میان علامتهای قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ندای آسمانی جایگاه ویژهای دارد. مطرح شدن این مطلب در روایات فراوان، تطبیق آیاتی از قرآن توسط اهلبیت علیه السلام بر آن، مطرح شدن آن در آخرین توقیع، حتمی بودن و آغاز ظهور حضرت به وسیله ندا، نشان از اهمیت آن دارد.
میان نشانه ها، «ندا یا صیحه آسمانی» جایگاه ویژهای دارد؛ زیرا دهها حدیث درباره آن به دست ما رسیده است. آیاتی از قرآن کریم ـ به ویژه آیه چهارم سوره شعراء ـ طبق روایتهای تفسیری بر آن دلالت دارند. این نشانه، در توقیع آخر برای نایب چهارم علی بن محمد سمری مطرح شده و ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف منوط به خروج سفیانی و صیحه آسمانی معرفی شده است.
علاوه بر این، ندای آسمانی از نشانههای حتمی قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به شمار میآید. با این ندا، نام و نسب و برحق بودن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و پیروانش برای جهانیان اعلان میشود و مردم از زمان ظهور آگاه میشوند.
ندا دهنده
احادیثی ندا دهنده را جبرئیل امین علیه السلام معرفی میکنند (نعمانی، همان: ص262؛ طوسی، 1425: ص454؛ صدوق، 1380: ج2، ص558؛ حسینی، همان: ص708؛ بحرانی، بیتا: ص238). این مطلب با عبارتهای « هی جبرئیل»، «هو صوت جبرئیل» «ینادی به جبرئیل» و… آمده است. این روایات، از نظر سند ضعیف هستند؛ ولی به دلیل تظافر آنها و نداشتن مخالف، میتوان پذیرفت که ندای آسمانی توسط جبرئیل امین علیه السلام اعلان میشود.
زمان ندای آسمانی
زمان آن در احادیثی، ماه مبارک رمضان معرفی شده است. این احادیث با عبارتهای «صیحه فی شهر رمضان»، «یکون الصوت فی شهر رمضان»، «شهرالله تعالی و فیه ینادی باسم صاحبکم و اسم ابیه » و… آمده است (نعمانی، همان: ص262و 266؛ صدوق، همان: ج1، ص597؛ طوسی، همان: ص452و…). میان این روایتها، شش حدیث، زمان ندا را شب بیست و سوم معرفی میکنند و از میان آنها، سه حدیث، بر شب جمعه بودن ندای آسمانی دلالت دارد.
روایتی زیبا و دقیق از امام باقر(ع)
در کتاب غیبت نعمانی(1) حدیث طولانی از امام محمّد باقر علیه السلام نقل شده است که در آن به علائم ونشانه های آخرالزمان وقبل از ظهور می پردازد و در این حدیث زیبا از خراسانی وسفیانی ویمانی و بنی فلان و بنی امیه و شعله های آتشی عظیم در مشرق و صیحه وندای آسمانی و طاعون و ترس وخوف شدید وقتل ودرگیری و مصیبت وبلا و… همه را یک جا و مفید و مختصر خواهید شنید
امام محمّد باقر علیه السلام فرمودند :
وقتی که زبانه های شعله های آتش سرخ رنگ عظیم را به مدت ۳ یا ۷ روز در آسمان مشرق دیدید انتظار فرج آل محمّد علیهم السلام را بکشید و خداوند عزیز وحکیم است .
سپس فرمودند که ندای آسمانی (صیحه) فقط در ماه مبارک رمضان شنیده می شود چون ماه رمضان ماه خداست و صیحه در آن ماه صوت وندای حضرت جبرئیل علیه السلام به این خلق است , سپس فرمودند : منادی ندا می زند به اسم حضرت قائم علیه السلام , پس هرکس که در مشرق یا مغرب باشد صدایش را می شنود و باقی نمی ماند شخص خوابیده ای مگر اینکه بیدار شود ونه شخص ایستاده ای مگر اینکه بنشیند ونه شخص نشسته ای مگر اینکه بر دو پایش بایستد در حالیکه از این ندا و صیحه پریشان ومضطرب است , پس خداوند رحم کند هرکس که این صدا را بشنود و باور کند و پاسخ دهد , وصدای اوّل صدای حضرت جبرئیل علیه السلام روح الأمین است .
سپس فرمودند : این صدا در ماه رمضان است و در شب جمعه ودر شب ۲۳ رمضان ودر آن شک نکنید و بشنوید و اطاعت کنید و صدای ملعون ابلیس لعین در آخر روز است وندا می زند : ( الا إنَّ فلاناً قتل مظلوما) هان آگاه باشید که فلانی مظلوم کشته شد , برای اینکه شک وتردید در دل مردم بیندازد و فتنه برپا کند و چه افراد بسیاری که در آن روز گرفتار شک و حیرت وسرگردان واهل آتش می شوند . پس هنگامیکه در ماه رمضان صیحه را شنیدید در آن شک نکنید زیرا صدای جبرئیل علیه السلام است ونشانه آن اینست که او بنام حضرت قائم ونام پدرش علیهما السلام ندا می زند بطوریکه دختران پرده نشین هم می شنوند و برادران وپدران خویش را تشویق به خروج می کنند وسپس فرمودند :
حتما این دو صدا قبل از خروج حضرت قائم علیه السلام شنیده می شود . صدایی از آسمان وآن صدای جبرئیل علیه السلام بنام صاحب الأمر و پدرشان علیهما السلام می باشد و صدایی از زمین و آن صدای ابلیس ملعون می باشد که ندا می زند که فلان کس مظلوم کشته شد و می خواهد با این کار فتنه برپا کند , پس از صوت اول پیروی کنید و حتما با آن (صیحه آسمانی ) آزمایش خواهید شد .
توضیح : بنابراین نتیجه می گیریم که صیحه آسمانی در ماه مبارک رمضان و در شب جمعه ای که مصادف است با شب ۲۳ رمضان بوقوع می پیوندد و بیش از یک صیحه است و صیحه اول صیحه جبرئیل امین علیه السلام که مردم را به طرف امام مهدی علیه السلام میخواند وصیحه دوم که در آخر همان روز یعنی ۲۳ رمضان است صدای شیطان است که از فرط عصبانیت از زمین متواری شده و فریاد می زند که عثمان (خلیفه سوم ) مظلوم کشته شده , از قاتلین او انتقام بگیرید . وبااین ندای دوم بسیاری از غافلان فریب می خورند و از اهل آتش می شوند و در اصل با این کارش در بین مردم فتنه به راه می اندازد وباعث درگیری و اختلاف بین آنها می شود.
وسپس فرمودند : حضرت قائم علیه السلام قیام نمی کند مگر در هنگامی که ترس و خوف شدید درمیان مردم است و زلزله و فتنه وبلا و گرفتاری مردم را فرا گرفته است و قبل از آن طاعون و وجود شمشیر قاطع در بین اعراب و اختلاف شدید بین مردم است و دین مردم سست وتغییر کرده است تا آنجایی که انسان از فشار روزگار هر صبح وشام مرگ خود را آرزو می کند و همدیگر را می خورند و هنگام خروج (امام علیه السلام ) یأس و ناامیدی همه را فرا گرفته است طوریکه کسی باور نمی کند که دیگر روی خوشی را ببیند ! پس خوشا بحال کسیکه امام زمان علیه السلام را درک کند و جزو یارانش قرار بگیرد و وای برکسیکه دعوت امام را بشنود و با او مخالفت کند و از او اطاعت نکند و از دشمنانش باشد .
وسپس فرمودند امام علیه السلام خروج می کند به امر جدید وکتاب جدید و سنّت جدید و قضاوت جدید , درحالیکه نسبت به اعراب خیلی سختگیری می کند و چاره ای جز قتل ندارد واحدی باقی نمی ماند و در راه خدا , نکوهش ملامت کنندگان در او اثر ندارد .
وبعد فرمودند : هنگامی که بین بنو فلان اختلاف ودرگیری (درباره موضوعی بین خودشان) پیش آمد , آن وقت انتظار فرج را بکشید ! و فرج حاصل نخواهد شد مگر به اختلاف بنی فلان , پس وقتی اختلاف دربینشان پیش آمد , منتظر صیحه در ماه رمضان وخروج حضرت قائم علیه السلام باشید , خداوند هر آنچه خواهد انجام می دهد . وحضرت قائم علیه السلام خروج نمی کند و شما آنچه را دوست دارید را نمی بینید مگر اینکه بنی فلان درمورد موضوعی بین خودشان اختلاف کنند , پس آن هنگام مردم به حکومت داری (وتغییر حکومت بنی فلان ) فکر میکنند و اتحاد ازبین می رود و سفیانی خروج می کند و فرمودند : بنی فلان حتماً حکومت می کنند و بعد از حاکم شدنشان اختلاف ودرگیری پیدا می شود و بعد از اختلاف , در بین خودشان تفرقه پیدا می شود و ضعیف می شوند تا اینکه خراسانی وسفیانی خروج می کنند , یکی از مشرق و دیگری از مغرب , وهمانند دو اسب با هم مسابقه میدهند یکی از اینجا ودیگری از آنجا .
توضیح : به علت خفقانی که در دوره بنی عباس وجود داشته است ائمّه اطهار علیهم السّلام از کلمه بنی فلان استفاده میکردند .
سپس فرمودند : سفیانی و یمانی وخراسانی در یک سال و در یک ماه و در یک روزخروج می کنند همانند رشته بهم پیوسته (کوک خیاطی و گره های بهم پیوسته در خیاطی), ودر آن هنگام از هر طرف فشار و سختی بوجود می آید و وای بر شنوندگان دعوت ایشان ! و در بین این سه بیرق , پرچم وبیرقی هدایت گرتر از بیرق یمانی نیست ! بیرق یمانی بیرق هدایت است چون که مردم را به طرف صاحبتان دعوت میکند . پس هنگامی که یمانی خروج کرد فروش سلاح بر مردم و همه مسلمانان حرام می شود و در آن هنگام به سوی یمانی برو( برای کمک کردن ویاری رساندن به او) زیرا که پرچمش پرچم هدایت است . و برای مسلمانان حلال و جایز نیست که مخالفت با او کنند و هرکس که چنین کند از اهل آتش است زیرا او (یمانی) دعوت کننده به سوی حق و راه راست (حق و صراط مستقیم) است .
وسپس فرمودند : همانا ازبین رفتن حکومت بنی فلان مانند ظرف سفالی است و مردی که در حالیکه راه می رود و آن سفال را در دست دارد و می افتد و او غافلگیر میشود و سفال می شکندو هنگامی که می افتد می گوید آه … و وحشت زده متحیّر می شود , بنابراین سقوط حکومتشان اینچنین غافلگیرانه اتفاق می افتد .
و امیر المؤمنین علیه السلام بر منبر کوفه فرمود : خداوند عزّوجلّ در قضا و قدر و حتم , مقدّر فرموده , تقدیر و سرنوشت و سرانجام بنی امیّه را به شمشیر و جنگ و بنی فلان را به اغفال ! از بین ببرد.
پی نوشت:
ماهنامه انتظار موعود – شماره 29
1-شش ماه پایانی ، مجتبی الساده صص۱۱۶-۱۱۵ به نقل از غیبت نعمانی ص ۱۷۰، بحار ج۵۲ ص ۲۳۱ ، تاریخ ما بعدالظهور ص۱۲۵ و…