مطالب موجود در دسته بندی "حکایت های معصومین"

نابینای که امام را دید

نابینای که امام را دید

ابوبصیر می گوید: همراه امام باقر (علیه السلام) در مدینه وارد مسجد شدیم ، مردم در رفت و آمد بودند، امام به من فرمود: از مردم بپرس ، آیا مرا می بینند؟ از هر کس سوال کردم پاسخ داد ابوجعفر را ندیدم ، امام در کنارم ایستاده بود،، در اینحال یکی از دوستان حقیقی امام ...

ادامه مطلب
نهی از منکر امام (ع)

نهی از منکر امام (ع)

ابوبصیر گوید: در کوفه برای زنی قرآن می خواندم . یک بار در موردی با او شوخی کردم ! بعد از مدتی که به خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم مرا مورد مذمت و سرزنش قرار داد و فرمود: کسی که در خلوت مرتکب گناه شود خداوند به او نظرلطف نمی کند. چه سخنی به ...

ادامه مطلب
تسلیم

تسلیم

عده ای به محضر امام باقر علیه السلام رسیدند و دیدند که یکی از فرزندان او بیمار شده است و امام علیه السلام ناراحت و اندوهگین است . با خود گفتند: اگر این کودک از دنیا برود می ترسیم امام علیه السلام را آن گونه ببینیم که نمی خواهیم در آن حال باشد. چیزی نگذشت ...

ادامه مطلب
اسلام حقیقی

اسلام حقیقی

ابی جارود گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم : ای فرزند رسول خدا! آیا شما دوستی و دلباختگی و پیروی مرا نسبت به خود می دانید؟ امام علیه السلام : آری . عرض کردم : من از شما پرسشی دارم که می خواهم به من پاسخ دهید زیرا چشمم نابینا است و کمتر ...

ادامه مطلب
امید بدون عمل

امید بدون عمل

جمعی از شیعیان در محضر امام باقر علیه السلام بودند، حضرت به آنها فرمود: ای گروه شیعه شما تکیه گاه میانه باشید و (از افراط و تفریط بپرهیزید) تا آنکه غلو کرده به شما باز گردد و کسی که عقب مانده است خود را به شما برساند. مردی از انصار که سعد نام داشت عرض ...

ادامه مطلب
سلام پیامبر(ص)

سلام پیامبر(ص)

جابربن عبدالله انصاری از یاران راستین پیامبر(ص) بود، او می گوید: رسول خدا(ص) به من فرمود: نزدیک است زنده باشی ، تا فرزندی از فرزندان مرا که از نسل حسین (ع) است دیدار کنی که نامش محمد است یبقر علم الدین بقرا : علم دین را به خوبی بشکافد هنگامی که او را دیدار کردی ...

ادامه مطلب
زراعت امام باقر (ع)

زراعت امام باقر (ع)

محمدبن منکدر(یکی از دانشمندان اهل تسنن) در عصر امامت امام باقر (ع) بود، به دوستانش می گفت : باور نمی کردم که علی بن حسین (امام سجاد علیه السلام) از خود فرزندی به یادگار بگذارد که در فضل و دانش ‍ مانند خودش باشد، تا اینکه روزی پسرش محمد بن علی (امام باقر علیه السلام) ...

ادامه مطلب
کلید بدبختی و شرارت ها

کلید بدبختی و شرارت ها

مرحوم کلینی و دیگر بزرگان آورده اند: روزی حضرت ابو جعفر، امام محمّد باقر علیه السلام جهت زیارت خانه خدا وارد مسجدالحرام گردید، در هنگام زیارت و طواف حرم الهی ، عدّه ای از قریش – که در گوشه ای نشسته بودند – چون نگاهشان به حضرت افتاد، به یکدیگر گفتند: این کیست که با ...

ادامه مطلب
پیش گوئی از کشتار

پیش گوئی از کشتار

روزی از روزها امام محمّد باقر علیه السلام در مجلسی نشسته بود و افرادی گرد وجود مبارک آن حضرت حلقه زده بودند. پس از گذشت مدّتی ، حضرت سر مبارک خود را به زیر انداخت و پس از لحظاتی بلند نمود و خطاب به افراد حاضر کرد و چنین فرمود: چه خواهید کرد آن هنگامی ...

ادامه مطلب
اهمیّت خوردنی ها

اهمیّت خوردنی ها

محمّد بن ولید که یکی از دوستان و اصحاب امام محمّد باقر علیه السلام است ، حکایت کند: روزی به قصد زیارت آن حضرت حرکت کردم ، وقتی نزدیک منزل امام علیه السلام رسیدم ، جمعیّت بسیاری را دیدم که برای زیارت آن حضرت آمده بودند. به همین جهت برگشتم و فردای آن روز دوباره ...

ادامه مطلب
هدیه از خزانه خالی

هدیه از خزانه خالی

مرحوم شیخ مفید، طبری و برخی دیگر از بزرگان به نقل از جابر جُعفی حکایت کنند: روزی به محضر شریف امام محمّد باقر علیه السلام شرفیاب شدم ، و اظهار داشتم : مولایم ! من بسیار تنگ دست و محتاج شده ام ؛ از شما خواهش می کنم ، مقداری پول جهت تاءمین هزینه زندگی ...

ادامه مطلب
اهمیّت افطاری دادن

اهمیّت افطاری دادن

مرحوم شیخ صدوق رحمه اللّه علیه ، با سند خود به نقل از حضرت صادق آل محمّد علیهم السلام ، حکایت فرماید: روزی یکی از دوستان و اصحاب پدرم ، به نام سُدیر صیرفی در ماه مبارک رمضان نزد پدرم ، حضرت باقرالعلوم علیه السلام شرفیاب شد. پدرم او را مخاطب قرار داد و فرمود: ...

ادامه مطلب