روز اربعین و دیدار جابر از کربلا

روز اربعین و دیدار جابر از کربلا

نویسنده: دکتر محمّد ابراهیم آیتی

دیدار جابر انصاری از کربلا
شیخ طوسی در کتاب مصباح المتهجّد می نویسد روز بیستم ماه صفر روزی است که جابرابن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از مدینه برای زیارت قبر اباعبدالله (علیه السلام) به کربلا آمد، و او اول کسی بود که امام را زیارت کرد و در این روز زیارت امام حسین (علیه السلام) مستحب است و زیارت اربعین همین است، ظاهر عبارت شیخ طوسی (ره) آن است که جابر از مدینه به منظور زیارت حرکت کرده بود و روز بیستم ماه صفر وارد کربلا شد نه آنکه رسیدن او به کربلا بعد از چهل روز از شهادت امام (علیه السلام) برحسب تصادف روی داده باشد و بعید نیست که همین گونه باشد، چه بعد از رسیدن اهل بیت به کوفه ابن زیاد بی درنگ عبدالملک بن ابی الحارث را از عراق به حجاز فرستاد تا هرچه زودتر از کوفه وارد مدینه شود، و عمرو بن سعید بن عاص اموی والی مدینه را از شهادت امام و یاران وی آگاه سازد و عبدالملک بی درنگ راه مدینه را در پیش گرفت و چند روز بعد وارد مدینه شد و خبر شهادت امام را رسماً به والی مدینه ابلاغ کرد، در این صورت ممکن است که جابر بن عبدالله انصاری با خبر یافتن از فاجعه شهادت امام و بنی هاشم و اصحاب امام با آن که بنابر بعضی اقوال از دو چشم نابینا شده بود از همان مدینه به قصد زیارت امام و یاران فداکار او که دلیرانه تسلیم شهادت شده بودند حرکت کند و در بیستم ماه صفر درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد کربلا شد، و سنت زیارت اربعین امام بر دست او تأسیس گردید.

عطیّه کیست؟
جابر در این سفر تنها نبود و همسفری از خود جوان تر و در عین حال بسیار دانشمند و بزرگوار همراه داشت. که یکی از بزرگترین دانشمندان و مفسران اسلامی و بزرگواری است که همراه جابر بود و شخصیت او در بسیاری از محافل مذهبی مانند بسیاری از حقایق و مطالب دیگر تحریف شده عطیه بن سعد بن جناده عوفی کوفی است که از بزرگان تابعین، یعنی از کسانی که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را ندیده اما اصحاب رسول خدا را دیده، عطیه هم از صحابه رسول خدا نیست اما بسیاری از صحابه از جمله عبدالله بن عباس را دیده و از آنان کسب علم کرده است.
طبری مورخ در کتاب منتخب ذیل المذیّل می نویسد، عطیه بن سعدبن حناده عوفی از طائفه جدیله و از قبیله ی قیس و کنیه اش ابوالحسن آنگاه روایتی به این مضمون نقل می کند که سعدبن جناده یعنی پدر عطیه در کوفه نزد علی بن ابی طالب (علیه السلام) آمد و گفت:
ای امیرمؤمنان خدا به من پسری داده لطفاً شما او را نام گزاری کنید. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: « هذا عطیه الله » این پسر عطیه الله یعنی داده خدا است، اما امیرالمؤمنین با همین جمله او را نام گزاری کرد و « عطیه » نامیده شد. سپس طبری می نویسد عطیه این است که در سال 81 هجری همراه عبدالرحمن بن محمد بن اشعث برحجاج بن یوسف ثقفی که یکی از جباران عراق بود خروج کرد و پس از آن که عبدالرحمن در سال 85 از میان رفت عطیه به فارس گریخت، حجاج بن محمد بن قاسم ثقفی نوشت که عطیه را حاضر کند و از او بخواهد که علی (علیه السلام) را حاضر کند و از او بخواهد که علی (علیه السلام) را لعن کند و اگر نه چهار صد شلاق به او بزند و سر و ریش او را بتراشد. محمد عطیه را حاضر کرد، نامه حجاج را برای او خواند تا یکی از دو راه را انتخاب کند.

عطیه عاشق امیرمؤمنان (علیه السلام)
عطیه حاضر نشد که علی (علیه السلام) را بد بگوید و از جسارت به امیرالمؤمنین امتناع ورزید و ناچار تن داد که محمد به دستور حجاج چهارصد شلاق به او زد و سر و ریش او را تراشید و چون قتیبه بن مسلم حاکم خراسان شد عطیه به آنجا رفت و در خراسان می زیست تا روزی که عمر بن هیبره والی عراق شد و عطیه نامه ای به او نوشت و از وی اجازه خواست تا به عراق باز گردد، عمر هم به وی اذن داد و عطیه به کوفه رفت و همان جا می زیست تا در سال یکصد و یازده وفات کرد، سپس طبری می نویسد که عطیه بسیار روایت می کرد و محل اعتماد است (1).
عطیه علاوه بر آنکه از راویان حدیث و از مجاهدان اسلامی است یکی از بزرگترین علمای تفسیر قرآن مجید و خود تفسیری بر قرآن مجید نوشته است و برحسب روایت بلاغات النساء او خطبه صدیق طاهره (س) را در موضوع فدک از عبدالله محض یعنی عبدالله بن حسن بن حسن که پدرش حسن مثنّی پسر امام حسن و مادرش فاطمه دختر امام حسین (علیه السلام) بوده روایت می کند، عطیه چندی شاگرد ابن عباس بوده و در درس تفسیر وی حاضر می شده و می گوید که من سه دوره تفسیر قرآن را و هفتاد دوره قرائت قرآن را بر ابن عباس خوانده ام. معنی این سخن این است که ابن عباس درسی داشته که در آن تفسیر قرآن می گفته است، و درسی که منحصر به تلاوت و خواندن قرآن بوده و عطیه سه دوره در آن درس و هفتاد دوره در این درس حاضر شده است.

پی نوشت ها :

1- تمام آنچه مرحوم دکتر آیتی از کتاب ذیل المذیل طبری نقل نموده عیناً در طبقات ابن سعد ج 6 ص 304 طبع بیروت نقل شده به اضافه این که گوید مادر عطیه ام ولد و از اهل روم بود یعنی کنیز رومی بود.
منبع مقاله :
آیتی، محمد ابراهیم؛ (1388) بررسی تاریخ عاشورا، [بی جا]: مؤسسه انتشاراتی امام عصر (عج)، چاپ پنجم

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید