آرامش با قرآن

آرامش با قرآن

از فاضل گرانقدر جناب آقای علی آقایی «عراقچی همدانی» شنیدم که فرمود: در سال 1342 ماه محرم که من در کبوتر آهنگ همدان منبر می‌رفتم، انقلاب از قم به رهبری داهیانه حضرت امام خمینی(ره) آغاز شد، تا آن که ما خبر دستگیری امام خمینی(ره) را به وسیله رادیو شنیدیم و از این جهت همه نگران و ناراحت شدیم و من در فکر شدم که این داستان، آخرش به کجا می‌رسد و سرنوشت ملت و کشور چه خواهد شد، خصوصا عاقبت امام خمینی(ره) چه می‌شود با این وضعی که پیش آمده و دستگاه جبار ایشان را دستگیر کرده بودند،‌ در این هنگام به خاطرم رسید که برای آگاه شدن از عاقبت این کار به قرآن کریم تفأل نمایم.
قرآن را برداشتم متوجه قادر متعال شدم و خواستم که از قرآن، عاقبت امر را به من نشان دهد پس قرآن را باز کردم، دیدم در اوّل صفحه این آیه مبارکه است:
«قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً»[1] «بگو حق آمد و باطل نابود شد، بدان که باطل نابودشدنی است».
من از این تفال بسیار نیک، آرامش خاطر پیدا کرده و مطمئن شدم که امام «ره» آزاد خواهد شد تا آنکه بعد ازچندی در اثر فشار ملت و اقدام علمای اعلام ومهاجرت علمای بزرگ شهرستانها به تهران، دولت و شاه مجبور شدند که امام (ره) را آزاد کنند، تا اینکه مرتبه دوّم حضرت امام را دستگیر کردند، این دفعه ایشان را به ترکیه، تبعید نمودند، ‌دوباره من ناراحت شدم و قرآن را برداشتم خواستم با تفال به قرآن بدانم که عاقبت کار چه خواهد شد (البته این قرآن،‌غیر از آن قرآنی بود که در کبوتر آهنگ بود) وقتی قرآن را گشودم، باز دیدم که اوّل صفحه، این آیه است: « قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» خیالم راحت شد، دانستم که این دفعه نیز امام آزاد می‌شود تا اینکه پس از مدتی که امام در ترکیه بود ایشان را به نجف فرستادند ناچار به پاریس تشریف آوردند که این پیشامد نیز موجب فکر و خیال و ناراحتی مسلمانان بود من دوباره به فکرم آمد که از قرآن کمک بگیرم و با قرآن تفال بزنم تا بدانم این مرتبه کار امام (ره) به کجا خواهد رسید، قرآن را باز کردم، باز دیدم در اوّل صفحه این آیه آمد:
« قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ …»[2]


[1] . اسراء، 81.
[2] . مردان علم در میدان عمل، ج 3، ص 271 و 272.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید