یکی از تفکرات خطرناکی که متاسفانه امروزه در بین مردم و مخصوصا نسل جوان رواج زیادی پیدا کرده است و برخی با تمسک به آن در صدد شانه خالی کردن از مسئولیت های مادی و معنوی که بر عهده دارند هستند این تفکر انحرافی است که برای تقرب به خداوند تنها ایمان کافی است و نیازی به عمل نخواهد بود .
با جستجوی اجمالی در آیات و روایات اسلامی به این مطلب پی خواهیم برد که برخی از عبادات و اعمال بر بعضی دیگر ترجیح داشته و برتر می باشند که در این زمینه روایات متعددی بیان شده است و هر یک در صدد معرفی بهترین عبادات توصیه های طلایی را به مسلمانان بیان کرده اند اعمالی همچون تفکر که در روایات ثواب آن برتر از هفتاد سال عبادات معرفی شده است.
و یا انتظار فرج که در روایات بهترین اعمال امت در زمان غیبت امام معصوم بیان شده است .
اما آنچه در این میان از اهمیت خاصی برخوردار است و نه تنها به عنوان برترین اعمال بلکه به عنوان ستون و رکن دین معرفی شده است چیزی نیست مگر نماز که با وجود آن خیمه اسلام بنا می شود و در صورت فقدان عبادات دیگر نیز نه تنها بهتر نبوده بلکه هیچ ارزشی نخواهند داشت، چنانچه امام صادق علیه السلام میفرماید:
«در پاسخ به سوال برترین اعمال و محبوبترین آنها نزد خداوند: بعد از معرفت [خدا] چیزی برتر از این نماز نمی شناسم مگر نمی بینی که بنده صالح عیسی بن مریم، گفت: مرا به نماز سفارش کرد.»[الکافی،ج3،ص264]
اما با این حال کم نیستند کسانی که با تمسک به دلائل مختلف از انجام این واجب الهی طفره می روند و به هر صورت در صدد هستند تا نقش نماز را در مسلمانی افراد کم نور جلوه دهند و مسائل و موضوعات دیگر را جایگزین آن کنند.
در این مقاله قصد داریم با مصاحبه ای مجازی با افرادی که اهمیت زیادی برای نماز قائل نیستند به بررسی دلائل آنان برای ترک نماز بپردازیم تا با پاسخی که از آیات و روایات به این افراد داده می شود به جایگاه ارزشمند نماز در دین اسلام اشاره کنیم .
من به این دلائل نماز نمی خوانم:
دلیل اول: تفکرات انحرافی در نسل جوان
یکی از تفکرات خطرناکی که متأسفانه امروزه در بین مردم و مخصوصا نسل جوان رواج زیادی پیدا کرده است و برخی با تمسک به آن در صدد شانه خالی کردن از مسۆلیت های مادی و معنوی که بر عهده دارند هستند این تفکر انحرافی است که برای تقرب به خداوند تنها ایمان کافی است و نیازی به عمل نخواهد بود .
تاریخ این تفکر انحرافی را می توان در فرقه «مرجئه» جستجو کرد که از خطرناک ترین طوائف بر ضد امت اسلامی بودند و هدف آنها مباح نمودن تمام امور در اخلاق و عمل بود، چرا که به اعتقاد آنها تنها ایمان و اعتقاد قلبی برای تقرب به خداوند کافی بوده و اعمال و عبادات از هیچ ارزشی برخوردار نیستند. و آنچه سبب نجات انسان می شود ایمان اوست نه اعمال و عبادات او .[اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایه،ص249]
این تفکر که امروزه و در قرن حاضر تنها کلمات آن فرق کرده است، طرفدارانی را به خود اختصاص داده است و برخی از افراد با تمسک به این جمله که برای تقرب به خداوند متعال و بنده خوب بودن تنها پاک بودن دل کافی است از انجام بسیاری از واجبات شانه خالی می کنند و با این حال خود را نیز بنده خداوند معرفی می کنند.
پاسخ: خداوند متعال با بیان آیات متعددی در قرآن مجید به مبارزه با این تفکر انحرافی پرداخته است و آنچه را سبب موفقیت و خوشبختی انسان در زندگی مادی و معنوی می شود را ایمان به همراه عمل صالح معرفی کرده است:
«إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون: کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و نماز بر پا داشته و زکات دادهاند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مىشوند»[البقره : 277]
علاوه بر آنکه هیچ گاه نا فرمانی خداوند متعال و ترک واجبات و انجام محرمات سبب پاکی دل نخواهد شد بلکه در مقابل سبب می شود که قلب انسان روز به روز تاریک تر شود تا کار به جایی برسد که این تاریکی و سیاهی دل سبب انکار خداوند متعال شود.چنانچه در روایات اسلامی پیرامون گناه ،تعابیر مختلفی در این زمینه وارد شده است.
دلیل دوم: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
این ضرب المثل از جمله خطرناک ترین ضرب المثل هایی است که برخی از آن به شدت سوء استفاده کرده و انجام محرمات و ترک واجبات در دین را با این کلام کوتاه توجیه می کنند.که در موضوع دلیل تراشی برای ترک نماز ، یکی از دلائل عمده افراد برای ترک این فریضه الهی این است که افراد زیادی در جامعه نماز نمی خوانند و ما نیز می خواهیم همرنگ جماعت شویم.
پاسخ: خداوند متعال در آیات الهی یکی از اسرار خوشبختی و موفقیت افراد در زندگی فردی و اجتماعی را اجتناب از همرنگ شدن با جماعت فاسد بیان می کند، چرا که با همرنگ شدن با آنها، سیلابی از فساد و تباهی در جامعه جریان پیدا خواهد کرد که دیگر نمی توان مانع آن شد و مسلم است که مسیر این سیلاب به جز دریای هلاکت و گمراهی نخواهد بود و به همین جهت خداوند متعال به پیامبر اکرم می فرماید:
«قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَهُ الْخَبیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون : بگو: «پلید و پاک یکسان نیستند، هر چند کثرت پلید[ها] تو را به شگفت آوَرَد. پس اى خردمندان، از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید.»[المائده: 100]
دلیل سوم: من در اقیانوس گناه غرق شده ام
دلیل چهارم: برای حرف زدن با خداوند راه های زیادی وجود دارد.
برخی از افراد با تکیه بر این دلیل که ما در گناهان غرق شده ایم و نماز خواندن و نخواندن ما دیگر فائده ای ندارد، مناجات و گفتگو با خداوند متعال را به کلی از زندگی خود حذف می کنند و ناامید از رحمت و مغفرت خداوند متعال در لجن زار گناه و معصیت غوطه ور می مانند.
پاسخ: در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد فردی که مرتکب کارهای زشت و ناپسند می شد و با این حال هرگز راضی به ترک کردن نماز نبود و در اهمیت نماز برای تربیت و اصلاح انسان و نقش آن در بازدارندگی از گناه می فرماید: «نمازش روزگاری او را از زشتکاری باز خواهد داشت و دیری نگذشت که آن مرد توبه کرد.»[بحارالانوار،ج82،ص198]
دلیل چهارم: برای حرف زدن با خداوند راه های زیادی وجود دارد.
این دلیل را نیز می توان از جمله مهمترین ادله برای ترک نماز محسوب کرد، چرا که افرادی که به این دلیل استناد می کنند اعتقاد دارند که نماز تنهاترین راه مناجات با خداوند نیست و برای حرف زدن و مناجات با خداوند راه های متعددی وجود دارد.
پاسخ: آنچه از آیات و روایات اسلامی به دست می آید این است که نماز تنها راه مناجات و گفتگو با خداوند است چرا که در غیر این صورت باید راه های دیگری نیز در قرآن مجید و روایات برای ما معرفی می شد در حالی که تنها از نماز برای یاد خداوند سخن گفته شده است چنانچه در قرآن مجید خداوند متعال صراحتا می فرماید:
«إِنَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری: منم، من، خدایى که جز من خدایى نیست، پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار» [طه: 14]
همچنین در روایات اسلامی از نماز اینگونه تعبیر شده است:
امام باقر علیه السلام: «نماز ستون دین است، مثل آن مثل ستون خیمه است که اگر ستون محکم باشد میخ ها و طنابها محکم می مانند و اگر ستون کج شود و بشکند نه میخی استوار می ماند و نه طنابی.»[المحاسن،ج1،ص116]
حال چگونه ممکن است عبادتی که تعابیر متعددی در مورد آن در این زمینه به کار رفته است بتواند جایگزینی بهتر داشته باشد؟ آیا برای خیمه می توان جایگزینی بهتر از ستون و عمود یافت؟
آنچه اشاره شد تنها بخشی از مهمترین ادله برای ترک نماز بود که در این مقاله سعی بر آن بود که پاسخ هایی از آیات الهی در قرآن مجید و همچنین روایات امامان معصوم علیهم السلام بیان شود تا در نتیجه اهمیت این فریضه الهی روشن شود تا برخی از افراد با استناد به دلائل نادرست از موفقیت هایی که در سایه انجام این عبادت حاصل می شود خود را محروم نکنند.