در مورد انواع غیبت، حضرت امام سجاد (علیه السلام) میفرمایند:
«إِنَّ لِلقائِم مِنَّا غَیبَتَین إِحداهُمَا أَطوَلُ مِنَ الأُخری … و أَمّا الأُخری فَیَطُولُ أَمَدُهَا حَتّی یَرجَعَ عَن هذَا الأَمرِ أَکثَرُ مَن یَقُولُ بِهِ فَلَا یَثبُتُ عَلَیهِ إِلَّا مَن قَوِیَ یَقِینُهُ وَ صَحَّت مَعرِفَتُهُ وَ لَمیَجِد فِی نَفسِهِ حَرَجاً مِمّا قَضَینَا وَ سَلَّمَ لَنا أهلَ البَیتِ؛1 «و همانا برای قیام کنندهی از ما، دو غیبت وجود دارد که یکی از این دو طولانیتر از دیگری است … و اما دیگری، پس مدّت آن طولانی میشود تا اینکه غالب کسانی که به او اعتقاد داشتند، از این اعتقاد برمیگردند و کسی بر این امر ثابت نمیماند مگر اینکه یقینش قوی و معرفتش صحیح باشد و در دلش حرجی از آنچه حکم میکنیم نبوده و تسلیم ما اهل بیت باشد.»
1- غیبت صغری
غیبت صغری به دورهای از زندگی امام زمان (علیه السلام) گفته میشود که آن حضرت برای مدتی محدود از دید عموم پنهان بودند. این دوره با شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) در سال 260 ه .ق آغاز شد و تا رحلت نایب چهارم امام زمان (علیه السلام) در سال 329 ه .ق ادامه یافت، بنابراین دوران غیبت صغری محدود به 69 سال بود و در این دوره اگر چه حضرت غایب بودند و کسی اطلاعی از محل سکونت ایشان نداشت اما ارتباط به طور کلی قطع نبود و شیعیان از طریق نایبان خاص حضرت میتوانستند مشکلات خود را حل نمایند و مسایل خود را از حضرت بپرسند و در این مدت، حضرت چهار نایب برای خود منصوب نمودند که هر یک بعد از فوت دیگری عهدهدار این مهم میگردید، اسامی آنان به ترتیب عبارت است از:
1- ابو عمرو عثمان بن سعید عمری، از سال 260 ه .ق تا هنگام وفاتش که احتمالاً سال 267 ه .ق بوده است.
2- ابو جعفر محمّد بن عثمان عمری، بعد از فوت پدر، تا سال 305 ه .ق.
3- ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی، از سال 305 ه .ق تا 326 ه .ق.
4- ابوالحسن علی بن محمّد سَمُری، از سال 326 ه .ق تا 329 ه .ق.2
2- غیبت کبری
با فوت آخرین نایب حضرت در سال 329 ه .ق این دورهی طولانی آغاز گردید و تا زمانی که مشیت الهی تعلق گیرد، ادامه خواهد داشت. در آخرین روزهای عمر نایب چهارم، امام عصر (علیه السلام) در نامهای خطاب به او فرمودند: «به نام خداوند بخشندهی مهربان. ای علی بن محمّد سمری، خداوند پاداش برادرانت را دربارهی تو بزرگ فرماید. تو در فاصلهی شش روز میمیری، کارهای خود را انجام بده و به هیچ کس وصیت نکن که پس از تو جانشینت باشد، چون غیبت دوم (تامّه) واقع شده است … .»3
امام علی (علیه السلام) در بیان ویژگیهای غیبت کبری میفرمایند:
«لِلقائِمِ مِنَّا غَیبَهٌ أمَدُها طویلٌ کَأَنِّی بالشِّیعَهِ یَجُولُونَ جَولانَ النِّعَم فی غَیبَتهِ یَطلُبُونَ المَرعی فَلایَجِدُونَه أَلا فَمَن ثَبَتَ مِنهُم علی دِینِهِ وَ لَمیقسُ قَلبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَیبَتِ إِمَامِهِ فَهُوَ معی فی دَرَجَتی یَومَ القیامَهِ»؛4 «قائم (علیه السلام) را غیبتی است که زمانش طولانی خواهد بود. گویی شیعیان را میبینم که در زمان غیبت او به این سو و آن سو میروند. همانند گوسفندانی که چوپان خویش را گم کرده و به دنبال چراگاه هستند و چیزی نمییابند. آگاه باشید پس کسی که بر دینش ثابت قدم بماند و به خاطر طولانی شدن غیبت امامش دچار قساوت قلب نگردد، پس او در روز قیامّت در رتبه و درجهی من، با من خواهد بود.»
در دوران غیبت کبری وظیفهی شیعیان طبق توصیهی خود حضرت، مراجعه به فقهای جامع الشّرایط است که نایبان عام ایشان محسوب میشوند. در توقیع صادر شده از حضرت این چنین آمده است:
«وَ أَمّا الحوادِثُ الوَاقِعَهُ فَارجِعُوا فِیهَا إلَی رُوَاهِ أَحَادِیثِنَا فَإِنَّهُم حُجَّتِی عَلَیکُم وَ أَنَا حُجَّهُ الله عَلَیهِم»؛5 «و اما در پیشآمدها به روایان احادیث ما مراجعه نمایید که آنها حجت من بر شمایند و من حجّت خدا بر آنها هستم.»
و امام صادق (علیه السلام) در این زمینه میفرمایند:
«وَ أَمَّا مَن کَانَ مِنَ الفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفسِهِ حافظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً لهَواهُ مُطِیعاً لأَمرِ مَولَاهُ فَلِلعَوَامِ أَن یُقَلِّدُوهُ»؛6 «و اما کسی از فقها که خویشتندار و نگهبان دینش و مخالف هوای نفسش و پیرو دستوارت مولایش (ائمهی اطهار(علیهم السلام)) باشد، پس بر مردم لازم است از او تقلید نمایند.»
پی نوشت ها:
1. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 593، ب 31، ح 7 .
2. طوسی، غیبت، ص 253 / صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص 458، فصل 4، ب 3 .
3. شیخ طوسی در غیبت، ص 397 / شیخ طبرسی در أعلام الوری .
4. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 562، ب 26، ح 14 .
5. تاریخ عصر غیبت، ص 47، به نقل از احتجاج طبرسی، ص 28 .
6. طبرسی، الإحتجاج، ص 459 .