در مخزن شرف گهری جز حجاب نیست
شمشیر دیده را سپری جز حجاب نیست
ای ملتی که یکسره در خواب غفلتید
در کاستن ز فرّ نیاکان شتاب چیست؟
« وقل للمؤمنات یَغضضن مِن ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یُبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن… ؛1 ای پیامبر! به زنان با ایمان بگو: دیدگان خویش را (از نگاه به نا محرم) فرو خوابانند و دامن عفت خود را حفظ کنند و زینت وآرایش خود را جز آن چه قهراً آشکار می شود ، آشکار نسازند و سینه و گردن خود را با مقنعه و چادر بپوشانند و زینت خود را آشکار نکنند جز برای شوهر خود و… »فلسفه اهمیت حجاب یکی از مسائل مهم اسلامی، وجوب پوشش برای زن است که در قرآن کریم بدان اشاره شده است . در فقه اسلامی ما واژه «حجاب» وجود ندارد ، بلکه«ستر» و «پوشش» است و بعدها واژه حجاب جای گزین «ستر» گردید . حجاب زن ،مایه مباهات او و سند شخصیت انسانی وی است ، نه وسیله عقب ماندن او در اجتماع . حجاب ، حریم مقدس و قلعه آرامش زن است . اصولاً هر چیز با ارزش را پنهان می کنند تا از دستبرد نا اهلان مصون باشد . حجاب زن نیز به منظور حفظ ارزش وجودی او است تا حقیقت وجودی اش را تهدید نکنند و آن را به فساد و تباهی نکشانند . «باحجابی» یعنی به نمایش گذاشتن شخصیت واقعی زن و محدود کردن جسم و آزاد گذاشتن روح و عقل ، و «بی حجابی» یعنی پنهان شدن حقیقت زن در پوشش جاذبه های جنسی . فرد بد حجاب ، میکروب جامعه است که بر روح و افکار افراد رسوخ و آن را مشوش می کند. حجاب به عنوان سرمایه ای عظیم برای زن این نقش مهم را ایفا می کند ، پرده سیاهی بر چشم هوس بازان کشیده و به او اجازه می دهد سرمایه های وجود خویش را در کانون گرم خانواده متمرکز کرده و با عزمی استوار و خلل نا پذیر اولین هسته اجتماعی را پی ریزی کند . اگر خداوند متعال حجاب را بر زن واجب کرد ، به این دلیل است که زن موجودی زینتی و ظریف است و باید محترم و ارزش مند باقی بماند ، نه این که فقط وسیله ای باشد برای دفع شهوت مرد . اگر گلی خوش بو و زیبا در معرض ره گذران قرار گیرد آن را چیده و گل برگ هایش را پرپر کرده روی زمین می ریزند .
اگر انسان گوهری گران بها داشته باشد و بداند خریداران زیادی دارد که هر کدام در فکر تصاحب و بهره جویی از آن هستند ، آیا آن را زیر پا می اندازد یا این که تحت شرایطی از آن حفاظت می کند ؟ مروارید اگر درون صدف نباشد ، هیچ گاه نمی تواند در زیر آب از خطرات مصون باشد . دختران همانند مرواریدند که نیاز به صدف و محافظی دارند تا آنان را در امان نگه دارد و کدام صدف زیبا تر از صدف حجاب ! کدام حفاظ مطمئن تر از از صدف نجابت و حیا ! آری ، حجاب بهترین وسیله برای حفظ امنیت دختران و زنان و بهترین پوشش برای جلوگیری از مزاحمت ها و خطرات است . پس حجاب نه مانع آزادی که خود مایه آزادی و رشد و تعالی انسان است . معنای واژگانی حجاب کلمه «حجاب» هم به معنای «پوشیدن» است و هم به معنای «پرده و حجاب» ، اما بیش تر ، استعمالش به معنای پرده است . این کلمه به این دلیل مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت: که به حسب اصل لغت ، هر پوششی حجاب نیست ، آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد . اما این مطلب باعث شده افرادی گمان کنند که اسلام برای زن چنین مقرر کرده که همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود ، در حالی که زندانی کردن و حبس در اسلام نیست ؛ پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به خودنمایی نپردازد . وجوب حجاب وجوب حجاب زن مربوط به چند خبر و روایت نیست که بشود در آن خدشه ای وارد کرد . قرآن صریحاً بر لزوم حجاب برای زنان دستور می دهد .
یکی از آیاتی که دلالت بر وجوب حجاب می کند ، آیه 59 سوره احزاب است : «یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلا بیهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یُؤذین… ؛ « ای پیامبر ! به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگوکه: خویش را به جلباب و چادر و عبا بپوشانند، که این کار را به خاطر آن که به عفت شناخته شوند و کسی معترض آن ها نشود ، برای آن ها بسیار بهتر است . » در این آیه چند نکته مهم وجود دارد . اولین نکته معنای جلباب است که مفسران و اهل لغت در آن اختلاف نظر دارند. در قاموس آمده: « جلباب عبارت است از پیراهن و یک جامه گشاد و بزرگ، کوچک تر از ملحفه و یا ملحفه(چادر مانند) که زن به وسیله آن تمام جامه های خویش را می پوشد ، یا چارقد. » در لسان العرب می خوانیم : « جلباب ، جامه ای است از چارقد بزرگ تر و از عبا کوچک تر که زن به وسیله آن سر و سینه خود را می پوشاند . » علامه طبرسی در «مجمع البیان» ذیل آیه فوق می گوید: « جلباب ، عبارت است از روسری که زن هنگام بیرون رفتن از خانه، به وسیله آن سر و صورت خود را می پوشاند. » در تفسیر «ابن کثیر» آمده : «ام سلمه روایت کرد: وقتی که آیه فوق (آیه59 سوره احزاب) در لزوم حجاب نازل شد ، زنان طایفه انصار جامه های پشمی سیاه به سر می کردند و در سیاهی مانند زاغ ها بودند و با همین وضع از کنار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عبور می کردند و او به آن ها اعتراض نکرد . همین دلیل، تقریر و امضای آن حضرت است و تقریر او مانند قول او «حجت» می باشد . 2 در این جا مراد از نزدیک ساختن «جلباب» به خود مشخص می شود و آن این که وقتی می خواهید از خانه بیرون بروید ، روسری بزرگ خود را با خود بردارید و خود را با آن بپوشانید ؛ نه این که صرفاً جنبه تشریفاتی نداشته باشد هم چنان که در عصر حاضر بعضی بانوان چادری را می بینیم که «چادر داشتن» آن ها، صرفاً جنبهتشریفاتی دارد ، با چادر هیچ جای بدن خود را نمی پوشانند و از این که مورد بهره برداری چشم هوس بازان قرار گیرند ، امتناعی ندارند .
شهید مرتضی مطهری در این زمینه می فرماید:
«وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاک دامنی را رعایت کند ، افراد فاسد و مزاحم جرأت نمی کنند معترض آن ها شوند . » بنا براین مسلمان باید آن چنان در میان مردم رفت و آمد کند که علائم عفاف و وقار و سنگینی و پاکی از او هویدا باشد و با این صفت شناخته شود تا بیمار دلان از آن ها مأیوس گردند . داستانی از زندگی یک زن پاک دامن انوشیروان بالای کاخ بلند خود ایستاده بود و به هر جانب نگاه می کرد که ناگهان چشمش به زن زیبا و خوش اندامی افتاد . شاه با یکی از مقربین خود درباره آن زن صحبت کرد و اطلاعاتی خواست . او به شاه عرض کرد: شوهر او یکی از کارمندان دربار سلطنتی است . سلطان برای آن که خود را به آن زن رسانده و کام جویی کند و شوهرش هم نداند ، او را به مأموریت فرستاد و خود را به خانه آن زن رسانید . زن چون سلطان را دید ، به خاک افتاد ، زمین ادب بوسید و احترام کرد . سلطان پس از احوال پرسی کوتاهی دل باختگی و خواسته خود را اظهار کرد . زن که عفیف و پاک دامن بود ، هرگز حاضر نشد . از این رو با یک دنیا خجلت در جواب گفت: شاها ، اگر من این کار را برای خود بپسندم ، برای شما هرگز نپسندم ، زیرا مقام سلطنت با این عمل تناسب ندارد . انوشیروان از این سخن متنبه نشد و خواسته خود را تکرار کرد . زن برای دومین بار این شعر را خواند : «تالله ما قال قائل ابداً/ قد یاکل اللیث فضله الذئب
سوگند به خدا هرگز کسی نگوید و باور نکند که شیر پس مانده گرگ را می خورد . » انوشیروان را این حرف تکان داد ، از خانه بیرون آمد . شوهر آن زن پس از باز گشت از مأموریت ،از رفتن شاه به سراغ همسرش آگاه شد و زن را به منزل پدرش فرستاد . پدر زن با ناراحتی و کوبیدگی از این پیش آمد ناگوار با دامادش برای حل اختلاف به نزد سلطان رفتند و گفت: شاها ، این مرد از من بوستانی خریده، پس از تصرف و استفاده از میوه و گل و بوی آن بی جهت آن را برگردانیده است . داماد گفت: ای سلطان ، من در این بوستان جای پای شیر دیدم، او را برگرداندم ، ترسیدم مرا هلاک کند . انوشیروان فهمید وگفت: بلی شیر داخل بوستان تو شد ، ولی مأیوس برگشت . آن مرد خوشحال شد و زن خود را به منزلش برگرداند و با محبت بیش تری زندگی خود را سر گرفتند . 3 پیامد های بی حجابی همان گونه که حجاب مایه عزت، شخصیت ، ارزشمندی و مصونیت زن از خطرات و نگاه های هوس آلود شهوترانان می شود ، بی حجابی، زن را خوار و پست می کند و تا سر حد یک موجودی که گویی فقط برای دفع شهوت مرد آفریده شده او را تنزل داده و از ارزشمندی و متانت و وزانت دور می کند . در این جا به بعضی از آثار زیان بار بی حجابی به صورت گذرا اشاره می کنیم : الف) دین گریزی در هر جامعه ای لباس هم چون«پرچمی» است که ملیّت و مذهب ، سنت و فرهنگ آن جامعه را مشخص می کند . جوامع مختلف متناسب با بینشی که از هستی
دارند و ارزشی که برای زندگی قائلند ، سبک خاصی برای لباس پوشیدن انتخاب می کنند ، چرا که لباس پوشیدن شأن انسان است و در هر ملتی رابطه مستقیمی با معنا و تعریف انسان در آن ملت دارد . در تمدن غرب که بینش مادی دارد و معنویات از آن جا رخت بر بسته است ، انسان نیز نوعی حیوان محسوب می شود و زندگی او در همین چند سال خلاصه می شود و دیگر هیچ! بدیهی است که هدف اصلی در غرب ، تنها« لذت طلبی» است و لباس وسیله ای برای پوشیدن تن نیست بلکه برای آرایش آن است ؛ اما در بینش اسلامی انسان تنها در «تن» خلاصه نشده ، بلکه به مراتب والاتر از آن است . انسان یک موجود «خداگونه» است که هدفش تنها لذت طلبی نبوده ، بلکه کمال خواهی معنوی است . زنان و دختران متجدد و غرب زده که چندان به دین و عقیده و فرهنگ خود پای بند نیستند و مایلند آزادانه تر زندگی کنند و خود را ملزم به حجاب نکنند، ناچارند که در مقابل دین خود بایستند و حتی به آن کینه ورزند .
مهاجمان فرهنگی نیز دقیقاً بر این نکته مهم دست می گذارند و از طریق فرهنگ برهنگی و بی حجابی ، زنان را از دین و عقاید خود فراری می دهند و عملاً آنان را غربی بار می آورند . «مستر همفر» جاسوس معروف انگلیس در باره بی حجابی چنین آورده : «زنان مسلمان دارای حجابی محکم هستند که نفوذ فساد در میانشان ممکن نیست ، که در این صورت باید زنان مسلمان را فریب داده از زیر چادر بیرون کشید ؛ با این بیان که حجاب یک عادت است ، از خلفای بنی عباس و یک برنامه اسلامی نیست و لذا مردم ، زنان پیامبر را می دیدند که با زنان صدر اسلام در هر کاری با مردان مشارکت می کردند . پس از آن که زنان را از چادر بیرون آوردیم ، باید جوانان را تحریک کنیم که دنبال آنان بیفتد تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد . 4 ب) تقابل سنت و تجدد عمده ترین پیامد های بی حجابی ، ایجاد تضادها و تنش اجتماعی بود که باعث فاصله بین قشر جوان غرب زده با کل جامعه می شد. زنان و دخترانی که «روسری و چادر» رانفی می کنند، در واقع بین خود و افراد نسل پیشین دیواری ایجاد می کنند ؛ به این معنا که از یک سو نسل گذشته ، این عده را منحرف ، و بی دین و لامذهب تلقی می کنند و از سوی دیگر این عده بزرگان خود را عقب افتاده ، مرتجع و خرافاتی می پندارند. این دو دیدگاه باعث می شود فاصله نسل ها بیش تر و تنش های اجتماعی میان جامعه زیاد شود . در نتیجه دختران و زنان در برابر ارزش ها و شیوه زندگی بزرگان خود موضع می گیرند و حتی عقده ای می شوند و در نهایت ارزش های اجتماعی ، خانوادگی ، آداب و رسوم ملی و فرهنگ خود را به کناری نهاده و به دامان غرب پناه می برند . ج) سست شدن بنیان خانواده از دیگر آثار و پیامد های بی حجابی در اجتماع، سست شدن پایه های خانواده و افزایش میزان طلاق از یک سو و گسترش فساد و فحشا و بیماری های روانی و اخلاقی از سوی دیگر می باشد. در رژیم پهلوی یکی از علل و عوامل عمده افزایش طلاق و نابودی خانواده ، کشانده شدن استمتاعات والتذاذهای جنسی زن و مرد به خارج از محیط خانواده و برداشته شدن حجاب و عفاف از زنان بود .
استاد شهید مرتضی مطهری(ره) در این باره می گوید:
«کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع ، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می کند . برعکس آن چه که مخالفین حجاب خرده گیری کرده اند و گفته اند: حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است ؛ بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی ، موجب فلج کردن تمامی نیروی اجتماع است . » حجاب و عفاف برای دختران و زنان جوان ، حتی غیر مسلمان ، به مثابه یک مانع ظاهری و سلاح مؤثر رعایت حجاب حتی قبل از ظهور اسلام در میان قبایل ، طوایف و ادیان مختلف مورد توجه بوده است . وظایف زنان امروز اما اینک که زنان جامعه اسلامی ایران توانستند در پرتو انقلاب اسلامی مقام و منزلت و حریم واصالت خود را به دست آورند و از چنگال فتنه ها و دسیسه های دشمنان اسلام و غرب گرایان نجات یابند ، باید قدر این نعمت بزرگ الهی را بدانند و بیش تر هوشیار و زیرک باشند ، چرا که استکبار و استعمار جهانی از پای ننشسته و برای رسیدن به اهداف خود یعنی در بندکشیدن ملل مسلمان و تضعیف ارزش های اسلامی و ملی هم چنان تلاش می کند . امروز دشمن مسلح تر و هوشیارتر از دیروز وارد صحنهپیکار شده است ، زیرا علاوه بر شکستی که از طریق انقلاب بر او وارد شد ، از طریق تهاجم نظامی که به دست دولت عراق صورت گرفت نیز نتوانست به اهداف شوم خود برسد ؛ از این رو با حربه تهاجم فرهنگی وارد میدان کارزار شده است که صدها برابر خطرناک تر از تهاجم نظامی است . برزنان واجب است که نتایج شوم بی حجابی در دوران رضا خان را همواره به یاد داشته باشند و هم چنان که در آن زمان در صحنه بودند و فریب دسیسه های استعمار را نخوردند و درمقابل آن ایستادگی و مقاومت نشان دادند ، اینک نیز، بیش تر از دیروز در صحنه باشند و از خود مقاومت نشان دهند . در پایان سخنی را از زبان مهاتما گاندی نقل می کنم: « اگر من زن بودم ، علیه دعوی مرد ، دایر بر این که زن به دنیا آمد تا بازیچه ای برای او باشد ، سخت عصیان می کردم . ای زنان ! اگر آرایش کردن شما تنها به خاطر جلب شهوت مردها است ، از این کار خودداری کنید و زیر بار چنین ننگی نروید .
منبع:مجله معارف اسلامی شماره 47
پی نوشت ها :
1- نور (24) آیه 31 .
2- تفسیر ابن کثیر ، ج1 ، ص175 .
3- کیفر کردار، ج20 ،ص238 .
4- خاطرات مستر همفر ، ص54 .