نویسنده: غلامعلی عباسی
هجرت حضرت معصومه (علیهاالسلام) و رفتن ایشان به قم، نقطه عطفی در سیر تکاملی تاریخ مذهبی، فرهنگی این شهر است. طلوع آفتاب وجود او بر افق قم، خاک این سرزمین را نورباران ساخت. از جای جای قدمهای مبارکش چشمههای خیر و برکت جوشید و رودی از نور بر این گستره، روان ساخت.
هجرت آن حضرت به قم، روایاتی را که درباره جایگاه این سرزمین و مردمش از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) صادر شده بود تفسیر کرد؛ و چه زیبا تفسیر کرد این سخن پیامبر اکرم در وصف قم را:
«در آن شب که مرا از این کلبه غبری برگرفتند و بر گنبد خضرا بالا بردند، در آسمان چهارم، قبّهای را تابان دیدم که به سان استبرق سبز میدرخشید. به جبرئیل گفتم: این قبّه که زیباتر از آن در آسمان چهارم مشاهده نکردم چیست؟!
جبرئیل گفت: دوست من! این صورت و سیمای شهر قم است!»(1)
آن فروزندگی با حضور عرشی فاطمه معصومه علیهاالسلام، نمایان شد و سرزمین قم را آسمانی ساخت و آبشار نوری از آسمان بر آن جاری شد.
حال جای این سؤال است که آن هنگامه قدسی، که فاطمه معصومه (علیهاالسلام) به خاک قم قدم نهاد، چه رستاخیزی برپا گردید؟ مردمی که دلباخته اهل بیت (علیهم السلام) بودند و به پاس این دلدادگی، شاعری را که قصیدهای در مدح اهل بیت علیهم السلام سروده بود مقدمش را گرامی داشتند و بر سر و روی او درهم و زعفران نثار کردند،(2) هنگام ورود حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) به شهر قم، چه غوغایی برپا کردند و چه فضای مهروشی آفریدند!
بی گمان، همه فریاد بر آوردند: خوش آمدی، مقدمت مبارک. ای جلوه زهرا، گل موسی و خواهر رضا (علیهم السلام).
رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
قمیها، حضرت فاطمه معصومه را بسیار خوب میشناختند. او بانوی موعود بود. حضرت امام صادق (علیه السلام) سالها پیش از تولدش از او خبر داده بود و قمیها سالها منتظر زیارت او بودند.
از سوی دیگر، حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) مردم قم را خوب میشناخت و بارها در خانه امام کاظم علیه السلام، مردم قم و سرزمین قم یاد و تکریم شده بود.
اینگونه است که باید گفت: موکب حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) در دریایی از عشق و مهر و صفا در حالی که زمام شتر آن مکرّمه بر دوش موسی بن خرزج، بزرگ قمیها بود، وارد قم شد و به سوی سرای موسی بن خرزج رهسپار گردید.
عطر حضور شفیعه روز جزا، فضای قم را بهشتی ساخت و فروغ زهرایی او دیدگان را روشن نمود.
پاکسرشتان قم، گروه گروه به استقبال او شتافتند و قداست و جلالت فاطمه (علیهاالسلام) را ثنا گفتند و شکوه حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام)، آن بانوی آسمانی را در افق جمال و جلال این بانو به نظاره نشستند.
جای جای قم، غرق شادی و سرور بود. فریاد شادباش، همه جا طنین افکنده بود؛ گویی که کوثر ولایت در این سرزمین جاری گشته و شاخسار طوبای بهشتی بر این شهر سایه افکنده بود؛ ولی افسوس که حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) بیمار بود. مردم قم و دانشوران صحابی در حالی که حضور دخت آفتاب را به شهر، شادباش میگفتند، از دیدگانشان، سرشک غم جاری بود. آنان در آتش اندوه و ماتم میسوختند؛ زیرا میدانستند به زودی این کوکب درّی در سرزمین سبزپوشان شیعی غروب خواهد کرد و آنان را به فراق ابدی مبتلا خواهد نمود.
حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) 17 روز در قم،(3) در سرای موسی بن خرزج به عبادت مشغول بود. محل عبادت آن بانوی بهشتی، امروزه به «بیت النّور» معروف است و در مدرسه ستّیّه – میدان میر قم – قرار دارد.
اگر وفات حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) 10 و یا 12 ربیع الثانی باشد، بدیهی است که سالروز ورودش به حرم اهل بیت علیهم السلام 23 و یا 25 ربیع الاول بوده است.
پی نوشت :
1- بحارالانوار، ج 60، ص 207/ تاریخ قم، ص 96/ اختصاص، مفید، ص 101، به تصحیح علی اکبر غفاری.
2- اشاره به داستان «دعبل خزاعی» است.
3- مدت اقامت و حیات حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) در قم، شانزده روز ذکر شده است. (بحارالانوار، ج 60، ص 219).
منبع: قم در عصر حضور ائمه و غیبت صغری، با تصرف