نویسنده: محمد صالحی
هدف قیام امام : براندازی حکومت جور یزید و تشکیل حکومت عدل اسلامی ، بر اساس خواست مردم بخصوص کوفیان 1
مراحل قیام امام:
مرحله اول :
کوشش برای نپذیرفتن بیعت تحمیلی یزید و از طرف دیگر تحقیق درباره امکان تشکیل حکومت در کوفه . ( از 28 رجب سال 60 هجری تا 8 ذی الحجه ، یعنی 4 ماه و 10 روز )
چون امام بیعت را خلاف عقل و شرع می دانست ( یعنی امضای ظلم و قبول حاکمیت ظالم ) ، مخفیانه از مدینه حرکت کرد و به مکه رفت .
در این فاصله زمانی چون بزرگان کوفه از حرکت امام آگاه شدند از ایشان دعوت کردند تا به آنها ملحق و رهبری سیاسی آنها را بعهده گیرد . امام برای اطمینان از شرایط کوفه ، مسلم را به آنجا فرستاد و مسلم پس از بررسی اوضاع ، به امام نوشت : نیروهای مردمی کوفه با شما هستند ، پس با رسیدن نامه من با تعجیل ، به کوفه حرکت کنید . 2
امام با دیدن نامه مسلم ، نامه ای به بزرگان بصره نوشته و آز آنها دعوت به همکاری کرد و سپس راه افتاد . 3
مرحله دوم :
تصمیم گیری برای تشکیل حکومت و حرکت بسوی کوفه بدین منظور و همچنین مصون ماندن از تعرض دشمن .
( از هنگام حرکت امام بسوی کوفه تا زمان محاصره )
امام رزوز 8 ذی الحجه سال 60 هجری از مکه بسوی کوفه حرکت کرد و راه خود بسوی براندازی حکومت ظلم یزید و تشکیل حکومت عدل اسلامی را آغاز نمود .
در همان روز مسلم در کوفه علیه ابن زیاد خروج کرد و فردای آن روز ( روز عرفه ) بدستور ابن زیاد کشته شد .
خبر به امام رسید . ایشان با یاران خود به مشورت نشست و رای غالب ، رفتن به سمت کوفه بود که امام پذیرفتند و حرکت کردند .4 چرا که اعتقاد پیدا کردند که شرایط رهبری و جایگاه ایشان فراتر از مسلم بوده و می توانند حرکت مردم کوفه را منسجم کرده و به انجام برسانند . کاروان امام در نزدیکی کوفه توسط لشکر 1000 نفری حر ابن یزید ریاحی محاصره می شوند .
از آنجا که حر ، فردی سالم و محترم بود با امام خوشرفتاری کرده و امام تصمیم می گیرند آنها را از هدف خود آگاه کنند . ایشان در دو نوبت برای لشکریان حر سخنرانی کرده ( پس از نمازی که همگان به امامت امام خواندند ) و اعلام کرد :” من بسوی شما نیامدم مگر بعد از دعوت شما کوفیان با نامه هایتان . حال اگر حاضر نیستید با من هم پیمان شوید ، من برمی گردم . “5
در این جا حر اظهار بی اطلاعی کرده و می گوید من دستور دارم شما را به کوفه ببرم . امام ناراحت شده و تصمیم به بازگشت به حجاز می گیرند که پس از یک مشاجره ، قرار بر آن می شود که امام نه تسلیم شده به کوفه برود و نه به حجاز بازگردد ، بلکه بسمت یک مسیر سومی حرکت کنند تا دستور جدید از ابن زیاد برسد .6
مرحله سوم :
کوشش برای جلوگیری از درگیری نظامی و خونریزی ناموجه و تلاش برای ترک مخاصمه و برگشتن به حجاز .( از زمان محاصره تا قبل از شروع جنگ در روز عاشورا )
در این مرحله ، شرایط کاملا نظامی شده و امکان پیگیری ورود به کوفه و تشکیل حکومت بسیار ضعیف شده که امام تصمیم می گیرند ، به هر قیمتی شده تسلیم نشده و به کوفه نزد ابن زیاد نرود . بلکه در بهترین حالت بتوانند از راه آمده بازگردند و بالتبع جنگ ناعادلانه ای سرنگرفته و خونریزی نشود .
شاهد بر این مدعا ، حداقل 5 مرتبه ، پیشنهاد ترک مخاصمه و برگشتن به حجاز توسط امام می باشد .
1- قبل از نماز ظهر در حضور حر و نیروهایش 7
2- بعد از نماز عصر همان روز 8
3- پاسخ به فرستاده عمر سعد در کربلا در بیان علت حضورش در کربلا 9
4- در مذاکراتی که با عمر سعد در کربلا انجام دادند
5- ضمن سخنرانی پرمعنی و هیجان آور در روز عاشورا 10
مرحله چهارم :
دفاع اضطراری و قهرمانانه برای نپذیرفتن ذلت تسلیم
در این مرحله چون امام را مخیر کرده بودند بین دو امر ” ذلت تسلیم یا کشته شدن ” ، ایشان جنگ جوانمردانه را برای دفاع از شرافت و حقانیت خود و اهداف خود انتخاب و عاشقانه آنرا می پذیرند 11. البته امام می دانستند اگر تسلیم هم بشوند ، سرانجام همانند مسلم ، توسط ابن زیاد کشته خواهند شد .12
پی نوشت ها :
1- سخنرانی امام در مسیر کوفه : ایها الناس ان رسول الله قال من رای سلطانا جائراً مستحلاً لحرام الله، ناکثاًعهده مخالفاً لسنه رسول الله، یعمل فی عباد الله بالاثم والعدوان فلم یغیّر علیه بفعل ولاقول کان حقاً علی الله ان یدخله مدخله الا و انّ هولاء قدلزموا طاعه الشیطان و ترکواطاعه الرحمن و اظهروا الفساد و عطّلوا الحدود و استأثروا بالغی واحلوا حرام الله وحرموا حلاله و انا احق ممن غیّر و قد اَتَتْنی کتبکم و قدمت علیّ رسلکم ببیعتکم انکملاتسلّمونی ولاتخذلونی فان اتممتم علی بیعتکم تصیبوا رشدکم… تاریخ طبری ج 4 ص 304 و مقتل ابو مخنف ص 85
2- عجل الاقبال حین یاتیک کتابی فان الناس کلهم معک – مقتل ابو مخنف ص 51
3- مقتل ابو مخنف ص 25 و لهوف ص 43
4- ارشاد شیخ مفید ص 203
5- ” نحن اهل البیت اولی بولایه هذاالامر علیکم من هولائ المدعین ما لیس لهم …. و ان کرهتمونا … انصرفت عنکم ” – ارشاد مفید ص 205 و 206 و تاریخ طبری ج4 ص 303-304 و مقتل ابومخنف ص 84
6- همان منابع 5
7- ” و ان لم تفعلوا و کنتم لمقدمی کارهین و لقدومی علیکم باغضین انصرفت منکم الی المکان الذی جئت منه الیکم ” همان منابع 5
8- “و ان أنتم کرهتمونا وجهلتم حقنا و کان رأیکم غیر ما أتتنی کتبکم و قدمت به علی رسلکم انصرفت عنکم “- همان منبع 5
9- ” کتب الی اهل مصرکم هذا ان اقدم فاما اذکرهتمونی فانا انصرف عنکم ” – مقتل ابو مخنف ص 96
10-” فانظروااهل یحل لکم قتلی ؟ … اما فی هذا حاجز لکم عن سفک دمی ؟ …. اتطلبونی بقتیل منکم قتلته ؟ ” – مقتل ابومخنف ص 117-118 و ” ایّها الناس اذا کرهتمونی فدعونی انصرف الی مأمنی من الأرض ” – تاریخ الطبری، ج 4، ص 323 .
11- ” إن الدّعی ابن الدّعی قد رکز بین اثنتین، بین السلّه والذلّه، وهیهات منّا الذله ” – مقتل ابومخنف ص 117-118
12- ” قیس از لشکریان یزید گفت : تسلیم ابن زیاد شو در امان میمانی ، امام فرمودند : مسلم را نیز امان دادند و کشتند ، تو می خواهی من تسلیم شوم آنگاه مثل مسلم خونم را بریزید …. بخدا قسم هرگز دست ذلت به اینان نمی دهم .” سخنرانی امام در روز عاشورا – مقتل ابو مخنف ص 118
منابع :
1- کتاب قضاوت زن در فقه اسلامی همراه با چند مقاله دیگر – مقالات ” تطبیق قیام امام حسین (ع) با موازین فقهی “و” دو سوال درباره قیام امام حسین (ع) ” – صالحی نجف آبادی
2- http://hawzah.net/ – مراحل شکلگیری قیام خونین سیدالشهداء ـ علیهالسلام – پدیدآورنده:محمدتقی سبحانینیا،
3- http://mahsan.parsiblog.com