هارون الرّشید از بهلول پرسید که آخرت مرا چطور میبینی؟ بهلول گفت: از این آیه میتوانی جای خود را در آخرت بدانی:
«إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِی جَحِیمٍ»[1]:
یعنی نیکوکاران در بهشتاند و بدکاران در جهنم.
هارون گفت: پس قرابت من با رسول خدا کجا رفت بهلول گفت:
«فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ»[2]: یعنی در قیامت وقتی که اسرافیل به صور خود دمید پس آن وقت نسبی در بین نخواهد بود.
یعنی قرابت تو به پیغمبر (ص) بدون عمل به تو نفعی نخواهد بخشید.
هارون گفت: پس شفاعت پیغمبر (ص) چه شد؟ بهلول گفت:
«مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ»[3]: کیست آن کسی که شفاعت بکند مگر به اذن خودش.
هارون گریست و اشک چشمش محاسن او را تر کرد و گفت آیا عمل من مرا نجات نمیدهد؟ بهلول گفت:
«فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ»[4]:
پس هر که عمل میکند به قدر ذرّهای از نیکی میبیند آن را و جزای عمل به همان مقدار به او میرسد و هر که عمل بکند به قدر ذرّهای شرّ و بدی، میبیند آن را.
هارون گفت: مقرّر کردم که مؤنه ترا هر روز مهیّا دارند.
بهلول گفت: آنکه مرا خلق کرده،مرا فراموش نخواهد کرد، و از نزد او بیرون شد.[5]
[1] . سوره انفطار، آیات 14 و 15.
[2] . سوره مؤمنون، آیه 140.
[3] . سوره بقره، آیه 275.
[4] . سوره زلزال، آیه 8 و 9.
[5] . بهلول عاقل، میرزا علی آقا صدر.