یکی از پیامبران بزرگی که علاوه بر قدرت معنوی و نبوّت، دارای حکومت ظاهری وسیع نیز بود، حضرت داود ـ علیه السلام ـ است که نام مبارکش شانزده بار در قرآن آمده است.
حضرت داود ـ علیه السلام ـ در سرزمینی بین مصر و شام دیده به جهان گشود، او از نوادههای حضرت یعقوب است و به نُه واسطه به یکی از فرزندان حضرت یعقوب میرسد، پدرش «ایشا» نام داشت.
او صد سال عمر کرد، که چهل سال از آن را حکومت نمود.[1]
ماجرای شهرت داود ـ علیه السلام ـ ـ همان طور که پیش از این شرح داده شد ـ آن هنگام شروع شد که به عنوان یکی از سربازان طالوت، به جنگ جالوت و لشکرش رفت و با سنگی که در فلاخن خود نهاده بود، جالوت جبّار را کشت (که داستانش در صفحه قبل گذشت).
«ایشا» ده پسر داشت، داود ـ علیه السلام ـ کوچکترین آنها بود.
حضرت داود ـ علیه السلام ـ بسیار خوش صوت بود، به طوری که وقتی صدایش به مناجات بلند میشد، پرندگان به سوی او میآمدند و حیوانات وحشی گردن میکشیدند تا صدای دلنشین او را بشنوند، او کوتاه قد و کبود چشم و کم مود بود، در میان بنی اسرائیل و در پیشگاه طالوت فرمانده شجاع و با ایمان لشکر بنی اسرائیل، دارای موقعیت عظیم بود، پس از آن که طالوت از دنیا رفت، بنی اسرائیل حکومت و فرماندهی طالوت را، در اختیار داود ـ علیه السلام ـ گذاشتند، و همه ثروتهای طالوت را به او سپردند، وقتی که به حاکمیّت رسید، خداوند او را به مقام پیامبری نیز رسانید.[2]
ده خصلت عظیم داود ـ علیه السلام ـ
در قرآن، در آیه 15 تا 20 سوره ص، خداوند داوود ـ علیه السلام ـ را با ده خصلت ارجمند میستاید، حتی به پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ سفارش کرده که در برابر گزند مخالفان و بدخواهان همانند داوود ـ علیه السلام ـ صبر و مقاومت داشته باشد.
در آیه نخست (آیه 17 ص) چنین آمده:
«اِصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ اذْکُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ؛ ای پیامبر! در برابر آن چه مخالفان میگویند شکیبا باش و به خاطر بیاور بنده ما داوود ـ علیه السلام ـ را که صاحب قدرت، و بسیار بازگشت کننده به خدا بود.»
خصال دهگانه ارجمند داوود ـ علیه السلام ـ عبارتند از:
1. صبر و مقاومت.
2. مقام عبودیّت و بندگی.
3. قوّت و قدرت معنوی و جسمی.
4. بازگشت و رجوع مداوم به خدا، و رابطه تنگاتنگ با خدا.
5. کوهها در تسخیر او بودند و با او صبح و شام تسبیح خدا میگفتند.
6. پرندگان در تسبیح خدا با او هم آواز میشدند.
7. آنها نه تنها در آغاز کار بلکه در همه احوال، با تسبیح او هماهنگ میشدند.
8. داشتن حکومت استوار و مقتدرانه.
9. علم و دانش سرشار که مایه برکات است.
10. منطقی گویا، و بیانی لطیف و شیوا.[3]
خداوند گاهی او را به عنوان «نِعمَ العَبدِ» «نیکوترین بنده» و زمانی او را به عنوان خلیفه خود[4]، و نیز به داشتن امتیاز و فضایل[5] علم و حکمت[6] معرفی کرده، و نزول کتاب اخلاقی و مهم زبور را بر او، بر شمرده[7] او را با عالیترین خصلتها ستوده است.
کتاب زبور مشتمل بر نصایح و مناجات و امور اخلاقی است، مزامیر زبور در کتاب عهدین، مشتمل بر 150 فصل است که هر کدام به نام مزمور نامیده شده و سراسر آن به شکل اندرز، دعا و مناجات است.[1]. کامل ابن اثیر، ج 1، ص 76 تا 78؛ بحار، ج 14، ص 14 و 15.
[2]. بحار،ج 14، ص 14 و 15.
[3]. تفسیر فخر رازی، ج 26، ص 183 (با استفاده از آیات 17 تا 19 صاد).
[4]. سوره ص، آیه 30 و 26.
[5]. سبأ، 26.
[6]. نمل، 15.
[7]. اسراء، 55؛ نساء، 163. این کتاب در شب 28 رمضان به آن حضرت نازل شد (بحار، ج 4، ص 33).