ماه مبارک رمضان، ماه مهمانی خداوند و نزدیکی دلها به معبود یکتاست. این ماه که یکی از عزیزترین و با اهمیتترین ماهها نزد مسلمانان است در تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله ایران از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بوده و از دیرباز مردم ایران در بسیاری از نقاط با آداب و رسوم خاصی به استقبال ماه رمضان و 30 روز مهمانی خداوند میرفتهاند.
سحرخوانی رسمی قدیمی
تهیه جهیزیه
ترکمنها هم که از رنگین پوشترین و شادابترین اقوام ایرانی هستند برای ماه رمضان برنامهها و آداب ویژهای همانند نماز تراویح، روز خانه تکان، روز شیرینی پزان و نماز عید فطر دارند. از جالب ترین رسمهای این قوم درست کردن جهیزیه دختران در شبهای ماه رمضان است.
40 پیراهن ترکمن و 40 شلوار 7 تکه دختران دم بخت ترکمن در شبهای ماه مبارک رمضان دوخته میشود و برای نوعروسان ترکمن که پیش از ماه رمضان به خانه بخت رفتهاند شیرینی فرستاده میشود.
رویت هلال ماه در میان ترکمنها با هیجان خاصی همراه است. آنها عقیده دارند هرکس زودتر از دیگران هلال ماه را ببیند ثواب بیشتری میبرد و حتی باعث افزایش بیناییاش میشود به همین دلیل پیر و جوان سعی میکنند برای دیدن هلال ماه که علامت حلول ماه مبارک است به بالای ارتفاعات و پشت بامها بروند تا زودتر از دیگران ماه را ببینند.
یکی دیگر از سنتهای حسنه ترکمنها پیش از آغاز ماه مبارک رمضان برگزاری مراسم آشتیکنان برای افرادی است که با هم کدورت دارند.
ترکمنها این افراد را بدون اطلاع یکدیگر برای صرف چای به خانه دعوت میکنند و آنها را با هم آشتی میدهند. در شیراز هم مردم جمعه آخر ماه شعبان را به تفرجگاهها میروند تا با تفریح کردن روحیه شادابی را برای استقبال از ماه رمضان پیدا کنند. مهم ترین رسم شیرازیها به نکو داشت آخرین جمعه ماه رمضان مربوط میشود که به آن جمعه الوداعی میگویند که در این روز بسیاری از مردم در مسجد جمع میشوند.
در آذربایجان نیز که اهالی آن از دیرباز به دینداری و مذهبی بودن مشهور هستند ماه رمضان حال و هوای خاصی دارد. «نزیه» نوعی شیرینی خاص است که به منظور قرار گرفتن سر سفره افطار فقط در ماه مبارک رمضان در آذربایجان پخته میشود که بسیار خوشمزه است.
شاید جالب باشد بدانید که عشایر آذری با کوفتن مشت به دیوار همسایه، آنها را برای خوردن سحری بیدار میکردند و این زنجیره خبررسانی با مشت باعث میشد هیچکس خواب نماند. آذریهای قدیم معتقد بودند نگاه کردن به آیینه هنگام از راه رسیدن ماه رمضان خوش یمن است و به همین خاطر بسیاری از آنها یک آیینه کوچک با خود حمل میکردند.
کمرنگ شدن رسوم
طی چند دهه اخیر همزمان با پیشرفت تکنولوژی و تغییر سبک زندگی مردم بسیاری از آداب و رسوم مخصوص اعیاد و مناسبتهای مختلف ماه رمضان از رونق افتاده و به فراموشی سپرده شدهاند یا روشهای دیگری جایگزین آنها شده است.
در روزگاری که مردم زمان اوقات شرعی را از طریق رسانههای جمعی همانند رادیو و تلویزیون مطلع میشوند دیگر صدای طبل، دهل، دف و نقاره شنیده نمیشود یا همسایهای نیست که برای بیدار کردن اهالی یک محل، درتک تک خانهها را بزند و آنها را بیدار کند.
محمدعلی گلابزاده پژوهشگر و مردمشناس با اشاره به برخی از آداب و رسوم مردمان گذشته در ماه رمضان میافزاید: در روزگار قدیم قبل از ماه رمضان مردم مراسم کلوخاندازی را برگزار میکردند تا با آنچه که زمینهساز از دست رفتن احترام ماه مبارک رمضان میشد خداحافظی کنند.
وی رفتن به حمام و تطهیر بدن قبل از ماه رمضان، تأمین نیازهای اصلی مساجد، خواندن ادعیه ماه رمضان و خبر دادن اوقات شرعی و بیدار کردن همسایهها برای روزه گرفتن را از جمله آداب و رسومی میداند که مردم آن زمان خود رامقید به انجام آنها میدانستند.
متأسفانه در روزگار کنونی بسیاری از آداب و رسوم و اعتقادات مردم در گذر زمان از بین رفته یا اگر هم هست کمتر کسی برای آنها ارزش قائل است.
آداب و رسومی که اگر چه بسیاری از آنها در طول گذر زمان کمرنگ یا به فراموشی سپرده شدهاند اما هنوز میتوان در گوشه گوشه این کشور اسلامی آثار پیوند دیرینه اعیاد و مناسبتهای اسلامی همانند ماه مبارک رمضان را با سنتها، فرهنگها و آداب و رسوم مختلف مردم دید و آن را احساس کرد.
در روزگار قدیم که خبری از پیشرفت تکنولوژی و گرفتاریهای روزمره زندگی نبود، استقبال از ماه رمضان و سپری کردن روزهای پر فیض و برکت آن با آداب و رسوم خاصی همراه بود. در آن زمان در برخی از شهرها همانند تهران قدیم مردم همانند عید نوروز به استقبال ماه رمضان میرفتند.
زنها به جارو و خانه تکانی پرداخته و مردها غبار از حصار و حصیر مساجد میگرفتند و به حرمت این ماه مبارک جامه نو به تن میکردند. از همان شبی که قرار بود حلول ماه مبارک رمضان در آسمان تهران نمایان شود خانوادههای زیادی با آب، آیینه و سبزه راهی پشتبام میشدند تا هلال آغاز ماه مبارک رمضان را به چشم خود ببینند.
در تهران قدیم اعلام زمان سحر و افطار با شلیک گلوله توپ همراه بود. چنان که در هر گوشهای از شهر دو توپ جنگی کار گذاشته میشد که این توپها هنگام سحر و اذان مغرب 3 بار شلیک کرده و اوقات شرعی را به این ترتیب به مردم اعلام میکردند. در آن زمان رسم بود یکی 2 ساعت مانده به اذان صبح جلوی در خانهها و مغازههایی که در جایگاه مرتفع و بلندتری بودند یک چراغ نفتی آویزان میکردند تا مردم با دیدن نور آنها بساط سفره سحری را بچینند.
همچنین کسب و کار بازاریان در ایام ماه رمضان پاکتر و پر برکتتر میشد، اگر چه بسیاری از صنوف در این ماه تعطیل یا کم کار میشدند اما در عوض حمامها، قهوهخانهها، زورخانهها و شیرینی فروشیها به رونق میافتادند.
ماه رمضان که میرسید حتی کاسبهای کمفروش هم سنگهای قلابیشان را به انبار میبردند تا وزنههای دقیق را برای معامله با مردم مورد استفاده قرار دهند.
نان شیرمال نیز پر روغنتر و چرب پخته، و تافتون و شیر به قیمت عادلانه عرضه میشد. مشهور است که در تهران قدیم روشنایی معابر که توسط چراغهای نفتی تأمین میشد تنها 2 ساعت پس از غروب آفتاب ادامه داشت و پس از آن با نواختن گزمههای حکومتی بر طبلهایشان، شهر در خاموشی فرو میرفت، اما به میمنت از راه رسیدن ماه رمضان نه تنها عبور و مرور بعد از غروب آفتاب قطع نمیشد بلکه تا طلوع آفتاب ادامه مییافت.
مرادکشون یکی از رسمهای مردم در تهران قدیم بود که در شب 27 ماه مبارک رمضان برگزار میشد. مردم آن شب را شب مرگ ابن ملجم مرادی میدانستند و آن را جشن میگرفتند. در این شب اکثر مردم کله پاچه و آجیل مراد میخوردند.
در گذشته خورد و خوراک مردم در ماه رمضان تفاوتهای زیادی داشت. مردم از غذاهایی استفاده میکردند که در کنار سالم و مفید بودن بتوانند نیازهای غذایی بدن آنها را در طول ساعات روزهداری تأمین کنند. در روزگار قدیم مردم تهران بیشتر در موقع سحری برنج میخوردند، چون در طول روز کمتر باعث تشنگی میشد.
همچنین به جای دوغ و ماست از هندوانه و خربزه استفاده میکردند تا رفع عطش کنند. در زمان افطار نیز بعضی از غذاهای اصیل تهران مثل تره حلوا، شیربرنج و پالوده سیب مورد استفاده مردم قرار میگرفت. چند ساعت پس از استفاده این غذاهای سبک به عنوان افطاری، نوبت به پس افطاری میرسید که آبگوشت، چلوکباب و انواع خورشها از مهمترین پس افطاریهای مورد مصرف تهرانیهای قدیم محسوب میشد.
زولبیا، بامیه خوراکیهایی بودند که خانوادهها در ساعات پایانی شب دور هم جمع میشدند و ضمن مصاحبت با یکدیگر به عنوان شب چره آنها را میل میکردند.
محمدعلی گلابزاده پژوهشگر و مردمشناس با اشاره به این که تغذیه مردم در گذشته بیشتر غذاهای محلی بود میگوید: در آن زمان در تمامی خانوادهها امکان تهیه غذای مفصل وجود نداشت و حتی برنج به عنوان یک کالا و غذای اشرافی محسوب میشد بنابراین مردم بیشتر آبگوشت میخوردند و غذاهایی را میپختند که هم مقوی و هم هزینه تهیه آنها پایین بود.
وی میافزاید: در آن زمان قبل از آغاز ماه رمضان یک نان مخصوص به شکل نان بربریهای کنونی پخته میشد که بسیار مقوی بود و در طول یک ماه رمضان خراب نمیشد و قابل استفاده بود.
وی تصریح میکند: در آن زمان پختن غذاهای محلی همانند قاتق بابونه مرسوم بود، چون استفاده از بابونه به عنوان یک گیاه ارزشمند که هم دارای مواد غذایی مناسب و هم جنبه دارویی دارد باعث میشد قاتق بابونه غذایی خوشمزه و دارای انرژی زیاد باشد و بتواند نیازهای بدن افراد روزه دار را تأمین کند.
در آن زمان خبری از رادیو و تلویزیون برای اعلام اوقات شرعی به مردم نبود و اعلام زمان سحر و طلوع و غروب خورشید با صدای طبل، دهل، نقاره و دف زنی اعلام میشد. در برخی از شهرها مردم با صدای نقاره به استقبال اذان صبح رفته و روزه میگرفتند.
نقارهزنی که قبل از اسلام به عنوان یک رسم کهن هنگام طلوع خورشید اجرا میشد با آمدن اسلام جلوهای دیگر پیدا کرد و به سنتی برای اعلام زمان سحر و افطار در ماه رمضان تبدیل شد و چهره یک هنر آیینی را به خود گرفت، به طوری که در حال حاضر در بعضی از مناطق ایران همانند طبس، این کار به شکل یک سنت وقفی در آمده و به صورت اوقافی انجام میشود. در برخی دیگر از مناطق ایران هم براساس تفکرات و باورهای قومی از دهل و دف به جای نقاره برای بیداری مؤمنان استفاده میشد.
سحرخوانی یا مناجات سحری که در بعضی از نقاط کشور به آن شب خوانی هم میگفتند از رسمهایی است که تقریبا در همه جای ایران به شیوههای مختلف اجرا میشده است. طبق این رسم یک یا چند نفر از سحرخوانان بر بالای بام خانهها یا گلدستههای مسجد میرفتند و ساعتی را به اذان صبح مانده با صدای خوش و رسای خود شروع به خواندن مناجات نامههای ویژه ماه رمضان میکردند.
آداب رمضان در نقاط مختلف کشور
در ایام ماه مبارک رمضان مراسم و آداب و رسوم خاص مردم در نقاط مختلف ایران جالب و دیدنی است. آداب و رسومی که هنوز مردم برخی از شهرها و روستاها به آن پایبند هستند و آنها را برگزار میکنند. در استان مرکزی متداولترین سنت ماه رمضان که در شهرها و روستاهای مختلف این استان با گذشت زمان هنوز حفظ شده، تهیه نان مخصوص (فتیر) است که هنوز بسیاری از زنان شهری و روستایی در تنورها یا فرهای خانگی اقدام به طبخ این نان شیرینی سنتی برای سفره افطار میکنند.
گوش فیل، آش رشته، زیره جوش و شله زرد نیز از دیگر شیرینیها و غذاهایی است که در این ایام پخت میشود. در برخی از روستاها مردم هنگام سحر با صدای چوبی که نوجوان قنوتگر مسجد برطشت میکوبد و صدای مناجات پیرترین اذان گو که فرازهایی از دعای خواجه عبدالله انصاری را با بانگ بلند در کوی و برزن میخواند از خواب بر میخیزند.
در روستاهای خمین جوانان از 3 روز مانده به ماه مبارک رمضان در بلندترین ارتفاع روستای خود در انتظار حلول ماه رمضان شب زندهداری میکنند و پس از رویت ماه با ندای اللهاکبر خبر از حلول ماه مبارک رمضان را میدهند که پس از آنکه رویت ماه از سوی معتمدان و روحانیون تایید شد ماه عبادت آغاز میگردد.