نویسنده: اعظم مرادی
دانشجوی دوره دکتری روانشناسی، دانشگاه اصفهان
با تمرکز بر روش های شادی آفرین
روشهای شناختی – رفتاری
1- رضایت دادن به قضای الهی:
حضرت علی (ع) می فرماید:
«کسی که از دنیا اندوهناک باشد، از قضای الهی خشمناک است….» [همان، ق 219].
از این سخن حضرت علی (ع) چنین برمی آید که هر کسی که به قضای الهی تن در می دهد و از آن شاکی نیست، از غم و اندوه دنیا به دور است. دلیل این امر نیز روشن است، چون کسی که به قضای الهی رضایت می دهد معتقد است که هر چه برای او پیش می آید، اراده و خواست خداوند در آن دخیل است و حکمتی در آن نهفته است و در نهایت به خیر و صلاح اوست، بنابراین هر مسأله و اتفاقی هر قدر هم که به ظاهر ناگوار باشد، او را پریشان نمی سازد.
2- پرهیزکاری و اطمینان به وعده های الهی:
حضرت علی (ع) در نامه خود به محمد ابن ابی بکر می فرماید:
«پرهیزکاران در بهترین خانه های دنیا سکونت کردند و بهترین خوراکیهای دنیا را خوردند و همان لذتهایی را چشیدند که دنیا داران چشیده بودند… لذت پارسایی در ترک حرام دنیا را چشیدند و یقین داشتند که روز قیامات از همسایگان خدایند، جایگاهی که هرچه درخواست کنند داده می شود و هر گونه لذتی در اختیارشان قرار دارد.»[همان، ن 27].
پرداختن به حرام دنیا گر چه ممکن است خوشی آنی و لذت کاذبی ایجاد کند، اما از آن جا که با فطرت و طبیعت انسان ناسازگار است و درکوتاه مدت یا دراز مدت بر روح و جسم انسان بر زندگی فردی و اجتماعی او اثرات نامطلوب و گاه جبران ناپذیری باقی می گذارد، غم و اندوه و حسرت به دنبال دارد. بنابراین کسی که از کارهای حرام اجتناب می کند، دچار این غم و اندوه و حسرت نمی شود و در عین حال از لذتهای حلال و آن چه دارد بیشتر و بهتر بهره مند می شود. علاوه بر این اطمینان به وعده های الهی در مورد پاداشهای اخروی پرهیزکاری و تجسم این پاداش ها، موجب شادی فرد پرهیزکار می شود.
3- صبر و یقین:
حضرت علی(ع) در نامه خود به فرزندش امام حسن (ع) می فرماید:
«…غم و اندوه را با نیروی صبر و نیکویی یقین از خود دور ساز…» [همان، ن 31].
صبر در نهج البلاغه خط اول مقابله با اندوه است. صبر درکنار یقین، عدل و جهاد یکی از چهار پایه ایمان است. حضرت علی در بسیاری از موارد از جمله در راه حق، برقراری عدالت اجتماعی، مصیبت چه به شکل روزمره و مستمر آن و چه به صورت حاد و ناگهانی و مرگ عزیزان، صبر را توصیه می فرماید (بوالهری و همکاری، 1386). کسی که به خاطر اطمینان به وعده های الهی در مواجهه با مصائب و دشواریها خود را نمی بازد و دچار پریشانی نمی شود، کمتر دچار غم و اندوه می شود. در میان عوامل مذهبی، باورها مهمترین منبع شادی هستند (الیسون(1) و همکاران، 1989). دول و اسکوکان ( 1995) معتقدند که باورهای مذهبی از طریق افزایش احساس کنترل، غنی سازی خود و خوشبینی باعث ایجاد شادی می شوند. طبق نظر هالامی و آرجایل (2) ( 1997) افراد کمتر مذهبی به این دلیل کمتر شادند که اطمینان و یقین کمتری دارند.
4- مقاومت در برابر سختیها و رنجها:
حضرت علی (ع) می فرماید:
«چشم از سختی خار و خاشاک و رنجها فرو بند تا همواره خشوند باشی.» [همان، ق 204].
علاوه بر صبر و پرهیزگاری، نهج البلاغه به طور کلی کنار آمدن و سازگاری با مسائل را توصیه می کند (بوالهری و همکاران، 1386). فردی که سر سختی بالایی دارد و مشکلات را چالش و فرصتی برای رشد می داند و نه تهدید، می تواند در برابر سختیها و مشکلات مقاومت کند و به بهترین نحو با آنها مقابله کند و در نتیجه، کمتر دچار حزن و اندوه می شود. به اعتقاد آرجایل (2001) میزان خشنودی ذهنی فرد به شیوه تفکر او درباره مسائل بستگی دارد و علاوه بر این خشنودی تحت تأثیر حالتهای هیجانی آنی قرار می گیرد؛ وقتی انسان مجبور می شود با موقعیتها سازگار شده و به شیوه متفاوتی به رویدادها نگاه کند، خشنودی او افزایش می یابد. طبق نظر تایلور و براون (3) (1988) اعتقاد به این که وقایع تصادفی نیستند و پس از وقایع منفی نیز امکان رشد شخصی وجود دارد، می تواند به وقایع معنی بدهد. بسیاری افراد از جمله بعضی از معلولان در بررسی خشنودی از زندگی درحد 70 درصد از حد اکثر قرار می گیرند. بنابراین، غیر از عوامل عینی مسائل دیگری نیز آشکارا در میزان خشنودی دخالت دارند. در واقع این یافته ها با سازگاری این افراد رابطه دارد؛ آنها از اشکال متنوع راهبردهای مقابله ای استفاده کرده زندگی خود را به شکل متفاوتی ارائه داده و یا به شیوه متفاوتی به مسائل می نگرند (آرجایل، 2001). حضرت علی (ع) در عین توصیه به کوچک انگاشتن سختیها و مصائب و پرهیز از بزرگ نمایی آن، گروهی از مردم را توصیف می کند (پرهیزگاران ) که بر عکس اهل دنیا که مرگ بدنها را بزرگ می شمارند، مرگ دلهای زندگان را بزرگتر می داند. به عبارت دیگر، افراد به یک رویداد واکنش یکسان نشان نمی دهند و برخی از آنها نگاه ژرفتری به مسائل دارند و چیزهایی را مصیبت می دانند که دیگران نمی دانند. این همان تنگه ای است که مصیبت را به بینش و بصیرت نزدیک می کند. حضرت علی (ع) خطاب به اشعث می گوید:
«ای شعث! پسرت تو را شاد می کرد و برای تو گرفتاری و آزمایش بود و مرگ او تو را اندوهگین کرد درحالی که برای تو پاداش و رحمت است »[همان، ق 283].
5- یاد مرگ:
حضرت علی (ع) می فرماید:
«آن کس که فراوان به یاد مرگ باشد در دنیا به اندک چیزی خشنود است.» [همان، ق 341].
یاد مرگ باعث می شودکه انسان به موقت و زودگذر بودن زندگی دنیا توجه داشته باشد و بنابراین حسرت آنچه را ندارد نخورد و از آرزوها و خواسته های بزرگ بپرهیزد و قدر نعمتهایی را که دارد بداند؛ یاد مرگ همچنین باعث می شود که فرد مشکلات و سختیها را بزرگ نمایی نکند و بنابراین در برابر آنها قدرت تحمل بالایی داشته باشد. این عوامل موجب می شود که فرد کمتر دغدغه خاطر مسائل زندگی دنیا را داشته و در مقایسه با کسی که کمتر به یاد مرگ می افتد، خشنود تر باشد. به نظر آرجایل (2000) اعتقاد به زندگی پس از مرگ برای سلامت روانی مفید است، بخصوص در مورد کسانی که سالخورده و بیمارند یا در معرض جنگ قرار دارند.
باید خاطر نشان ساخت که بسیاری از روشهای فوق الذکر ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و به عبارتی لازم و ملزوم یکدیگرند، برای مثال، توجه به پاداشهای اخروی تلخکامی های دنیا و یا یاد مرگ، مقاومت در برابر سختیها و رنجها را تسهیل می نماید، توجه به فنا پذیری و دگرگونی حالات دنیا، به عشق نورزیدن به دنیای حرام و دل کندن از آن کمک می کند و…
نتیجه گیری
از بررسی مجموع سخنان حضرت علی (ع) درباره شادی و غم چنین استنباط می شود که ایشان نه تنها شادی و نشاط را نهی نکرده بلکه روشهای مختلفی برای دستیابی به شادی و نشاط و اجتناب از غم و اندوه نیز توصیه نموده است و به نظر می رسد که منظور از «اندوه مؤمن» در روایات نقل شده از ایشان، دغدغه خاطر مؤمن در امور مسلمانان، اندوه به خاطر گناهان و یا افسوس خوردن به خاطر کوتاهی در انجام کارهای نیک است؛ چنانکه در خطبه 87 نهج البلاغه می فرماید: «آن کس که جامعه زیرین او اندوه و لباس رویین او ترس از خداست، چراغ هدایت در قلبش روشن شده است.» و در خطبه 113 می فرماید: «همانا پرهیزگاران…اگر چه شادمانند، اندوه آنان (نیز) شدیدتر است.» اندوهی که وصف آن آمده سازنده است اما اندوههای غیر سازنده و نکوهش شده در نهج البلاغه ناشی از پیوند خوردن قلب شخص با دنیا پرستی است (بوالهری و همکاران، 1386). حضرت علی (ع) در حکمت 228 می فرماید: « آن کس که قلب او با دنیا پرستی پیوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشکل است: اندوهی رها نشدنی، حرص جدا نشدنی و آرزویی دست نیافتنی». در عین حال، روشهای نکوهش شده برای ایجاد شادی و نشاط و بر طرف نمودن غم و اندوه نیز در نهج البلاغه مطرح شده است.
حضرت علی (ع) در خطبه 122 نهج البلاغه می فرماید: «آنان که می خواستند با شادی (کاذب) غمها را از دل بیرون کنند و به هنگام مصیبت با سرگرمی ها صفای عیش خود را بر هم نزنند، دنیا به آنها و آنها به دنیا می خندیدند، در سایه خوشگذرانی رخوت زا بی خبر بودندکه روزگار با خارهای مصیبت زا آنها را درهم کوبید و گذشت روزگار تواناییهایشان را گرفت، مرگ از نزدیک به آنها نظر دوخت و غم و اندوهی که انتظارش را نداشتند آنها را فرا گرفت.» در مجموع نهج البلاغه فرار از اندوه و روبرو نشدن با آن و خود فراموشی از طریق لهو و لعب را نکوهش می کند (بوالهری و همکاران، 1386). همین امر وجه افتراق روشهای مطرح شده در نهج البلاغه برای ایجاد شادی و نشاط و بر طرف نمودن غم و اندوه و روشهای متداول در دنیای امروز را روشن می سازد. به عبارت دیگر در عین حال که بسیاری از روشهای مورد استفاده امروزی برای ایجاد شادی و مقابله با اندوه با روشهای مطرح شده در نهج البلاغه کم و بیش مشابه است که به پاره ای از آنها در این مقاله اشاره شد، اما به جای بعضی از روشهایی که تاثیر کمی بر شادی دارند (مثل ابراز چهره ای و موسیقی)، یا تاثیر آنها بر شادی،کوتاه مدت است (مثل روش ولتن، دریافت هدیه و تماشای فیلم)، و یا درکوتاه مدت یا دراز مدت بر روح و جسم انسان اثرات نامطلوبی باقی می گذارند (مثل فعالیت جنسی مکرر و مصرف الکل یا داروهای روانگردان ) (آرجایل، 2001)، در نهج البلاغه روشهایی مطرح می شود که در راستای تکامل انسان و مایه تطهیر روح و جان و زمینه ساز قرب الهی و ضامن سعادت جاودانه است که به عنوان نمونه می توان توشه آخرت را مبنای خوشحالی و اندوه خود قرار دادن، توجه به فنا پذیری و دگرگونی حالات دنیا، توجه به پاداش های اخروی تلخ کامی های دنیا، عشق ورزیدن به دنیای حرام و دل کندن از آن، سخن گفتن با خداوند، نماز خواندن، جستجوی سخنان حکمت آمیز، اهل عمل بودن، رضایت دادن به قضای الهی، پرهیزگاری و اطمینان به وعده های الهی، صبر و یقین و یاد مرگ را نام برد که در صفحات قبل علت و چگونگی تأثیر آنها بر ایجاد نشاط و شادی و برطرف نمودن غم و اندوه تبیین شد.
فردی که چنین روشهایی را به کار می گیرد و چنین نگرشی نسبت به مسائل دارد و برای به دست آوردن یا اجتناب از آنچه در حیطه اختیار و کنترل اوست و در عین حال، سرنوشت نهایی او را رقم می زند، برانگیخته می شود و از بابت آن خوشحال یا غمگین می شود و به خاطر مسائل زودگذر و کم اهمیت و یا مسائلی که در اراده او نیست، ناراحت نمی شود. در عین حال، چنین فردی چون زندگی کوتاه دنیا را فرصتی ارزشمند جهت فراهم نمودن ذخیره ای برای آخرت می داند، هدفمند است و می کوشد از لحظه لحظه های زندگی خود برای کسب رضای الهی استفاده کند. چنین فردی زندگی دنیا را پوچ و بی ارزش تلقی نمی کند، بلکه آن را دارای هدفی والا می داند. طبیعی است که چنین فردی در مقایسه با سایر افراد شادتر خواهد بود.
ارتباط بین روشهای توصیه شده توسط حضرت علی (ع) و شادی در تحقیقات متعدد تأیید شده است. برای مثال ارتباط دعا و نیایش و شادی در تحقیق پولوما و پندلتون (4) _ 1991) و تحقیق الیسون و همکاران ( 1989)، رابطه بین رفتن به مسجد و شادی در بررسی کالدر (5) (1994)، ارتباط بین نزدیکی به خداوند و شادی در تحقیق پولنر (6) ( 1989) و تحقیق الیسون و همکاران (1989)، ارتباط بین ورزش و شادی در پژوهش هیلز و آرجایل (7) ( 1998)، ارتباط بین گردش در طبیعت و شادی در بررسی رابینستین (8) (1980)، رابطه بین حمایت اجتماعی و شادی در بررسی بولجر و اکنرود (9) ( 1992)
و بررسی کالتر(10) ( 1976)، رابطه بین باورهای ثابت (یقین) و شادی در پژوهش الیسون (1991)، تحقیق الیسون و همکاران (1989) و پژوهش شیور(11) ( 1980)، ارتباط بین خوشبینی و شادی در بررسی هیلز و آرجایل (2001) و ارتباط بین اعتقاد به زندگی پس از مرگ و شادی در تحقیق استینیتز (12) ( 1980) تأیید شده است.
منابع:
– آرجایل، مایکل.(2001)، روانشناسی شادی. م: مسعود گوهری انارکی و همکاران، اصفهان: انتشارات جهاد دانشگاهی واحد اصفهان، 1383.
– بوالهری، جعفر- محمد پور- رضا- اصغر نژاد فرید- طاهری، ابوالقاسم. نهج البلاغه و بهداشت روان، تهران: نشر دانژه، 1386.
– رضی، شریف (400 ه. ق). نهج البلاغه (مجموعه سخنان حضرت علی). ن: فیض الاسلام.
Argyle, M. (1989). The Social Psychology of Work (2nd ed.) London: Penguin.
Argyle, M.(2000). Psychology and Religion: An introduction. London: Routledge.
Argyle, M., Martin,M., & Crossland , J. (1989). Happiness as a function of personality and social encounters. In J. P. Forgas & J. M. Innes (Eds.) , Recent Advances in Social Psychology: An International Perspective (pp.189- 230). North Holland: Elsevier.
Batson, C. D. (1987). Prosocial motivation : Is it ever truly altuistic? Advances in Experimental Social Psychology , 20, 65- 122.
Berry, D.s., and Hansn, J. S.(1996). Positive affect, negative affect, and social interaction.
Journal of Personality and Social Psychology, 71.796- 809.
Bolger, N.,& eckenrode, (1992). Social relations, Personality and anxiety during a major stressful event. Journal of Personality and Social Psychology, 23, 586- 604.
Cutler, N.E. (1976). Membership in different kinds of voluntary association and psychological well- being. Gerontologist, 16, 335- 339
Dull, V.T., & Skokan, L.A.(1995). A cognitive model of religion ‘s influence on health.
Journalof Social Issues, 51, 49- 64.
Ellison , C.G.(1991).Religious involvement and subjective well- being. Journal of Health and Social Behaviour, 32, 80- 99.
Ellison, C.G., Gay, D. A., & Glass, T. A. (1989). Does religious commitment contribute to individual life satisfaction? Social Forced, 68, 100- 123.
Feather.N.T., & Bond, M.J(1983). Time structure and purposeful activity among employed and unemployed university graduates. Journal of Occupational Psychology, 56, 241- 250
Fordycem M. W.(1977): Development of a program to increase personal happiness.
Jounal of Counseling Psychology, 24, 511- 520.
Hallahmi, B.B., & Argyle, M.(1997). The Psychology of Religious Behavior, Belief, and Experience. London: Routledge.
Hills,P., & Argyle , M. (1998B). Positive moods derived from leisure and their relationship to happiness and personality. Personality and Individual Differnces, 25, 523- 535.
Kaldor, P. (1994). Winds of Change. Homebush West NSW, Australia: Anzea.
Kammann, R., & Flett, R.(1983).Affectomerer2: A scale to messure current level of general happines. Austrlian Journal of Psychology , 35, 259 – 265.
Paragment , K. L., & Park, C.L., (1995). Merely a defense? The variety of religion means and ends. Journal of Social Issues, 51, 13- 32.
Pollner, M. (1989). Divine relations, social relations, and well- being. Jorurnal of Health and Social Behavior , 30, 92- 110.
Polma, M. M., & pendeiton, B. F. (1991). Exploring Neglected Dimensions of Religion in Quality of Life Research. Lewiston, NY: Edwin Mellon Press.
Rubenstein, C. (1980). Vacations. Psychology Today , 13 (May), 62- 76.
Shaver, P., Lenauer, M., And Sadd, S.(1980). Religiousness, conversion, and subjective well- being : The ‘healty- minded’ religion of modern American women. American Journal of Psychiatry , 137, 1563- 1568.
Steinitz, L. Y. (1980). Religiosity, well- being and Weltanschauung among the elderly.
Journal for the Scientific Study of Religion , 19, 60- 67.
Taylor, S.E.,& Brown , J.D. (1988). IIlusion and well – being : a social- Psychological perspective on mental health. Psychological Bulletin, 103, 193- 210.
Wanberg, C.R., Griffiths, R.F., & Gavin, M. B.(1997). Time structure and unemployed unemployment: a longitudial study , Journal of Occupational and Organization Psychology, 70, 75- 90.
پی نوشت ها :
1- Ellison et al
2- Hallahmi & Argyle
3- Taylor & Brown
4- Poloma & Pendleton
5- Kaldor
6- Pollner
7- Hills & Argyle
8- Rubeenstein
9- Bolger & Eckenrode
10- Culter
11- Shaver et al
12- Steinitz
منبع: نشریه النهج شماره 21 و 22