نویسنده: محمد غفارنیا فرعونیان از حزقیل پسر عموی فرعون، نزد فرعون سخن چینی کردند که او مردم را به مخالفت بر تو میخواند و به دشمنانت یاری میرساند. فرعون گفت: او خلیفه من است؛ بنابراین اگر آنچه را میگویید انجام داده باشد، به جهت کفران نعمت من، شایسته عذاب است و اگر شما دروغ بگویید، ...
دسته بندی های موجود در بخش"قرآن شناسی"
مطالب موجود در بخش "قرآن شناسی"
درس شهامت
نویسنده: محمد غفارنیا یکی از جنگهایی که مسلمانان در آن، با مشکلات طاقت فرسایی روبرو شدند، جنگ تبوک بود. این سختیها به قدری بود که گروهی تصمیم گرفتند باز گردند؛ اما توفیق الهی شامل حالشان شد و پا بر جا ماندند. در این جنگ هر ده نفر یک شتر سواری داشتند که به ترتیب، هر ...
تأثیر قرآن
نویسنده: محمد غفارنیا روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در حجرهی خود مشغول خواندن قرآن بود؛ وقتی قریش آیات را شنیدند، نزد ولید بن مغیره رفتند و گفتند: ای عبد شمس، این کلماتی که محمد میخواند چیست؟! ولید پیرمردی مجرب و از زیرکان عرب بود. وی از جمله کسانی بود که ...
قضاوت کودک
كودكی هفت ساله بود و با كوكان دیگر بازی میكرد. دو نفر برای شكایت، نزد پدرش داوود آمده و دعوای خود را چنین مطرح كردند.
دیدار محبوب
نویسنده: محمد غفارنیا گرد خانهی کعبه در طواف بودم (1)، که پیر مردی را دیدم. در نهایت ضعف و ناتوانی بود. غبار سفر بر سیمایش نشسته و عصا به دست، با تکیه برآن طواف میکرد. نزدیک رفتم؛ پرسیدم: از کجا میآیی؟ پرسید: تو از کجایی؟ ازخراسان.. -تا به حال چنین اسمی نشنیدهام؛ خراسان دیگر کجاست؟ ...
درخواست عذاب
نویسنده: محمد غفارنیا پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در آخرین زیارت خویش از خانه کعبه (حجه الوداع)، وقتی به سرزمینی به نام غدیر رسید، پیک وحی آمد و از سوی خداوند متعال فرمان داد تا علی بن ابی طالب (علیه السلام) را به جانشینی خود و مقام ولایت بعد ...
ریشههای محرومیت
نویسنده: محمد غفارنیا هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه آمد، بسیاری از مردم مدینه به کم فروشی آلوده بودند؛ حتی شخصی به نام ابو جهینه دو پیمانه کوچک و بزرگ داشت که به هنگام خرید، از پیمانه بزرگ استفاده میکرد، و هنگام فروش از پیمانه کوچک. وقتی آیات ...
امدادهای غیبی
نویسنده: محمد غفارنیا حذیفهی یمانی میگوید: در جنگ خندق ما آن قدر گرسنگی و ترس و خستگی دیدیم که خدا میداند. یک شب، که میان لشکر احزاب اختلاف افتاده بود، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آیا کسی هست که مخفیانه به لشکر دشمن برود و خبری از آنان بیاورد؟ اگر کسی ...
آیهی امید
نویسنده: محمد غفارنیا روزی گروهی از کوفیان نزد حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) بودند. آن حضرت رو به جمعیت کرده، فرمودند: شما میپندارید، امید بخش ترین آیهای که در قرآن است، این آیه میباشد: (قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ …. ) ای کسانی که بر خود ...
درخت بهشتی
نویسنده: محمد غفارنیا مردی باغی داشت که شاخهی یکی از درختان خرمای او، در خانه مرد فقیر و عالیمندی قرار گرفته بود. صاحب باغ وقتی بالای درخت میرفت تا خرما بچیند، اگر چند دانه خرما در خانه مرد فقیر میافتاد و کودکانش آن را برمی داشتند، آن مرد بخیل از نخل فرود میآمد و خرماها ...
سازش ناپذیر
نویسنده: محمد غفارنیا میدانیم که بهانه جوییهای مشرکان یکی دو تا نبود. آنها برای این که راه را بر دین مقدس اسلام ببندند و پیشرفت ونفوذ آن را متوقف سازند، به هر حیله و نیرنگی دست مییازیدند. از جمله پیشنهادهای احمقانه و جاهلانه آنان این بود که: روزی عدهای از سران مشرک قریش، ...
سپاه صبح
نویسنده: محمد غفارنیا در سال هشتم هجری قمری به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خبر دادند، دوازده هزار سوار در سرزمین یابس جمع شده و با یکدیگر عهد بستهاند، که تا پیامبر و علی را نکشند و جماعت مسلمانان را پراکنده نسازند، از پای ننشیند. پیامبر گرامی هم مهاجران ...