احسان به والدین از نظر اسلام

احسان به والدین از نظر اسلام

امام باقر علیه السلام به جابر فرمود:

«یا جابِرُ! أَیکتَفِی مَن ینتَحِلُ التَشَیعَ اَن یقُولَ بِحُبِّنا اَهلَ البَیتِ؟ فَوَاللّهِ ما شِیعَتُنا اِلاّ مَنِ اتَّقَی اللّهَ و اَطاعَهُ و ما کانُوا یعرَفُونَ یا جابِرُ اِلاّ بِاالتَّواضُعِ… و البِرِّ بِالوالِدَینِ»؛
«ای جابر! آیا برای شیعه بودن، ادعا کفایت می‌کند که بگوید: من دوستدار اهل بیت (علیهم السلام) هستم؟ پس به خدا سوگند! شیعه ما نیست مگر کسی که تقوای الهی پیشه کند و از خدا اطاعت نماید و ای جابر! شیعیان ما شناخته نمی‌شوند مگر با تواضع و احسان به والدین». [1]

پس از اراده الهی، اصل وجود انسان، از پدر و مادر نشأت گرفته است. اگر پدر و مادری وجود نمی‌داشت فرزندی نیز وجود نداشت. افزون بر این پدر و مادر برای رشد و تربیت فرزند رنج‌ها و زحمات فراوانی را متحمل می‌شوند. از همان زمانی که نطفه در رحم مادر شکل می‌گیرد زحمات و رنجهای آنان آغاز می‌شود. مادر از زمان تولد فرزند، باید انواع دردها را تحمل نماید و از کارها و اعمال بسیاری که قبل از حاملگی انجام می‌داد اجتناب نماید؛ به هرجایی نرود؛ هر غذایی را نخورد؛ هر سخنی را نگوید و انواع محدودیت‌های دیگری که برای حفظ سلامتی فرزندش باید آن را مراعات نماید. پس از تولد نیز والدین تا زمان رشد و بلوغ و بلکه تا پایان عمر به فکر فرزند هستند و همواره یاد و مشکلات او ذهن آنان را به خود مشغول می‌کند. از اینرو عقل و شرع حکم می‌کند که انسان قدر رنج‌هایی را که والدین برای او کشیده‌اند بداند و در برابر زحمات فراوانی که برای وی کشیده‌اند به آنان نیکی و احسان نماید.

افزون بر این، از نظر اسلام مهم‌ترین محل شکل‌گیری و قالب ریزی روح و روان و خمیرمایه شخصیتی انسان کانون خانواده است. اسلام خانواده را قرارگاه نسل آینده‌ای می‌داند که در دامن نسل گذشته شکل می‌گیرند و غنچه وجودشان شکوفا می‌گردد؛ به همین جهت برای رفتار متقابل والدین و فرزندان دستورات و احکام متعددی وضع کرده تا این کانون اولیه شکل‌گیری شخصیت فرزندان پر از مهر و عطوفت و آرامش باشد و فرزندان بتوانند در این محیط باصفا و آرام، شخصیت صحیح آینده خود را شکل دهند و راه و رسم درست زندگی کردن و رفتار با دیگران را بیاموزند و در آینده برای خود، و اجتماعی که در آن زندگی می‌کنند، شخصیت سازنده‌ای باشند و یکی از عمده‌ترین قوانینی که می‌تواند هم زحمات طاقت فرسای والدین را قدری جبران نماید و به آنان آرامش روحی و روانی عطا نماید و هم محیط خانواده را برای پرورش استعدادهای فطری فرزندان مهیا سازد، احسان و اکرام به والدین است که اسلام با دستورها و سفارش‌های فراوان، فرزندان را به این امر توصیه نموده است.

قرآن کریم می‌فرماید:
«واعبُدوا اللّهَ ولا تُشرِکوا بِهِ شیـئًا وبِالولِدَینِ اِحسـنـا»؛ «و خدا را بپرستید و هیچ چیز را همتا و شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر خود نیکی کنید». [2] و در آیه‌ای دیگر آمده است:
«وقَضی رَبُّک اَلاّ تَعبُدوا اِلاّ اِیاهُ وبِالولِدَینِ اِحسـنـًا»؛ «و پروردگار تو فرمان داده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر احسان کنید». [3] یکتاپرستی و اجتناب از شرک، بالاترین فرمان خداوند به بندگان و اولین توصیه همه پیامبران الهی به انسان‌ها است. قرآن کریم، در آیات مذکور، پس از توصیه بندگان به این امر عظیم و بزرگ بلافاصله مؤمنان را به احسان به پدر و مادر سفارش کرده است که این امر از اهمیت نیکی به پدر و مادر و جایگاه عظیم آنان نزد خداوند حکایت دارد و این نکته را گوشزد می‌نماید که فرزندان ـ همان‌گونه که موظف به یکتاپرستی و دوری از شرک به خدا هستند ـ موظف‌اند به پدر و مادر خویش احسان نمایند. همچنین برای نشان دادن جایگاه عظیم والدین در آیه‌ای دیگر شکر از والدین را در کنار شکر خداوند ذکر نموده و می‌فرماید:
«ووصَّینَا الاِنسـنَ بِولِدَیهِ… اَنِ اشکر لی ولِولِدَیک اِلَی المَصیر»؛ «و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم؛ اینکه شکر من و پدر و مادرت را به جای آور و بازگشت همه به سوی من است». [4] در آیاتی دیگر نیکی به پدر و مادر را از اوصاف انبیای الهی شمرده است؛
«وبَرًّا بِولِدَیهِ ولَم یکن جَبّارًا عَصیـّا»؛ «او نسبت به پدر و مادر خود نیکوکار بود و زورگو و گناهکار نبود». [5]

و در آیه دیگر در مورد حضرت عیسی علیه السلام آمده است:
«وبَرًّا بِولِدَتی ولَم یجعَلنی جَبّارًا شَقیـّا»؛ «و من نسبت به مادرم نیکوکارم و خداوند مرا زورگو و سنگدل قرار نداده است».
در سوره اسراء نیز ضمن سفارش به احسان به پدر و مادر، فرزندان را از کوچک‌ترین بی‌احترامی نسبت به آنان منع نموده و می‌فرماید:
«وقَضی رَبُّک اَلاّ تَعبُدوا اِلاّ اِیاهُ وبِالولِدَینِ اِحسـنـًا اِمّا یبلُغَنَّ عِندَک الکبَرَ اَحَدُهُما اَو کلاهُما فَلاتَقُل لَهُما اُفٍّ ولا تَنهَرهُما وقُل لَهُما قَولاً کریمـا * واخفِض لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَهِ وقُل رَبِّ ارحَمهُما کما رَبَّیانی صَغیرا»؛
«پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی نمایید. هرگاه یکی یا هر دوی آن‌ها به سن پیری رسیدند به آن‌ها اُف هم نگو و آن‌ها را از خود مران و با احترام با آنان سخن بگو و بالهای تواضع و فروتنی و رحمت را در برابر آن‌ها فرود آور و بگو: پروردگارا! همان‌گونه که آنان در کوچکی به من ترحم کردند آن‌ها را مورد لطف و رحمت خود قرار ده». [6] امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه مذکور فرمود:
«لَو عَلِمَ شَیئاً اَدنی مِنَ الاُفِّ لَنَهی عَنهُ و هُوَ مِن اَدنَی العُقوقِ و مِنَ العُقوقِ أَن ینظُرَ الرَّجُلُ اِلی والِدَیهِ فَیحِدَّ النَّظَرَ الی‌ها»؛
«اگر چیزی در بی‌احترامی به پدر و مادر کمتر از اف گفتن وجود داشت، هر آینه خداوند متعال از آن نهی می‌کرد و اف گفتن، کمترین عقوق و قطع رابطه است و یکی از عقوق آن است که انسان به پدر و مادرش نگاه تند نماید». [7]

در آیه و روایت یادشده، خداوند فرزندان را از کوچک‌ترین بی‌احترامی به پدر و مادر که همانا گفتن اف یا اوه یا آخ است نهی کرده و به فرزندان دستور داده که نهایت احترام و محبت را نسبت به پدر و مادر انجام دهند و فرموده است که دوران کهولت و سنین پیری والدین دورانی است که فرزندان باید بیشتر به والدین توجه نمایند و حال آنان را بیشتر مراعات نمایند؛ زیرا زمان پیری دورانی است که پدر و مادر در شرایط عادی جسمی و روحی قرار ندارند؛ از طرفی توان و تحمل آنان نسبت به برخی کارها و سخنان کاهش می‌یابد و با کوچک‌ترین عمل یا سخنی ناراحت می‌شوند و از سوی دیگر توقعات و خواسته‌های آنان زیاد می‌شود و گاه خواسته‌های نامعقول و انجام نشدنی را از فرزندان طلب می‌نمایند؛ لذا فرزندان باید در این سنین رعایت کامل احوال آنان را بنمایند و کوچک‌ترین توهین و بی‌احترامی را نسبت به آنان روا ندارند.
امام صادق علیه السلام در مورد برخورد با والدین می‌فرماید:
«لاتُمِل عَینَیک مِنَ النَّظَرِ إِلیهِما اِلاّ بِرَحمَهٍ و رِقَّهٍ و لا تَرفَع صَوتَک فَوقَ اَصواتِهِما و لایدَک فَوقَ اَیدِیهِما و لا تَقَدَّم قُدّامَهُما»؛
«به پدر و مادرت جز با نظر رحمت و محبت نگاه مکن و صدایت را از صدای آنان بلندتر نکن و دستت را بالای دست آن‌ها نبر و در راه رفتن از آنان جلوتر مرو». [8]

دعای امام زین‌العابدین علیه السلام برای والدین

امام سجّاد در شرایط و زمانی قرار داشتند که بیان معارف دین و احکام الهی به صورت صریح برای ایشان میسر نبود؛ از همین رو بسیاری از این معارف را در قالب دعا، ابتهال و تضرع بیان کرده‌اند که بیشتر این دعاها در صحیفه سجادیه ـ که یکی از ارزشمندترین گنجینه‌های گرانبهای شیعه است ـ گردآوری شده است. یکی از دعاهای ایشان در این کتاب دعایی است که برای والدین بزرگوارشان بیان فرموده‌اند و از آنجا که این دعا دارای ظرایف و نکات بسیاری در مورد اهمیت احسان به والدین است و وظایف فرزندان را در مقابل پدر و مادر بیان می‌کند بخش‌هایی از این دعای گهربار را ذکر می‌کنیم:

ایشان می‌فرماید:
«اَللّهُمَّ أَلهِمنِی عِلمَ ما یجِبُ لَهُما عَلَی اِلهاما، واجمَع لِی عِلمَ ذلِک کلِّهِ تماماً، ثُمَّ استَعمِلنِی بِما تُلهِمُنی مِنهُ، و وَفِّقنِی لِلنُّفوذِ فیما تُبَصِّرُنِی مِن عِلمِهِ حَتّی لایفوُتَنِی اِستِعمالُ شَی‌ءٍ عَلَّمتَنیهِ و لاتَثقُلَ اَرکانِی عَنِ الحَفوفِ فیما أَلهَمتَنیهِ»؛
«بار خدایا! علم و آگاهی آنچه را درباره والدین بر من واجب است، به من الهام کن و آموختن همه آن واجبات را، ـ بی کم و کاست ـ برایم فراهم آور؛ سپس مرا به آنچه به من الهام می‌نمایی وادار کن و برای انجام آنچه به دانستن آن بینایم می‌سازی توفیق ده تا آنچه مرا به آن دانا گردانیده‌ای از من فوت نشود و اندامم از خدمت در آنچه به من الهام نموده‌ای سنگین نگردد.»

حضرت بعد از درود بر پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) عرض می‌کند:
«اَللّهُمَّ اجعَلنِی أَهابُهُما هَیبَهَ السُّلطانِ العَسوُفِ و أَبَرُّهُما بِرَّ الاُمِّ الرَّؤُفِ وَاجعَل طاعَتی لِوالِدَی و بِرِّی بِهِما أَقَرَّ لِعَینِی مِنَ رَقدَهِ الوَسَنانِ و أَثلَجَ لِصَدرِی مِن شَربَهِ الظَّمأنِ حَتّی أُوثِرَ عَلی هَوای هَواهُما و اُقدِّمَ عَلی رِضای رِضاهُما و أَستَکثِرَ بِرَّهُما بِی و إِن قَلَّ و أَستَقِلَّ بِرِّی بِهِما و إِن کثُرَ»؛
«خداوندا! مرا چنان قرار ده تا از پدر و مادرم بترسم، همچون ترسیدن از پادشاهی ستمکار؛ و با آنان خوشرفتاری کنم، همچون خوشرفتاری مادری مهربان؛ و اطاعت و خوشرفتاری با آنان را در نظر من از خواب برای فرد بی خواب و از نوشیدن آب برای فرد تشنه گواراتر گردان تا آرزوی آنان را بر آرزوی خود برگزینم و خوشنودی ایشان را بر خوشنودی خود مقدم دارم و نیکویی ایشان به خودم را هرچند اندک باشد، بسیار شمارم و نیکویی خویش را به ایشان هرچند بسیار باشد، اندک بدانم.»
در این بخش از دعای امام علیه السلام علاوه بر وظایفی که به آن‌ها به طور صریح اشاره گردیده، دو نکته زیر قابل توجه است:

1. فرزند نمی‌تواند به عذر اینکه نمی‌داند چگونه با پدر و مادر معاشرت کند در وظایف خود کوتاهی نماید، بلکه موظف است نسبت به وظایف خود در مورد پدر و مادر علم و آگاهی پیدا کند.
2. فرزند باید از خدا بخواهد که به او قدرت دهد تا به آموخته‌هایش بطور دقیق و صحیح عمل کند، آن هم با اشتیاق و رغبت؛ همچون تشنه کامی که آبی گوارا یافته و یا انسان کم خواب و خسته‌ای که بستری راحت پیدا نموده است.

حضرت در ادامه دعایش عرض می‌کند:
«اَللّهُمَّ خَفِّضْ لَهُما صَوتِی و أَطِب لَهُما کلامِی، و أَلِن لَهُما عَریکتِی وَاعطِف عَلَیهِما قَلبِی، و صَیرنِی بِهما رَفیقا، و عَلَیهِما شَفیقا»؛
«پروردگارا! صدایم را در برابر آن‌ها آهسته و سخنم را خوشایند و خویم را در برابر آنان نرم و دلم را بر آنان مهربان و مرا با آنان رفیق و نسبت به آنان دلسوز گردان».

سپس امام علیه السلام عرض می‌کند:
«اَللّهُمَ و ما تَعَدَّیا عَلَی فِیهِ مِن قَولٍ اَو أَسرَفا عَلَی فِیهِ مِن فِعلٍ اَوضَیعاهُ لِی مِن حَقٍّ اَو قَصَّرا بِی عَنهُ مِن واجِبٍ فَقَد وَهَبتُهُ لَهُما، و جُدتُ بِهِ عَلَیهِما و رَغِبتُ اِلیک فِی وَضعِ تَبِعَتِهِ عَنهُما، فَإِنِّی لا أَتَّهِمُهُما عَلی نَفسِی و لا أَستَبطِئُهُما فِی بِرِّی و لا اَکرَهُ ما تَوَلَّیاهُ مِن اَمرِی یا رَبِّ»؛
«پروردگارا! آنچه پدر و مادر در گفتار با من تعدی نموده‌اند یا در کردار با من بی جا رفتار کرده‌اند یا حق مرا تباه ساخته‌اند یا درباره من کوتاهی نموده‌اند من آن را به آنان بخشیدم و آن را وسیله احسان برایشان گردانیدم و از تو خواهانم که گرفتاری آن را از ایشان برداری؛ زیرا من از حق خود گذشتم و آنان را در مهربانی به خودم سهل انگار نمی‌دانم و از آنچه درباره‌ام نموده‌اند دلگیر نیستم. ای پروردگارم».

حضرت امام زین العابدین علیه السلام عرض می‌کند:
«فَهُما اَوجَبُ حَقّا عَلَی و اَقدَمُ اِحسانا اِلَی واَعظَمُ مِنَّهً لَدَی مِن أَن أُقاصَّهُما بِعَدلٍ او اُجازِیهُما عَلی مِثلٍ، أَینَ اِذا یا اِلهی، طُولُ شُغلِهِما بِتَربِیتی و أَینَ شِدَّهُ تَعَبِهِما فِی حِراسَتی و أَینَ إِقتارُهُما عَلی أَنفُسِهِما للِتَّوسِعَهِ عَلَی»؛
«خدایا! آن‌ها آن‌قدر بر من حق دارند و به من احسان کرده‌اند و بر من منت نهاده‌اند که من به خود اجازه نمی‌دهم کوتاهی‌های آن‌ها را با عدالت قصاص و جبران نمایم یا مانند آنچه نموده‌اند رفتار کنم. ای خدای من! اگر من این گونه عمل کنم اشتغال طولانی آنان به من چه می‌شود؟ رنج و سختی آنان در حراست از من چه می‌شود؟ تنگی و سخت گرفتن بر خود برای آسایش من چه می‌شود؟».
از بخش‌های این دعای شریف استفاده می‌شود که والدین بر فرزند حقوقی دارند و فرزند هم بر والدین حقوقی دارد؛ لیکن اگر آن‌ها در ادای حقوق خود نسبت به فرزند کوتاهی کرده باشند فرزند نباید به خود اجازه دهد تا با عدالت با آنان رفتار و کوتاهی آنان را قصاص نماید؛ بلکه این جا، جای عفو و گذشت است؛ جای بخشش و احسان است؛ اگر آنان در قید حیات‌اند هرگز بر آنان خرده نگیرد و موجبات رنجش آنان را فراهم نسازد و اگر از دنیا رفته‌اند آن‌ها را بخشیده و از خداوند برای آن‌ها طلب مغفرت نماید؛ چرا که پدر و مادر، همواره خود را در مضیقه قرار داده‌اند تا موجبات آسایش و رفاه فرزند را فراهم سازند. حضرت در پایان دعا عرض می‌کند:

«اَللّهُمَ لا تُنسِنی ذِکرَهُما فِی أَدبارِ صَلاتِی و فِی إِنی مِن آناءِ لَیلِی و فِی کلِّ ساعَهٍ مِن ساعاتِ نَهارِی، اَللّهُمَّ صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِهِ وَاغفِرلِی بِدُعائِی لَهُما، وَاغفِر لَهُما بِبِرِّهُما بِی مَغفِرَهً حتماً وَارضَ عَنهُما بِشَفاعَتِی لَهُما رِضی عَزما و بَلِّغهُما بِالکرامَهِ مَواطِنَ السَّلامَهِ»؛
«خداوندا! چنان کن که من در پایان هر نماز و در دل شب و در هر ساعتی از ساعات شب و روز پدر و مادرم را فراموش نکنم، خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا به سبب دعایی که برای والدینم می‌کنم بیامرز و آنان را به سبب نیکی آن‌ها به من مورد عفو قرار ده و به سبب شفاعت من، از آنان راضی باش و آنان را مشمول کرامت‌نما و در جایگاه‌های امن و سلامت قرارشان ده». [9]

احسان به والدین کافر و ظالم

احسان به والدین، تنها به پدر و مادر مسلمان و یا پدر و مادری که نسبت به فرزند رئوف و مهربان بوده و همیشه به او خوبی کرده‌اند، اختصاص ندارد؛ بلکه انسان موظف است به پدر و مادرش هرچند کافر باشند و یا به او ظلم کرده‌اند، نیز احسان و نیکی نماید.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«ثَلاثٌ لَم یجعَلِ اللّهُ عَزَّوَجَّل ِلاَحَدٍ فِیهِنَّ رُخصَهً: اَداءُ الاَمانَهِ اِلَی البِرِّ والفاجِرِ، والوَفاءُ بِالعَهدِ لِلبِرِّ والفاجِرِ و بِرُّ الوالِدَینِ بِرَّینِ کانا اَو فاجِرَینِ»؛
«سه چیزند که خداوند ترک آن‌ها را برای هیچ کس اجازه نداده است؛ بازپرداخت امانت به نیکوکار و فاجر، وفای به عهد به نیکوکار و بدکار، نیکی کردن به پدر و مادر خواه نیکوکار باشند، خواه بدکار». [10] در روایتی دیگر نقل شده است:
«شخصی نصرانی به حضور امام صادق علیه السلام رسید. بعد از این که اسلام را پذیرفت از وظیفه‌اش در رفتار با خانواده و مادرش سؤال نمود. حضرت به او توصیه نمود که به مادرش مهربانی نماید. از آن روز به بعد، مرد تازه مسلمان به مادرش ـ با اینکه نصرانی بود ـ احترام بیشتری می‌گذاشت و حقوق وی را کاملاً رعایت می‌کرد. مادر بعد از مدتی متوجه شد که پس از گرایش فرزندش به اسلام، رفتارش با او تفاوت پیدا کرده است. از او سؤال کرد: آیا این رفتار جدید تو به توصیه آیین اسلام است؟ فرزند گفت: بلی. شنیدن این جواب از فرزند باعث شد که مادر هم به اسلام گرایش پیدا نماید و مسلمان شود». [11]

احسان به والدین، پس از مرگ

احسان به والدین، به دنیا و این جهان محدود نیست؛ بلکه فرزندان می‌توانند، حتی بعد از مرگ والدین نیز، به آنان نیکی نمایند و بدین وسیله هم آنان را از خود راضی و خشنود گردانند و هم بر مقام و درجات خود و پدر و مادر خویش در قیامت بیفزایند.
امام صادق علیه السلام در روایتی می‌فرماید:
«ما یمنَعُ الرَّجُلَ مِنکم أَن یبِرَّ والِدَیهِ حَیینِ اَو مَیتَینِ یصَلی عَنهُما و یتَصَدَّقَ عَنهُما و یحُجَّ عَنهُما و یصوُمَ عَنهُما فَیکونَ الَّذی صَنَعَ لَهُما و لَهُ مِثُل ذلِک فَیزِیدَهُ اللّهَ عَزَّوَجَّلِ بِبِرِّهِ و صَلاتِهِ خَیرا کثیرا»؛
«چه چیز شما را از این که به پدر و مادر خود نیکی کنید منع می‌کند چه آنان زنده باشند یا مرده؛ به این صورت که از طرف والدین نماز گزارد و صدقه دهد و حج گزارد و روزه گیرد. پس ثواب آنچه انجام داده هم برای والدین نوشته می‌شود و هم برای خود او و خداوند نیز در برابر آن نیکویی و نماز وی خیر بسیاری بر آن می‌افزاید». [12]

در روایتی دیگر امام باقر علیه السلام می‌فرماید:
«اِنَّ العَبدَ لَیکونُ بارّا بِوالِدَیهِ فِی حَیاتِهِما ثُمَّ یمُوتانِ فلا یقضِی عَنهُما دَینَهُما و لایستَغفِرُ لَهُما فَیکتُبُهُ اللّهُ عَزَّوَجَّلَ عاقّا و إِنَّهُ لَیکونُ عاقّا لَهُما فِی حَیاتِهِما غَیرَ بارٍّ بِهِما فَاِذا ماتا قَضی دَینَهُما وَاستَغفَرَ لَهُما فَیکتُبُهُ اللّهُ عَزَّوجَلَّ بارّا»؛
«همانا بنده‌ای در زمان حیات والدین نیکوکار است، اما آنگاه که آنان می‌میرند نه قرض آنان را ادا می‌کند و نه برای‌شان استغفار می‌نماید؛ در نتیجه خداوند او را عاق و رانده شده والدین قرار می‌دهد و بنده‌ای دیگر، در حیات پدر و مادر عاق والدین است؛ اما چون آنان مردند قرض آنان را ادا می‌کند و برای‌شان استغفار می‌کند؛ در نتیجه خداوند [نام] او را در ردیف نیکوکاران نسبت به پدر و مادر می‌نویسد». [13]

این حدیث نوید بسیار خوبی است برای کسانی که در زمان حیات پدر و مادر کوتاهی کرده و نتوانسته‌اند به گونه شایسته به آنان نیکی نمایند و یا اینکه به آنان بد کرده‌اند، آنان می‌توانند با انجام اعمال خیر برای والدین کوتاهی خود را در زمان حیات آنان جبران نمایند؛ ضمن اینکه هشداری است به فرزندانی که قبلاً به پدر و مادر خویش خوبی می‌کرده‌اند؛ لیکن بعد از وفات والدین، آنان را به فراموشی سپرده‌اند و هیچ عمل خیری برای‌شان نمی‌فرستند که این امر ممکن است باعث شود مورد عاق والدین قرار گیرند؛ بنابراین فرزندان باید همیشه ـ چه در زمان حیات والدین و چه در زمان وفات آنان ـ به یاد پدر و مادر باشند و در حدّ توان برای آنان عمل خیر انجام دهند. اگر می‌توانند برای آنان نماز بخوانند یا روزه بگیرند و یا حج به جای آورند و اگر توان انجام این کارها را ندارند، حداقل برای آنان استغفار و دعا نماید.

برتر بودن منزلت مادر

شکی نیست که مادر نسبت به پدر، زحمات و رنجهای بیشتری را برای فرزند متحمل می‌شود؛ مادر است که رنج‌ها و آلام دوران بارداری و زایمان را به تنهایی تحمل می‌نماید. پس از آن نیز بیشتر سختی‌های دوران شیرخوارگی فرزند تا دو سالگی برعهده اوست و تا زمان بزرگ شدن فرزند و حتی دوران پیری نیز بیشتر از پدر به فکر فرزند است؛ افزون بر اینکه مادر سرچشمه مهربانی و شفقت و تجلی گاه زیباترین عواطف بشری است و خداوند که خود رحمان و رحیم است نسبت به انسانی که رئوف و مهربان باشد و برای دیگران بیشتر دل بسوزاند توجه و عنایت بالاتری دارد و نسبت به او سفارش بیشتری کرده است.

امام صادق علیه السلام در این باره می‌فرماید:
«جاءَ رَجُلٌ اِلَی النَّبِی، فَقالَ: یا رَسولَ اللّهِ، مَن اَبَرُّ؟ قال: اُمَّک. قال: ثُمَّ مَن؟ قال: اُمَّک. قالَ: ثُمَّ مَن؟ قال: اُمَّک. قال: ثُمَّ مَن؟ قال: اَباک»؛
«مردی نزد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) آمد و گفت: یا رسول اللّه، به چه کسی نیکی کنم؟ حضرت فرمود: به مادرت. گفت: بعد به چه کسی؟ فرمود: به مادرت. گفت: بعد به چه کسی؟ فرمود: به مادرت. گفت: بعد به چه کسی؟ فرمود: به پدرت». [14] در احوال امام زین‌العابدین علیه السلام نیز نقل شده است که هیچ‌گاه با مادرشان در سر سفره هم کاسه نشدند و در یک ظرف غذا نخوردند؛ لذا از آن حضرت سؤال کردند با اینکه شما نیکوکارترین انسان‌ها هستید، چرا با مادرتان در یک ظرف یا در سر یک سفره غذا نمی‌خورید؟ آن حضرت در پاسخ فرمود:
«أَخافُ اَن اَمَدَّ یدِی اِلی شَی‌ءٍ، و قَد سَبَقَت عین‌ها عَلَیهِ فَاَکونَ قَد عَقَقتُها»؛
«می‌ترسم در هنگام غذا خوردن دستم را به چیزی دراز کنم که قبلاً چشم مادرم بر آن افتاده و قصد برداشتن آن را کرده باشد و با این عمل موجبات نافرمانی او را فراهم کرده باشم!». [15]

حدود احسان و اطاعت از والدین

مقام و عظمت والدین به قدری زیاد است که در آیات و روایات متعددی، اسلام اطاعت والدین را بر فرزندان لازم شمرده است و آنان را از بی‌احترامی به والدین و فراهم آوردن اسباب رنج و کدورت آنان نهی نموده است. با این همه، از دیدگاه اسلام حریم الهی مهم‌تر و با عظمت‌تر از مقام والدین و هر چیز دیگری است. از این رو اطاعت از آنان را در مواردی لازم شمرده است که آنان فرزند را به ترک واجبی یا ارتکاب حرامی وادار نکنند، و در غیر این صورت، فرزندان را از اطاعت والدین نهی کرده است.

قرآن کریم در این مورد می‌فرماید:
«و اِن جـهَداک علیان تُشرِک بی ما لَیسَ لَک بِهِ عِلمٌ فَلا تُطِعهُما وصاحِبهُما فِی الدُّنیا مَعروفـًا»؛
«و هرگاه آن دو [والدین] تلاش کنند که تو چیزی را شریک و همتای من قرار دهی که از آن آگاهی نداری از ایشان اطاعت مکن، ولی با آن دو در دنیا به طور شایسته رفتار کن». [16]

امام رضا علیه السلام نیز می‌فرماید:
«بِرُّالوالِدَینِ واجِبٌ و إِن کانا مُشرِکینِ، و لا طاعَهَ لَهُما فِی مَعصِیهِ الخالِقِ و لا لِغَیرِهِما فَاِنَّهُ لا طاعَهَ لِمَخلوقٍ فی مَعصِیهِ الخالِقِ»؛
«نیکی به پدر و مادر واجب است، هرچند مشرک باشند؛ لیکن در معصیت پروردگار نباید از آن‌ها و یا از دیگران اطاعت کرد. همانا در معصیت پروردگار نباید از مخلوق خدا اطاعت نمود». [17]

منابع
[1]. الکافی، ج 2، ص 74؛ وسائل الشیعه، ج 15، ص 234.
[2]. نساء 4 36.
[3]. اسراء 17 23.
[4]. لقمان 31 14.
[5]. مریم، 19/ 14.
[6]. اسراء 17 23 ـ 24.
[7]. الکافی، ج 2، ص 369؛ بحارالانوار، ج 71، ص 64.
[8]. الکافی، ج 2، ص 158؛ وسائل الشیعه، ج 21، ص 488.
[9]. صحیفه سجادیه، دعای 24.
[10]. تحف العقول، ص 367؛ بحارالانوار، ج 71، ص 56.
[11]. بحارالانوار، ج 71، ص 53.
[12]. وسائل الشیعه، ج 8، ص 276.
[13]. الکافی، ج 2، ص 163؛ بحارالانوار، ج 71، ص 59.
[14]. وسائل الشیعه، ج 21، ص 491؛ بحارالانوار، ج 71، ص 83.
[15]. مستدرک الوسائل، ج 15، ص 182.
[16]. لقمان 31 14 ـ 15.
[17]. وسائل الشیعه، ج 16، ص 155؛ تحف العقول، ص 420.

برگرفته از کتاب”سیمای شیعه از نگاه اهل بیت” نوشته ی سید جعفر صادقی فدکی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید