نویسنده:مهدی مهریزی
یکم. مسأله ی زن در ایران به دوران مشروطه ( 1284 – 1289 ش / 1905 م – 1909 م) بر می گردد. آگاهی از اندیشه های دنیای جدید و تحولات و جنبش های زنان نقش اصلی را در این زمینه داشت. این ارتباط و آگاهی سبب نقد و رد برخی باورهای مذهبی و سنتی در میان قشرهای جدید جامعه گردید. در مثل تاج السلطنه (تولد 1301 ق) دختر ناصرالدین شاه، خاطرات خود را با عنوان خاطرات تاج السلطنه در سال 1343 ق / 1303 ش به قلم آورد و در آن مسائل جدیدی در حوزه ی امور زنان مطرح کرد، می نویسد:
اگر زن ها در این مملکت مانند سایر ممالک آزاد بودند و حقوق خود را مقابل داشته و می توانستند در امور مملکت و سیاسی داخل بشوند و ترقی کنند یقینا من راه ترقی خود را در وزیر شدن و پایمال کردن حقوق مردم و خوردن مال مسلمانان و فروختن وطن عزیز خود نمی دانستم …
افسوس که زن های ایرانی از نوع انسان مجزا شده و جزو بهایم و وحوش هستند و صبح تا شام در یک محبس نا امیدانه زندگانی می کنند و دچار یک فشارهای سخت و بدبختی های ناگواری عمر می گذرانند. (1)
در جای دیگر می نویسد: «زندگانی زن های ایران از دو چیز ترکیب شده: یکی سیاه و دیگری سفید. در موقع بیرون آمدن و گردش کردن هیاکل موحش سیاه عزا و در موقع مرگ، کفن های سفید. و من که یکی از همین زن های بدبخت هستم آن کفن سفید را ترجیح به آن هیکل موحش عزا داده، و همیشه پوشش آن ملبوس را انکار دارم». (2)
و نیز تکلیف زن های ایرانی را چنین شرح می دهد: «استرداد حقوق خود مانند زن های اروپایی، تربیت اطفال، کمک کردن به مردها مانند زن های اروپایی، پاکی و عفت، وطن دوستی، خدمت به نوع، طرد کردن تنبلی و خانه نشینی با برداشتن نقاب». (3)
و نیز می نویسد: «خرابی مملکت و بداخلاقی و بی عصمتی و عدم پیشرفت تام کارها حجاب زن است». (4)
به جز کارهای نظری در این دوره شکل گیری انجمن های زنانه از قبیل انجمن آزادی زنان (1907 م)، اتحادیه ی غیبی نسوان (1907 م)، انجمن مخدرات وطن (1910 م) و … (5) و نیز نشریات اختصاصی مسائل زنان مانند دانش، شکوفه، زبان زنان، نامه ی بانوان، عالم نسوان، جهان زنان، جهان نسوان وطن خواه، مجله ی نسوان، مجله ی سعادت نسوان شرق و دختران ایران (6) در دفاع از حق آموزش و تعلیم زنان و تأسیس مدارس دخترانه و نیز مسأله ی حق رأی زنان تأثیر چشمگیری داشت. (7)
ناگفته نماند که پیش از مشروطه نیز کسانی به این مسأله دامن زدند که می توان از این نمونه ها یاد کرد. قره العین ( 1852 – 1814 م) در سال 1848 م / 1265 ق در کنفرانس بدشت شاهرود کشف حجاب کرد. (8)
بی بی خاتون استرآبادی کتاب معایب الرجال را در نقد و رد تأدیب النسوان از نویسنده ای ناشناس و تحریر شده در سال 1304 ق یا 1309 ق، (9) در سال 1313 ق / 1895 م به رشته ی تحریر درآورد. (10) وی از برتری مردان بر زنان، تفسیری نسبی دارد:
هر چند [به] مرتبه، مردان به مقتضای ادله و برهان و آیات قرآن از زنان برتری و بالاتری دارند. قال الله تبارک و تعالی الرجل قومون علی النساء الی آخر آیه، ولی نه هر مردی از هر زنی فزون تر است و نه هر زنی از هر مردی فروتر. و مریم و زهرا (س)، آسیه و خدیجه کبری از زنانند، فرعون و هامان، شمر و سنان از مردانند. (11)
در مورد مکر زنان می گوید: «اگر چه مردان به دلیل آیه ی قرآن که خداوند فرموده إن کید کن عظیم (12) [مکر شما بزرگ است] مکر را تمام از زنان می دانند، اما به دلیل و برهان معلوم می شود که مکر زنان هم از مردان است. اگر مکری بدانند از ایشان آموخته اند … و خداوند تبارک و تعالی در قرآن نیز از مکر مردان فرموده: و إن کان مکرهم لتزول منه الجبال؛ (13) هر چند از مکر آنان کوه ها از جای کنده شود». (14)
میرزا فتحعلی آخوند زاده (1877 – 1812م) نمایشنامه نویس آذربایجانی تعدد زوجات را محکوم کرد و از لزوم تحصیل زنان سخن گفت. وی در نمایشنامه ی وزیر خان لنکران، تعدد زوجات و زندگی زنان در اندرونی را مورد نقد قرار می دهد و در نمایشنامه ی وکلای مرافعه، مبارزه ی زنان را برای احقاق حقوق خویش مطرح می سازد.
وی همچنین در کتاب اثر لری و ملحقات کمال الدوله از حقوق برابر زن و مرد، تحصیل زنان و حقوق اجتماعی آنان سخن گفته است. (15)
میرزا آقا خان کرمانی ( 1896-1854 یا 1852 م) اصلاح برخی از رسوم اجتماعی را که زنان را محصور می ساخت خواستار شد، وی در برخی نوشته هایش می گوید:
حجاب و توازن زنان و عدم مخالطه ی ایشان با مردان و اسقاط آنان ازحقوق بشریت به طوری که آنان را از اعداد بشر نمی شمردند موجب هزار گونه ی فساد در عالم انسانیت شده … عالم انسانیت، به سر حد کمال نخواهد رسید مگر این که زنان در جمیع امور و حقوق با مردان مشترک و برابر باشند. (16)
اعتصام الملک آشتیانی (م 1316 ش) سر دبیر مجله ی بهار در تبریز و پدر پروین اعتصامی، ایرانیان را با آثار برجسته ی نویسندگان اروپایی و عربی آشنا ساخت؛ یکی از این آثار کتاب تحریر المرأه نوشته ی قاسم امین مصری بود که تحت عنوان تربیت نسوان در سال 1318 ق / 1900 م به فارسی ترجمه و منتشر شد. (17)
به جز اینها کسان دیگری در این دوره چون شیخ احمد روحی (م 1314 ش) و ملک المتکلمین (1277 – 1326 م) و میرزا جهانگیر خان شیرازی سر دبیر صور اسرافیل نیز از حقوق و آزادی های زنان دفاع کرده و به دنبال حضور اجتماعی زنان بوده اند.
با این همه طرح مسأله ی زن به صورت جدی به دوره ی مشروطه بر می گردد و مهمترین جلوه ی آن چالش با باورها و دیدگاه مذهبی و سنتی است.
دوم. موضعی که طیف های مذهبی و دینی درباره ی این مسأله در این یکصد سال از خود نشان داده اند، موضوع این نوشتار است. در این نوشتار سعی می شود گزارشی از آرا و منابع و منهج و منطق دین داران در مسأله ی زن در این یکصد سال گزارش گردد و تحولاتی که در میان این طیف گسترده ی اجتماعی شکل گرفته از لوازم این بحث و بررسی خواهد بود، البته تلاش گردیده توصیفی بی طرفانه از این مسأله ارائه گردد.
سوم. پیش از این، در دو نوشته (تا آنجا که نویسنده بدان دست یافته) به گزارش رویکردها درباره ی زن در تاریخ ایران توجه شده است:
نوشته ی اول کتابی است با عنوان جریان شناسی دفاع از حقوق زنان نوشته ی آقای ابراهیم شفیعی سروستانی. (18)
در این اثر در بخش دوم که عنوان جریان شناسی دفاع از حقوق زنان را به خود اختصاص داده از سه جریان یاد می کند:
1. جریان سیاسی دفاع از حقوق زنان
با این ویژگی ها:
الف) ضدیت با اسلام و ارزش های اسلامی؛
ب) مخالفت با نظام جمهوری اسلامی؛
پ) بی توجهی به ارزشهای اخلاقی؛
ث) تضعیف نهاد خانواده.
2. جریان غیر دینی (سکولار) دفاع از حقوق زنان
این جریان را با این ویژگی ها معرفی کرده است:
الف) استفاده ی ابزاری از دین؛
ب) ارائه نکردن طرح و الگویی مشخص و علمی؛
پ) پذیرش منفعلانه ی حقوق غربی؛
ت) دین زدایی از حرکت اصلاحی زنان.
3. جریان دینی دفاع از حقوق زنان
این جریان را در دو طیف معرفی می کند:
الف) طیف تجدید نظر طلب، که برایش دو ویژگی بر می شمارد:
– ناآگاهی یا تجاهل به منابع اجتهاد؛
– غفلت از منابع اجتهاد.
ب) طیف اصول گرا و این ویژگی ها را معرفی می کند:
– توجه به تفاوت های طبیعی زن و مرد؛
– نفی تقابل و تضاد زن و مرد؛
– توجه به خانواده به عنوان واحد بنیادین جامعه؛
– حفظ استقلال و پرهیز از انفعال؛
– پرهیز از تجدد مآبی و تحجر گرایی. (19)
درباره ی این نوشته و تقسیم بندی هایش توجه به چند نکته مفید است:
– دایره ی زمانی که در این تقسیم بندی ملحوظ شده، گزارش جریان های پس از انقلاب اسلامی است.
– در گزارش جریان ها نیز تنها به دیدگاه های دینی و جریان دینی منحصر نیست، بلکه سایر طیف ها را نیز در بر می گیرد.
– در گزارش جریان دینی به نظر می رسد جای یک جریان خالی است و ضمنا نیز در این نوشتار بدان اشاره شده است، آن جا که ویژگی های طیف دینی اصول گرا را می شمارد، پنجمین خصلتش را پرهیز از تجددگرایی و تحجرگرایی می داند. پس معلوم می شود برخی دین داران به زن نگاه تجدد مآبانه دارند که بدان در طیف تجدید نظر طلب پرداخته است، و لکن طیف تحجر گرا را معرفی نکرده است با این که وجود این جریان و دیدگاه های مربوط بدان در جامعه ی ایرانی جای انکار ندارد و همین که نویسنده طیف اصول گرا را راهی میانه ی تجدد گرایی و تحجرگرایی می داند دلالت بر این نکته دارد.
– در این نوشتار هدف نویسنده تنها گزارش جریان ها نیست، بلکه نقد و بررسی و معرفی جریان مطلوب نیز مورد نظر بوده است.
دومین نوشته ای که به این مسأله پرداخته کتاب الگوی جامع شخصیت زن مسلمان نوشته ی آقای محمد تقی سبحانی است. (20)
در این کتاب تنها رویکردهای دین داران گزارش شده است و به جریان های غیر دینی یا ضد دینی نپرداخته است، در این اثر دیدگاه های دینی را به سه رویکرد تقسیم می کنند:
1. رویکرد سنت گرا
و آن را با این مشخصه ها معرفی می کند:
الف) اصول گرایی؛
ب) حقوق محوری و تکلیف محوری؛
پ) اجتهاد گرایی و روشمندی در فهم دین؛
ت) خلوص گرایی و التقاط ستیزی؛
ث) گذشته گرایی.
2. رویکرد تجددگرا
برای این رویکرد نیز پنج مشخصه بدین شرح، معرفی می کند:
الف) نگرش انسان مدارانه؛
ب) علم گرایی و تکیه بر خرد ابزاری؛
پ) تاریخیت و نسبیت در فهم دین؛
ت) آینده گرایی؛
ث) توسعه گرایی.
3. رویکرد توسعه گرایی
در معرفی این رویکرد نیز این مشخصه ها به چشم می خورد:
الف) اصول گرایی در حوزه ی فهم، توسعه گرایی در حوزه ی تحقق دین؛
ب) نگرش نظام مند در مقابل تکلیف گرایی؛
پ) تکامل روش اجتهاد و تجدید نظر در روش علوم؛
ت) ضرورت تدوین الگوی جامع شخصیت زن مسلمان؛
ث) پی ریزی تمدن نوین اسلامی. (21)
درباره ی تحلیل های این نوشته نیز توجه به چند نکته مفید است:
– دایره ی تعریف و گزارش به دوران انقلاب اسلامی ایران مربوط است.
– هدف نویسنده نقد و بررسی رویکردها و ارائه ی رویکرد مطلوب است.
– رویکرد مطلوب در حقیقت تلفیقی از ویژگی های مثبت رویکرد سنت گرا و تجدد گرا می باشد.
چهارم. با توجه به مطالب پیش گفته این مقاله می کوشد دیدگاه ها و آرای دین داران را در مسأله ی زن در ایران معاصر یعنی یکصد سال اخیر باز گو کند، در این گزارش چند نکته را لازم به یادآوری می داند:
الف) در معرفی رویکردها، تفاوت های کلی و اساسی، مبنای تقسیم بندی قرار گرفته، و گر نه در درون هر یک از رویکردهای معرفی شده می توان تفاوت آرا و دیدگاه ها را نشان داد.
ب) به نظر نگارنده و با توجه به مطلب بند نخست، رویکردهای دینی را در سه دسته می توان دسته بندی کرد:
– رویکرد سنتی (از دوره ی مشروطه)؛
– رویکرد کلامی – اجتماعی (از دهه ی چهل)؛
– رویکرد حقوقی (از دهه ی هشتاد).
پ) رویکردهای سه گانه ی فوق از نظر شکل گیری در طول زمانی یکدیگر قرار دارند، ولی این به معنای نسخ هر یک و جایگزینی دیگری نیست، بلکه به معنای رویکرد غالب در هر دوره است و گر نه در هر دوره رویکردهای قبلی نیز با حضور کمتر و در اقلیت وجود دارد؛ از این و در زمان حاضر می تواند هر سه رویکرد را نشان داد گر چه غلبه با یکی از آنهاست.
ت) در بررسی هر یک از سه رویکرد بر پایه ی اهم منابع مکتوب، سعی می شود دیدگاه آنان در حوزه ی انسان شناختی، حقوق و تکالیف، خانواده و مشارکت اجتماعی ارائه گردد و در آخر تحلیلی به عنوان منطق و منهج این رویکرد عرضه گردد.
رویکردهای مذهبی در تاریخ معاصر ایران به زن (2)
رویکردهای مذهبی در تاریخ معاصر ایران به زن (3)
رویکردهای مذهبی در تاریخ معاصر ایران به زن (4)
پی نوشت :
1. خاطرات تاج السلطنه، ص 98.
2. همان، ص 99.
3. همان، ص 100.
4. همان، ص 101.
5. مجله ی نیمه ی دیگر، ص 14 – 15 (ش 17، زمستان 1371).
6. مجله ی کلک، زن در جامعه ی قاجار، ص 45 – 46 (ش 55 – 56).
7. ر.ک: مجله ی نیمه ی دیگر، مقاله ی تأملی در تفکر اجتماعی و سیاسی زنان در انقلاب مشروطه، ص 7-28 (ش 17، زمستان 1371)؛ انجمن سری زنان در عصر مشروطه، ص 17 و 53.
8. رویارویی زن و مرد در عصر قاجار، ص 16.
9. همان، ص 1.
10. رویارویی زن و مرد در عصر قاجار، ص 8؛ معایب الرجال در پاسخ به تأدیب الرجال، ص 3.
11. معایب الرجال، ص 54.
12. یوسف (12) آیه ی 28.
13. ابراهیم (14) آیه ی 46.
14. معایب الرجال، ص 84 – 85.
15. مجله ی نیمه ی دیگر، مقاله ی میرزا فتحعلی آخوند زاده و مسأله ی زنان، ص 29- 33 (ش 17، زمستان 1371).
16. هفت بهشت، ص 121 – 122؛ نیمه ی دیگر، ص 79 (ش 14، بهار 1370).
17. فهرست کتاب های چاپی فارسی، ج 1، ص 1271 (سنگی، جیبی، 82 ص)؛ رویارویی زن و مرد در عصر قاجار، ص 16، به نقل از از صبا تا نیما، ج 2، ص 113. یادآوری می شود ترجمه ی دیگری نیز از کتاب های قاسم امین به دست سید احمد مهذب (م 1336 ش) به سفارش وزارت فرهنگ رضاخانی در سال های بعد تحت عنوان زن و آزادی و زن امروز به انجام رسیده و در 1321 ش به صورت سربی در 19 ص و در 1316 در 189 ص به چاپ رسیده است (فهرست کتاب های چاپی فارسی، ج 6، ص 2782؛ رسائل حجابیه، ج 1، ص 43 – 44).
18. این کتاب با این مشخصات به چاپ رسیده است: ابراهیم شفیعی سروستانی، جریان شناسی دفاع از حقوق زنان، مؤسسه ی فرهنگ طه، قم، 1379.
19. جریان شناسی دفاع از حقوق زنان، ص 59 – 143.
20. این کتاب با این مشخصه ها به چاپ رسیده است: محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، مرکز مدیریت حوزه های عملیه ی خواهران، قم، ص 1382.
21. الگویی جامع شخصیت زن مسلمان، ص 13 – 44.
منبع: برگرفته از ماهنامه ی آینه ی پژوهش 91