قرآن مجید با توجه به جامعیت و گستردگی عنایتش به تمامی ابعاد انسانها،آثار و ثمرات فراوانی دارد که این آثار را می توان در انس با قرآن دریافت:
تفکر
اگرچه اسلام دین تسلیم است اما این به معنای تقلید کوکورانه نیست. بلکه تقلیدی است همراه با آگاهی و تفکر در مورد دستورات اسلام و لذا قرآن نیز همواره به اندیشیدن در مورد مسائل مختلف دعوت میکند. براستی اگر قبل از هر کار، انسان، لحظاتی فکر میکرد چه مشکلاتی که از انسان و جوامع انسانی حل نمیشد.
«… کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ».[1]
… خدا آیات خود را بدین روشنی برای شما بیان میکند باشد که عقل و اندیشه بکار ببندید. نیز آیه:
«… بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»[2]
… و بر تو قرآن را نازل کردیم تا بر امت آنچه فرستاده شد بیان کنی، باشد که خرد و اندیشه بکار بندند. همچنین آیه:
«… وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»[3]
… و این امثال را در (قرآن) برای مردم بیان میکنیم، باشد که خرد و اندیشه بکار بندند.
تعقل
قرآن در موارد متعددی بیان میفرماید که این آیات برای تعقل است و این بدان معناست که انسان با آگاهی درست از مطلبی، آن را به کار بندد. در تفسیر المیزان میخوانیم (تعقل در زمینهای استعمال میشود که به دنبال درک و فهم، انسان وارد مرحله عمل گردد.)[4] اندیشه تنها در مورد احکام یا جهان هستی، نتیجهای نخواهد داد بلکه باید عمل را نیز به دنبال داشته باشد.
«کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ آیاتهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلوُنَ»[5]
… خدا آیات خود را برای شما اینگونه روشن بیان سازد، باشد که خردمند شوید. نیز میفرماید:
«إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ»[6]
قرآن را به عربی فرستادیم، باشد که خردمند شوید. و لذا کسانی را که به آیات آن ایراد گرفته و به آن عمل نمیکنند مورد خطاب قرار داده و میفرماید: چرا در این آیات روشنیبخش تعقل نمیکنید.
«لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ کِتاباً فِیهِ ذِکْرُکُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ»[7]
ما بر شما کتابی نازل کردیم که وسیله تذکر شما در آن است، آیا اندیشه نمیکنید؟ و علاوه بر آن کسانی را که صرفاً قرآن را تلاوت میکنند توبیخ کرده و میفرماید: چرا در آنها اندیشه نمیکنید؟
«… وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَفَلا تَعْقِلُونَ»[8]
… و کتاب (خدا را) که میخوانید، چرا در آن اندیشه و تعقل نمیکنید؟
تدبر
هدف از نزول این کتاب این نبوده که تنها به تلاوت آن قناعت کنند بلکه هدف این بوده که آیاتش سرچشمه فکر و اندیشه گردد و آن نیز حرکتی در جهت عمل به وجود آورد.
«کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ…»[9]
کتابی است پربرکت که بر تو نازل کردهایم تا در آیات آن تدبر کنند… و لذا به سرزنش کسانی میپردازد که در آیات آن تدبر نمیکنند.
«أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها»[10]
آیا آنها در قرآن تدبر نمیکنند یا بر دلهایشان قفل زدهاند؟ همچنین آیه:
«أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و…»[11]
آیا آنها در قرآن تدبر نمیکنند و…
هدایت به استوارترین راه
قرآن از این جهت که از سرچشمه لایزال الهی نازل شده مطابق با نیازهای روحی و جسمی انسانهاست و نیز چون از هر کژی و ناراستی مبری بوده و یکسره تعالیم انسانساز است، انسانها را به بهترین راه هدایت میکند.
«یَهْدِی إِلَی الرُّشْد ِ…»[12]
(این قرآن خلق را) به راه خیر و صلاح هدایت میکند… نیز میفرماید:
«… إِنَّا سَمِعْنا کِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسی مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ وَ إِلی طَرِیقٍ مُسْتَقِیمٍ»[13]
ما آیات کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده بود، درحالی که کتب آسمانی را که در مقابل او بود تصدیق میکرد و خلق را به سوی حق و طریق راست هدایت میفرمود. همچنین میفرماید:
«إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَم ُ…»[14]
همانا این قرآن خلق را به استوارترین راه هدایت میکند…
بشارت
در قرآن مردم بارها به پیروی از دستورات خدا و انجام اعمال نیکو دعوت شدهاند و در همین کتاب کسانی که به این دستورات عمل میکنند را به پاداش جاودانی بشارت میدهد.
«فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ…»[15]
ما حقایق قرآن را تنها به زبان تو آسان کردیم تا به آن اهل تقوی را بشارت دهی… و نیز آیه:
«… هذا کِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِیًّا لِیُنْذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ بُشْری لِلْمُحْسِنِینَ»[16]
… این کتاب مصدق کتب آسمانی پیشین به زبان عربی نازل شده تا ستمکاران عالم را بترساند و نیکوکاران را بشارت دهد.
انذار
قرآن علاوه بر دعوت به کارهای نیک و بشارت متقین، مردم را از انجام کارهای ناپسند بازداشته و آنها را انذار میکند.
«وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُری وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ»[17]
و چنین قرآن عربی را بر تو نازل کردیم تا مردم (شهر مکه) ام القری و هرکه را در اطراف اوست از خدا و از روز قیامت بترسانی… و نیز آیه:
«لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ»[18]
(این قرآن نازل شده) تا قومی را که پدرانشان (به کتب آسمانی پیشین) اندرز شدند (از قهر خدا) بترسانی که ایشان سخت غافلند. همچنین میفرماید:
«… وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ…»[19]
… و وحی میکند به من آیات این قرآن را تا بدان شما و هرکس از افراد بشر را که خبر این قوم به او رسد بترسانم.
«تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً»[20]
بزرگوار آن خدایی است که قرآن را بر بنده خاص خود نازل فرمود تا اهل عالم را خداترس گرداند.
تذکر
آخرین منشور آسمانی، به گونههای مختلف اجر و عذاب خداوند را برای نیکوکاران و بدکاران و نظم عالم و نعمتهایی را که برای انسانها آفریده است متذکر میشود تا شاید با یادآوری آنها انسان فراموشکار خداترس شود.
«وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّروُنَ»[21]
و ما در این قرآن برای مردم هرگونه مثلهای روشن آوردیم باشد که متذکر شوند. همچنین میفرماید:
«ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی إِلاَّ تَذْکِرَهً لِمَنْ یَخْشی»[22]
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به رنج افکنی ـ تنها غرض این است که مردم خداترس را متذکر سازی. و نیز آیه:
«وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا…»[23]
و ما این قرآن را به سخنان فصیح و بلیغ، نیکو بیان کردیم تا خلق متذکر شوند… نیز میفرماید:
«کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ»[24]
کتابی مبارک بر تو نازل کردیم تا امت در آیاتش تفکر کنند و صاحبان عقل متذکر (حقایق آن) شوند.
حکم در میان مردم
«إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِها أَراکَ اللَّهُ…»[25]
و ما قرآن را به سوی تو به حق فرستادیم تا به آنچه خدا به وحی خود بر تو پدید آرد میان مردم حکم کنی… همچنین میفرماید:
«فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ…»[26]
پس حکم کن میان آنها به آنچه خدا فرستاد… و نیز آیه:
«وَ أَنِ احْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ…»[27]
و تو بدانچه خدا به تو فرستاده میان مردم حکم کن…
تفصیل مطالب
«وَ ما کانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَری مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصِیلَ الْکِتابِ لا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ»[28]
شایسته نیست که این قرآن بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شود ولی تصدیقی است برای آنچه بیش از آن است و کتاب و احکام الهی را به تفصیل بیان میکند بیهیچ شک نازل از جانب خدای عالم است.
«… ما کانَ حَدِیثاً یُفْتَری وَ لکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصِیلَ کُلِّ شَیْ…»[29]
… این (قرآن) نه سخنی است که فراتوان بافت لیکن کتب آسمانی پیش از خود را تصدیق کرده و هر چیزی را مفصل بیان میکند… همچنین آیه:
«کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ»[30]
کتابی که آیات جامعش را به زبان عربی برای دانشمندان، مبین ساخته است.
برای پرهیزکاری مردم
«قُرْآناً عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ»[31]
قرآن عربی است که در آن ناراستی و حکم ناصواب نیست باشد که مردم پرهیزکار شوند. همچنین آیه:
«ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدی لِلْمُتَّقِینَ»[32]
این کتاب بیهیچ شک راهنمای پرهیزکاران است.
[1] . بقره، 219.
[2] . نحل، 44.
[3] . حشر، 21 به این مفهوم در سوره بقره، 266 و یونس، 24 نیز اشاره شده است.
[4] . ج 2، صص 249 و 250.
[5] . بقره، 242.
[6] . یوسف، 2 به این مفهوم در سورههای آل عمران، 118؛ نور، 61؛ زخرف، 3؛ حدید، 17 و روم، 28 نیز اشاره شده است.
[7] . انبیا، 10.
[8] . بقره، 44.
[9] . ص، 29.
[10] . محمد، 24.
[11] . نسا، 82.
[12] . جن، 2.
[13] . احقاف، 30 به این مفهوم در سوره سبا، 6 نیز اشاره شده است.
[14] . اسرا، 9.
[15] . مریم، 97.
[16] . احقاف، 12 به این مفهوم در سوره بقره، 97؛ نحل، 89 و 102 و نمل، 2 اشاره شده است.
[17] . شوری، 7 به این مفهوم در سوره انعام، 92 نیز اشاره شده است.
[18] . یس، 6.
[19] . انعام، 19.
[20] . فرقان، 1 به این مفهوم در سورههای قصص، 46؛ سجده، 3؛ ابراهیم، 52؛ مریم، 97 و احقاف، 12 نیز اشاره شده است.
[21] . زمر، 27.
[22] . طه، 2 و 3.
[23] . اسرا، 17.
[24] . ص، 29 به این مفهوم در سوره بقره، 221؛ نور، 1 و 27؛ رعد، 19؛ قصص، 43؛ اسرا، 41؛ انعام، 126؛ نحل، 13؛ ابراهیم، 52 و دخان، 58 نیز اشاره شده است.
[25] . نسا، 105.
[26] . مائده، 48.
[27] . مائده، 49.
[28] . یونس، 37.
[29] . یوسف، 111.
[30] . فصلت، 3.
[31] . زمر، 28.
[32] . بقره، 2.
@#@
خروج از ظلمات نور
«الر کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ…»[1]
الر این (قرآن) کتابی است که ما به تو فرستادیم تا مردم را به امر خدا از ظلمات بیرون آی و به عالم نور رسانی… نیز آیه:
«هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلی عَبْدِهِ آیاتٍ بَیِّناتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ…»[2]
اوست (خدایی) که بر بنده خود آیات روشن بیان را نازل کرد تا شما (بندگان) را از ظلمات بیرون آورده و به نور رهبری کند…
تبیین
«… وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ…»[3]
… و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی… نیز آیه:
«وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ…»[4]
و قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند برای آنها تبیین کنی…
[1] . ابراهیم، 1.
[2] . حدید، 9.
[3] . نحل، 44.
[4] . نحل، 64.
حمیدرضا قاسمی