مفهوم استماع
«استماع» مصدر باب «استفعال»، مشتق از «سَمْع» است. «سَمْع» عبارت است از: «حس شنوایی در گوش که صداها را درک میکند»[1] و «سماع» یعنی، صرف شنیدن هر چند بدون اراده باشد، اما «استماع» گوش سپردن همراه با پذیرش قلبی است که بدون اعمال اراده حاصل نمیشود.
«انصات» نیز نوعی گوش فرا دادن و خاموشی و سخن نگفتن در هنگام شنیدن است. و به دیگر سخن، «انصات» مترادف کلمه «سکوت» است که مقدمه استماع و گوش دادن به شمار میرود. در واقع «انصات» همان سکوت جهت استماع است[2] ، «راغب» پس از بیان معنای «انصات» میگوید:
«برخی گفتهاند: مراد از «انصات» همان پاسخ دادن است. ولی این معنی صحیح نیست؛ زیرا اجابت و پاسخ دادن پس از شنیدن است، و اگر «اجابت» در «انصات» لحاظ شده باشد، در واقع تشویقی است بر شنیدن که بخاطر قدرت و امکان داشتن در پاسخ است.»[3]
مراد از استماع قرآن
«استماع» و «انصات» از جمله آدابی است که باید در مجلس قرائت قرآن رعایت شود، و این امری است که قرآن، خود آن را توصیه میکند:
«وإذا قرئ القرآن فاستمعوا له وأنصتوا لعلَّکم ترحمون».[4]
«هنگامی که قرآن خوانده شود، گوش فرا دهید و خاموش باشید؛ شاید مشمول رحمت خدا شوید».
اینکه در آیه شریفه «انصات» با «استماع» همراه شده، تأکیدی است بر سکوت ظاهری و تذکر به تمرکز باطنی؛ زیرا «استماع» بدون سکوت ظاهری امکان ندارد. بنابراین «استماع» و «انصات» گوش فرا دادن به همراه سکوت ظاهری و تمرکز بخشیدن به قوه فکر و اندیشه، جهت دریافت پیام قرآنی است.
مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر آیه شریفه میفرماید:
«انصات»، سکوت تؤام با استماع است، و بعضی گفتهاند: به معنای استماع با سکوت است و معنای «أنصت الحدیث و أنصت للحدیث» این است که به حدیث گوش میداد، در حالی که سکوت کرده بود. و «أنصته غیره» یعنی دیگری به سخن او گوش داد و «أنصت الرجل» یعنی ساکت شد؛ پس معنای جمله مورد بحث، این شد: «گوش فرا دهید به قرآن و ساکت شوید»[5]
خاموشی و سکوت در هنگام استماع قرآن، از جمله آداب محفل قرآنی است که توجه و تدبر در آیات الهی را به دنبال دارد، و موجب رقّت قلب و انقلاب روحی و خوف تؤام با گریه و زاری است. قرآن در اینباره میفرماید:ٍ».
«اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلی ذِکْرِ اللَّهِ ذلِکَ هُدَی اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ»[6]
«خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابی که آیاتش (در لطف و زیبایی و عمق و محتوا) همانند یکدیگر است؛ آیاتی مکرر دارد (با تکراری شوقانگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان میترسند، میافتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا میشود؛ این هدایت الهی است که هر کس را بخواهد با آن راهنمایی میکند؛ و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمایی برای او نخواهد بود!.»
قرآن کریم در جای دیگر، انقلاب روحی و معنوی عالمان مسیحی (اهل تواضع و آخرت طلب) را در پی استماع قرآن چنین تشریح میفرماید:
«وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَی الرَّسُولِ تَری أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ»[7]
«و هر زمان، آیاتی را که بر پیامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند؛ چشمهای آنها را میبینی که (از شوق) اشک میریزد، بخاطر حقیقتی که دریافتهاند؛ آنها میگویند: پروردگارا! ایمان آوردیم؛ پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره یاران محمد) بنویس!».
البته مقصود از «استماع قرآن»، استماع با خصوصیات ویژهای است که یک دگرگونی روحی و معنوی در انسان ایجاد کند. و چنین استماعی است که مورد سفارش قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ بوده، و آثار پربرکتی به همراه دارد، که در بخشهای بعدی به تفضیل درباره آن سخن خواهیم گفت.
اهمیت استماع قرآن
یکی از بحثها و موضاعات بسیار مهم این مجموعه ارزشمند، موضوع «اهمیت استماع قرآن» است. از جمله نکات قابل توجهی که کمال اهمیت این موضوع را بیان میدارد، حکمت و فلسفه حکمی است که فقها از آیه شریفه: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» [8]در باب «استماع قرائت امام در نماز جماعت» استفاده میکنند. فقها با استناد به همین آیه شریفه، استماع «حمد» و «سوره» را که امام جماعت قرائت میکند، بر مأمومین واجب میدانند؛ زیرا در نماز تنها «حمد» و «سوره» جزء قرآن است و بقیه ذکرهای نماز جزء قرآن نیست، هر چند محتوای آن ذکرها در قرآن و روایات وجود دارد؛ از این رو، از میان همه ذکرهای نماز، حکم وجوبی استماع فقط در مورد «حمد» و «سوره» است؛ البته تا آنجایی که صدای امام جماعت شنیده میشود؛ ولی جایی که رعایت اخفات لازم است گفتن ذکرهای مستحبی در حال قرائت امام، آن هم کسی که صدای امام را نمیشنود، توصیه شده است.
خلاصه، چه در نمازهای «جهریه» و چه نمازهای «اخفاتیّه» تا جایی که صدای امام شنیده میشود، کسی حق گفتن ذکر دیگری را ندارد و باید قرائت امام را استماع نماید. این حکم با همه فروع ذکر شده، بیانگر اهمیت استماع قرآن از نظرگاه خود قرآن است.
نکته شایان توجه این است که چه حکم وجوبی استماع قرآن در نماز جماعت و چه حکم استحبابی آن در غیر نماز، از همین آیه شریفه: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ.» و با استفاده از روایات بدست میآید. چرا که قرآن، کلام خدا است و حاوی معارف و احکام و دستور العملهای زندگی است سکوت و خاموشی و گوش سپردن به قرائت قرآن هم احترام به این کتاب و کلام آسمانی است و هم مایه کسب گنجینه معارف، احکام و فهم فرهنگ قرآن. لذا وجوب آن در نماز مایه حفظ نظم و آمیخته با فهم و خشوع است. رعایت این امر در خارج از نماز گرچه در حد استحباب است؛ ولی دقیقاً همان برکات استماع در نماز را به همراه دارد؛ از اینرو رعایت آن در نماز و غیر نماز مورد توصیه و تأکید ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ قرار گرفته است. عبداللّه بن یعفور در خصوص استماع قرائت قرآن از امام صادق ـ علیه السلام ـ میپرسد:
«الرجل یقرأ القرآن، أیحب علی من سمعه الانصات له والاستماع؟ قال: نعم، إذا قرئ عندک القرآن، وجب علیک الانصات و الاستماع».[9]
«از امام صادق ـ علیه السلام ـ درباره مردی پرسیدم که قرآن را قرائت میکند: آیا کسی که قرائت او را میشنود بر او واجب است که خاموش بماند و گوش فرا دهد؟ فرمود: آری، هنگامی که در نزد تو قرآن قرائت شود بر تو واجب است که به آن گوش فرا دهی و خاموش بمانی».
همچنین زراره میگوید: از حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ شنیدم که فرمود:
«یجب الإنصات للقرآن فی الصلاه و فی غیرها، وإذا قرئ عندک القرآن وجب علیک الانصات و الاستماع»[10]
«در نماز و غیر نماز از برای قرآن سکوت کردن و گوش فرا دادن واجب است، و هنگامی که در نزد تو قرآن خوانده شود، سکوت و گوش فرا دادن بر تو واجب و لازم است».
صاحب تفسیر «المنیر» در ذیل آیه یاد شده، مینویسد:
«والآیه، تدلّ علی وجوب الاستماع والانصات للقرآن، سواء کانت التلاوه فی الصلاه أم فی خارجها… لکنّ الجمهور خصّوا وجوب الاستماع والانصات بقرائه الرسول ـ صلی اللّه علیه و آله ـ فی عهده و بقرائه الصلاه والخطبه من بعده یوم الجمعه؛ لأنّ إیجاب الاستماع والانصات فی غیر الصلاه والخطبه فیه حرج عظیم؛ إذ یقتضی ترک الأعمال وأمّا ترک الاستماع والانصات للقرآن المتلو فی المحافل فمکروه کراهه شدیده و علی المؤمن أن یحرص علی استماع القرآن عند قرائته کما یحرص علی تلاوته والتأدّب فی مجلس التلاوه».[11]
«این آیه، دلالت دارد بر وجوب استماع و سکوت به هنگام قرائت قرآن، چه در نماز و چه در غیر نماز…؛ ولی علمای اهل تسنن این وجوب را به قرائت رسول گرامی اسلام ـ صلی اللّه علیه و آله ـ و به قرائت نماز و خطبه نماز جمعه بعد از عصر پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ اختصاص دادهاند؛ برای اینکه وجوب استماع و سکوت در غیر از نماز جماعت و خطبههای نماز جمعه موجب حرج و مشقت است؛ زیرا این امر باعث ترک اعمال میشود. و ترک استماع و سکوت نسبت به قرائت قرآن در مجلس و محافل مکروه میباشد و کراهت آن نیز کراهت شدیده است. و مؤمن همانگونه که بر او لازم است بر تلاوت قرآن، تلاش داشته باشد و در مجلس تلاوت، ادب مربوط به آن را رعایت کند، لازم است نسبت به استماع و سکوت آن نیز تلاش نموده و آن را مورد توجه خاص خود قرار دهد».
و ماجرای مربوط به قرائت قرآن «ابن کُوا» در حالی که امیر مؤمنان، علی ـ علیه السلام ـ مشغول نماز بوده و حضرت در برابر قرائت و تلاوت ایشان، سکوت و استماع میفرمایند، مورد دیگری است که به ما درس اهتمام میدهد.
این ماجرای آموزنده در کتاب «تهذیب» چنین روایت شده است:
«علی ـ علیه السلام ـ مشغول نماز صبح بود که «ابن کُوا» (یکی از خوارج لجوج) که پشت سر او بود، این آیه را قرائت کرد: «وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَ إِلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ».[12]
[1] . مفردات الفاظ القرآن، ماده: «سمع»؛ «السَّمْعُ: قوّه فی الاُذن به یدرک الأصوات».
[2] . همان، ماده: «صوت».
[3] . همان، ماده: «صوت»، عبارت چنین است: «والإنصات: هو الاستماع إلیه مع ترک الکلام، قال تعالی: «وإذا قرئ القرآن فاستمعوا له و أنصِتوا» (الأعراف، آیه 204)، و قال: یقال للإجابه إنصات، ولیس ذلک بشیء، فإنّ الإجابه تکون بعد الإنصات، وإن استعمِل فیه فذلک حثّ علی الإستماع لتمکُّن الإجابه».
[4] . سوره اعراف، آیه 204 .
[5] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 382؛ ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 311.
[6] . سوره زمر، آیه 23 .
[7] . سوره مائده، ، آیه 83 .
[8] . سوره اعراف، آیه 204.
[9] . مجمع البیان، ج 4، ص 515.
[10] . تفسیر عیاشی، ج 2، ص 47، ح 132.
[11] . تفسیر المنیر، ج 9، ص 23.
[12] . سوره زمر، آیه 65.
@#@
«به تو و همه پیامبران پیشین وحی شده که اگر مشرک شوی، تمام اعمالت تباه میشود و از زیانکاران خواهی بود.»
هدف او از خواندن این آیه این بود که به حضرت بفهماند که با قبول حکمیّت در جنگ صفّین نعوذباللّه کافر شده است.
«امام ـ علیه السلام ـ به احترام قرآن سکوت کرد تا او از قرائت آیه فارغ گردید؛ پس شروع به قرائت نماز فرمود، دوباره، «ابن کُوا» همان آیه را تلاوت کرد، باز امام ـ علیه السلام ـ سکوت فرمود، آنگاه شروع به قرائت فرمود بار سوم ابن کُوا شروع به خواندن همان آیه کرد و امام ـ علیه السلام ـ نیز سکوت فرمود و سپس این آیه را قرائت کرد: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ»[1] ، «اکنون که چنین است، صبر پیشه کن که وعده خدا حق است و هرگز کسانی که ایمان ندارند، نباید تو را خشمگین سازند.»
«اشاره به اینکه خداوند کیفر خلافکاران را که شمائید خواهد داد».[2] استحباب استماع قرآن
پیشتر گفتیم که قرآن خاموشی و گوش سپردن به تلاوت و قرائت آیاتش را بر همه شنوندگان لازم دانسته و بر آن تأکید دارد. و تفاوتی نمیکند که چه کسی آن را بر زبان جاری میسازد[3] ؛ زیرا قرآن به طور مطلق و بدون قید و شرط میفرماید:
«وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ».
و اما اینکه این سکوت و استماع در چه مورد یا مواردی باید رعایت شود، مطلبی است که مورد توجه مفسران و فقها بوده است؛ از اینرو در توضیح و تفسیر این آیه آمده است:
«أنصتوا» از ماده «انصات»، به معنای سکوت تؤام با گوش دادن است. در اینکه آیا سکوت استماع به هنگام قرائت قرآن، در تمام موارد است، یا منحصر به وقت نماز و هنگام قرائت امام جماعت، یا هنگامی که امام در خطبه نماز جمعه قرآن تلاوت میکند، در میان مفسران بحث و گفت و گو بسیار است، و احادیث مختلفی در این خصوص در کتب حدیث و تفسیرنقل شده است.
آنچه از ظاهر آیه استفاده میشود، این است که حکم مورد نظر، عمومی و همگانی است و مخصوص به حال معینی نیست؛ ولی روایات متعددی که از پیشوایان اسلام نقل شده است و همچنین اجماع و اتفاق علماء بر عدم وجوب استماع در همه حالات و موارد، دلالت دارد که این حکم به صورت کلّی، یک حکم استحبابی است؛ یعنی شایسته و مستحب است که در هر کجا و در هر حال، کسی که قرآن تلاوت میکند، دیگران به احترام قرآن، سکوت کنند و بدان گوش و جان بسپارند. پیام خدا را بشنوند و در زندگی از آن الهام گیرند؛ زیرا قرآن تنها کتاب قرائت و تلاوت نیست، بلکه کتاب فهم و درک و عمل است؛ از اینرو، بر این حکم مستحبی به قدری تأکید شده که در بعضی از روایات از آن تعبیر به واجب شده است.
در حدیثی از امام صادق ـ علیه السلام ـ میخوانیم که فرمود: «الانصات للقرآن فی الصلاه وفی غیرها وإذا قرئ عندک القرآن، وجب علیک الانصات والاستماع»[4] .
«بر تو واجب است که در نماز و غیر نماز در برابر شنیدن قرآن سکوت و استماع کنی و هنگامی که نزد تو قرآن خوانده شود، لازم است سکوت کردن و گوش فرا دادن».
حتی از برخی روایات استفاده میشود که اگر امام جماعت، مشغول قرائت باشد و فرد دیگری، آیهای از قرآن تلاوت کند، سکوت مستحب است تا او آیه را پایان دهد؛ سپس امام قرائت را تکمیل کند، چنان که از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده که علی ـ علیه السلام ـ در نماز صبح بود و «ابن کوا» (مرد منافق و تیرهدل) در پشت سر امام ـ علیه السلام ـ مشغول نماز بود، ناگاه در نماز این آیه را تلاوت کرد: «وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَ إِلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ»[5] .
هدف و مقصود ایشان از قرائت آیه یاد شده این بود که کنایهوار به علی ـ علیه السلام ـ در مورد قبول حکمیت در میدان «صفین» اعتراض کند؛ اما با این حال، امام ـ علیه السلام ـ به احترام قرآن سکوت کرد تا وی آیه را به پایان رسانید؛ سپس، امام ـ علیه السلام ـ به ادامه قرائت نماز پرداخت. و «ابن کوا» برای بار دوم آیه را تکرار کرد، باز امام ـ علیه السلام ـ سکوت کرد. این مرد دست بردار نبود و برای سومین بار آیه را قرائت کرد و حضرت مجدداً به احترام قرآن سکوت کرد؛ سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ»[6] .
اشاره به اینکه مجازات دردناک الهی در انتظار منافقان و افراد بیایمان است و در برابر آنان باید تحمل و حوصله کرد. سرانجام امام سوره را تمام کرده و به رکوع رفت[7] .
از مجموع این بحث، روشن میشود که سکوت و استماع در هنگام شنیدن آیات قرآن، کار بسیار شایستهای است؛ ولی به طور کلی واجب نیست، احتمال میرود که علاوه بر اجماع و روایات، جمله «لَعَلَّکُم تُرْحَمونَ» (شاید مشمول رحمت خدا بشوید)، نیز اشاره به مستحب بودن این حکم داشته باشد.
تنها در یک مورد، این حکم الهی شکل وجوب به خود میگیرد، و آن هنگام نماز جماعت است که مأموم به محض شنیدن قرائت امام، باید سکوت کند و گوش فرا دهد؛ حتی جمعی از فقها با استناد به همین آیه شریفه، قرائت «حمد» و «سوره» را از عهده مأموم ساقط کردهاند.
از جمله روایاتی که دلالت بر این حکم دارد، روایتی است از امام باقر ـ علیه السلام ـ که فرمود:
«وإذا قرئ القرآن فی الفریضه خلف الامام، فاستمعوا له وأنصتوا، لعلّکم ترحمون»
«هنگامی که قرآن در نماز فریضه و پشت سر امام خوانده میشود، گوش فرا دهید و خاموش باشید، شاید مشمول رحمت الهی شوید»[8] منظور از کلمه «لعلّ» (= شاید) ـ که در چنین مواردی به کار میرود ـ این است، برای اینکه مشمول رحمت خداوند قرار گیرید، تنها سکوت و استماع به قرآن کافی نیست؛ بلکه برای رسیدن به این مقصود، شرایط دیگری از جمله عمل به قرآن را طلب میکند.
ذکر این نکته هم بجا است که فقیه معروف «فاضل مقداد» در کتاب «کنز العرفان» تفسیر دیگری برای آیه شریفه ذکر کرده و آن اینکه، مراد از آن، شنیدن آیات قرآن و درک مفاهیم آن و پی بردن به اعجاز قرآن است.
ذکر این تفسیر شاید به دلیل آن است که در آیه قبل، سخن از مشرکان بود که آنان درباره نزول قرآن بهانهجویی میکردند، قرآن به آنان میگوید: «خاموش شوید و گوش فرا دهید، تا حقیقت را دریابید»[9] .
منعی نیست از اینکه مفهوم آیه یاد شده را آن قدر وسیع بدانیم تا مسلمانان و غیر مسلمانان، همه را در برگیرد؛ به این معنا که مسلمانان هنگام قرائت قرآن، بدان گوش فرا دهند و مفاهیم آن را دریابند و عمل کنند. کافران و غیر مسلمانان هم باید، قرآن را بشنوند و سکوت کنند و در آن بیندیشند تا ایمان بیاورند و مشمول رحمت الهی شوند؛ زیرا قرآن، کتاب ایمان و علم و عمل است برای همگان، نه برای گروه خاص و معین» [10] [11].
[1] . سوره روم، آیه 60.
[2] . تهذیب، ج 3، ص 36.
[3] . این برداشت از مجهول بودن فعل «قریء» در آیه شریفه 204، از سوره اعراف استفاده شده است.
[4] . البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 57.
[5] . سوره زمر، آیه 65.
[6] . سورهروم، آیه 60.
[7] . البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 56.
[8] . البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 628، ح 4138.
[9] . کنز العرفان، ج 1، ص 195.
[10] . تفسیر نمونه، ج 7، ص 70 ـ 73.
[11] . برخی دیگر از مسائل مربوط به آیه از مباحث فقهی است که باید در جای خودش مورد بحث قرار گیرد؛ زیرا این آیه از جمله آیات الأحکام است که نگارنده در کتاب «الأنظار التفسیریّه للشیخ الأنصاری»، ص 459 که مجموعهای از آرای تفسیری مرحوم شیخ اعظم، انصاری است، آورده است، و موضوعاتی چون «معنی التبعیّه»، «حکم القرائه خلف الإمام»، «حکم المأموم فی الرکعتین الأخیرتین»، «أحکام الجماعه» در ذیل همین آیه مورد بررسی قرار گرفته است، و نیز در کتاب «آیات الأحکام فی جواهر الکلام»، ج 3، ص 201، که مجموعهای از آرای تفسیری و فقهی صاحب جواهر ـ رحمه اللّه ـ از آیات الأحکام است که ذیل آیه یاد شده موضوعاتی چون: «حکم الأخرتین من الإخفاتیّه»، «حکم الأوّلین من الجهریّه»، «حکم القراءه خلف الإمام»، «أفضلیّه القراءه للإمام فی الأخیرتین»، «المراد با الإصغاء فی خطبه صلاه الجمعه»، «حکم الاصغاء فی خطبه صلاه الجمعه»، مورد بحث قرار گرفته است.
صاحبعلی محبّی