دسته بندی های موجود در بخش"حکایت ها"

مطالب موجود در بخش "حکایت ها"

التفات به زوّار حسینی

التفات به زوّار حسینی

آقای سید عبدالرسول خادم در همین سفر اخیر تشرف حقیر در کربلا (14 رجب 88) نقل کرد از مرحوم سید عبدالحسین کلیددار حضرت سیدالشهداء علیه السّلام پدر کلیددار فعلی که آن مرحوم اهل فضل و از خوبان بود. شبی در حرم مطهر می بیند عربی پابرهنه خون آلود، پای خونین و کثیف خود را به ...

ادامه مطلب
عظمت شان سادات

عظمت شان سادات

روزی نظام حیدرآباد دکن در عماری می نشیند و عده ای هنود بت پرست آن عماری را به دوش حمل می کنند (طبق مرسوم تشریفات سلطنتی آن زمان) پس در آن حالت چرت و بی خودی عارضش می شود و حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام را می بیند به او می فرماید: نظام ! حیا ...

ادامه مطلب
عنایت حسین (ع) به زوار

عنایت حسین (ع) به زوار

بعض از موثقین اهل علم در نجف اشرف نقل کردند از مرحوم عالم زاهد شیخ حسین بن شیخ مشکور که فرمود در عالم رؤ یا دیدم در حرم مطهر حضرت سیدالشهداء علیه السّلام مشرف هستم و یک نفر جوان عرب معیدی وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام کرد و حضرت هم ...

ادامه مطلب
کربلایی محمد کاظم

کربلایی محمد کاظم

تقریبا پانزده سال قبل ، از جمعی از علمای اعلام قم و نجف اشرف داستان عجیبی شنیدم که پیرمرد هفتاد ساله ای به نام کربلائی محمد کاظم کریمی ساروقی (ساروق از توابع فراهان اراک است) که هیچ سوادی نداشته ، تمام قرآن مجید به او افاضه شده به طوری که تمام قرآن را حافظ شده ...

ادامه مطلب
اهمیت انس با اهل بیت(ع)

اهمیت انس با اهل بیت(ع)

جابربن عبدالله انصاری گوید: پیامبر (صلی الله علیه وآله) در عرفات بود، علی (علیه السلام) و من نیز در کنارش بودیم به ما اشاره کرد، نزدیک رفتیم ، به علی (علیه السلام) فرمود: انگشتهایت را در میان انگشتهایم بگذار و علی (علیه السلام) انگشت ها و کف دستش را برکف و انگشت های پیامبر (صلی ...

ادامه مطلب
عنایت به آیت الله قوچانی

عنایت به آیت الله قوچانی

مرحوم آقا نجفی قوچانی می‌گوید: چند ماهی بود که جهت تحصیل به نجف اشرف مشرف شده بودم ولی حجره پیدا نکردم و به ناچار در محل نامناسبی بسر می‌بردم تا این که طلبه‌ای اصفهانی که عمویش نیز در نجف بود جهت تحصیل به نجف آمد و از من اجازه خواست تا زمانی که عمویش برای ...

ادامه مطلب
مرحمت حضرت ابوالفضل (ع)

مرحمت حضرت ابوالفضل (ع)

فقیه نامدار شیعه شیخ طه نجفی می‌فرماید: من در اوان تحصیل علوم دینیّه بسیار تنگ دست بودم. روزی به همراهی یکی از رفقیان تنگ دست به کربلا و حرم مطهر مولانا عباس قمر بنی هاشم ـ علیه السلام ـ مشرف شدیم. دیدم مردی عرب یک مجیدی (یک چهارم مثقال طلا) در دست دارد و می‌خواهد ...

ادامه مطلب
عنایت به آیت الله بروجردی

عنایت به آیت الله بروجردی

آیه الله العظمی بروجردی ـ قدس سره ـ تا آخر عمر در سن 88 سالگی، چشمش خوب می‌دید ونیاز به عینک نداشت و دکترهای متخصص چشم، در تعجب بودند، با توجه به این که ایشان شب و روز مشغول مطالعه و نوشتن بودند. راز این امر را روزی آن بزرگوار چنین بیان فرمودند: من در ...

ادامه مطلب
رابطه ای که بریده شد

رابطه ای که بریده شد

شاید کسی گمان نمی برد که آن دوستی بریده شود و آن دو رفیق که همیشه ملازم یکدیگر بودند، روزی از هم جدا شوند. مردم یکی از آنها را بیش از آن اندازه که به نام اصلی خودش بشناسند به نام دوست و رفیقش ‍ می شناختند. معمولاً وقتی که می خواستند از او یاد ...

ادامه مطلب
گره گشایی از کار دوست

گره گشایی از کار دوست

ابان بن تغلب، از یاران نزدیک امام صادق – علیه السلام – است، می گوید: با امام صادق – علیه السلام – در مکّه بودم، همراه آن حضرت، مشغول طواف کعبه شدیم، در این وقت یکی از شیعیان، از من تقاضا کرد که همراه او برای برآوردن حاجتی که داشت، برویم . من به طواف، ...

ادامه مطلب
اعلام دوستی

اعلام دوستی

حفض بختری گوید: خدمت امام صادق – علیه السلام – بودم که مردی وارد شد. حضرت به من فرمود: او را دوست داری ؟ عرض کردم : آری حضرت فرمود: چرا او را دوست نداشته باشی در حالی که برادر تو می باشد و شریک دین و یاور تو علیه دشمنت و روزی او هم ...

ادامه مطلب
دوست سفر

دوست سفر

حضرت صادق علیه السلام فرمود: حضرت زین العابدین – علیه السلام – مسافرت نمی کرد مگر با رفیقهائی که او را نمی شناختند با آنها شرط می کرد در کارهائیکه پیش می آید اجازه دهند آن جناب هم خدمت کند زمانی با دسته ای به سفر رفت در بین راه مردی ایشان را شناخت به ...

ادامه مطلب