نویسنده: محمد کاوه
در راستای نهادینه سازی فرهنگ حجاب در جامعه، می توان از مکانیسم های شناختی، هنجاری و اجباری استفاده کرد. البته ممکن است در هر شرایطی یکی از این مکانیسم ها یا ترکیبی از آن ها به کار گرفته شود.
الف- مکانیسم شناختی
حجاب مانند هر فعالیت انسانی در معرض عادت شدن است. هر عملی که تکرار می شود، در الگویی قرار می گیرد که با صرفه جویی در کوشش، دوباره تولید می شود و به صورت همان الگو توسط انجام دهنده ادراک می شود. همان اعمال عادت شده در آینده به عنوان امور عادی در ذخیره کلی دانش فرد جای می گیرد و به وسیله او بدیهی و مسلم فرض می شود.عادت، این مزیت روانی را دارد که انتخاب ها برای کنش گر محدود می شوند و راه های مختلف انجام یک عمل، به یک راه کاهش می یابد. در این حالت، فرد از زیر بار تصمیمات بی شمار رها شده و در اکثر اوقات فعالیت انسانی با حداقل تصمیم گیری انجام می شود در نتیجه انرژی را برای اتخاذ تصمیم ضروری در موقعیت های جدید آزاد می کند. به طور کلی، مکانیسم های شناختی از شتاب کم تری برخوردار هستند، ولی با ثبات زیادی همراهند و موجب می شوند حجاب به صورت یک عادت رفتاری درآمده و بدیهی تلقی شود.
ب- مکانیسم هنجاری
هنجارها مقررات روشن یا ضمنی هستند که رفتار مورد انتظار را مشخص کرده و علایق اعضای یک گروه یکپارچه یا یک اجتماع را در قالبی می گنجانند. هنجارها به صورت سرمایه های اجتماعی در می آیند که می توانند بحران های اجتماعی را حل کنند. در غیر این صورت، پی آمدهای جمعی غیر بهینه را نتیجه خواهند داد که به وسیله افراد سودجو سبب هزینه منافع عمومی می شوند. تعریف و اعلان رسمی هنجارها در زمینه حجاب از سوی گروه های مرجع و موجه، رفتارهای مشابه را شکل می دهد. گروه های جامعه بر اساس این هنجارها، اعضای خود را گزینش و غربال می کنند و این ملزومات تا حدودی افراد را از لحاظ پوشش، مشابه و همسان می سازد.حال هر چه قدر این سیستم هنجاری درونی شود، سازگاری با این سیستم جزء ساختار شخصیتی افراد می شود. در مجموع می توان این طور گفت که مکانیسم های هنجاری از شتاب و ثبات متوسطی برخوردارند و موجب تعهد به حجاب می شوند.
پ- مکانیسم اجبار
آخرین اهرم نهادینه سازی حجاب، اجبار است؛ اجباری که ضمانت اجرای آن قانون می باشد. این اهرم موجب «هم شکلی اجباری» در زمینه پوشش افراد جامعه می شود و در نتیجه فشارهای رسمی و غیر رسمی نهادها و سازمان ها روی افراد است. این نهادها و سازمان ها انتظارات فرهنگی جامعه را منعکس می سازند. فشارها ممکن است به صورت زور و خشونت برای اتخاذ یک حجاب استاندارد باشد. در مواقعی، هم شکلی اجباری، واکنش مستقیم به فرامین حکومتی است و بعضی از رفتارهای افراد جامعه، منعکس کننده مقررات نهادینه و مشروع دولت ها هستند. البته ممکن است هم شکلی اجباری همیشه به صورت مستقیم و آشکار نبوده و در مواقعی به صورت پنهان و ضمنی باشد. اقدامات نیروی انتظامی در زمینه حجاب در حال حاضر از نواع اجباری آشکار و مستقیم است. مزیت اصلی این مکانیسم آن است که در زمان کوتاهی اشاعه می یابد؛ اما ثبات آن کم بوده و به محض حذف اهرم زور و فشار، حجاب نیز برداشته می شود(قلی پور،1386 :13-23).
مهم ترین اقدامات و راه کارهای پیشگیرانه و درمانی
نیاز به مطرح شدن در جامعه یک نیاز طبیعی است. بنابراین اگر برای بروز خلاقیت زنان عرصه های گوناگونی فراهم باشد، تعداد افرادی که می خواهند با ظاهرشان جلب توجه کنند کم خواهد شد. چنانچه مشاهده شده دختران رشته تربیت بدنی حجابشان بهتر از سایر دانش جویان است؛ زیرا آن ها بهتر از سایر دانش جویان دختر توانسته اند در عرصه های دیگر خودشان را محک بزنند(سید کرمی،1386: 9). به هر حال، حل مسئله حجاب به عنوان مسئله ای اجتماعی و پدیده ای فرهنگی، مستلزم یک سری راه کارهای اجتماعی در دو سطح خرد و کلان به طور هم زمان می باشد که در زیر به برخی از آن ها اشاره می شود:
نظارت دقیق بر تولید کنندگان پوشاک در جامعه و اطلاع از سلایق و نیازهای مصرف کنندگان به منظور طراحی پوشاک مناسب و منطبق باارزش های جامعه(بیات،1387 :132). ساخت برنامه های کودک و به تصویر کشیدن ارتباط و نزدیکی دختران با حجاب به خدا و اهل بیت(ع) (ابراهیمی،1387 :134).برگزاری فعالیت های علمی، فرهنگی و هنری از قبیل:میزگرد، شعر، ادبیات، فراخونی مقالات، مسابقات فرهنگی، نمایش فیلم های مفید و آموزشی و چاپ پوستر، نشریه، کتاب های مفید و سازنده، ترویج فرهنگ غیرت در بین مردان، تصویب قوانین جامع و دقیق از سوی مجلس، نظارت جدی و دلسوزانه مسئولین دولتی بر محیط های تحت نظارت، عمل قوه قضاییه به قوانین با جدیت و بدون تسامح، آموزش حجاب در مدارس و تدریس کامل پوشش اسلامی(اکبری، 1383 :156-166)، مهندسی فرهنگی و اصلاح به موقع ساختار ارزشی و روابط اجتماعی جامعه بر محوریت معرفت دینی و باورهای مذهبی، اتخاذ راهبرد توسعه درونزا، متوازن و متعادل و همه جانبه مبتنی بر عدالت، آزادی و معنویت، گسترش وفاق و انسجام اجتماعی از طریق وسعت بخشیدن دایره دوستی ها در مقابل دشمنی ها، افزایش پیوندهای اجتماعی، کاهش کنترل اجتماعی رسمی و افزایش احساس تعلق خاطر، تعهد، اعتقاد به اعتبار اخلاقی هنجارهای اجتماعی، احساس مسئولیت نسبت به رعایت قوانین و مقررات، احساس وظیفه اخلاقی نسبت به دیگران، پر کردن وقت و صرف انرژی افراد در فعالیت های اجتماعی و محتوایی زندگی روزمره، افزایش امید نسبت به آینده و اعتماد نسبت به نظام سیاسی، جلب مشارکت عمومی، مدنی و دولتی برای توسعه فرهنگ عفاف و توسعه فرهنگی، زدودن مظاهر غرب زدگی، آراستن جامعه به فضایل اخلاقی، تعمیق عفاف در خانواده و جامعه، تبیین دائمی جایگاه والای زن در اسلام، توسعه فرهنگ عفاف و حجاب از طریق، استدلال عقلی شرعی و اجتماعی در مورد آثار مطلوب فردی و اجتماعی حجاب ترغیب و آماده سازی فرد برای تغییر رفتار از طریق اصرار، تشویق و غیره، تسهیل تغییرات رفتاری از طریق در دسترس قرار دادن رفتار مورد نظر و بهره گیری هم زمان روش های قبلی و تأکید بر جلب مشارکت های سه گانه عمومی، مدنی و دولتی برای مدیریت امنیت عمومی از جمله اقدامات مفید و مؤثر دیگر برای کاهش مسئله بدحجابی به حساب می آیند (محبوبی منش،1386: 129و 130).
منبع مقاله: کاوه، محمد، (1353) آسیب شناسی بیماری های اجتماعی، تهران: جامعه شناسان، چاپ اول.