نویسنده: دکتر محمد طاهر القادری
مترجم: سید عبدالحسین رئیس السادات
خداوند می فرماید: فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَهً تَرْضَاهَا {2/ 144} ( و البته روی تو را به آن قبله ای که به آن خشنود شوی گردانیم.) آیه ی کریمه به صراحت این را بیان می کند که خدایتعالی فقط خشنودی حبیب خویش را می خواهد.
در آغاز جزء دوم قرآن، در آیاتی که از تغییر قبله گفتگو می شود، یک نکته ی شگفت انگیز پنهان است. در آن آیات، منظور از گفتگو این است که ای محبوب من! تنها کافی است رخسار نورانی ات را یکبار به طرف مسجدالحرام کنی. نیازی نیست چندین بار این کار را تکرار کنی. این را در ابتدای آیاتی که در آنها نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) و یا صحابه ی ایشان برای تغییر قبله مورد خطاب قرار گرفته اند بیان فرموده است:
1- فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ{2/ 144، 149 و 150}
( هنگام نماز) چهره ات را به طرف مسجدالحرام بگردان.
2- وَ حَیْثُ مَا کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ {2/ 144 و 150} و ( ای مسلمانان) هر جا که بودید چهره تان را به آن طرف برگردانید.
بخش هایی از آیات گوناگونی که در بالا آمده، درنخستین حکم تغییر قبله، به نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) داده شده است و در حکم بعدی، حکم پیروی از تغییر قبله به صحابه ی گرامی رضی الله عنهم اعلام شده است. در این چند مورد، با صیغه ی امر حکم تغییر قبله صادر شده است. علاوه بر این، در موارد دیگری سخن از تغییر قبله شده است. هشت جای دیگر که ذکر تغییر قبله در آنها آورده شده است به قرار ذیل اند:
1- مَا وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کَانُوا عَلَیْهَا{2/ 142} چه موجب شد که مسلمین از قبله ای که بر آن بودند ( بیت المقدس) روی به کعبه آوردند؟
2- وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَهَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ {2/ 143} ما قبله ای را که بر آن بودی تغییر ندادیم مگر برای اینکه گروهی را که از پیغمبر خدا پیروی می کنند، از آنان که عقبگرد می کنند ( به مخالفت بر می خیزند) باز شناسیم.
3- فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَهً تَرْضَاهَا {2/ 144} اینک تو را به سوی قبله ای که از آن خشنود شوی می گردانیم.
4- أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ {2/ 144} ( ( تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه) حق و از جانب پروردگارشان است.
5- مَا تَبِعُوا قِبْلَتَکَ{2/ 145} از قبله ی تو پیروی نمی کنند.
6- وَ مَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ {2/ 145} و تو نیز پیرو قبله ی آنان نیستی.
7- وَ لِکُلٍّ وِجْهَهٌ هُوَ مُوَلِّیهَا {2/ 148} برای هر قومی قبله ای است که خدا آن را قبله ی آنان قرار داده است.
8- وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ {2/ 149} همانا آن حق و از جانب پروردگار توست.
در هیچ جای قرآن حکیم در مورد یک حکم این گونه متواتر بیان نشده است. در این [ تواتر] فقط اظهار محبت نسبت به نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) و جلب خشنودی ایشان است که خدایتعالی می خواهد محبوبش خشنود گردد. آنچه درون من از تکرار این الفاظ به من می گوید این است که به تعداد دفعاتی که محبوب کائنات نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) چهره ی نورانی خویش را به سمت آسمان بلند کرده است، به همان تعداد حکم تغییر قبله نازل شده است. از یک طرف چهره ی منوّر پرتو افشانی می کند و از طرف دیگر آیات نازل می شود. همه ی این کارها برای این به وقوع می پیوندد که خدایتعالی بر مبنای “ولسوف یعطیک ربک فترضی” همیشه به دنبال خشنودی محبوب خویش است. شفاعت نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) در روز قیامت هم تا خشنودی کامل محبوب ادامه خواهد یافت و شفاعت ایشان به شرف قبولیت خواهد رسید. این مقام شفاعت کبری برای کس دیگری به دست نمی آید بلکه این شفاعت ویژه ی ذات ستوده صفات سیدالمرسلین ( صلی الله علیه و آله) است.
منبع مقاله: القادری، دکتر محمد طاهر، (1390)، عقیده شفاعت، سید عبدالحسین رئیس السادات، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی- معاونت فرهنگی، چاپ اول.