قرآن دیدار با خداست، از این رو، باید زندهترین حالات و اوقات را به قرآن اختصاص داد و در خدمت قرآن بسر برد؛ برای زندهترین حالات، وقت خاصی را نمیتوان معیّن کرد، لیکن با توجّه به تحوّلات شب و روز، اغلب میتوان با کمی دقت در برنامه ریزی روزانه، مناسبترین حالات را با مناسبترین اوقاتِ طبیعت، همزمان نمود.
وقتِ طلوع و غروبِ خورشید، دو وقتِ مهم، در تحولات شبانه روزی است که یکی جانشین دیگری میگردد و اوضاع و شرایط جوّی خاصی را پدید میآورد که با قبل از خود، بسیار متفاوت است؛ این جریان طبیعی بر وجودهای لطیف و حساس، تأثیرات عمیقی را میتواند به جای گذارد و به انسان، طلوع و غروبِ زندگی و گذرِ سریعِ عمر را هشدار دهد و انسان را سخت به اندیشه در عاقبت زندگی و مقصد حرکتش وادار نماید؛ از این رو، آغاز تحوّل تا حصولِ تحوّل در این دو وقت، جهت تدبّر در قرآن، خلوت و مناجات با پروردگار و محاسبه و مشارطه[1] با نفس بسیار تأکید شده است:
«وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خِیفَهً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلِینَ إِنَّ الَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ لا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ یُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ یَسْجُدُونَ».[2]
(و هر گاه قرآن خوانده شود پس به آن گوش فرادهید و ساکت باشید شاید شما موردِ رحمت واقع شوید.
و پروردگارت را در وجودت با حالت ناله و زاری، و خوف و هراس، و بدون آشکار کردن سخن در صبحگاه و بعد از عصر، یاد نما و از بیخبران مباش، زیرا کسانی که نزد پروردگارت بسر میبرند به هیچ وجه از عبادتش سرپیچی نکرده و بزرگی نمیورزند و او را از هر عیب و نقص تنزیه و تقدیس مینمایند و صرفاً به او سجده میکنند).
این دو وقت، از اوقات استجابت دعاست، از این رو شیطان، سعی فراوان در اغفال انسان از این دو وقت دارد؛[3] در روایات نیز همچون، آیه شریفه، تأکید شده است مبادا از این اوقات غفلت شود.
«إذا تَغَیرتِ الشَّمْسُ فَأذکُرِ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إنْ کُنْتَ مَعَ قَوْمٍ یَشْغَلُونَکَ فَقُمْ وَادْعُ».[4] امام صادق ـ علیه السّلام ـ
(هر وقت خورشید مغیّر گشت پس خدای عزیز و جلیل را یاد کن و اگر با قومی هستی که تو را سرگرم میکنند پس – از میانشان ـ برخیز و دعا نما).
در وقتِ قبل از طلوع در زمینه نشاطِ صبحگاهی طبیعت، انسان از فراغت فکری و حداکثر نشاط روحی برخوردار بوده، فرصت مییابد که جهتِ فعالیت روزانه و سلامتیِ معاشرتها و ارتباطات، با قرآن و دعا، تغذیه روحی شود.
وقتِ قبل از غروب زمان مناسبی است که حاصلِ کار روزانه، جمع بندی گشته، با معیارها و ضوابطِ الهی محاسبه شود، شفق و اضطراب طبیعت با حکایتگریِ گذر عمر و از دست رفتنِ فرصتها، شور و اضطرابی را بر جانِ انسان، فرو میریزد که خود زمینه بسیار مناسبی را برای اندیشناک شدن از سرنوشت خود و تدبر در حقایق دنیا و آخرت، بوجود میآورد:
«فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ وَ اللَّیْلِ وَ ما وَسَقَ وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ فَما لَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ وَ إِذا قُرِئَ عَلَیْهِمُ الْقُرْآنُ لا یَسْجُدُونَ».
(پس نه، قسم به شفق و به شب و آنچه که جمع کند و به ماه وقتی که جلوهگر شود که بیشک مرحله و حالتی عظیم و هولناک را خواهید رهسپرد، در حالی که از مرحلهای عظیم گذر نمودهاید، پس آنها را چه شده است که ایمان نمیآورند و هرگاه قرآن بر آنان خوانده میشود تواضع و فروتنی نمینمایند ـ سجده نمیکنند ـ).
وقتِ مهمِ دیگر، کمی از دو ثلث آخر شب، خصوصاً ثلث آخر میباشد که از ارزشمندترین و مؤثرترین اوقاتِ مناجات و انس و تدبر در قرآن میباشد که در سوره مزّمل بر آن تأکید شده است.
آرامش شب، سکوت مرموز و الهام بخش آن به همراه خلوت و تنهایی، تمرکز و حضوری را سبب میشود که در اوقات دیگر کمتر بدست میآید؛ آمادگی و نشاط روحی در این وقت نیاز به تمرین و برنامه ریزی دقیق دارد، و مهمتر از آن نیازمندِ درک و معرفت به شأنِ ربوبی و درک و احساسِ فقر و نیاز خود، میباشد.[5]
در آیات بیشماری، برخصوصِ این سه وقت، جهت کسب توان روحی تأکید شده است:[6]
«وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَهً وَ أَصِیلاً وَ مِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیْلاً طَوِیلاً».[7]
(نام پروردگارت را صبحِ زود و بعد از عصر یاد نما و در پارهای از شب او را سجده کن و او را شبی طولانی تسبیح نما).
اصل تبدیل در اوقات و جبران در عبادت
گاه شرایط روحی و وضعیت کاری، چنان است که انسان، امکانِ بهرهوری از اوقاتِ یاد شده را نمییابد، پس ناگزیر وقتی دیگر ضرورت مییابد تا از دست رفتهها، جبران شود.
این موضوع، اصلی کلی در زمینه جبران عبادات میباشد مگر آنکه مقیّد به وقتی خاص بوده باشد و جبرانش نفی گردد؛[8] این معنی در قرآن و روایات وارد شده است، مثل جبران نماز شب، در روز و در صورت عدم جبران، بوسیله صدقه، تدارک ثواب میشود و جبران نمازهای واجب، روزه در وقت دیگر، حج در سالهای بعد در وقت مخصوص و غیره:
«وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَهً لِمَنْ أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرادَ شُکُوراً».[9]
(و اوست آن که شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد برای آن کسی که با سعی و تلاش میخواهد متذکر ـ حقایق ـ شود یا اینکه شکر نعمتی را بجای آورد).
شکر، مناسبِ روز است و تذکر، مناسبت با شب دارد، در صورتِ عدم توفیق، بر عکسِ معمول، عمل خواهد شد.
«کُلُّ ما فاتَکَ بِاللَّیْلِ فَاْقضِهِ بِالنَّهارِ، قالَ اللهُ تَبارک و تَعالی: «وَ هُوَ الذّی جَعَلَ اللَّیْلَ و النَّهارَ…» یَعْنی أنْ یَقْضِیَ الرَّجُلُ ما فاتَهُ بِاللّیلِ بِالنَّهارِ وَ ما فاتَهُ بِالنَّهارِ بِاللَّیلِ».[10] امام صادق ـ علیه السّلام ـ
(هر آنچه که در شب از تو فوت شد پس آن را در روز بجای آور، چرا که خداوند تبارک و تعالی فرمود: «وَ هُوَ الذّی جَعَلَ اللَّیْلَ و النَّهارَ…» یعنی که شخص در روز بجای آورد آنچه را که در شب از او فوت شده است و در شب ـ بجای آورد ـ آنچه را که در روز از او فوت شده است).
«مَنْ فاتَهُ شَیءٌ مِنَ اللَّیْلِ أنْ یَعْمَلَهُ، أدْرَکَهُ بِالنَّهارِ وَ مَنْ فاتَهُ شَیءٌ مِنَ النَّهارِ أنْ یَعْمَلَهُ، أدْرَکَهُ باللَّیْلِ».[11]
(هر که را چیزی از شب فوت شود از اینکه آن را عمل کند، در روز آن را جبران مینماید؛ و هر که را چیزی از روز فوت شود از اینکه آنرا عمل کند، در شب آنرا جبران مینماید).
[1] . بعد از «مراقبت و محاسبه نفس» نوبت به «مشارطه» میرسد: بار کردن تکالیف جدید و الزامات و تعهدات تازه بر «نفس» تا که شهوات و غرایز کنترل شده، روح الهی قوت یابد و با قدرت به اجرای فرامین الهی قیام نماید: «خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّهٍ وَ اذْکُرُوا ما فِیهِ…» (بقره/ 63) براساس «مشارطه» دوباره «مراقبت» و سپس «محاسبه نفس» و در پی آن «معاتبه نفس» صورت میگیرد تا نفس دائم خود را بدهکار ببیند و در اطاعت بسر برد.
[2] . اعراف/ 206 ـ 204.
[3] . اصول کافی، کتاب الدعاء، ج 2، ص 522، ح 1ـ2 و 9.
[4] . اصول کافی، کتاب الدعاء، ج 2، ص 522، ح 1ـ2 و 9.
[5] . برای آمادگی در این وقت توصیه شده است که در ثلث اول شب بعد از صرفِ شام و نماز عشاء، بلافاصله به استراحت پرداخته شود؛ تا توان قیام در وقت مذکور فراهم گردد؛ سبکی غذای شبانه و استراحت مختصر در نیمروز، در این آمادگی بسیار مؤثر است.
[6] . (هود/ 114، اسراء/ 71ـ78، طه/ 130، ق/40ـ39، طور/ 49).
[7] . انسان/ 26ـ25.
[8] . همچون نماز آیات.
[9] . فرقان/ 62.
[10] . تفسیر نور الثقلین ذیل آیه شریفه.
[11] . «ابن عباس» تفسیر درّ المنثور ذیل آیه شریفه.
ولی الله نقی پورفر ـ تدبر در قرآن