تهیه کننده: سید امیرحسین کامرانی راد
مفهوم عید در فرهنگ اسلامی
واژهی عید در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است . معانی مختلفی برای آن ذکر کردهاند، از جمله «خوی گرفته» ، «هرچه باز آید از اندوه و بیماری و غم و اندیشه و مانند آن» ، «روز فراهم آمدن قوم» ، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلتمند یا حادثهی بزرگی باشد» . گویند، از آن رو به این نام خوانده شده است که هرسال شادی نوینی باز آرد . (1)
ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخی بر آن هستند که اصل واژهی عید از «عاده» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کردهاند . (2)
چنانکه گفته شده است: القلب یعتاده من حبها عید .
و نیز «یزیدبنحکمثقفی» در ستایش «سلیمانبنعبدالملک» گفته است:
امسی باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا یعتاده عیدا (3)
به گفتهی «ازهری»: عید در نزد عرب، زمانی است که در آن شادیها و یا اندوها، باز میگردد و تکرار میشود . ابناعرابی آن را منحصر به شادیها دانسته است . (4)
واژهی عید، تنها یکبار در قرآن به کار رفته است:
اللهم انزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیه منک (سوره مائده/آیه 114) در تفسیر نمونه، ذیل این آیه گفته شده است: «عید، در لغت از مادهی عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف میشود و بازگشتبه پیروزیها و راحتیهای نخستین میکند، عید گفته میشود و در اعیاد اسلامی به مناسبت اینکه در پرتو اطاعتیک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضهی بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز میگردد، و آلودگیها که برخلاف فطرت است، از میان میرود، عید گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشتبه پیروزی و پاکی و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح ( علیه السلام) آن را عید نامیده و همانطور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یکشنبه بود و شاید یکی از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است، و اگر در روایتی که از علی ( علیه السلام) نقل شده میخوانیم «و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیتخدا نشود، روز عید است» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزی و پاکی و بازگشتبه فطرت نخستین است .» (5)
در روایات معصومین ( علیهم السلام) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است، همچنانکه گذشت، امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) هر روزی که در آن معصیت و گناه نشود، را روز عید خوانده است .
از سوید بن غفله نقل شده است که گفت: در روز عید برامیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (6) و ملبنه (7) است . پس به آن حضرت عرض کردم: روز عید و خطیفه؟! .
پس از آن حضرت فرمودند: انما هذا عید من غفرله، این عید کسی است که آمرزیده شده است . (8)
و نیز در یکی از اعیاد، آن حضرت فرمودند: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شکر قیامه، و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» ، «امروز تنها عید کسی است که خداوند روزهاش را پذیرفته، عبادتش را سپاس گزارده است، هر روزی که خداوند مورد نافرمانی قرار نگیرد، عید راستین است .»
در روایات اسلامی برای اعیاد به ویژه اعیاد مذهبی از جمله عید فطر، آداب و رسوم خاصی توصیه شده، در حدیثی از معصوم ( علیه السلام) آمده است:
«زینوا اعیادکم بالتکبیر» عیدهای خودتان را با تکبیر زینتبخشید .
«زینوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس» عید فطر و قربان را با گفتن ذکر «لا اله الا الله» «الله اکبر» ، «الحمدلله» و «سبحان الله» ، زینتبخشید .
ماندگاری و استمرار نوروز
همواره در طول تاریخ، مردمان به جشن نوروز توجه میکردهاند. حوادث روزگار، اگرچه گهگاه آن را از شور و گرمی میانداخته، اما هرگز به فراموشی سپردن آن نینجامیدهاست. در میان جشنهای ملی ایران: نوروز، مهرگان و سَده از دیگر جشنها پر رونقتر بوده است ؛ اما به تدریج، مهرگان و سده، در میان ایرانیان رونق خود را از دست داد. این جشنها در دوران پس از اسلام، نه تنها عمومیت و آوازه نوروز را نیافت، بلکه رفته رفته کمرنگتر شد و تدریجا برخی از آداب آنها در نوروز حل شد و خود نیز عملاً منحل شدهاند. تنها نوروز توانست، همچنان عید بزرگ ایرانیان به جا بماند و حتی به دلیل بعضی از رسوم متناسب با آداب اسلامی، نوعی تقدس و اهمیت نیز بیابد.
معنای لغوی عید
«عید» از ریشه «عاد یَعود» و به معنای بازگشت است. هم عیدهایی که بشر در تاریخ خود ثبت کرده، در این خصوصیت مشترکند؛ از اعیاد کهن گرفته تا عیدهای ملی و مذهبی، همه حکایت از واقعهای خاص و شایان توجه دارند؛ واقعهای ارزشمند که انسانها از یادآوری آن به وجد میآمدهاند و لذت میبردهاند.
عید نوروز نیز از سنتها و باورهای کهن ایرانیان و فصل شور و شادی و شعف آنان بودهاست.
معنای اصطلاحی عید
اگرچه «عید» به جشن سالانهای گفته میشود که هرسال با بازگشت خود، سرور و نشاط را به قوم، نژاد یا ملتی باز میگرداند، معنای ژرفتر آن، بازگشت انسان به ریشه آسمانی خویش و رجعت روحی و معنوی به مبدئی است که او را آفریده و از او پیمان گرفته است تا شأن بندگی و اطاعت را رعایت کند. آداب مذهبی و معنوی، همانند غسل و نماز و روزه مستحبی نوروز، به همین امر توجه میدهد که عید را فرصتی برای غفلت از خدا و غرق شدن در بازیهای دنیا نپنداریم؛ چه آنکه جشن حقیقی انسان، زمانی است که بتواند شیطان را از حریم خویش براند و به گونه درونی و معنوی به سوی خدای خویش بازگردد.
نماد هویت یک ملّت
عیدها و جشنها، افتخار ملی هر قوم و سرزمین، و نشان ساختار و پیشینه فرهنگی و تمدن آنان است. اعیادی که از نظر دیرینگی تاریخی و مذهبی ریشه دار بوده و در طول زمان با اعتقادها و آداب و رسوم ملتها در هم آمیخته، جلوه و جایگاه ویژهای دارند و بی آن هیچ ملتی هویت واقعی ندارد و به بیگانگی از خود دچار خواهد شد. عید نوروز از این جهت که اعتقادها و باورهای مذهبی و سنن کهن ملی، در آن به هم آمیخته، اهمیتی گسترده یافته است.
عامل همبستگی احساسات ملی
عید نوروز و دیگر جشنهای ملی و میهنی، جدای از تربیتهای اوّلیه اجتماعی و سیاسی، همبستگی احساسات ملی را هدف قرار میدهند. ویژگی نمادین این جشنها، برخاستن از روح همبسته عواطف ملی و همدلی همه مردمان است. عید نوروز، تصویری روشن از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و عامل مهمی در همبستگی احساسات آنان مینماید.
نوروز عمومیترین و دیرپاترین جشن مردم ایران
«نوروز» که به نامها و اوصاف بسیار، چون: عید نوروز، جشن فروردین، نوروز جمشیدی، نوروز سلطانی و نوروز جلالی مشهور شده، مهمترین، عمومیترین و دیرپاترین جشن ملی مردم ایران است. این جشن، قرنهای متمادی است که توجه مردم کشور ما و سرزمینهایی را که با ما دیرینه فرهنگی مشترکی دارند، به خود جلب کرده است.
نوروز، عمومیترین جشن ملی ایرانیان هم هست؛ زیرا مرزی نمیشناسد و از هر دیواری در ایران زمین وارد میشود و تمام اقوام، مذاهب و گروههای فکری و عقیدتی را که در این مرز و بوم مقدس زندگی میکنند یکسال شادمان میکند .
اسلام و آداب و رسوم پیشینیان
منطق فرهنگ غنی اسلام، منطق خردورزی، گفتوگو و داد و ستد با آداب و رسوم و فرهنگهای گذشته و همعصر خود است، و تا با سنتی غیر اخلاقی و غیر عقلانی رو در روی نگردد، سنتها را در دل خود جای میدهد و آنها را به رنگ الهی در میآورد. عید نوروز نیز از آنجا که سنتی دیرپا و هماهنگ با عقل سلیم انسانی بود، نه تنها مهر تأیید اسلام را گرفت، بلکه بر آداب وسنتهای پسندیده اسلامی آن نیز تأکید شد.
اسلام، نوروز را به رسمیت میشناساند
نوروز و آداب و رسوم آن، از سنتهای باستانی ایرانی است. اسلام این سنت نیکو را با صبغه و رنگ دینی درآمیخت و دعاها و اعمال مستحب بسیار را در آن گنجاند ؛ در واقع اسلام، نوروز را به رسمیت شناخت و محتوای انسانی و معنوی به آن بخشید.
اسلام وا حترام به سنتهای قومی
مرحوم دکتر زرینکوب، در کتاب کارنامه اسلام، درباره اینکه مسلمانان و حکومت اسلامی، آداب و رسوم هر منطقه را محترم میشمرد، آورده است: «ضمن این که حوزه وسیعی، تحت حکومت و شریعت اسلامی اداره میشد، سنتهای هر محل تا آنجا که با شریعت سازگاری داشت، حفظ میشد و ادامه مییافت؛ در شام و مصر، سنت رومی و در عراق و فارس، سنت ساسانی. فرهنگ و آداب و رسوم خاص هر قوم تا آنجا که در تضاد با روح اسلام و توحید و یگانگی خدا نباشد، ملحوظ و محترم است».
همزمانی نوروز با بسیاری از رخدادهای تاریخی
یکی از دلایل ارجمندی نوروز، همزمانی این روز با بسیار از رخدادهای تاریخساز و ارزشمند دینی است. در روایت معلّی بن خُنیس از امام صادق علیهالسلام آمده است که نوروز، روز استقرار کشتی نوح بر کوه جودی، نزول جبرئیل بر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، شکسته شدن بتهای کعبه به دست ابراهیم علیهالسلام و حضرت علی علیهالسلام ، روز بیعت اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم با علی علیهالسلام به دلیل امیرمؤمنان شدنش و روز پیروزی ایشان بر اصحاب نهروان بودهاست.
اعمال مستحبی عید نوروز
معلی بن خُنیس، در روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل کرده است که ایشان میفرمایند: «هنگام نوروز غسل کن و پاکیزهترین لباست را بپوش و به خوشبوترین عطر، خود را معطر ساز و آن روز را روزه بدار.» از این روایت، مبارکی عید نوروز در فرهنگ دینی به روشنی مشخص میشود.
امیر مؤمنان شیرینی نوروز را پذیرفت
در فرهنگ اسلامی، بر تأیید نوروز، دلایل عقلی و نقلی بسیار آوردهاند؛ از جمله آن که مقداری شیرینی، خدمت حضرت علی علیهالسلام تقدیم کردند. حضرت از علت آن پرسیدند، در پاسخ گفتند: این شیرینی به سبب نوروز است. حضرت فرمودند که نوروز ما هر روز است و در نقلی دیگر فرمودهاند که هر روز را برای ما نوروز قرار دهید. پذیرفتن شیرینی و شوخی آن حضرت که چون هر روز ما نوروز است پس برای ما شیرینی بیاورید، میتواند تأیید ضمن نوروز نیز پنداشته شود.
جنبههای آموزنده و مثبت نوروز
نوروز، همگام با نسیم بهاری، رویش شکوفهها، زنده شدن زمین و در کنار این همه، صله رحم، دید و بازدیدها، خانه تکانی و بهداشت و نظافت، فراهم آمدن زمینه آشتیها و پیوندهاو مجموعهای ازخوبیها و نیکیهاست که هر خردمندی آن را میپسندد و تأیید میکند. بیشک اگر هیچ روایت و سند صریحی در تأیید و نکوداشت نوروز وجود نداشته باشد، توجه به جنبههای مثبت و آموزنده نوروز، این اطمینان را پدید میآورد که بزرگداشت نوروز را باید اسلام تأیید کند .
بهار، درس خداشناسی و نوروز آغاز بهار
بهار، درس خداشناسی و معاد و تحول و رشد و تکامل است. اگر انسانها از این طبیعت زیبا، درس بیاموزند، در حقیقت اعتقاد به رستاخیز را آموختهاند. در این صورت باید سرآغاز چنان بعثتی را روز برتر و نوروز نامید و آن را جشن گرفت. اگر مراسم نوروزی بر این اساس پیریزی گردد و انسانها خود را با محتوای دعای آغاز سال که بیان کننده تحول و نغمه توحیدی است همگام و همگون سازند. چنین نوروزی سرشار از مبارکی و میمنت خواهد بود.
نوروز، فرصت مغتنم موحدان
آنان که طعم توحید را چشیدهاند، در ایام دلانگیز و پرنشاط آغاز بهار، به پیروی از امامان، آیاتی از قرآن کریم همچون آیه 190 سوره آلعمران را تلاوت کرده و مفاهیم آن را دراعماق جانشان دریافت میکنند که: «همانا در خلقت آسمانها و زمین و آمد وشد شب و روز، نشانههایی برای صاحبان اندیشه است.» هرگاه در مراسم نوروزی، به دنبال این چنین مفاهیم آموزنده و ارزندهای باشیم، بیتردید حقیقت نوروز، این رستاخیز عظیم طبیعت را دریافتهایم.
حضور گسترده قرآن کریم در مراسم نوروز
از مهمترین تحولاتی که فرهنگ اسلامی در آداب جشن نوروزی پدید آورده، حضور ثابت و گسترده قرآن کریم در این مراسم است؛ قرار گرفتن قرآن کریم بر سر سفره سال نو (هفت سین)، خواندن قرآن در ساعات متصل به لحظه تحویل سال، قرآنبوسی یکایک افراد گردآمده در اطراف سفره عید، قرار دادن پول در بین صفحات قرآن و هدیه دادن آن به دلیل تبرّک و برکت یافتن مال و دارایی افراد خانواده و…، همهنشانی از احترام و تقدس بخشی مردم، به این سنت باستانی است.
نمادهای تأثیر فرهنگ اسلامی در مراسم نوروز
بعد از ورود اسلام به ایران، مراسم نوروز تأثیر یافته از فرهنگ اسلامی، آداب ویژهای یافت.
حضور قرآن بر سفره سال نو و قرائت آن در هنگام تحویل سال؛ اجتماع مردم در مساجد و زیارتگاهها و نیایشهای اسلامی به صورت دستهجمعی در هنگام تحویل سال؛ رفتن به دیدار سادات و علمای محل بعد از تحویل سال؛ صلحهرحم در نخستین روزهای سال نو؛ و بعضی دیگر از آداب و سنتهای نوروز، الهام گرفته از فرهنگ غنی اسلامی است.
دیدار با دوستان و آشنایان
از آموزههای دینی درباره آداب نوروز، سنت حسنه دیدار با دوستان و آشنایان است. از موجبات گسترش دوستی و محبت و از عوامل توسعه مودت و دیگرخواهی در جامعه آن است که مرد م همدیگر را فراموش نکنند و گاه و بیگاه به دیدار هم بشتابند. بر این امر، در فرهنگ اسلامی سفارش بسیار شده و بر این عمل خداپسندانه و نیکو، پاداش هاو آثار فراوانی ذکر شده است؛ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمایند: «زیارت و ملاقات، دوستی و محبت را در دل میرویاند». و همچنین فرمودهاند: «دیدار برادران دینی، همچون افطار و تهجد آخر شب، مایه فرج و شادمانی مؤمن است».
احسان و نیکوکاری
از سنتهای نیکوی سال نو، احسان به مردمان و دستگیری از نیازمندان است. این امر، در میان آموزههای دینی، جایگاه ویژهای به خود داده است. در قرآن کریم آمده است: احسان و خوبی کنید که خداوند محسنان و نیکوکاران را دوست دارد. ودر آیهای دیگر آمده: ما به محسنان و مردمان نیکوکار پاداشی افزون خواهیم داد.
اسلام در شیوههای خاص خود در زمینه تعلیم و تربیت میکوشد که انسانها را در یک سطح عالی از اندیشه و عمل قرار دهد. اسلام در عین حال که افراد توانمند جامعه را به احسان و نیکوکاری درباره دیگران ترغیب و تشویق میکند، مردمان فقیر و مستمند را نیز به عفت و بلندنظری و غنای نفس فرا میخواند.
صله رحم
از آداب نوروز، صله رحم و دیدار خویشاوندان و نزدیکان است، این سنت اسلامی که در مراسم نوروز جلوه خاصی یافته، در روایات اسلامی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است.از مجموعه آیات و روایاتی که به موضوع رسیدگی به خویشاوندان و صله رحم اشاره دارند، نتیجه میگیریم که احسان و خوبی به خویشاوندان، گاه به اندازه پرستش خدا واطاعت والدین، اجر و پاداش دارد و از اهمیتی برابر برخوردار است. ارتباط عاطفی با خویشاوندان نزدیک، کار مؤمنانی است که به مقام بلندی از ایمان دست یافته و از حساب سخت قیامت بیم دارند. مؤمنان واقعی، از بهترین اموال و دوستداشتنیترین داراییشان برای ارحام فقیر و مستمند خود، انفاق و احسان میکنند.
سال نو فرصتی برای تزکیه نفس
رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، تحویل سال را آغازی برای دگرگونی درونی در خویش میدانست و فرموده است: «ما امیدواریم که ملت ما در این سال نو به طوری عمل بکند که سیره انبیا بوده است، به طوری عمل بکند که سیره اولیا بوده است و عمده این است که هواهای نفس از بین برود. انسان در طول عمر،: مبتلای به این هوای نفس است که محتاج به ریاضت است… من امیدوارم که ملت ایران و همه مسلمانان دنیا یک تحولی پیدا کنند در این سالن نو، که برای خداکار کنند، برای سلطه خودشان نباشد، برای هواهای نفسانی نباشد و خداوند انشاءاللّه همه را توفیق بدهد که در راه خدای تبارک و تعالی مجاهدت کنند و انشاءاللّه این روز بر همه مبارک باشد و خداوند همه مسلمین را با هم متفق کند در مقابل کفر جهانی».
سالنو، هنگام تحول
مقام معظم رهبری، در بیانی بلند، سال نو را فرصتی برای تحول درونی انسانی میخواند و میفرماید: «تحویل هر سال جدید شمسی که با نوعی تحول در عالم طبیعت مصادف میباشد، فرصتی است تا انسان به تحول درونی و اصلاح امور روحی و معنوی و فکری و مادی خود بپردازد. این دعای شریفی که به ما تعلیم دادهاند تا در آغاز سال بخوانیم، درس همین تحول است. در این دعا از خدا درخواست میکنیم که درحال و وضعیت روحی و نفسانی ما، تحول و دگرگونی مبارکی را ایجاد کند. ایجاد تحول کار خداست. اما ما موظفیم که برای این تحول در درون و در زندگی خود و در جهان اقدام و تلاش کنیم.»
نوروز؛ یعنی هر روز نو و تأثیرگذار
مقام معظم رهبری، در تعبیری زیبا، نوروز را چنین معنا کردهاند: «نوروز؛ یعنی روزی که شما با عمل خودتان، با حادثهای که اتفاق میافتد، آن را نو میکنید. روز بیست و دوم بهمن که ملت ایران، حادثه عظیمی را به کمک خدا تحقق بخشید، روز نویی، نوروز است. آن روزی که امام امت، قاطعانه به دهان مستکبر قلدر گردن کلفت دنیا؛ یعنی امریکا مشت کوبید، آن روز، روز نو و راه نویی بود. حادثه نویی بود که اتفاق میافتاد و افتاد. ما باید نوروز را نوروز کنیم. نوروز بر حسب طبیعت، نوروز است، جنبه انسانی قضیه هم به دست ماست که آن را نوروز کنیم.»
کارنامه
سالی دیگر هم به پایان رسید، با همه تلخیها و شیرینیهایش، با همه فرازها و نشیبهایش، رنجها و شادیهایش، ترسها و امیدهایش. سال گذشته، برای عدهای سال رشد و پیشرفت و تکامل بود و برای عدهای دیگر، سال عقبگرد، یا در جا زدن و رکود بود. کسانی آبرو یافتند و کسانی آبرو باختند. کسانی عزیز شدند، و دیگرانی خوار و حقیر گشتند. ما در کجای زمان ایستادهایم؟ پیش رو و زیر پایمان، پشت سر و اطرافمان و در افقهای دور دست ونزدیک چیست و چه میگذرد؟
بیایید و برگردیم و نگاهی به خویشتن کنیم، به کارها و رفتارمان، به اخلاق و عملکردمان، به آموختهها و اندوختههایمان، به حرفها و نیتهایمان، به هدفها و آرزوهایمان، به دوستیها و دشمنیهایمان، به دیدهها و گفتهها و شنیدههایمان، بیاییم در آغاز سال نو، کارنامهمان را باری دیگر مرور کنیم.
هنگام محاسبه
«طی شدن عمر، سب افزوده شدن سن و سال ما نمیگردد، بلکه عمر ما کاهش مییابد و هر روز، قدمی به «خط پایان» نزدیک میشویم و هر لحظه یک گام به انتهای فرصت دنیایی پیش میگذاریم. وقتی یک کشاورز، در فصل برداشت، محصول خود را حساب میکند، من چرا برداشت خود را در مزرعه زندگی حساب نکنم؟ مگر نه این که دنیا مزرعه است و من، دهقان بذر وجودی خویشم؟ پس باید ببینم چه کاشتهام و چه درو میکنم؟
وقتی یک تاجر و کاسب و حتی دستفروش ساده، برای خود حساب سال و دفتر کل و جزء
دارد و سود و زیان و دخل و خرج خویش را میسنجد، چرا من در بازار دنیا، که کالای عمر و متاع فرصت را میدهم، به دستاورد خود نیندیشم و سود و زیان خود را محاسبه نکنم؟»
نوروز در آینه روایات
عید نوروز یکى از سنتهاى ملى و اعیاد ایرانیان است، که از دیرباز مورد توجه بوده و قوم ایرانى ارزش و اهمیتخاصى براى این عید قائل بوده است.
اما براى کسانى که معتقدند همه چیز را باید از منتظر دین مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، این پرسش مطرح است، که آیا دین اسلام و پیشوایان دین نسبتبه این موضوع موضعگیرى خاصى داشتهاند یا خیر؟ آیا مىتوان از فنون دینى به چیزى دستیافت که دلالتبر تایید و یا رد این سنت ایرانى از سوى پیشوایان دین کند.
در مجموع مىتوان گفت که ما در متون روایى شیعه، در موضوعیادشده با دو دسته روایت روبرو هستیم; دسته نخست، روایاتى که سنت ایرانى نوروز، در آنها مورد تایید قرار گرفته و «روزنوروز» مبارک قلمداد شده است. دسته دوم; روایاتى که این سنت را تایید نکرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمردهاند.
در اینجا براى آشنایى شما عزیزان به نمونههایى از دو دسته روایات اشاره مىکنیم.
1. دسته اول روایات
معلىبن خنیس از امام صادق (علیه السلام)، روایتى را نقل کرده که در آن ضمن بزرگداشت نوروز، وقایع مختلف تاریخى برنوروز منطبق شده است. متن روایتیادشده از این قرار است:
معلى بن خنیس قال: دخلت على الصادق جعفربن محمد، علیهالسلام، یوم النیروز فقال، علیهالسلام، اتعرف هذا الیوم؟ قلت: جعلت فداک، هذا یوم تعظمه العجم و تتهادى فیه، فقال ابوعبدالله الصادق، علیهالسلام، والبیت العتیق الذى بمکه ما هذا الامر قدیم افسره لک حتى تفهمه. قلت: یا سیدى ان علم هذا من عندک احب الى من ان یعیش امواتی و تموت اعدائى! فقال: یا معلى! ان یوم النیروز هوالیوم الذى اخذ الله فیه مواثیق العباد ان یعبدوه و لایشرکوا به شیئا و ان یؤمنوا برسله و حججه، و ان یؤمنوا بالائمه، علیهالسلام، و هو اول یوم طلعت فیهالشمس، و هبتبه الریاح، و خلقت فیه زهره الارض، و هو الیوم الذى استوت فیه سفینه نوح، علیهالسلام، علىالجودى، و هو الیوم الذى احیى الله فیه الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم (9)
و هو الیوم الذى نزل فیه جبرئیل على النبى صلىاللهعلیهوآله و هو الیوم الذى حمل فیه رسول الله صلاللهعلیهوآله امیرالمؤمنین على، علیهالسلام، منکبه حتى رمى اصنام قریش من فوق البیت الحرام فهشمها، و کذلک ابراهیم، علیهالسلام، و هو الیوم الذى امر النبى، صلاللهعلیهوآله، اصحابه ان یبایعوا علیا، علیهالسلام، بامره المؤمنین، و هو الذى وجه النبى، صلاللهعلیه، علیا الى وادى الجن یاخذ علیهم بالبیعه له، و هو الیوم الذى بویع لامیرالمؤمنین، علیهالسلام، فیه البیعه الثانیه، و هو الیوم الذى ظفر فیه باهل النهروان و قتل ذالثدیه و هو الیوم الذى یظهر فیه قائمنا و ولاه الامر و هو الیوم الذى یظفر فیه قائمنابالدجال فیصلبه على کناسه الکوفه، و ما من یوم نیروز الا و نحن نتوقع فیه الفرج، لانه من ایامنا و ایام شیعتنا، حفظته العجم و ضیعتمو انتم … (10)
معلى بن خنیس گوید: در روز نوروز بر امام صادق علیهالسلام وارد شدم، ایشان فرمودند که آیا این روز را مىشناسى؟
عرض کردم: فدایت گردم این روز، روزى است که غیر عربها (ایرانیان) آن را گرامى داشته و به یکدیگر هدیه مىدهند، امام صادق، علیهالسلام، فرمودند: قسم به خانه عتیقى که در مکه هست این (تعظیم و هدیه دادن) ریشه طولانى و قدیمى دارد و براى تو آن را توضیح مىدهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه این مطلب را از تو بیاموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است که خداوند در آن از بندگان خویش میثاق گرفت که جز او را عبادت و پرستش نکرده و به او شرک نورزند و به فرستادگان و پیامبرانش و نیز ائمه هدى ایمان بیاورند. نوروز اولین روزى است که خورشید در آن طلوع کرد و باد در آن وزیدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمین خلق شد. نوروز روزى است که کشتى نوح بر کوه جودى کناره گرفت و نوروز روزى است که افرادى که از خانههاى خود خارج شده و به آزمایش الهى از دنیا رفتند، مجددا به دنیا بازگشتند. در این نوروز است که جبرئیل بر پیامبر اکرم، صلاللهعلیهوآله، نازل شد و درست در همین روز است که پیامبر اسلام، حضرت على را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قریش را از بیت الحرام پایین کشید و آنها را درهم شکست.
نوروز روزى است که پیامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولایت مؤمنان با حضرت على علیهالسلام بیعت کنند و در همین نوروز بود که پیامبر، صلاللهعلیهوآله، على، علیهالسلام، را به سوى جنیان فرستاد براى او از آنان یعتبگیرد. نوروز روزى است که براى حضرت على بیعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است که حضرت على، علیهالسلام، بر اهل نهروان پیروز شد و ذوالثدیه را کشت و نوروز روزى است که قائم ما در آن روز ظاهر مىگردد و بالاخره نوروز روزى است که قائم ما در این روز بر دجال پیروز مىشود و او را بر زبالهدان کوفه آویزان مىکند و هیچ نوروزى نیست مگر آنکه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، عجلاللهتعالىفرجهالشریف، را داریم چرا که این روز، از روزهاى ما و شیعیان ما است که عجم (ایرانیان) آنرا گرامى دشته ولى شما آنرا ضایع نمودید …
آنگونه که از حدیث فوق به دست آمد، روز نوروز پیوند عمیقى با مساله ولایت و رهبرى مسلمانان دارد، از این روى شایسته است که عید نوروز را جشن ولایت دانسته و پیوسته در آن به یاد ظهور منجى عالم بشریتحضرت امام زمان، عجلاللهتعالىفرجهالشریف، باشیم.
2. دسته دوم روایات
روایتى از حضرت امام موسىبنجعفر، علیهالسلام، نقل شده که ظاهر آن دلالتبر عدم تایید سنت نوروز از سوى پیشوایان دارد. در این روایت چنین آمده است:
حکى ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر علیهالسلام بالجلوس للنهنته فى یوم النیروز و قبض ما یحمل الیه فقال: انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله فلم اجد لهذا العید خبرا و انه سنه الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحیى ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سیاسه للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس (11)
حکایتشده که منصور به سوى امام کاظم علیهالسلام فرستاد تا در روز نوروز براى تهنیت جلوس کند و آنچه بسوى او حمل مىشد، بگیرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى کردم و در آنها براى این عید خبرى نیافتم و این سنت ایرانیان است که اسلام آنرا محو کرده است و به خدا پناه مىبرم که چیزى را که اسلام محو کرده احیاء کنم. منصور در پاسخ گفت: ما این کار را براى اداره (سرگرمى) لشکریان انجام مىدهیم و تو را به خداى بزرگ سوگند مىدهم که در این مجلس بنشینى و آنگاه حضرت نشست.
مرحوم مجلسى در بحارالانوار روایتیادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مىفرمایند:
«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و یدل على عدم اعتبار النیروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بین الاصحاب» (12)
این خبر با اخبار معلى بن خنیس مخالفت داشته و دلالتبر بىاعتبارى نوروز از جهتشرعى مىکند، اما اخبار معلى از نظر سند قویتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بیشترى دارد.
اما توجیهات دیگرى نیز براى این روایت مطرح است که باختصار به آنها اشاره مىکنیم:
1. این روایتبه احتمال بسیار قوى در مقام تقیهاى بیان شده و حضرت در صدد بیان حکم واقعى عید نوروز نبودهاست. زیرا منصور اصرار شدیدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مىخواسته از آن بهره بردارى سیاسى کند، اما امام نمىخواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اینکه در این جلسه حضور پیدا نکند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا که این مجلس براى نظامیان برپا شده بود و از حساسیت ویژهاى برخوردار بوده است.
2. پاسخ دیگر آنکه عید نوروز سنت دیرینهاى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشتهاند. در صورتىکه این عید مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در این رابطه روایت صریح و متقنى وجود ندارد و این مورد از مواردى است که مورد ابتلاءبخش وسیعى از مسلمانان است و در صورتىکه حدیث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مىشد.
3. سومین پاسخ آنکه علما و فقهاى بسیارى آن را تایید کردهاند. به عنوان نمونه احمدبن فهد الحلى مىگوید: یوم النیروز یوم جلیل (القدر) و تعیینه من السنه غامض مع ان معرفته امر مهم من حیث انه تعلق به عباده مطلوبه للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (13)
روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معین کردن آن در سال مشکل استبا اینکه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا که عبادتى که مورد نظر شارع استبه آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.
پس در نتیجه عید نوروز مورد تایید روایات متعددى است و روایت معتبرى که بر بىاعتبارى آن از نظر اسلام دلالت کند، وجود ندارد
دعاى هنگام تحویل سال
یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول والاحوال حول حالنا ال احسن الحال
اى دگرگون کننده قلبها و دیدهها! اى تدبیرگر شبان و روزان! اى متحول کننده سالها و حالتها! حالات ما را به نیکوترین حالات تبدیل نما!
این دعا بر چهار نکته اساسى تاکید دارد 1- تحول 2- محور تحول 3- متحول کننده 4- هدف تحول
1-اصل تحول
این دعا به واژههاى مختلفى تحول و دگرگونى را در همه ابعادش مطرح مىکند، دگرگونى در قلب و دیده و شب و روز و سال و حوادث جارى در آن و حالات انسانى.
بر طبق این دعا جهان در عین سکون داراى تغییر و تحول عمیقى در درون خویش است و دامنه این تحول آنچنان گسترده است که از عالم خارج و آفاق گرفته تا عالم درون و انفس را شامل مىشود و در واقع لازمه بقاء جهان به تحول و دگرگونى است.
2- محور تحول (محول)
این دعا علاوه بر اصل تحول و گستردگى آن به محول یعنى متحول شونده هم اشاره مىکند، آنگونه که طبیعت از خواب زمستانى بیدار شده و بیابانها و کوهها لباس سبز رنگ زیبایى مىپوشد و طراوت و نشاط خاصى مىیابد و گلهاى رنگارنگ زینتبخش زمین مىشوند، گل سرسبد هستى و خلیفه الله یعنى انسان هم باید متحول شود، تحول در همه ابعاد روحى و روانى او اعم از اندیشه، تفکرات، طرز نگرشها و باورها … صورت پذیرد.
انسان مؤمن همیشه باید به فکر تحول در درون خود باشد و لازمه تکامل یافتن انسان متحول شدن اوست، این دعا بطور ظریفى به دگرگونى طبیعت و دگرگونى حالات انسانى اشاره مىکند.
3- آواى توحید (محول)
در سرتاسر دعا و در هر فقره آن سخن از توحید است، دگرگون کننده قلبها و دیدهها پشتسرهم در آمدن شب و روز و رقم خوردن حوادث سال و حالات انسانى همه از قدرت و حکمت الهى سرچشمه گرفته است و برخلاف آنان که براى هریک از این عناوین خدایى قایل بودند به ارباب انواع اعتقاد داشتند، این دعا تاکید مىکند که همه اینها یک خدا دارد و درواقع این دعا از کثرت گرایى به توحید دعوت مىکند.
4. هدف تحول (محول الیه)
هدف این تحول عظیم که از اعماق طبیعت آغاز شده و به حالات انسان رسیده است، اینست که حالات انسانى به بهترین حالات یعنى قرب الهى تبدیل شود.
احسن حال و قرب الهى هدف این تحول بزرگ است، با این نگرش دعاى مزبور یک نظام آموزشى عقیدتى به معناى کامل است.
ارزشها ی عید نوروز
نوروز روز نو، روز تازه و روز جدیدى است اول فروردین، روز نو سال جدید آغاز مى گردد و کهنگى سال قبل که با سرما، خستگى و تکرار کارها و روزها همراه بوده، با نوروز به روز نو و سال جدید که طراوت طبیعت آن را ترو تازه ساخته تبدیل مى گردد. این روز براى بسیارى از ملتها روز عید محسوب مى شود. عید به معنى بازگشت است که از ریشه «عود» گرفته شده است.
به گفته راغب اصفهانى (14) عید به معناى بازگشت به وضعیت مطلوب گذشته است و به روزهاى سرور و شادى نیز گفته مى شود.
عید یکى از بزرگترین و مهیج ترین مظاهر حیات اجتماعى یک ملت است.
با ما باشید تا پیرامون عید بیشتر بدانید.
اعیاد چهار نوع است
اول، اعیاد دینى مانند عید فطر و عید قربان که مسلمانان جهان این روزها را عید مى گیرند.
دوم، اعیاد مذهبى مانند عید غدیر و عید نیمه شعبان که شیعیان جشن مى گیرند.
سوم، اعیاد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملتها از چنگ استعمار.
چهارم، عید طبیعى و تکوینى مانند عید نوروز که در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود.
در اسلام روزهایى به عنوان عید اعلام گردیده است که مهمترین آنها عبارتند از: اول شوال (عید فطر)، دهم ذیالحجه (عید قربان)، هیجدهم ذى الحجه (عید غدیر)، بیست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام این روزها به نوعى بازگشت به خویشتن و احساس مسوولیت و به انگیزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.
بنابراین عید نه جامه رنگارنگ پوشیدن است که این عید کودکان است. نه شربت و شیرینى و غذاهاى متنوع خوردن است که این عید شکمبارگان است. نه به سیاحت و تفرج بى محتوى پرداختن است که این عید ولگردان است. نه بى بندوبارى و هرزگى و عیاشى کردن است که این عید بوالهوسان است. نه قاه قاه خندیدن و همدیگر را به مسخره گرفتن است که این عید غافلان است و نه سبزه رویاندن و سفره هفت سین چیدن و آتش بازى کردن است که این عید خرافه پرستان است.
هیچ کدام از اینها مفهوم عید از دیدگاه اسلام نیست که عید اسلامى براى موفقیت در راه انجام وظیفه و تطهیر نفس و تصفیه جان از ناپاکیها و تمرین صبر و استقامت و شکستن غرور و خودخواهى است.
و اگر بخواهیم عید نوروز براى ما یک عید واقعى باشد باید به ارزشهاى اسلامى این عید که در سایه تعالیم اسلامى رنگ دینى پیدا کرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عید که احیاى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماییم در این جا مرورى داریم به ارزشها و ضد ارزشهاى عید نوروز.
نظافت و خانه تکانى
از ارزشهاى عید نوروز نظافت و خانه تکانى است که مردم قبل از رسیدن سال نو تحولى در زندگى خود ایجاد مى کنند و با خرید لباس نو تغییر ظواهر زندگى نشاط خاصى را به زندگى خود مى دهند.
غسل عید
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: در نوروز غسل کن و تمیزترین لباسهاى خود را بپوش و به بهترین عطر خود را خوشبو کن و این روز را روزه بگیر. (15)
و به استناد این دستور بسیارى از فقها همچون: مرحوم نائینى، صاحب جواهر، آیت الله حکیم و امام خمینى(رحمت الله علیه) غسل روز عید نوروز را به عنوان یک تکلیف مستحبى و یک دستور اخلاقى و بهداشتى مورد توصیه قرار دادهاند. (16)
نماز عید
شیخ طوسى(رحمت الله علیه) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را که خواندى چهار رکعت نماز با دو سلام (دو رکعت دو رکعت) مى خوانى رکعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» رکعت دوم پس از حمد ده بار سوره «کافرون» رکعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحید» رکعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتین). و در پایان نماز سجده شکر بجاآور و در آن دعاکن تا خداوند گناهان 50 ساله ات را ببخشد. (17)
نظافت و لباس تمیز
نظافت و رعایت بهداشت و نیز پوشیدن لباس تمیز و استفاده از عطر و بوى خوش در صورت امکان از وظایف اخلاقى و اجتماعى نوروز است. از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «و البس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک». (18) تمیزترین لباست را بپوش و با بهترین عطرت خود را خوشبوى ساز.
دید و باز دید
یکى از ارزشهاى عید نوروز دیدوبازدید از بستگان، دوستان، همسایگان و بزرگان شهر و روستااست و دیدار جمعى از مصیبت دیدگان در سال گذشته.
در این دیدوبازدیدها از غمها و مشکلات یکدیگر آشنا مى شوند. چه بسیار کدورتهایى که در این ایام با نگاهى دوباره فرو مى ریزد و به عشق و محبت مبدل مى گردد و به قول حافظ:
درخت دوستى بنشان که کام دل به بارآرد نهال دشمنى برکن که رنج بى شمارآرد
در این رابطه امام خمینى(رحمت الله علیه) در یک سفارشى مى فرمودند: در ایام نوروز به مریضخانه ها بروید و احوال اینها را بپرسید. (19)
هدیه و عیدى
هدیه و عیدى دادن از رسوم معمول عیدهاست و در میان مردم معمول بوده است. در روایتى آمده است که شخصى هدیه اى براى امام على(علیه السلام) آورد و عرض کرد: این هدیه به مناسبت نوروز است. حضرت فرمود: «نیروزناکل یوم»؛ هر روز براى ما نوروز و روز نوى است.
اى خواجه چه جویى زشب قدر نشانى
هرشب شب قدر است اگر قدر بدانى
آقاى رحیمیان در کتاب سایه آفتاب مى نویسد: در روز عید نوروز به خدمت امام خمینى(رحمت الله علیه) رسیدیم. حضرت امام با نشاطتر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند و به افراد حاضر چندبار «مبارک باشد.» گفتند. سپس خودشان سراغ سکه هاى یک ریالى را گرفتند و در کف دست قرار دادند. افراد حاضر نیز بعد از دست بوسى هر کدام چند عدد برداشتند. مشابه این برنامه در نوروز سالهاى دیگر نیز تکرار مى شد. (20)
منتهى در این باب مى بایست از افراط و تفریط و اجحاف و تکلف خوددارى شود و شرایط اقتصادى افراد و جامعه اسلامى باید مورد توجه قرار گیرد. (21)
توجه به قرآن
حضور قرآن به صورت ثابت و گسترده در آداب اجتماعى نوروز به گونه اى که قرآن این کتاب آسمانى مسلمانان، امروز جزو یکى از ارکان سفره عید است و نیز قرائت قرآن و بوسیدن آن در ساعات تحویل سال از جمله آداب سال تحویل است.
دعا
براى روز اول سال، دعا و درخواست خیر وبرکت، موفقیت و سعادت و بالاخره تقاضاى تعالى و رشد فضایل انسانى از جمله آداب این روز مقرر گردیده است.
علامه مجلسى(رحمت الله علیه) خواندن این دعا را در نوروز مناسب دانسته است:
«اللهم هذه سنه جدیده و انت ملک قدیم اسإلک خیرها و خیرمافیها و اعوذبک من شرها و شرمافیها و استلفیک موونتها و شغلها یا ذالجلال و الاکرام.»
بارالها! این سال جدید است و تو خدایى ازلى و قدیم هستى. خیر این سال و خیر آنچه را در این سال پیش مىآید، از تو خواستارم و از شر این سال و شرآنچه در این سال پیش خواهد آمد، به تو پناه مى برم…
محدث قمى رضوان الله علیه براى هنگام تحویل و لحظه حلول سال جدید این دعا را از برخى بزرگان نقل کرده است: «یا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال». (22)
روزه گرفتن
روزه گرفتن در عید نوروز یکى دیگر از دستورهاى اسلامى مطلوب و مستحب در این روز است. امام صادق(علیه السلام) با عبارت «تکون ذلک الیوم صائما» آن را (23) بیان داشته است. امام خمینى(رحمت الله علیه) و سید محمد کاظم یزدى و بسیارى از فقهایى که برکتابهاى آنان حاشیه نوشته اند، روزه گرفتن مستحبى نوروز را مورد سفارش و تإیید قرار دادهاند. (24)
زیارت اهل قبور
رفتن به زیارت اهل قبور در آغازین روزهاى سال نو و نیز برگزارى مراسم تحویل سال در کنار قبور شهدإ از دیگر آداب دینى نوروز است. تشرف و حضور در اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه و برگزارى مراسم تحویل سال نو در آن مکانها نیز از جمله آداب نوروز مى باشد.
و بسیارى از ارزشهاى مثبت دیگر.
البته در حواشى این عید باستانى خرافاتى وجود دارد که باید زدوده شود. همچون مراسم چهارشنبه سورى و آتش افروزى، ترقه بازى، هفت سین، شب نشینى ها و تشکیل جلسات آلوده اى که بسیارى از مردم به بهانه شبهاى عید در عیش و نوش و بى خبرى به سر مى برند. جلساتى که در آن پر است از زمینه هاى گناه: اختلاط محرم و نامحرم. آن هم با شرایط مبتذل، پخش موسیقى هاى مبتذل، مسابقه خودنمایى و تفاخر در لباس و زینت، ریخت و پاش و اسرافکارى و بسیارى از ضد ارزشهایى که در این ایام مطرح مى شود.
در خاتمه لازم است به نکاتى چند توجه شود:
1. هر تشکیلاتى در پایان سال حساب کار خود را مى کند و به بررسى کم وکاستیها و ضعفها و قوتها مى پردازد. لازم است ماهم به حساب خود برسیم و یک بازنگرى همه جانبه به گذشته خویش داشته باشیم. شخصى در روز عید نوروز مى گفت: این روز را به شما تبریک و تسلیت مى گویم. تبریک به جهت فرصتى جدید که خدا به شما داده و تسلیت براى از دست دادن فرصتهایى که داشتهاى.
2. باید از گذران عمر و زمان و طبیعت درس گرفت. طبیعت بیدار شد و فعالیتش را دوباره آغاز کرد آیا ماهم بیدارشدیم، آیا درماهم تحول ایجاد شد؟ خانه ها از گردوغبار و آلودگیها پاکسازى شد، آیا قلبهاى ما نیز از زنگارهاى گناه و رذایل اخلاقى پاکسازى شد…؟
3. باید توجه نمود که در سال جدید چه طرحى براى خودسازى خویش داریم؟
فلسفه معنوی نوروز
عید در لغتشادی مجدد و سروری را میگویند که سالیانه تکرار میشود.گفتهاند: به روزی که مردم در آن تجمع یابند و در کنار هم گرد آیند عید گویندو نیز بازگشتبه فرح و شادمانی فراگیر را عید گویند و بعضی نیز میگویند که درآن روز هر کس موقعیتخود بازیابد و به جایگاه اجتماعی خود برگردد. چون تهیدستانو فقرا نمیتوانند لباس نو پوشند و لباسهای کهنه آنها، آنان را از ثروتمندان ومرفهان جدا میکند.
میبدی در کشفالاسرار میگوید: سمی العید عیدا لان الله تعالی یعود بالرحمه الی العبد و العبد یعود بالطاعهالی الرب.» عید که از کلمه بازگشت میباشد برای آن است که: خداوند رحمتخودرا متوجه بندهاش مینماید و انسان نیز با فرمانبری خود به پروردگارش رو میکند. تا آنجا که در تواریخ امم و اقوام مختلف مشاهده شده و میشود، جوامع انسانی بهتفاوت آداب و رسوم و اعتقادات خود هر یک، روز خاصی در سال را جهتیادآوری وتجدید خاطره نسبتبه موضوعات ویژهای که در تاریخ و فرهنگ آن قوم اهمیت زیادیداشته است، مشخص نموده و هر سال مراسم ویژهای به آن مناسبتبرگزار میکرده وآداب و رسوم خاصی را انجام میدادهاند.
در قرآن کریم وقتی یاران حضرت عیسی(علیه السلام) سفرهای آسمانی را آرزو نموده و بهعنوان آیه و نشانه الهی میطلبند حضرت عیسی(علیه السلام) از خداوند میخواهد که منتی برآنها نهاده و روزی آسمانی به آنان عنایت کند تا آن روز را عید امت قرار دهند وهمواره سالروز آن را پاس دارند و علامه طباطبایی(رحمت الله علیه) در ذیل آن میفرمایند:
«خصوصیت عید این است که زمینه وحدت کلمه و تجدید حیات اجتماعی و نشاط وسرزندگی میآفریند و هر بار که فرا میرسد عظمت دین را تجدید میکند.» سخن مرحومعلامه در اینجا شبیه سخن دیگر ایشان در ذیل آیه 5 از سوره ابراهیم است که درتفسیر آیه: «…و ذکرهم بایام الله»
میگوید: گرچه همه روزها به خدا منسوب است اما این آیهاشاره به روزهای ویژهای دارد که در آن روزها آیات و علائم سلطنت و قدرت الهیظهور یافته و حادثه خاصی در تاریخ آن امت اتفاق افتاده و یا نعمتهای ویژه الهیتجلی یافته است.
عیدهایی که جوامع دارای سابقه تاریخی امروزه برگزار مینمایند، هر یک یادآورحادثه بزرگی است که در تاریخ و فرهنگ آن جوامع اتفاق افتاده و یا هر سال تجدیدمیشود و در تاریخ ادیان آسمانی تنها اسلام است که عیدهای بزرگ او برای حادثهتاریخی گذشته نیست و بلکه هر سال و برای همگان تجدید میشود زیرا همانگونه که امام راحل در پیام نوروزی خود میفرمایند: مسلمانان پس از پایان دادن کار مهمعبادی سالیانه خود به شکرانه موفقیت در عبادت خود جشن میگیرند.
امام راحل میفرمایند… : البته از عیدهایی که اسلام تاسیس فرموده استبه حسب نظرهای مختلفبرداشتهای مختلفی وجود دارد، آن برداشتی که اهل معرفت از عید دارند با آنبرداشتی که دیگران میکنند بسیار متفاوت است، آنها بعد از ریاضتهایی که در ماهرمضان میکنند روز عید را روز لقاء الله میدانند، و آن روز برای آنها «الغیرکمن الظهور ما لیس لک» است، آنها همه چیز را از او میدانند، و آن روز را عیدمیکنند برای اینکه بعد از ریاضت، یوم ورود به حضرت است.
و در عید قربان نیز بعد از اینکه تمام عزیزانشان را از دست دادند، مهیا برایملاقات میشوند، بعد از اینکه نفس خودشان را کشتند و هر چه عزیز است در راه خدااز آن گذشتند آن وقت است که روز لقاء است.
و جمعه هم در اثر اجتماعاتی که مسلمین با هم دارند، اهل معرفت مهیا میشوندبرای لقاء الله. پس برداشت آنها از عید غیر برداشت ماست و ما امیدواریم که بهتبع اولیاء خدا به جلوهای از آن جلوهها برسیم و ذرهای از آن معارف در قلب ماواقع بشود.
… خداوند همه را توفیق دهد که قدر نعمتهای خدا را بدانند و بدانند که همهچیز از اوست … اگر، همه چیز را از خدا بدانیم و … این را واقعا در قلبمانادراک کنیم، عید میشود برای کسانی که شهید دادهاند، عید میشود برای کسانی کهمجروح شدند، عید میشود برای کسانی که در راه خدا عزیزانشان را از دست دادند.
برای اینکه این عزیزان، عزیزان خدا هستند، اینها همه از او هستند و من امیدوارمکه این حس و این ایمان در ما پیدا بشود و تقویتبشود.» و البته اگر بتوانقواعد نجومی را نشانههای دقیقی برای حوادث طبیعی شمرد و سرآغاز فصل بهار راهمان روزی شمرد که سیر اعتباری آفتاب در برج اعتباری حمل قرار میگیرد آنگاهمیتوان گفت که عید نوروز نیز جزو اعیادی است که سالیانه تجدید میشود و سنتیتاریخی برای یک حادثه متجدد و متناسب با تجدید حیات طبیعت است.
در روایات معصومین (صلوات الله علیهم) عید مفهوم دیگری نیز دارد. در بعضی ازروایات تحقق حاکمیتحق و ولایت الهی در جامعه مهمترین عید شمرده شده است زیراهمانگونه که در مفهوم عید تجدید حیات و نشاط مجدد نهفته ستباید روزی را عیدگرفت که جامعه به حیات و حرکت و امید و اطمینان میرسد. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
«… فان الانبیاء صلوات الله علیهم کانت تامر الاوصیاء بالیوم الذی کان یقامفیه الوصی ان یتخذ عیدا.» سیره انبیاء همواره این چنین بوده که به جانشینانخود امر مینمودند تا روز تعیین و نصب وصی و جانشین را عید بگیرند.
و به همین خاطر در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام اولین عید تاریخ، انتظار تحققحاکمیتحق بوده است و امروز نیز عملا بزرگترین عید شیعیان روز تحقق حاکمیتمستضعفان و حکومت عدل و قسط و نابودی جور و ظلم است. حضرت امام باقر(علیه السلام)میفرمایند: «… و قد کان آدم(علیه السلام) وصی هبه الله ان یتعاهد هذه الوصیه عند راسکل سنه فیکون یوم عیدهم «یوم عید لهم» فیتعاهدون نوحا و زمانه الذی یخرج فیه.»
(حضرت آدم(علیه السلام) پس از جنایت قابیل، به جانشین خود شیث هبهالله فرمودند: ظلمهمچنان گسترش مییابد تا آنگه که فرزندم نوح بیاید و به سبب نفرین او طوفانیبرخیزد و همه ظالمین را نابود کند، و مومنان نجات یابند.) آنگاه حضرت آدم بههبهالله وصیت کرد که این مژده را هر سال به یاد آورد و این روز را برای خود وفرزندانش روز عید قرار دهد. آنان نیز به این وصیت عمل کردند و همواره سالروزاین مژده نویدبخش و ظهور حضرت نوح را گرامی میشمردند.
این است که حضرت امام رضا(علیه السلام) میفرمایند: «… و ان یوم الغدیر بین الاضحی والفطر و الجمعه کالقمر بین الکواکب … و هو یوم التهنئه یهنیء بعضکم بعضا …
یقول: «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و الائمه(علیه السلام) وهو یوم التبسم فی وجوه الناس من اهل الایمان … و هو یوم الزینه …» … والبته روز عید غدیر در میان عید فطر و اضحی و جمعه همانند ماه در میان ستارگاناست. روز تبریک و تهنیتبه یکدیگر، و زمان گفتن این سخن است که: حمد و ستایشخدایی را که به ما توفیق تمسک به ولایت امیرالمؤمنین و فرزندان معصومش را عنایتفرمود.
آنگاه فرمودند: روز عید غدیر، روز شگفتن لبخند بر چهره مومنان و روز آرایش و زینت است.
در زمینه جایگاه عید نوروز در فرهنگ اسلامی و بیان اهل بیت عصمت و طهارت بایدگفت:
1.مردم حجاز به دلیل نداشتن اجتماعی متشکل، و نیز به خاطر حضور مستقیم یاغیر مستقیم سلطه سیاسی نظامی ایران در جزیره العرب، خواه ناخواه تحت تاثیرفرهنگ ملی ایران قرار گرفته و عید نوروز و مهرگان را میشناختند و چه بسا مراسمیهم برگزار مینمودند.
2.اسلام و پیامبر گرامی آن در تایید و یا رد سنن و آداب و رسوم ملی و مذهبیاقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسی و یک شرط توجیهی را همواره در نظر داشتند:
اولا: سنتهای پذیرفته شده، مبتنی بر خرافات و آئینهای شرک و بتپرستی و ارزشهاو قداستهای غیر الهی نباشد.
ثانیا: از سنتهایی نباشد که موجب وابستگی سیاسی اجتماعی و … به بیگانهشود، و یا بنحوی استقلال مسلمین را در ابعاد مختلفش زیر سؤال ببرد تغییر قبلهاز بیتالمقدس به کعبه تا حدود زیادی به این نکته مربوط میشود .
و در آخر: جهتگیری سنتهای معقول و غیر مضر به استقلال نیز، همچون مجموعه بینشتوحیدی اسلام، باید معنوی و در جهت متبلور ساختن عبودیت انسان در برابر حق تعالیباشد.
و در نتیجه: مراسمی همانند نوروز و مهرگان، گرچه مبانی خرافی ندارد، والبته این سخن، تایید خرافاتی از قبیل:
چهارشنبه سوری، سفره هفتسین و مراسم سیزده و … نیست اما اگر به استقلالفکری فرهنگی اسلام ضربه بزند، و موجب تحت الشعاع قرار گرفتن عید فطر و قربان وغدیر و یا حتی دهه مبارکه فجر که عید ولایت و حیات مجدد اسلام در قرن حاضر استباشد، و نیز تنها به بعد طبیعی این دو روز بسنده شود، باز هم برای اسلام قابلتایید نیست.
بلی اگر نوروز مشخصه شیعیان و محبان اهل بیتباشد و مراسمی جهت تشکل مومناندر برابر نیرنگ و ظلم ستمگران قرار گیرد، آنگاه به عنوان «روز اهل بیت(علیه السلام) ویا «روز شیعیان» نامیده میشود، و هر روز نوروز میشود، چه اینکه بر همین اساس،هر روز عاشورا میباشد.
بر اساس نگرش فوق، هم روایت معلی که طبق نقل مرحوم مجلسی از حضرت صادق(علیه السلام) عیدنوروز را روز پیمان بندگی با خدا بستن و ظهور قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و … میشمرد،تفسیر میشود و هم امتناع امام کاظم(علیه السلام) از جلوس در عید نوروز روشن میشود.
«حکی ان المنصور تقدم الی موسی بنجعفر(علیه السلام) بالجلوس للتهنیه فی یوم النیروز وقبض ما یحمل الیه فقال انی قد فتشت الاخبار عن جدی رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) فلم اجد لهذاالعید خبرا و انه سنته الفرس و محاها الاسلام و معاذ الله ان نحیی ما محاها الاسلامفقال المنصور انما نفعل ذلک سیاسه للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس».
نقل شده است که منصور دوانیقی از حضرت موسی بنجعفر(علیه السلام) درخواست نمود تا در عیدنوروز به جای او دیدارکنندگان را پاسخ گوید و هدایا را تحویل بگیرد. حضرتکاظم(علیه السلام) در جواب فرمودند: من در بررسی احادیث جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تاییدی نسبتبهاین روز ندیدهام و این روز از سنتهای ایرانیان است که اسلام آن را باطل کرده استو مبادا روزی که من زندهکننده رسمهایی باشم که بوسیله اسلام از میان رفته است. منصور گفت: ما این موضوع را برای دلگرمی سربازان انجام میدهیم و شما را به خداقسم میدهیم که بپذیری، و حضرت پذیرفت.
3. نکته دیگری که در روایت امام کاظم(علیه السلام) قابل دقت است اینکه ممکن است و بهاحتمال زیاد رد مشروعیت نوروز از سوی حضرت کاظم(علیه السلام) پوششی برای رد پیشنهادحاکم ظالم و فرار از آثار و تبعات آن بوده است، چون تشکیلات نظامی سیاسیبنیعباس در اختیار ایرانیان بود، و علاقه ایرانیان نسبتبه اهل بیت نیز بر کسیپوشیده نبود، و منصور میخواستبا این پیشنهاد، هم خود را به اهل بیت نزدیک نشاندهد و هم آنان را همراه خود قلمداد کند. و با این تحلیل ممکن است قبول نهاییحضرت کاظم(علیه السلام) نیز برای جلوس عید شبیه قبول ولایت عهدی مامون از سوی حضرت علیبنموسی الرضا(علیه السلام) و از روی اجبار و اکراه باشد.
سلام و صلوات خداوند بر محمد و اهل بیت کرام او و نفرین قهار منتقم بر دشمنانو ظالمان آنان در هر شب و روز عید تایوم وعید باد. آمین رب العالمین.
پی نوشت :
منبع: راسخون
1 . دهخدا، ذیل عید، زبیدی، تاج العروس، 8/438 – 439
2 . ابن منظور، لسان العرب، 9/319
3 . ابن منظور، همانجا، زبیدی/تاج العروس، 8/438
4 . ابن منظور، همانجا – زبیدی، 8/839
5 . تفسیر نمونه، 5/131
6 . خوراکی از آرد و شیر .
7 . غذا یا حلوایی که با شیر تهیه میشود .
8 . مجلسی، بحار الانوار، ج 40/ص 73
9. سوره بقره(2)، آیه 243.
10. مجلسى محمدباقر، بحارالانوار، ج 56، ص 92
11.بحارالانوار ج 56 ص 100. ابنشهرآشوب، المناقب ج 4 ص 319
12. همان.
13. المهذب البارع به نقل از بحارالانوار ج 56 ص 117
14. مفردات راغب.
15. «روى المعلى بن خنیس عن الصادق(ع) فى یوم النیروز، قال: اذاکان یوم النیروز فاغتسل و البس انظف ثیابک و تطیب بإطیب طیبک و تکون ذلک الیوم صائما… » (وسایل الشیعه، ج 8، ص 172 و ؛173 میزان الحکمه، ج 7، ص 133.)
16. تحریرالوسیله، ج 1، ص؛95 جواهر، ج5، ص41.
17. سى مقاله،رضااستادى،انتشارات اسلامى،ص376.
18. بحارالانوار، ج 56، ص 101.
19. صحیفه نور، ج 16، ص 80.
20. درسایه آفتاب، حسن رحیمیان، ص 228.
21. سى مقاله، ص 377.
22. همان؛ مفاتیح الجنان.
23 بحار، ج 56، ص 101.
24. تحریرالوسیله، ج 1، ص ؛288 العروه الوثقى، ص 277.
منابع:
1..پایگاه حوزه
2. نوروز در گستره جغرافیا، قربانعلی سولقانی
3.پایگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران
4.نوروز چه روزیست؟ سید محمد باقر آیت میردامادى
5.نوروز در آینه روایات، محمد رضا ضمیری
6.پایگاه رشد
7.مفاتیح الجنان
8. فلسفه معنوی نوروز، محمود لطیفی
9.پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری
10.پایگاه بلاغ