نویسنده: دکتر حمید محمد قاسمی (1)
3. تصویر پردازی با توصیفات دقیق
وصف درادبیان ابزاری بسیار مهم ونقش آفرین است، تا آنجا که در باره آن گفته اند: «قسمت اعظم بار هر اثر ادبی بردوش توصیف است وتصویرگری خود زیر مجموعه توصیف ومقوم آن به شمار می آید».
توصیف دقیق هر چیز حاصل اندیشه ونگاه دقیق وعمیق در آن است. از همین روست که توصیفات دقیق وهمه جانبه وترسیم جزئیات یک موضوع از خلاقیت وفراست ونبوغ نویسنده یا گوینده پرده برمی دارد.
نگاه دقیق وموشکافانه از ویژگیهای مشترک دانشمندان و نوابغ است.یعنی آنان آنچه دیگران به سادگی از کنارش می گذرند زیر ذره بین اندیشه خود قرار می دهند وبا تحلیل و توصیف دقیق آن همگان را متوجه خلقت شگفت واسرار آمیز آن پدیده می کنند.
یکی از ویژگیهای ممتاز علی (ع) نیز خلاقیت آن حضرت درتوصیف دقیق پدیده ها وموضوعات گوناگون است، چنانکه وقتی حضرتش را در مقام توصیف چیزی مشاهده می کنیم، گویی با محققی درعلوم تجربی یا متفکری درحوزه علوم انسانی مواجهیم که با نگاه ژرف اندیش خود به عمق حقایق نقب می زند وتمام ابعاد موضوع را بررسی و زوایای نامکشوف آن را به دقت تبیین می کند. چنانکه اشاره کردیم، این ویژگی مرهوم اندیشه ونگاه دقیق وعمیق امام علی (ع) است. آن حضرت در توصیف از این نگاه محققاله وشاعرانه به مثابه ابزاری برای معرفی اسرار آفرینش و شناساندن پدید آورنده آن بهره می جوید ومی کوشد هر ورقی را دفتری برای معرفت کردگار قرار دهد . تا نگاهها به آن سوی جهان آفرینش معطوف شود.
آن حضرت گاه با توصیف نغز شگفتیها وزیباییهای آفرینش تصاویری بدیع می آفریند، از جمله درآنجا که به تشریح دقیق زیباییهای طاووس،یا شگفتیهای خفاش ومورچه ومانند آنها پرداخته یا از آفرینش حیرت آور آسمان و زمین، آب و خاک، ابر و باد، ودیگر پدیده های جهان یاد کرده است.
افزون برهمه اینها، امام (ع) توصیفات دقیقی از امور معنوی و حالات روحی و حقایق غیبی دارد؛ مثلا، هنگامی که امام (ع) به توصیف فرشتگان وترسیم سیمای پاک آنان می پردازد، حالات و وظایف واصناف واوصاف آنان، سیرت وصورتشان ، وشناخت و شیفتگی آنها را خداوند چنان دقیق وجامع توصیف کرده است که به گفته این ابی الحدید چنین حقایقی با این توصیفا ت دقیق هرگز نزد هیچ یک از اصحاب پیامبر (ص) شناخته نبود. آنچه آنان دراین باره می دانستند تنها اجمالی از ویژگیهای فرشتگان بود که از قرآن کریم شنیده بودند، آن هم نه به این تفصیل ونه به این سبک و سیاق (ابن ابی الحدید، همان، ج6، ص 425).
نمونه دیگر توصیفات جامع امام (ع) از دنیا و ویژگیها وحالات آن است که حقیقتاً بعد از قرآن درهیچ جا نمی توان تصاویری به وضوح وجامعیت وصحت آن سراغ گرفت.
4. تصویر پردازی به شیوه گفتگو
یکی از شیوه های کار آمد در تصویر پردازی صحنه ها و تجسم مفاهیم روش گفتگوست که تأثیر بسزایی دربرانگیختن عواطف مخاطبان وایجاد کششهای روحی در آنان دارد.
اساساً شخص، درگفتگو با دیگران یا با خود، آن انگیزه ها، تمایلات شخصی، کشمکشها، یا آرامش خود را نشان می دهد که در روایت یا شرح رخدادها نمی تواند (البستانی، 1371، ص 203).
همچنین ، این شیوه با به نطق درآوردن موجودات بی جان نقش موثری درحیات بخشیدن به آنها دارد، چنانکه می توان جمادات را در کسوت انسانی مشاهده کرد که ماهیتش را با سخنانش برما هویدا می کند.
یکی دیگر از جلوه گاههای زیبایی سخن امام (ع) گفتگوهایی است که مفاهیم و حقایق در قالب آنهاجان می گیرند. دراینجا ، نمونه هایی از این گفتگوها را پیش می نهیم.
– در تصویر پردازی علی(ع) از پارسایی او را مشاهده می کنیم که دنیا را مانند انسان خطاب می کند وبه زبانی عتاب آلود با او چنین می گوید:
ای دنیا! از من دور شو. مهارت را برپشت تو نهادم واز چنگالهای تو رهایی یافتم واز دامهای تو نجات یافته و از لغزشگاههایت دوری گزیده ام… ای دنیا؛ به خدا سوگند، اگر شخصی دیدنی بودی وقالب حس کردنی داشتی، حدود الهی را بر تو جاری می کردم، به جهت بندگانی که با آرزوهایت فریب دادی وملتهایی که به هلاکت افکندی.. از برابر دیدگانم دور شو.سوگند به خدا، رام تونگردم که خوارم سازی ومهارم را به دست تو ندهم که هر کجا خواهی مرا بکشانی…(دشتی، همان، نامه 45، ص 557).
– امام (ع) درتصویری دیگر دنیا را در نقش زن عشوه گری که می کوشد دل علی (ع) را به دست آورد خطاب می کند وبر سرش فریاد بر می آورد.
ای دنیا! ای دنیا! از من دورشو، ایا برای من خود نمایی می کنی یا شیفته من شده ای تا روزی در دل من جای گیری؟ هرگز مباد (همان، حکمت 77، ص 639).
وآنگاه دست رد به سینه او می زند وبرای همیشه او را از خانه دل خویش بیرون می کند:
غیر مرا بفریب که مرا در تو هیچ نیازی نیست، تو را سه طلاق کرده ام تا بازگشتی نباشد (همانجا).
– درنمونه هایی چند، شاهد آنیم که امام (ع) برخی بلاد را شخصیت انسانی می بخشد و با آنها به گفتگو می پردازد .گاه تیر نفرینش را به سوی آنها نشانه می رود وگاه شلاق ملامتش را بر پیکر شان می نوازد؛ از جمله، خطاب به کوفه می فرماید:
ای کوفه! اگر فقط تو [سرمایه من در برابر دشمن] برای من باشی، آن هم برابر این همه مصیبتها وطوفانها چهره ات زشت باد [وای کاش توهم نبودی] (همان، خطبه 25، ص71).
وبصره را مورد عتاب وخطاب قرار می دهد:
دراین هنگام، وای بر تو ای بصره! از سپاهی، که نشانه خشم وانتقام الهی است ، بی گرد وغبار و صدایی به تو حمله خواهند کرد، وچه زود ساکنانت به مرگ سرخ و گرسنگی غبار آلود دچار می شوند(همان، خطبه 102، ص 191- 190).
5. تصویرپردازی در رویا رویی صحنه ها با یکدیگر
سرشت انسان به گونه ای است که اشیا را از راه مقایسه با هم ومقایسه با نقطه مقابلشان می شناسد واگر نقطه مقابل نباشد ، نمی تواند آنها را بشناسد گرچه درکمال ظهور باشند؛ مثل نور وظلمت ، علم وجهل، وقدرت وعجز، خیر وشر، حرکت وسکون، حدوث وقدم، فنا وابدیت (مطهری، 1361،ص241).
رویارویی صحنه ها تأثیر عمیقی درمخاطب دارد وبدیهی است ارائه یک صحنه در مجالی خاص نمی تواند همان تأثیری را بگذارد که در رویا رویی آن با صحنه مقابلش پدید می آید. افزون براین، رویا رویی صحنه ها این فرصت را به مخاطب می دهد تا با شناخت هر دو طرف ومقایسه آنها، یکی را انتخاب کند (باطاهر، 1420ق ، ص 217).
دراینجا، برخی تصویر نهج البلاغه را که با رویا رویی صحنه ها شکل گرفته اند نمونه می آوریم.
– تصویر نتایج پرهیزگاری وبی بند وباری برای انسان:
بندگان خدا! بدانید که تقوی دژی محکم و شکست ناپذیر است [که ساکنان خود را از گزند عذاب دنیا وآخرت حفظ می کند]، اما هرزگی وگناه خانه ای در حال فرو ریختن و خوار کننده است که از ساکنان خود دفاع نخواهد کرد (دشتی، همان، خطبه 157، ص 293).
– درتصویری دیگر، این دو مفهوم چنین درمقابل هم قرار گرفته اند:
آگاه باشید همانا گناهان چون مرکبهای بدرفتارند که سواران خود [گناهکاران] را عنان رها شده در آتش دوزخ می اندازند. اما تقوی چونان مرکبهای فرمانبرداری اند که سواران خود را عنان بردست، وارد بهشت جاویدان میکنند (همان، خطبه 16، ص 59).
آگاه باشید! پرهیزگاری همانند مرکبهای راهوار است که اهلش بر آنها سوار می شوند وزمام آنها به دستشان سپارده می شود تا آنان را به بهشت جاویدان برسانند(همان، خطبه 16، ص59).
– تصویر حالت راستگویان و دروغگویان:
راستگو در راه نجات وبزرگواری است.اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاکت و خواری (همان، خطبه 86، ص 145).
– تصویر سرنوشت متفاوت هدایت یافتگان و گمراهان:
مردم! آن کس که از راه آشکار برودبه آب می رسد وهرکس از راه راست منحرف شود[دربیابان بی نشان] سرگردان خواهد شد[واز تشنگی خواهد مرد] همان، خطبه 201، ص 423).
– تصویر رویا رویی مؤمن ومنافق:
اگر با این شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم که مرا دشمن بدارد، دشمن نخواهد داشت واگر تمام دنیا را در گلوی منافق بریزم که مرا دوست بدارد ، دوست نخواهد داشت…(همان ، حکمت 45، ص 639).
– تصویر رویا رویی حق وباطل:
حق سنگی اما گواراست وباطل سبک اما کشنده (همان، حکمت 376، ص 721).
6. تصویر پردازی به روش نمایش دادن
جای تردید نیست که ارائه مصادیق عینی نقش شایانی در فهم معانی ایفا می کند و نیروی مضاعفی را برای دریافت مفاهیم به مخاطب می دهد.
مهم ترین حسن این روش روش آموزش به کمک اشیای واقعی وحقیقی است ضمنا نباید فراموش کرد که برای استفاده از روش نمایش دادن ناچار به استفاده از روش سخنرانی (وکلاس) نیز هستیم (صفوی، 1374،ص288).
چند نمونه از بکار گیری روش نمایش دادن را در بیان امام (ع) مشاهده می کنیم:
– علی (ع) به همراه جمعی از یاران خود از راهی می گذشت که چشمانش به مزبله ای افتاد. آن حضرت فرصت را مغتنم شمارد ودرسی زنده به پیروانش آموخت و فرمود:
این [کثافات وآلودگیها] همان چیزی است که دیروز بر سر آن رقابت می کردید (همان، حکمت 195، ص 671).
ومطابق نقل دیگری فرمود:
این همان است که بخیلان به آن بخل می ورزند (همانجا).
امام (ع) با این شیوه زنده تلاشهای بیهوده انسانهای طماع را برای چیزی، که چند صباح بعد زوالش را به چشم مشاهده می کنندوحتی از دیدن آن اظهار انزجار می کنند، مجسم کرده است.
– دراین صحنه، مشاهده می کنیم که امام (ع) برای برحذر داشتن مسلمانان از نشر شایعات و بی اعتنایی به سخنان بی اساس درسخن خود از روش نمایش دادن بهره می جوید آن حضرت می فرماید:
بدانید که میان حق وباطل جز از چهار انگشت فاصله نیست (همان، خطبه 141، ص 261).
و وقتی یکی از حاضران از امام (ع) تفسیر این سخن را می پرسد، امام (ع) انگشتان خود را جمع می کند ومیان گوش وچشم (درکنار صورتش) قرار می دهد ومی فرماید:
باطل آن است که بگویی «شنیدم» وحق آن است که بگویی «دیدم» (همانجا).
– درجای دیگر، امام (ع)، پس از آنکه مسلمان را از خطر تفرقه وتکروی برحذر می دارد، هشدار خود را چنین به نمایش می گذارد:
آگاه باشید! هرکس مردم را به این شعار [تفرقه و جدایی] دعوت کند او را بکشید، هرچند زیر عمامه من باشد (همان، خطبه 127، ص 241).
نتیجه
از آنچه سخن رفت می توان دریافت که امام گاه با کلمات و جملاتی چند و روشهای متنوع تصاویر خیره کننده وروح پروری آفریده است که دیده اندیشه و خیال آدمی را می نوازد واز قدرت ذهن وزبان مبدع این همه زیبایی و شگفتی پرده برمی دارد.
پینوشتها:
1- استاد یار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
منابع
ابن ابی الحدید، عزالدین ابوحامد(1965)، شرح نهج البلاغه، الطبعه الثانیه، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
ابن اثیر، ضیاء الدین (1379ق)، المثل السائر فی ادب الکاتب والشاعر ، مطبعه نهضه مصر، قاهره.
ابن الاثیر، مجدالدین ابی السعادات (1364)، النهایه فی غریب الحدیث ، چ4، مؤسسه اسماعیلیان ، قم.
ابن میثم (1362)، شرح نهج البلاغه، چ2، دفتر نشر الکتاب، بی جا.
امین مصطفی والجارم علی (1389ق)، البلاغه الواضحه، دارالمعارف، مصر.
باطاهر، ابی عیسی(1340ق)، المقابله فی القرآن، دار عمار، عمان.
البستانی، محمود (1371)، اسلام و هنر ، ترجمه حسین صابری، بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد.
جرجانی، عبدالقاهر (1402ق)، اسرارالبلاغه فی علم البیان ، دارالمعرفه، بیروت .
جرداق ، جورج (1417ق) روائع نهج البلاغه، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه بی جا.
جوهری، اسماعلی بن حماد(1407ق)، الصحاح، الطبعه الرابعه ، دارالعلم للملایین، بیروت.
حسن ، عبدالقاهر(1405ق)، القرآن والصوره البیانیه، بی نا، بیروت.
الحسینی ، سید جعفر (1413ق)، اسالیب البیان فی القرآن، مؤسسه الطباعه والنشر،تهران.
حسینی شیرازی، سید محمد (بی تا)، توضیح نهج البلاغه ، دار تراث الشیعه ، تهران.
سید رضی، ابوالحسن محمد بن الحسین (1330ش)، تلخیص البیان فی مجازات القرآن، ترجمه سید محمد باقر سبزواری ، انتشارات دانشگاه تهران، تهران.
شمیسا، سیروس (1370)،معانی وبیان، دانشگاه پیام نور، تهران.
دشتی ، محمد (1379)، ترجمه البلاغه ، چ3، دفتر نشر الهادی ، قم.
صفوی ، امام الله (1374)، کلیات روشها و فنون تدریس ، چ5، انتشارات معاصر، تهران.
علی الصغیر، محمد حسین (1420ق)، اصول البیان العربی فی ضوء القرآن الکریم ، دارالمورخ العربی ، بیروت.
معین، محمد (1360)، فرهنگ فارسی، چ4، انتشارات امیر کبیر، تهران.
مطهری، مرتضی (1361)، بیشت گفتار، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، قم.
مکارم شیرازی، ناصر (1375)، پیام امام، دارالکتب الاسلامیه ، تهران.
یاسوف، احمد (2006)، الصوره الفنیه فی الحدیث النوبی الشریف، دارالمکتبی، دمشق.
نشریه النهج شماره 27و 28