رویدادهای اجتماعی ایران اسلامی، پیوسته ازنهضت خونین حسینی تاثیر پذیرفته است. فرهنگ مردم ایران با قیام عاشورا پیوندی ناگسستنی خورده و سیمای آزاده وستم ستیز سرور شهیدان حسین ابن علی (ع) بر لوح دلشان نقشی نازدودنی دارد.
انقلاب طاغوت برانداز اسلامی ایران نیز ریشه در عاشورا دارد و دردوران مبارزه با رژیم سرسپرده استکبار، سید الشهدا ویارانش بزرگترین و پرجاذبه ترین اسوه های پایداری، ایثار وشهادت طلبی بوده اند.
ضرورت بازشناسی نهضت سالار شهیدان وبه ویژه با عنایت به مقتضیات عصر، ایجاب می کند که درسها وعبرتهای عاشورا ژرف کاوی نموده وریشه ها و پیشینه های آن در کانون توجه قرار گیرد. (پژوهشکده تحقیقات اسلامی – 1387)
قیام عاشورا از مهمترین حوادث تاریخ اسلامی، بلکه تاریخ بشر است هر چند این واقعه از نظر گسترده و وسعت،درمقایسه با رخدادهای دیگر تاریخ، چندان بزرگ نیست. اما ازجهت عمق و عظمت کم نظیر است بروز قساوت وبی رحمی از یک سوی وصفات متعالی انسانی از سوی دیگر دراین حماسه بی مانند است.
عاشورا همچنین از جهت تاثیر گذاری و زنده بودنش درگذر زمان، از حوادث بی دلیل تاریخ به شمار می رود.
ابعاد وگستره این حادثه نیم روزه آنچنان ژرف و سترگ است که با وجود گذشت سالیان متمادی اثری شگفت وستودنی بر جامعه وانسانها نهاده است. خروش به کژیها و ناپاکیها، شبهات ودشمنی ها ونقش بستن منش آزادگی، ایثار وشهادت در روش زندگانی از عالی ترین و والاترین اثرهایی است که درجامعه امروزین شیعیان مشهود وقابل رویت است. (آیت ا. . . . مصباح یزدی – 1385)
به یقین آنچه رمز جاودانگی این واقعه حزن انگیز وتاب رباست، اصالت آن است. قیام امام حسین (ع) رویگردی احساسی وبرخواسته از خواهشهای نفسانی و یا قدرت مدار نیست. تجزیه وتحلیل وباز کاوی زمینه ها و سبب های آن حادثه بزرگ از نهضتی منطقی،اصیل، جامع، استراتژیک ومستمر حکایت دارد.
قیامی که با وجود روش بودن نتیجه آن، به تمام اماها واگرهای تاریخ پاسخی گویا و استوار داد. ونقطه اتکای بسیاری از حق طلبان ومجاهدان ونیز مجالی برای عبرت صاحبان خرد گشته است. (مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی وپژوهشگی امام خمینی (ره) -1385)
در بین تمام نهضت هایی که در اسلام رخ داده وتاریخ اسلام آکنده از نهضت وقیام است. این تنها نهضتی است که هنوز یادمان آن در بین مسلمانان زنده وتازه است واین تنها نهضتی است که به ژرفای وجدان عمومی نفوذ کرده وآن را غنا بخشیده ودرتعامل با آن، خود نیز غنای بیشتر یافته است. قیام عاشورا تنها نهضتی در طول تاریخ اسلام است که توفانی از تولید هنری وشعری و فکری آفریده واین توفان از سال 61 هجری شروع شده وتاکنون متوقف نشده است. (آیت ا. . . شمس الدین -1386)
عوامل زمینه ساز قیام عاشورا
1- کنار گذاشتن وصایای نبی اکرم:
پیامبر اعظم (ع) به عنوان رهبر تیزبین وبصیر امت بی خوبی حوادث دردناک پس از خویش را پیش بینی می کرد وبه عنوان ناصح ودلسوز امت راه نجات را پیش روی امت گذارد که آن عبارت بود از : « تمسک به قرآن وعترت» به عبارتی دیگر پیامبر اسلام راه نجات امت از بحرانها را تمسک به قرآن وعترت می دید.
درحدیث متواتر می فرماید: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب ا. . . وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلو ابدا وانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض»
همانا من دو یادگار گران بهاء را در بین شما باقی گذاردم. یکی کتاب خداست وآن دیگری عترت من. تا زمانی که به این دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد واین دو تا قیامت تفکیک ناپذیرند.
دراین روایت شریف راه رهایی امت از فتنه ها، تمسک به کتاب وعترت معرفی شده است. یعنی صرف دم زدن از کتاب یا عترت کافی نیست. آنچه مهم است عمل به کتاب خدا وپذیرش رهبری ولایت عترت است.
«غربت قرآن وعترت» یک وجه تشابه قرآن وعترت است به عبارت دیگر وجه تشابه قرآن وعترت، غریب بودن آنان است. همانگونه که در قرآن مهجور شد، امام علی (ع) وفرزندان معصومش نیز تنها ماندند.
امام علی (ع) فرمود: من از زمان وفات پیامبر (ص) پیوسته مظلوم بوده ام.
قرآن کتاب تمام قرون واعصار است وامامان نیز هدایتگر همه نسل ها، نه قرآن کهنه خواهد شد. نه عترت بالاتر آن که، گذشت زمان جلوه های بیشتری از قرآن وعترت را به نمایش می گذارد.
2- رنگ باختن معنویات.
از عوامل مهم زمینه ساز حادثه عاشورا کم رنگ شدن معنویات درجامعه آن روز مسلمانان بود.
مقام معظم رهبری می فرمایند:
دوعامل ازعوامل اصلی این گمراهی وانحراف است: یکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن صلات و نماز است وعامل دوم «اتبعوا الشهوات» است، یعنی دنبال شهوترانی ها وهوس رانی ها و دریک جمله دنیا طلبی ها رفتن وجمع آوری ثروت ومال بودن والتذاذ وبه دام شهوات دنیا افتادن و. . .
معنویت: یعنی دعوت انسانها به خداوند. روح اصلی تمام انسانها بود. و جامعه مطلوب اسلامی، جامعه ای است که ستون فقرات همه برنامه ریزی هایش را این اصل تشکیل می دهد. متأسفانه پس از پیامبر اسلام (ص) با انحراف سیاسی و فرهنگی که به وجود آمدبه تدریج معنویت رنگ باخت. ارزشهای الهی جای خود را به ارزشهای مادی داد. در زمان پیامبر به سوی جهاد و ایثار بود. اما بعد از حضرت، مسابقه به سوی دنیا ومتاع ناچیز آن بازار گرم گرفت.
3- افول غیرت دینی:
یکی از عوامل زمینه ساز عاشورا«افول غیرت دینی » بود.
«غیرت» یعنی دفاع از محبوب در برابر متجاوز، غیرت دینی، یعنی اجازه تجاوز به حریم دین به هیچکس ندادن، داشتن خشم مقدس در برابر متجاوزان به حریم دین، تلاش گسترده در راه نشر، امر به معروف ونهی ازمنکر وتولی وتبری، داشتن روحیه دفاع از دین وآماده فدا کردن همه هستی در راه آن.
در روایات غیرت دینی که نوعاً از آن به امر معروف ونهی از منکر یاد شده است. مایه قوام دین، برترین اعمال، مایه استحکام جبهه ایمان، مایه ذلت دشمنان دین، مبنا برپایی احکام دین، راه انبیاء، مایه آبادانی زمین و. . . معرفی شده است.
4- تساهل وتسامح در دین:
نقطه مقابل: غیرت دینی» تساهل وتسامح در دین بر مبنای معامله گری بر سر دین است. چه در اصول وچه در فروع، حوزه اصلی این نوع تساهل وتسامح در وادی سیاست بود. بعداً به وادی دین کشانده شد.
طرفداران این معناازتساهل، آگاه یا نا آگاه به تحریف دین پرداخته وسرانجام مردم را از دین جدا خواهند کرد. قرآن وروایات وسیره پیامبر وامامان به مبارزه با این معنا از تساهل پرداخته اند.
حادثه عاشورا پیام تلخ تساحل و تسامح:
بارزترین نمونه زیان عظیم بی تفاوتی وتساهل، حادثه جانگذاز عاشورا است. بی تردید اگر از آغاز در بر ابر منکرات عظیمی که در جهان اسلام صورت می گرفت مسلمانان به نهی از منکر بر می خاستند ودنیا را به دین معامله نمی کردند وچند روز زندگی زود گذر دنیا را برای رضای خدا ترجیح می دادند، قطعاً کار به جایی نمی رسید که امام حسین(ع) برای حفظ اساس اسلام عزیز، جان خود وعزیزان وفرزندان ویارانش را فدا کند.
اولین منکر بزرگی که بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) صورت گرفت ومبنا واساس انحرافات دیگر شد. انحراف رهبری است از مسیر ترسیم شده پیامیر (ص) بود. پیامبر (ص) می دانست تنها شخصیت وارسته ای که می تواند پس از او جامعه اسلامی را در همان راهی که حضرتش مشخص کرده هدایت کند. امام علی (ع) است. اوبه دستور خداوند حضرتش را طبق نص صریح وصحیح ومتواتر غدیر به امامت امت پس از خود منصوب کرد. ولی متأسفانه پس از پیامبر، این نسبت الهی نادیده گرفته شد وامام علی (ع) از این مسند که حق او بود. کنار گذاشته شد ودرحقیقت حق همه ی مسلمانان تا روز قیامت ضایع شد؛ چرا که اگر امامت امام علی (ع) برامت بود اینک جهان اسلام وضع دیگری داشت.
دومین منکری که جهان اسلام با بی تفاوتی از کنار آن گذشت «اذیت دختر پیامبر» بود. آری، بی تفاوتی های این چنین، سر انجامش حادثه جان گداز عاشورا است. اینجا دختر پیامبربین درودیوار قرار گرفت، درحادثه عاشورا سربریده عزیزانش بالای نیزه ها رفت. اینجا در خانه به آتش کشیده شد، درحادثه عاشورا خیمه ها را به آتش کشیدند. اینجا محسن شش ماهه شهید شد ودرحادثه کربلا گلوی نازک علی اصغر هدف پیکان دشمن قرار گرفت.
سومین منکری که پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) بازار گرمی یافت. آن بود که احکام وقوانین مسلم اسلامی دستخوش تغییر وتحریف شد وزیر بنای آن نه اجتهاد مطلوب، بلکه سلیقه و رأی بود. اجتهادی فراوان در مقابل نص صریح قرآن وپیامبر صورت گرفت . در برابر این منکر نیز جهان اسلام بی تفاوت گذشت وآنها که باید نهی از منکر کنند، ساکت ماندند.
چهارمین منکر پس از رحلت پیامبر اکرم؛ طرد بزرگان صحابه ومغضوب دستگاه واقع شدن آنان بود. چهره های درخشانی همچون ابوذر را به جرم حق گویی تبعید کردند وحتی بدرقه او را هم ممنوع کردند. باز هم کسی در برابر این منکر فریاد بر نیاورد وجز امام علی (ع) و فرزندانش و قنبر وبعضی از خاصان صحابه، کس دیگری به بدرقه ابوذر نیامد وابوذر در غربت مظلومانه جان داد.
پنجمین منکر، کنار گذاشتن ارزشهای اسلامی بود . پیامبر(ص) ضد ارزشها وبه عبارتی دیگر ضد ارزشهای جاهلی را ملغا وارزشهای الهی را جایگزین آنها نمود ولی متأسفانه پس از پیامبر (ص)دوباره ارزشهای جاهلی احیا شد. دوباره تبعیضات نژادی جان گرفت ودوباره بین عرب وعجم جدایی افتاد. عرب بودن امتیاز شد و عجم بودن نقطه ضعف.
ششمین منکر: منکر بزرگ غارت بیت المال بود. بیت المال که درحقیقت پشتوانه اقتصادی جامعه اسلامی بود. در تیول یک یا چند خانواده قرار گرفت وهمانند اموال شخصی با آنان برخورد شد.
مجموعه این بی تفاوتی ها دست در دست هم داد تا خلافت اسلامی به کلی از مسیر خود منحرف شد وسرانجام زمام امر مسلمین به دست کسانی قرار گرفت که تا دیروز در برابر اسلام صف کشیده بودند وتا آنجا که در توان داشتند علیه اسلام بکار بردند. این بی تفاوتی ها اسلام عزیز را در سراشیب قرار داد. سراشیبی هایی که اگر فداکاریهای سالار شهیدان ابی عبدا. . . (ع) نبود بی تردید سرانجامش سقوط بود ودر آن صورت اثری ازاسلام ومکتب نبود واین سخن کاملاً حق است که پیامبر بزرگوار اسلام فرمودند: «حسین منی وانا من حسین »حسین از من است ومن از حسین چرا که بقایای این مکتب حیات بخش مدیون فداکاریهای او و یاران فداکاراوست.
او از آغاز قیام الهی اش به هنگامی که می خواست از مدینه حرکت کند اعلان کرد که انگیزه ام امر به معروف ونهی ازمنکر است یعنی می خواهم غیرت دینی را به نمایش گذارم وآن را احیا کنم. به همین جهت درمنشور نهضت الهی خویش فرمود: «ارید ان آمر باالمعروف ونهی المنکر» من اراده کرده ام امر به معروف ونهی از منکر کنم. وبه هنگامی که خروش عاشورایی بر آورد فرمود: آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود واز باطل جلوگیری به عمل نمی آید. » دراین شرایط باید مؤمن مشتاق لقای حق باشد (وبا آغوش باز به استقبال شهادت رود) که مرگ در راه خدا را سعادت دانسته و زندگی با ستمکاران را مایه ننگ می دانم. »
واین عبرتی بزرگ از حادثه عاشورااست. پیام صریح این عبارت این است که : بی تفاوتی در برابر منکرات (سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و. . . ) حوزه انقلاب اسلامی است. وآنچه انقلاب شکوهمند اسلامی ایران را از خطرها بیمه می کند احیای «غیرت دینی» است. دقیقاً همان که امروز لبه تیز دشمنان ومهاجمان فرهنگی است.
آنان با ده ها ماهنامه ها وهفته نامه ها و روزنامه برانند تا فروغ غیرت دینی را خاموش کنند وبا دعوت به تسامل ومتساحل در اصول ودر پی خاموش ساختن چراغ پر فروغ دینند، ولی هرگز نخواهند توانست که نور حق را خاموش کنند. (خاتمی – 1385)
از روزی که این نهضت وقیام سنجیده امام حسین (ع) آغاز شد، امتیازحق بر باطل، بر همگان معلوم گشت. شیعه آل محمد (ص) از شیعه آل ابوسفیان باز شناخته شدند ونهضت ارزشمند او هر روز بیش از گذشته عظمت خود را از نظرحقیقت جویان تجدید کرد واسرار والا و پاکیزه آن بر فرزانگان و واقع بینان چهره نمود پایگاه و موضعی که امام حسین (ع) در آن روز انتخاب کرد وجان های نخبگان پاکیزه آل ابی طالب و بر گزیدگانی از یارانش را در راه نگهبانی از آن فدا نمود، پایگاهی بس رفیع ومهم بود وبرای نگهبانی از آن لازم شد، حتی دختران خاندان رسالت به دست دژخیمان حکومت اموی از این سو به آن سو کشانده شوند. آری پایمردی دراین پایگاه همان عاملی بود که حق را پس از فرسودگی و بی حالی زنده کرد ودین را پس از افول وغروبش پایدار نمود وبرای جهانیان آشکار ساخت که معاویه وپسراو یزید دو عنصر راه گم کرده ای هستند که مردم را به گمراهی کشانده اند. وامت اسلام وبلاد آنها را با تبهکاریهای خود آلوده اند. نتیجه چنین نهضتی آن شد که تشیع وتاثی به آل محمد (ص) راه بقای خود را در تاریخ پیدا کند وبه گردنه های سختی را که در برابرش به وجود آورده بودند، با قدرت واطمینان پشت سر گذارد وخارهای خلنده ای را که در راه او تعبیه کرده بودند. از میان بردارد. (مظفر- 1368)
هدف اصلی امام حسین (ع) از قیام عاشورا چه بود؟ هدف اصلی امام (ع) این بود که دین اسلام را از انحرافی که سبب حکومت معاویه ویزید ومداخلات بنی امیه وبنی مروان عارض او شده بود. نجات دهد، می خواست دستگاه کفر وظلم یزید واتباع واشیاع او را بر عموم جهانیان وبه ویژه فریب خوردگان شام و مصر وعراق نشان دهد وطوری آن را رسوا کند که برعامه مسلمانان اتمام حجت شده باشد.
قصد حسین بن علی (ع) ایجاد دستگاه ریاست وسلطنت نبود و اگرنه خوب می دانست که این امر در خود مکه و مدینه از آنجا که بگذرد، درحدود یمن ودر حصول و در معاقل اسلامی که از دسترس یزد وحکام او دورتر ومأمون تر است، خیلی سهل الوصول تر بود. تا در بیابان کربلا ومرکز قدرت اتباع یزید ودر محلی که مردمش به قدر ونفاق وسست پیوندی ضرب المثل بودند. و معامله ای را که با پدر وبرادر او کرده بودند بهترین سرمشق وعبرت او بود. او درفکرجاه وجلال نبود بلکه می خواست ندای مظلومیت خود وکفر و ظلم دستگاه یزیدی را به گوش جهانیان برساند وحصول این مقصد مقدس وعالی جزء با شهادت او ویارانش واسیری اهل بیت پاکش مسیر نبود. (همایی- 1357)
سایر علل:
*- جعل حدیث وتحریف حقایق
* – تثبیت وترویج عصبیت قومی وقبیله ای
* – تقدیس قدرت
* – دنیا طلبی
*- جهالت ونادانی
*- مکتب سازی (چوبینه – 1377)
اهداف قیام عاشورا
الف) اصلاح مفاسد ؛ هدف اصلی قیام امام حسین (ع) «احیای سنت پیامبر(ص)»
با توجه به سخنان آن حضرت، اصلاح امت از جمله مهمترین اهداف قیام ایشان به شمار می رود. چنان که در وصیت ایشان به برادرش محمد حنفیه آمده است: من نه برای گردش وتفریح خروج می کنم ونه برای اینکه فسادی روی زمین راه اندازم وظلمی کنم. بلکه فقط برای اصلاح امت جدم و پدرم خروج می کنم.
بنابراین با توجه به فرمایشهای امام حسین (ع) مصداق «اصلاح» : اجرای حدود الهی، تقسیم عادلانه بیت المال مسلمین و امکانات اقتصادی، اداری وقانونی میان مردم، مبارزه با تبعیضهای قومی وحزبی و. . . بود. امام حسین (ع) قیام کرد تا این فسادها را براندازد.
ب ) امر به معروف ونهی از منکر :
امام حسین (ع) پس از طلب اصلاح در امت جدش، امر به معروف ونهی از منکر را از جمله اهداف قیام خود معرفی می کند. (وان آمرو با المعروف وانهی عن المنکر : واین که امر به معروف ونهی از منکر کند) (آیت ا. . . مصباح یزدی- 1385)
با نگاهی به تاریخ آن روزهای سرزمین های اسلامی در می یابیم که سنت نبوی پس از گذشت کمتر از نیم قرن در مسیر انحطاط افتاد وامت به خاطراختلافات صحابه وبرداشتهای دینی گوناگون از سیره رسول خدا (ص) پراکنده شدند. اینجاست که امام فریاد می زند: «مگر نمی بینید که حق دگرگون وباطل روی کارآمده است. » به گونه ای که اهل بیت پیامبر (ص) که آیه تطهیر، حدیث ثقلین وصدها آیه و روایات دیگر درباره آنان وارد شده است. کافر و طغیانگر قلمداد می شوند. (لطیفیان وصادقیان – 1383)
ج) نجات اسلام:
با روی کارآمدن بنی امیه واهداف شوم آنان برای از بین بردن اسلام از پهنه گیتی، از آغاز رسالت پیامبر(ص) و در ادامه آن به گونه ای بود که می توان ادعا نمود که هر نقشه شومی که پیامبراکرم(ص) ومسلمانان را تهدید می کرد به صورت مستقیم ویا غیر مستقیم توسط بنی امیه راهبری می شد وریشه تمام کجروی ها، خانه ابی سفیان بود. (صافی گلپایگانی – 1385)
آنان پس از رحلت رسول خدا(ص) با دسیسه های گوناگون دربرابر جانشین بر حق رسول خدا و اهل بیت آن حضرت به رویارویی برخاستند. فرزند رسول خدا برای نجات اسلام جان خود را فدا نمود وبهای خون ایشان نجات اسلام ناب محمدی (ص) گردید. (لطیفیان وصادقیان -1383)
د) فداکاری برای حفظ دین:
عاشورا پیام ها و درسهایی دارد. عاشورا درس می دهد که باید برای حفظ دین فداکاری کرد. در راه دین باید گذشت. درس می دهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر وجوان، امام و رعیت، همه با هم دریک صف قرار می گیرند و جبهه دشمن با همه توانایی های ظاهری، بسیارآسیب پذیر است. درس می دهد که در دفاع از دین بیشتر از همه چیز برای انسان بصیرت لازم است. بی بصیرت ها فریب می خورند ودر جبهه باطل قرار می گیرند. بدون اینکه خود بدانند. همچنان که در جبهه ابن زیاد کسانی بودند که از فساق فجار نبودند. بلکه از بی بصیرت ها بودند. (برگرفته از کتاب «امانتداران عاشورا» در بیانات مقام معظم رهبری – 1378)
فلسفه قیام عاشورا:
در زیارتی از زیارتهای امام حسین (ع) که در روز اربعین خوانده می شود، جمله ای بسیار پرمعنا وجود دارد وآن این است که «وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادی من الجهاله» فلسفه فداکاری حسین بن علی دراین جمله گنجانده شده است. زیرا به خدای متعال عرض می کند که این بنده تو؛ این حسین تو؛ خون خود را نثار کرد تا مردم را از جهالت نجات دهد«وحیره الضاله» مردم را ازسرگردانی وحیرتی که درگمراهی است نجات بدهد.
اگر امام حسین (ع) نیز به این فداکاری وجانفشانی عظیم و شگرف اقدام نمی کرد، دین اسلام با تلاشهایی که اموی ها مصروف می داشتند به صورت دین و آیین اموی در می آمد، تعالیم چنین آیینی عبارت بود از: فساد در زمین، ارتکاب هرگونه منکر وکار زشت، هتک حرمت ها، تجاوز به ناموس مردم، خونریزی و امثال آنها؛ درحالی که اسلام آمد تا این گونه کارها را ریشه کن ساخته، میکروب و جرثومه آن را از بین ببرد و پیکر جامعه را از امراض کشنده ومرگ زای آن تطهیر کند.
ابوعثمان جاحظ دراین خصوص می گوید: «بنی هاشم از آن جهت بر بنی امیه می بالید که کعبه را ویران نکردند وقبله را دگرگون نساختند ومرتبت رسول خدا را فروتر از خلیفه و جانشین او قرار ندادند. . . . واوقات نماز را جابجا نکردند. . . . وبر روی میز رسول خدا به خوردن و نوشیدن نپرداختند و حرم خدا را غارت نکردند و به ناموس مسلمانان از رهگذر اسیر کردن آنها تجاوزننمودند. » (مظفر -1368)
پی نوشت ها :
پژوهشگر: سیدمحمد ابراهیمی*
راسخون
از مقالات برگزیده ی مسابقه ی روایت محرم
*- کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت- مدرس دانشگاه پیام نور قزوین
منابع ومواخذ:
1- جلوه های عاشورا- کاظم لطیفیان و رضا صادقیان – انتشارات بخش فرهنگی دفتر آیت اله العظمی فاضل لنکرانی 1383.
2- مقتل نمونه – علی اکبر میرزایی – انتشارات صالحان – چاپ دوم -1386.
3- عاشورا شناسی – پژوهشکده تحقیقات اسلامی – انتشارات زمزم هدایت -چاپ سوم – 1387.
4- احرام محرم -عبدالحسین نیشابوری- انتشارات دلیل ها – چاپ دوم – 1386.
5- آذرخش کربلا – آیت اله محمد تقی مصباح یزدی- انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) – چاپ دوم – 1385.
6- نگاهی نو به جریان عاشورا – پژوهشکده علوم و فرهنگ اسلامی، پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت – انتشارات بوستان کتاب _ چاپ دوم – 1385.
7- فلسفه وعوامل جاودانگی نهضت عاشورا -ابوالفضل بهشتی – انتشارات بوستان کتاب – چاپ دوم – 1385.
8- تفسیر تاریخ سرخ – محمدجواد صاحبی – انتشارات پازینه – چاپ سوم – 1385.
9- رخداد کربلا در نهاد توده ها – آیت اله شیخ محمد مهدی شمس الدینی – ترجمه محمد جواد معموری – انتشارات داراکتاب اسلامی – چاپ اول – 1386.
10- عبرت های عاشورا – سید احمد خاتمی -انتشارات بوستان کتاب – چاپ سوم – 1385.
11- پرتوی از عظمت امام حسین (ع) – آیت ا. . . صافی گلپایگانی.
12- امانتداران عاشورا – (دربیانات مقام معظم رهبری- انتشارات مؤسسه فرهنگی قدر ولایت – چاپ اول – 1378).
13- اسرار و آثار واقعه کربلا – جلال الدین همایی – انتشارات دهخدا – چاپ دوم – 1357.
14- نگاهی فلسفی به جریان عاشورا – سجاد چوبینه – انتشارات ابرار – چاپ اول – 1377).
15- تاریخ شیعه – محمد حسین مظفر – ترجمه سید محمد باقر حجتی – دفتر نشر و فرهنگ اسلامی – چاپ اول – 1368).