نویسنده : سید صادق سید نژاد
2 : سعه صدر پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله
یکی از ابزارهای مهم مدیریت، سعه صدر است. امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: «آلهُ الرئاسهِ سِعهُ الصدرِ؛ ابزار مدیریت و ریاست، ظرفیت و تحمل بیشتر داشتن است».32
مفهوم سعه صدر
«سعه» در لغت به معنای طاقت، قدرت، توسعه، گشاده و وسعت دار و… و «صدر» نیز به معنای سینه است. «شرح صدر» اصطلاح دیگری به همین معناست. شرح نیز به معنای توسعه، گستردگی و فراخی و… آمده است. در اصطلاح، شرح صدر به معنای گستردگی سینه و ظرفیت انسان به نور الهی و سکینه و آرامش یافتن از ناحیه خداوند است.
بنابراین، سعه و شرح صدر یک حقیقت روحی است و هیچ چیز مانند روح انسان قابل شرح نیست. قلب آدمی بیشترین قابلیّت شرح و سعه را دارد. انسانی که سعه صدر دارد، از ظرفیت روحی وسیع، تحمل و حوصله فراوان بهره مند است. شرح و سعه صدر از الطاف الهی است که چون شامل حال کسی شود، بردبار، مقاوم، پرحوصله و توانا می گردد و توان تحمل سختی ها و مشکلات را به دست می آورد. در مقابل، کسانی که دچار ضیق صدرند، کم ظرفیت و کم حوصله اند و اغلب هنگام تصمیم گیری ها دچار انفعال و ناتوانی و درماندگی می شوند. امیرمؤمنان علی(ع) در این باره می فرماید: «کسی که دچار ضیق صدر باشد، بر ادای حقّ تاب نیاورد».33
شرح صدر، ابزار مدیریت
بدون تردید، انجام دادن هر کاری نیاز به ابزار مخصوصی دارد که توجه به آن ابزار، در پیشبرد کارها ضروری است. مدیریت و رهبری انسان ها نیز چه در یک سازمان کوچک اجتماعی و چه در سطح جامعه، نیاز به ابزارها و روش های ویژه ای دارد که بی توجهی به آن ابزارها یا در اختیار نداشتن هر یک از آنها، مانع تحقق اهداف می شود. یکی از بهترین ابزارهای مدیریت، داشتن سعه صدر است.
مدیری می تواند به خوبی رهبری گروه یا سازمانی را برعهده گیرد که سعه صدر داشته باشد. امیرمؤمنان علی(ع) چه زیبا در این باره می فرماید: «وسیله و ابزار ریاست و مدیریت، سعه صدر است».34
کسی که این ویژگی را نداشته باشد، اگر در مسند مدیریت قرار گیرد، طولی نمی کشد که کار برخود وی و همکارانش سخت می شود و دست یابی شایسته به هدف ها ناممکن می گردد. انسان کم ظرفیّت و عجول، دچار تنگ نظری و نابردباری می شود که این دو صفت به ویژه برای مدیر بسیار زیان بار است. مدیر یک اداره، خواه این اداره خانه باشد یا مدرسه یا یک وزارت خانه یا کل جامعه، باید از تحمل و حلم فراوان و گشادگی سینه و حوصله و ظرفیت بالا برخوردار باشد؛ زیرا برآوردن نیاز افراد و هماهنگ سازی آنها به منظور تحقق بخشیدن به اهداف، احتیاج به شرح صدر دارد.
نشانه های شرح صدر
سعه صدر در ویژگی ها و رفتارهای ویژه ای نمود می یابد. افرادی که این ویژگی ها را داشته باشند، آراسته به صفت شرح صدر هستند. ویژگی های سعه صدر بسیار است که برخی از آنها عبارتند از:
1. حلم
حلم و بردباری از نشانه های سعه صدر است. امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: «بردباری و حلم مهم ترین رکن مدیریت و ریاست است.»35 آن امام همام، درباره ویژگی انسان های حلیم می فرماید:
حلیم و بردبار کسی است که اگر آزار و اذیت شد، صبر و استقامت پیشه می سازد و اگر به او ستمی شد، عفو و گذشت می کند.36
مدیر باید در برخورد با ناملایمات، کوتاهی ها، بی توجهی ها و بی احترامی ها به جای انتقام جویی، عفو و حلم و بردباری در پیش گیرد. امام علی بن ابی طالب(ع) در این باره می فرماید: «زشت ترین کردار انسان توان مند، انتقام[جویی] است».37 آن حضرت در مقابل، عفو و گذشت را زینت قدرت و توانایی معرفی می کند.38
2. متانت در بهره مندی های دنیایی
انسان ها به تناسب سعه صدر و ظرفیت خود در شادی ها، بهره مندی از نعمت ها و کسب پیروزی ها از خود واکنش نشان می دهند. افراد کم ظرفیت در چنین مواقعی دچار غرور و تکبر می شوند. این غرور مانع تشخیص درست وظیفه و انجام دادن به موقع و صحیح مسئولیت ها می شود. امیرمؤمنان علی(ع) در نامه ای به فرماندار مکه می نویسد: «در هنگام بهره مندی از نعمت ها، هرگز مغرور و بیش از اندازه خوشحال مباش».39
3. جلوه دیگری از سعه صدر
مقاومت در برابر سختی هاست. بدون تردید، هر مدیری در جریان تحقق اهداف خویش، با سختی ها، کارشکنی ها و توطئه های مخالفان روبه رو می شود. در چنین شرایطی، داشتن شرح صدر، نیروی مقاومت و پایداری انسان را افزایش می دهد. در حقیقت، این مشکلات، نوعی آزمون برای سنجش توان مندی مدیر است و خداوند وعده داده است که اگر در مشکلات صبور و مقاوم باشیم، کارها به سامان خواهد رسید.40
4. تحمل افکار مخالف
قدرت تحمل افکار مخالف در امر مدیریت بسیار مهم است. وجود افکار و اندیشه های مخالف، به معنای مخالفت و کارشکنی نیست. در هر مجموعه و سازمانی به همان اندازه که مخالفت های بیجا وجود دارد، افکار و اندیشه های مخالف نیز یافت می شود که اگر به آنها توجه و به موقع و بجا از آنها بهره برداری شود، در پیشرفت کارها بسیار مفید است. توان تحمل افکار و اندیشه های مخالف، نشانگر سعه صدر یک مدیر است. اسلام برای این موضوع اهمیت بسیار قائل است. از این رو، توجه به نقدها و اختلاف افکار را به صورت های مختلف مورد تأکید قرار می دهد تا بهترین شیوه در پیشبرد کارها انتخاب شود. در حقیقت، شایسته ترین افراد کسانی هستند که اندیشه ها و گفتارها را بررسی کنند و بهترین آن را برگزینند.41
5. دوری از ناامیدی
همان گونه که انسان به هنگام رسیدن به پیروزی و موفقیت ها نباید دچار غرور و تکبر شود، در رویارویی با سختی ها و به ویژه رویدادهای تلخ ناگهانی که گاه در حین کار پیش می آید نیز نباید دچار یأس و ناامیدی شود.
امیرمؤمنان علی(ع) همان گونه که سفارش می کند افراد نباید به هنگام دست یابی به نعمت ها دچار غرور و شادی شوند، همین طور هم تأکید می کند که به هنگام بروز سختی ها نیز نباید دچار ترس و سستی و ناامیدی گردند. داشتن چنین حالتی، جلوه دیگری از سعه صدر است.
دست آوردهای شرح صدر
برای شرح صدر پی آمدها و نتایجی ذکر شده است که از جمله آنهاست:
گشادگی چهره
کسی که سعه صدر دارد، همواره با چهره ای بشاش و خندان با مردم روبه رو می شود. چنان که سیره نویسان نگاشته اند، رسول خدا(ص) که مظهر کامل شرح صدر بوده، بسیار خوش خلق و بشاش بوده است.
عبداللّه بن حارث می گوید: «هیچ کس را ندیدم که خندان تر از رسول خدا(ص) باشد.»42 امام باقر(ع) نیز در این باره می فرماید: «مردی خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا، مرا سفارش و نصیحتی کن. پیامبر فرمود: برادر دینی ات را با چهره گشاده و باز ملاقات کن».43
عطوفت و مهربانی
کسی که روح قوی و توان بیشتری برای تحمل سختی ها داشته باشد، نسبت به همه افراد مهربان می گردد. انس بن مالک درباره پیامبر خدا می گوید: «رسول خدا(ص)بیشترین نرمی و مهربانی و خوش رفتاری را نسبت به مردم داشت.»44 براین اساس، امیرمؤمنان علی(ع) به مالک اشتر سفارش می کند: «قلب خود را نسبت به مردم از رحمت و محبت و لطف لبریز کن».45
عیب پوشی
انسانی که شرح صدر دارد، هرگز پرده دری نمی کند و کسی را به سبب اشتباهی که مرتکب شده است، رسوا نمی سازد. رسول خدا(ص) حتی عیب های منافقان را تا آنجا که امکان داشت، آشکار نمی ساخت. از آن حضرت روایت شده است:
هر کس عیب برادر دینی اش را در دنیا بپوشاند و از رسوا شدن او جلوگیری کند، خداوند در قیامت عیب های او را خواهد پوشاند.46
صبر و شکیبایی
یکی از بهترین پی آمدهای شرح صدر، صبر و شکیبایی است. رسول خدا(ص) در امر هدایت مردم و اداره امور جامعه، بسیار بردبار بود. ایشان می فرماید:
بیشترین آزار و اذیت را در راه هدایت مردم متحمل شدم. با این حال، خداوند مرا برانگیخته است تا مرکز و محور بردباری و شکیبایی باشم.47
وقتی پس از نبرد احد عده ای از اصحاب از آن حضرت خواستند تا مشرکان را نفرین کند، فرمود:
من برای نفرین برانگیخته نشده ام، بلکه برای دعوت به حق و رحمت برانگیخته شده ام. خدایا، قوم مرا هدایت کن، آنان ناآگاهند.48
اسماعیل بن عیاش درباره شکیبایی پیامبر می گوید: «رسول خدا(ص) از همه مردم بر گناهان و کوتاهی های مردم شکیباتر بود»49
انصاف
افراد تنگ نظر و کم ظرفیت، هرگز نمی توانند به انصاف و عدل و داد رفتار کنند. در نتیجه در ادای حقوق دیگران دچار مشکل می شوند. سیره نویسان، رسول خدا(ص) را باانصاف ترین افراد معرفی کرده اند و در توصیف ایشان نوشته اند: «رسول خدا(ص) در همه عمر خود امین ترین مردم و دادگرترین و پاک دامن ترین ایشان بوده است.»19 امیرمؤمنان علی(ع) نیز انصاف را زینت حکومت، وسیله پیوند دل ها و برطرف کننده مخالفت ها و دشمنی ها و ایجادکننده الفت و محبت معرفی می کند.50
آرامش و وقار
انسانی که قلب او به نور حق وسعت و ظرفیت یافته باشد، در هر شرایطی آرامش و وقار خود را حفظ می کند. چنین انسانی هرگز در برابر سختی ها بی قرار و مضطرب نمی شود. قاضی عیاض به نقل از خارجه بن زید آورده است: «پیامبراکرم(ص) با وقارترین مردم در مجلس خویش بود.»51 امیرمؤمنان علی(ع) نیز همواره مردم را به آرامش و وقار دعوت می کرد و می فرمود: «خوب خصلتی است، آرامش و وقار».52
شرح صدر در قرآن
از دیدگاه قرآن، شرح صدر سبب هدایت انسان و در مقابل، ضیق صدر و تنگ نظری موجب گمراهی انسان است. هرگاه خداوند بخواهد کسی را هدایت کند به او شرح صدر و ظرفیت پذیرش حق را می بخشد و هر گاه بخواهد فردی را به سبب اعمال و رفتارش گمراه سازد، وی را دچار تنگ نظری و ضیق صدر می سازد.53بنابراین، شرح صدر از الطاف الهی است که چون کسی از آن برخوردار باشد، بردبار، مقاوم، پرحوصله و توانا می شود.
در قرآن کریم می خوانیم پس از آنکه حضرت موسی(ع) مأمور شد به سوی فرعون برود و او را به حق فرا بخواند و قوم بنی اسرائیل را نجات دهد، نخستین چیزی که از خداوند خواست، شرح صدر بود: «پروردگارا، سینه مرا گشاده ساز و کار هدایت را بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشا». طه: 24ـ 28
دلیل درخواست موسی(ع) این بود که در برابر آن رسالت بزرگ و دشواری هایی که در پی داشت، تنها شرح صدر کارگشا بود. خداوند در مقام یادآوری نعمت عظیم خویش که موفقیت های بسیار بزرگ رسول خدا(ص) ریشه در آن داشت، خطاب به آن حضرت فرمود: «اَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ؛ آیا قلبی لبریز از بردباری و دانش و حکمت به تو نبخشیدیم.» (انشراح: 1) آیا سینه تو را برای انجام دادن این دعوت بزرگ به اندازه کافی ظرفیت و توانایی ندادیم و از این ره گذر کار هدایت و ارشاد را بر تو آسان نکردیم؟ از مجموعه آیات قرآن چنین برداشت می شود که شرح صدر موهبتی است که به هنگام بعثت پیامبران از جانب خداوند، به آنان عطا می شد؛زیرا بدون چنین موهبتی هدایت خلق ممکن نبود. از این رو، امیرمؤمنان علی(ع)می فرماید: «کسی که از شرح صدر بهره مند نباشد، توانی برای اجرای حق ندارد».54
شرح صدر رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم
حضرت محمد مصطفی(ص)، مظهر تام صفات حق، از چنان شرح صدری برخوردار بود که هیچ بشری بدان پایه از شرح نمی رسد. علی بن ابی طالب(ع) در این باره می فرماید: «کانَ أوسعَ النَّاسِ صَدرا؛ رسول خدا(ص)، با سعه صدرترین مردم بود.»55 پیامبر، در اداره امور هدایت و مدیریت مردم، شکیباترین و باگذشت ترین رهبر بود. امام حسین(ع) از امیرمؤمنان علی(ع) در توصیف پیامبر خدا نقل کرده است: «بردباری و شکیبایی در [وجود] رسول خدا(ص) با هم جمع بود. به همین دلیل هیچ چیز، ایشان را خشمگین نمی کرد.»56 تجلی این سعه صدر در تمام رفتار و کردار پیامبر جلوه گر بود. قاضی عیاض می گوید: «رسول خدا(ص)از همه مردم دیرتر به خشم می آمد و از همگان سریع تر خشنود می شد».57
رسول خدا(ص) حتی با افرادی که با ایشان رفتار زشتی داشتند، با بزرگواری و سعه صدر رفتار می کرد و همچنان در هدایت آنها می کوشید. ایشان چه در دوران پیش از تشکیل حکومت اسلامی و چه پس از آن، همواره در حد توان از تقصیر و کوتاهی افراد چشم پوشی می کرد. ابن سعد از عبداللّه بن عبیده بن عمیر نقل کرده است که رسول خدا(ص) از همه اموری که برای آنها در شرع مقدس اسلام حد معینی پیش بینی نشده بود، گذشت می کرد. 58
آیا تحمل آن همه سختی که در راه تبلیغ و ترویج اسلام در مکه و در جریان هجرت به طائف و مدینه و… از مشرکان و منافقان و یهود به پیامبر رسید، جز با بهره مندی از سعه صدر ممکن است؟ سران قریش از هر شیوه ای کمک می گرفتند تا پیامبر را از ترویج دین اسلام منصرف کنند، ولی ایشان هرگز از هدف والای خود دست برنداشت. اگر تهدید می کردند، مقاومت می کرد و اگر تطمیع می کردند، استقامت می ورزید. ایشان را ساحر، دروغ گو، کاهن و مجنون می خواندند، کوتاه نمی آمد. بهترین عزیزانش را برابر چشمش شکنجه می کردند و به شهادت می رساندند، ولی پیامبر هرگز ناامید نمی شد. همچنین وقتی به لطف پروردگار به پیروزی های بزرگی چون فتح خیبر، فتح مکه و… دست یافت، به واسطه شرح صدرش، به کسی ظلم و ستم روا نداشت و به یاران خود نیز توصیه کرد مبادا به ناحق به کسی آسیب و ستم روا دارند. پیامبر خدا حتی نسبت به سرسخت ترین دشمنان اسلام نیز رحمت و بخشش و گذشت می کرد و از اشتباه همه می گذشت.
آری، رسول خدا(ص) همه سختی ها و آزار و اذیت مشرکان مکه را با سعه صدر تحمل کرد تا آن زمان که مکه دیگر گنجایش وجود آن حضرت را نداشت و مدینه پذیرای اسلام و پیامبرش شد. اما در دوران مدنی نیز آن حضرت بر تمامی فشارها و سختی های خاص آن دوران صبر کرد. همچنین رهبری و مدیریت نبردهای پیاپی و حل مشکلات مربوط به تأسیس دولت و اداره حکومت و اجرای احکام الهی در مدینه نیز به شرح صدری تام و تمام نیاز داشت. پیامبر خدا با سعه صدری که داشت در برابر تمام این مشکلات ایستادگی کرد و سرانجام بر تمام قدرت های زمان خویش پیروز گشت و زمینه حاکمیت احکام و ارزش های الهی را تا ابد فراهم ساخت. برای هرچه بیشتر آشنا شدن با سعه صدر رسول خدا(ص)، می توان برای نمونه به چگونگی برخورد آن حضرت با پیکر مثله شده حضرت حمزه، سیدالشهدا و عفو قاتلان ایشان پس از فتح مکه اشاره کرد.
امام علی(ع) می فرماید:
رسول خدا(ص) نسبت به مردم از سه چیز پرهیز می کرد: هرگز کسی را سرزنش نمی کرد، از او عیب نمی گرفت و لغزش های مردم را جست وجو نمی کرد.59
3. رفق و مدارای رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) با مردم
یکی از مهم ترین فضیلت های اخلاق اجتماعی در هر جامعه ای، اصل رفق و مدارا با مردم است. این اصل علاوه بر آنکه موجب قوام و دوام مناسبات صحیح اجتماعی است، در مواقع نیاز به اصلاحات اساسی در بنیان های اعتقادی، اخلاقی و فرهنگی جامعه مؤثرترین عنصر زمینه ساز اصلاح است. با به کار بستن رفق و مدارا می توان بسیاری از مشکلات اجتماعی را حل کرد. امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید:
ملایمت در امور، دشواری ها را آسان می سازد و سختی ها را سهل و راحت می کند.60 مخالفت های اجتماعی را کاهش می دهد و بستر تحقق هدف های بزرگ را فراهم می سازد.61
با توجه به دستاوردهای مفید اجتماعی رفق و مدارا، همواره این امر مورد سفارش اولیای الهی بوده است. حضرت علی(ع) دراین باره می فرماید: «اساس سیاست در هر جامعه ای به کار گرفتن رفق است.»62 ایشان همواره به کارگزاران جامعه سفارش می کند که در حکومت و اداره امور جامعه و پیشبرد اهداف الهی رفق و مدارا را فراموش نکنند.63 و عاقل ترین مردم را کسی می داند که بیشترین مدارا را با مردم داشته باشد.64
رفق و مدارا یکی از ویژگی های مهم انبیای الهی در انجام دادن مأموریت رسالتشان بوده است.
رسول اکرم(ص) می فرماید: «ما گروه پیامبران، همان طور که به انجام [دادن] واجبات امر شده ایم به مدارا با مردم نیز مأمور هستیم.»65 یکی از دستورهای مهم خداوند به رسول اکرم(ص) توجه به مدارا با مردم است. رسول خدا(ص)می فرماید: «همان گونه که خداوند مرا به رسالت مأمور کرد، به همان صورت موظف به مدارا با مردم نمود.»66 در روایتی از امام صادق(ع) نیز آمده است: «روزی جبرئیل به نزد پیامبر آمد و گفت: ای محمد! پروردگارت سلام می رساند و می فرماید: با خلق من مدارا کن».67
آن حضرت به عنوان اسوه کامل انسان ها، در تمام دوران حیات مبارکشان بیشترین لطف و محبت را به مردم داشت و خوش برخوردترین و باگذشت ترین انسان ها نسبت به خلق خدا بود. انس بن مالک در توصیف آن حضرت می گوید: «رسول خدا(ص) با رفق ترین مردم بود و از همه بیشتر به مردم محبت می کرد».68 رفق و رحمت ایشان آن قدر فراگیر بود که حتی با افرادی که سال ها با او دشمنی کرده بودند، باعطوفت و مدارا رفتار می کرد. ابن اسحاق نقل می کند: «در روز فتح مکه، سعد بن عباده چنین رجز می خواند: امروز روز انتقام از دشمنان است، امروز روز شکسته شدن حرمت هاست. فردی این سخنان سعد را به پیامر خدا رساند. پیامبر اکرم(ص)، علی بن ابی طالب(ع) را مأمور کرد تا پرچم را از او بگیرد. سپس به آن حضرت فرمود: پرچم را بردار و وقتی وارد مکه شدی بگو: امروز روز رحمت و مهربانی است.»69 بدین ترتیب، از بروز هرگونه خشونت و تندی جلوگیری کرد. آن حضرت فرمود:
رفق، مبارک و خشونت نحس است. خشونت و سخت گیری بی مورد و بدخلقی شوم و برضد برکت است. در مقابل، ملایمت و آسان گیری بجا و خوش خلقی فرخنده و برکت زاست.70
و در جای دیگری می فرماید:
اگر رفق و مدارا به صورت مخلوقی ظاهر می شد، بدون تردید، مردم کسی را زیباتر از او نمی دیدند و در مقابل، اگر خشونت و تندی همانند مخلوقی دیده می شد، از او زشت تر نمی شناختند.71
پیامر اکرم(ص) با رعایت این اصل مهم اجتماعی ـ اخلاقی در کمترین زمان، دل ها را مجذوب کرد و بزرگ ترین تحول فرهنگی را در جزیره العرب به وجود آورد؛ زیرا بدون رفق و مدارا تحقق چنین امر مهمی امکان پذیر نیست. رسول رحمت همواره از تندروی ها و سخت گیری های نابجا پرهیز داشت و هرگز برای پیشبرد مقاصد اجتماعی خویش، از رفتارهای تند عاری از رفق بهره نگرفت. ایشان همواره به همه پیروان راستین خود توصیه می کرد که در برخوردهای اجتماعی خویش مدارا و ملایمت را فراموش نکنند؛ زیرا درغیر این صورت به موفقیت نخواهند رسید. رسول خدا(ص) از اصحاب خود می خواست، رهنمود ایشان را همواره آویزه گوششان سازند که فرمود:
بر مردم آسان گیرید و سخت گیر نباشید و نوید دهنده باشید و آنان را فراری ندهید و در آنها نفرت ایجاد نکنید.72
پینوشتها:
32.نهج البلاغه، حکمت 176.
33. کنزالفوائد، ج 1، ص 278.
34. نهج البلاغه، حکمت 176.
35. میزان الحکمه، ج 2، ص 512.
36. تصنیف غرر الحکم، ص 286.
37.همان، ص 36.
38. میزان الحکمه، ج 6، ص 371.
39. نهج البلاغه، نامه 33.
40. نک: آل عمران: 186.
41. نهج البلاغه، نامه 33.
42.سنن ترمذی، ج 5، ص 561.
43. اصول کافی، ج 2، ص 103.
44. حلیه الاولیاء، ج 6، ص 26.
45.نهج البلاغه، نامه 53.
46. اصول کافی، ج 2، ص 200.
47. بحارالانوار، ج 71، ص 423.
48. الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج 1، ص 137.
49. اعیان الشیعه، ج 1، ص 223.
50. الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج 1، ص 133.
51. شرح غررالحکم، ج 1، صص 230و294؛ ج 2، ص 30.
52. الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج 1، ص 176.
53. شرح غررالحکم، ج 6، ص 199.
54. نک: انعام: 125.
55. بحارالانوار، ج 78، ص 90.
56. الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج 1، ص 155.
57. شمائل الرسول، ص 68.
58. الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج 1، ص 110.
59. الطبقات الکبری، ج 1، ص 368.
60. انساب الاشراف، ج 1، ص 389.
61. غررالحکم، ج 1، ص 275.
62. شرح غررالحکم، ج 1، ص 150؛ کافی، ج 2، ص 120.
63. غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 375.
64. همان، ص 275.
65. بحارالانوار، ج 75، ص 52 .
66. همان، ج 75، ص 53 .
67. تحف العقول، ص 34.
68. کافی، ج 2، ص 117.
69.دلائل النبوه، ج 1، ص 182.
70. المغازی، ج 2، ص 822 .
71. کنزالعمال، ج 3، ص 33.
72. همان، ص 48.