیدند. بقیه در انتظار جانبازی لحظه شماری می کردند و بی قراری می نمودند. ناگهان مردی از اصحاب اباعبدالله به نام ابو ثمامه صید اوی ؛ متوجه شد ...