نماز شب یازده رکعت است که هشت رکعت اول آن به صورت دو رکعتى مانند نماز صبح خوانده مى شود و انسان بعد از حمد، هر سوره اى که خواسته باشد، مى تواند بخواند. بعد از فراغت از این هشت رکعت، دو رکعت نماز شفع به جا مى آورد. قرآن کریم در آیات متعددى از نماز شب سخن به میان آورده و آن را کلید دستیابى به مقامات معنوى و پاداش هاى عظیم اُخروى دانسته است. بسیارى از مؤمنان با این که علاقه دارند نماز شب بخوانند؛ اما موفق به خواندن این نماز نمى شوند و از برکات آن محروم مى گردند. مقاله پیش رو موانع این امر را بررسی کرده است. اولین مانعى که مى توان براى این عبادت و تمام اعمال خیر دیگر برشمرد، شیطان است. دیگری گناه و خوردن مال حرام یا شبهه ناک است.
متن مقاله :
امام باقر علیه السلام فرمود:
«إِنَّما شیعَهُ عَلی علیه السلام … إذا جَنَّهُمُ اللَّیلُ إتَّخَذُوا الاَرضَ فِراشا واستَقبَلُوا الاَرضَ بِجِباهُم»؛
«شیعیان علی، آنگاه که شب بر آنها سایه میافکند، زمین را فرش خود قرار میدهند و با پیشانیهایشان به استقبال آن میروند». [2]
امام صادق علیه السلام نیز فرمود: «لَیسَ مِن شیعَتِنا مَن لَم یصَلِّ صَلاهَ اللَّیلِ»؛ «از شیعیان (خالص) ما نیست کسی که نماز شب را ترک نماید». [3]
کیفیت نماز شب
نماز شب یازده رکعت است که �َ، مُطَّلِعٌ عَلی اَحِبّائی، إِذا جَنَّهُمُ اللَّیلُ حَوَّلتُ أبصارَهُم فِی قُلُوبِهِم وَ مَثَّلتُ عُقُوبَتِی بَینَ أَعینِهِم یخاطِبُونی عَنِ المُشاهِدَهِ و یکلِّمُونَنِی عَنِ الحُضُورِ. یابنَ عِمرانَ، هَب لِی مِن قَلبِک الخُشوعَ و مِن بَدَنِک الخُضُوعَ و مِن عَینَیک الدُّموعَ وادعُنِی فی ظُلَمِ اللَّیلِ، فَاِنَّک تَجِدُنی قَریبا مُجیبا»؛
«ای پسر عمران! دروغ میگوید کسی که گمان میکند مرا دوست دارد ولی چون شب میشود از من چشم میپوشد و به خواب میرود. مگر نه این است که هر عاشقی خلوت با معشوقش را دوست دارد؟ ای پسر عمران! این منم که بر دوستانم مطّلعم؛ چون شب آنان را دربرمیگیرد چشم دل آنان را باز میکنم و عقوبت و عذابم را در جلو دیدگان آنان مجسم میکنم، آنان با من از راه شهود و رو در رو سخن میگویند. ای پسر عمران! در دل شب از قلبت خشوع و از بدنت خضوع و از دو چشمت اشک نثار من کن و مرا در تاریکیهای شب بخوان که اگر مرا بخوانی، مرا نزدیک خود و اجابت کننده دعاهایت خواهی یافت». [8]
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) نیز خطاب به امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«اُوصِیک فِی نَفسِی بِخِصالٍ فَاحفِظها ـ ثُمّ قال: اَللّهُمَّ اَعِنهُ… و عَلَیک بِصَلاهِ اللَّیلِ، و عَلَیک بِصَلاهِ اللَّیلِ، و عَلَیک بِصَلاهِ اللَّیلِ»؛
«تو را به اموری سفارش میکنم، آنها را حفظ کن. سپس برای آن حضرت دعا کرد و فرمود: خدایا، او را بر انجام این امور یاری کن تا آنجا که فرمود: بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب». [9]
آن حضرت در روایتی دیگر در مورد فواید و آثار نماز شب میفرماید:
«صَلاهُ اللَّیلِ مَرضاهُ الرَّبِّ و حُبُّ المَلائِکهِ و سُنَّهُ الاَنبِیاءِ و نُورُ المَعرِفَهِ و اَصلُ الایمانِ و راحَهُ الاَبدانِ و کراهِیهُ الشَّیطانِ و سِلاحٌ عَلَی الاَعداءِ و اِجابَهٌ لِلدُّعاءِ و قَبولُ الاَعمالِ و بَرَکهٌ فِی الرِّزقِ و شَفیعٌ بَینَ صاحبها و بَینَ مَلَک المَوتِ و سِراجٌ فِی قَبرِهِ و فِراشٌ تَحتَ جَنبِهِ و جَوابٌ مَعَ مُنکرٍ و نَکیرٍ و مونِسٌ و زائِرٌ فِی قَبرِهِ اِلی یومِ القِیامَهِ»؛
«نماز شب سبب خشنودی پروردگار و دوستی فرشتگان و شیوه و سنت پیامبران و نور معرفت و اساس ایمان و راحتی بدنها و موجب ناخشنودی شیطان و سلاحی در مقابل دشمنان و سبب اجابت دعا و قبولی اعمال و برکت روزی و شفیع میان انسان و ملک الموت و چراغ قبر و فرش زیر پهلو و جواب نکیر و منکر و یار و مونسی در قبر تا روز قیامت است». [10]
در این روایت آنچه انسان در دنیا و آخرت طالب آن است و آرزو دارد خدا به او عنایت نماید، ذکر شده است و همه اینها با نماز شب به دست میآید. بنابراین انسان هرچه میخواهد و به هر مقامی میخواهد دست یابد، باید نماز شب بخواند. اگر میخواهد به مقامات معنوی و آخرت دست یابد باید نماز شب بخواند و اگر دنیا را نیز میخواهد باز هم باید نماز شب بخواند.
از مرحوم ملاحسین قلی همدانی نقل شده است که فرمود: «فقط شبزندهداران هستند که به مقاماتی نائل میگردند و غیر آنان به هیچ جایی نخواهند رسید». [11]
علامه طباطبایی نیز در خاطرات خود مینویسد:
«چون به نجف اشرف ـ برای تحصیل ـ مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب میشدم تا یک روز در مدرسه ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور میکردند؛ چون به من رسیدند دست خود را روی شانه من گذاشتند و گفتند: ای فرزند! دنیا میخواهی نماز شب بخوان، و آخرت میخواهی نماز شب بخوان. این سخن آنقدر در من اثر کرد که از آن به بعد تا زمانی که به ایران مراجعت کردم پنج سال تمام در محضر قاضی روز و شب بسر میبردم و لحظهای از ادراک فیض ایشان دریغ نمیکردم». [12]
حافظ شیرازی در مورد برکات نماز شب میگوید:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بعد از این روی من و آینه وصف جمال
که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد
اجر صبری است کز آن شاخ نباتم دادند
همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود
که ز بند غم ایام نجاتم دادند
تهجد امام خمینی (ره)
یکی از نزدیکان امام خمینی (ره) میگوید:
«پنجاه سال است که نماز شب امام خمینی ترک نشده. امام در بیماری، در صحت، در زندان، در خلاصی، در تبعید، حتی بر روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب میخواند. امام در قم بیمار شدند. به دستور پزشکان میبایست به تهران منتقل شوند. هوا بسیار سرد بود و برف میبارید و یخبندان عجیبی در جادهها وجود داشت. امام چندین ساعت در آمبولانس بودند و پس از انتقال به بیمارستان قلب باز نماز شب خواند».
در یکی از نشریهها نیز از قول فرزند امام آمده است:
1. شبی که از پاریس عازم ایران بودیم، امام در هواپیما برای نماز شب برخاستند و چنان میگریستند که خدمه هواپیما تعجب کرده بودند و شنیدم که پرسیده بودند: آیا امام از چیزی ناراحت هستند؟ من گفتم: کار هر شب امام است.
2. وقتی امام را از قم میبردند برای زندان قصر (در زمان طاغوت) امام با حالتی نماز شب را خواند که یکی از همراهان ـ مثل اینکه سرگرد عصّار بود ـ بعداً به من گفت که ما تحت تأثیر شدید نماز امام واقع شدیم و یکی از آنها تا تهران گریه کرده بود. [13]
موانع نماز شب
بسیاری از مؤمنان با اینکه علاقه دارند نماز شب بخوانند؛ اما موفق به خواندن این نماز نمیشوند و از برکات آن محروم میگردند. به درستی علت اینکه عدهای موفق به خواندن نماز شب نمیشوند چیست؟ چه موانعی باعث میشود، مؤمن نتواند در نیمههای شب بستر خود را رها کند و به راز و نیاز با پروردگار خویش بپردازد؟
اولین مانعی که میتوان برای این عبادت و تمام اعمال خیر دیگر برشمرد، شیطان است. شیطان از روزی که از درگاه خداوند و جمع ملائک رانده شد، سوگند یاد کرد که همه بندگان خدا را از راه حق منحرف سازد و نگذارد کسی در راه دین خدا گام بردارد و به درگاه خدا تقرب جوید؛ لذا از هر وسیلهای برای دور کردن انسانها از خداوند و اعمال خیر، از جمله خواندن نماز شب استفاده میکند.
امام باقر علیه السلام میفرماید:
«إِنَّ لِلَّیلِ شَیطانا یقالُ لَهُ: اَلرَّها، فَاِذا اِستَیقَظَ العَبدُ و اَرادَ القِیامَ اِلَی الصَّلاهِ؛ قالَ لَهُ: لَیسَت ساعَتُک، ثُمَّ یستَیقِظُ مَرَّهً اُخری، فَیقُولُ لَهُ: لَم یأنِ لَک. فَما یزالُ کذلِک یزیلُهُ و یحبِسُهُ حَتّی یطلُعُ الفَجرُ…»؛
«برای شب شیطانی است که به او «رها» میگویند. پس هرگاه بندهای بیدار میشود و میخواهد نماز شب بخواند به او میگوید: هنوز ساعت نماز نشده است. سپس برای بار دوم بیدار میشود باز به او میگوید: هنوز وقت نماز نیست و پیوسته همین عمل را تکرار میکند تا صبح میشود…». [14]
یکی دیگر از موانع نماز شب، گناه است. گناه باعث میشود که خداوند بسیاری از توفیقات، از جمله توفیق خواندن نماز شب را از انسان سلب نماید.
مردی نزد علی علیه السلام آمد و عرض کرد:
«یا اَمیرَالمُؤمنِینَ! إِنِّی قَد حُرِمتُ الصَّلاهَ بِاللَّیلِ، فَقالَ اَمیرُالمُؤمِنینَ علیه السلام: أَنتَ رَجُلٌ قَد قَیدَتک ذُنُوبُک»؛
«ای امیرالمؤمنین! من از نماز شب محروم هستم. حضرت به او فرمود: تو مردی هستی که گناهانت تو را به بند کشیده است». [15]
امام صادق علیه السلام در روایتی دیگر میفرماید:
«إِنَّ الرَّجُلَ یذنِبُ الذَّنبَ فَیحرَمُ صَلاهَ اللَّیلِ و إِنَّ العَمَلَ السَّییءَ اَسرَعُ فِی صاحِبِهِ مِنَ السِّکینِ فِی اللَّحمِ»؛
«گاهی انسان مرتکب گناهی میشود و به واسطه آن از خواندن نماز شب محروم میشود. همانا تأثیر گناه و عمل بد از تأثیر کارد در گوشت، سریعتر است». [16]
از جمله موانعی که متفرع بر مانع قبلی است و باعث میشود انسان به خواندن نماز شب موفق نشود، خوردن مال حرام است. این سَلب توفیق، همچون بسیاری از آثار دیگر مال حرام، جزء آثار وضعی این عمل است؛ به این معنا که محقق شدن این آثار اختصاص به علم و آگاهی انسان نسبت به حرام بودن مال و لقمه انسان ندارد، بلکه در صورت عدم آگاهی از حرام بودن مال نیز این آثار محقق خواهد شد که در اینجا به یک نمونه از خوردن مال حرام و ترتب آثار آن اشاره میکنیم:
شیخ عباس قمی (ره) و سلب توفیق نماز شب
از مرحوم شیخ عباس قمی، صاحب کتاب گرانسنگ «مفاتیح الجنان»، نقل شده است:
یک سال از قم برای امری به همدان مسافرت نمودم و در آنجا میهمان یکی از معتمدین بودم. شبی صاحب منزل اظهار داشت: امشب در منزل شخصی از آشنایان برای شام میهمان هستیم و از من خواهش نمود که همراه او بروم و چون امتناع نمودم اصرار نمود که آمدن شما برای من و آبروی من خوب است و با این لحن مرا در محذور قرار داد. به هرحال آن شب را به آن میهمانی رفتم و شام خوردم. فردا صبح برخلاف همیشه که به راحتی برای نماز شب برمی خواستم موقعی از خواب بیدار شدم که چیزی به طلوع آفتاب نمانده بود. با عجله وضو گرفتم و نماز صبح را خواندم. پس از نماز به فکر فرو رفتم که چه شده که از خلوت شب محروم ماندم؟ هرچه اندیشیدم عاملی جز شام شب گذشته برای آن نیافتم. صاحب منزل که آمد پرسیدم: کسی که دیشب در منزلش غذا خوردیم چه شغلی دارد؟ او گفت: او کارمند فلان اداره است که در آن زمان پول ربا به مردم میدادند. من ناراحت شدم و از وی گلایه کردم که چرا مرا به این سفره دعوت نمودی و من از آن شب به بعد تا مدت چهل شب هرچه کردم بر نماز شب توفیق نیافتم. [17]
سید جعفر صادقی فدکی
منابع
[2]. وسائل الشیعه، ج 1، ص 91؛ روضه الواعظین، ص 294.
[3]. وسائل الشیعه، ج 8، ص 162.
[4]. اسراء 17 79.
[5]. تفسیر نمونه، ج 12، ص 231 ـ 232.
[6]. سجده 32 16 ـ 17.
[7]. مجمعالبیان، ج 8 ـ 7، ص 518.
[8]. وسائل الشیعه، ج 7، ص 77؛ بحارالانوار، ج 13، ص 329.
[9]. المحاسن، ج 1، ص 17؛ الکافی، ج 8، ص 79.
[10]. بحارالانوار، ج 87، ص 161.
[11]. سیمای فرزانگان، ص 214.
[12]. همان.
[13]. سیمای فرزانگان، ص 220 ـ 221.
[14]. وسائلالشیعه، ج 8، ص 163.
[15]. همان، ص 161؛ عوالی اللئالی، ج 2، ص 51.
[16]. الکافی، ج 2، ص 272؛ وسائل الشیعه، ج 11، ص 239.
[17]. مفاسد مال و لقمه حرام، ص 36 ـ 37.