نویسنده: اسماعیل نسّاجی زواره
آن چه بیش از همه حادثه کربلا را پرفروغ و سازنده جلوه میدهد، سیره ائمه اطهار(ع) است در زنده نگه داشتن این حماسه زیبا و احیای فرهنگ آن. امامان معصوم(ع) علیرغم این که در دوران امامت خویش در محدودیتهای شدیدی به سر میبردند و حاکمان مستبد اموی و عباسی سایه شوم خود را بر شهرهای اسلامی گسترده بودند، ولی با اتخاذ صحیحترین تصمیمها و موضعگیریهای مناسب و با استفاده از مؤثرترین شیوهها توانستند از فرهنگ عاشورا و دستاوردهای ارزشمند آن به صورت شایسته پاسداری کنند و راه حماسه آفرینان کربلا را تداوم بخشند.
آنان این واقعه را به دید معجزه نگریستهاند و در سیره عملی خود به عنوان راهکارهای مؤثّر و زنده برای مبارزه علیه ظلم و ستم از آن بهره جستهاند که در این مقال به روشهای عملی آنان جهت حفظ این نهضت از تحریفات و زنده نگه داشتن آن اشاراتی گذرا خواهیم داشت.
توصیه به سوگواری و عزاداری
عاشورا دهم ماه محرم الحرام است که از دیر باز مورد توجه و احترام مردم بوده است. ولی در فرهنگ شیعه به خاطر شهادت سومین پیشوای شیعیان و اصحاب او در سرزمین کربلا، این روز از جایگاه والایی برخوردار است. دهم ماه محرم با رخداد قیام سیدالشهداء (ع) در بین امامان(ع) و دوستداران اهل بیت (ع) به عظیمترین روزسوگواری و ماتم تبدیل شد.(1) پیشوایان معصوم(ع) همواره جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا، شیعیان را به سوگواری و عزاداری توصیه نموده و اثرات و ثمرات این شعایر را تشریح مینمودند. راز این که ائمه هدی(ع) بر ماتم سرایی شهدای کربلا تأکید نمودهاند این است که: اوّلاً دشمنان و مخالفان اهل بیت (ع) این روز را به جشن و سرور سپری میکردند و ثانیاً این عزاداریها و سوگواریها اگر آگاهانه، خالصانه و سازنده باشد، دل صاحب عزا را با دل حماسهسازان دشت نینوا پیوند میدهند و این ارتباط خود باعث ازدیاد معرفت و قرب به بارگاه ملکوتی خواهد شد.
امام صادق(ع) در توصیف مصایب روز عاشورا این گونه فرمودند: «وَ اَمّا یَومَ عاشوراءَ فَیَومٌ اُصیبَ فیه الحُسین صریعاً بینَ اَصحابِهِ و اصحابُهُ حَولَهُ صَرعی عُراهٌ؛(2) امّا روز عاشورا روزی است که در آن حسین(ع) میان یارانش کشته بر زمین افتاد و یاران او نیز اطراف او بر خاک افتاده و عریان بودند».
امام رضا(ع) دراینباره میفرماید: «من ترک السّعی فی حوائجه یوم عاشوراء قضی اللّه له حوائج الدّنیا و الآخره و من کان عاشوراء یوم مصیبته جعل اللّه عزّ و جلّ یوم القیامه یوم فرجه و سروره؛(3) هر کس تلاش در رفع نیازهایش را در عاشورا به خاطر به پاداشتن عزا ترک کند، خداوند حوایج دنیا و آخرتش را برآورده سازد و هر کس عاشورا را روز مصیبت خویش قرار دهد، خداوند تبارک و تعالی روز قیامت را روز شادی و خوشحالی او قرار میدهد.»
هم چنین امام صادق(ع) فرمودند: «انّ یوم الحسین اعظم مصیبهً من جمیع سائر الایّام؛(4) روز شهادت امام حسین(ع) سوزناکترین روزهاست.»
در سیره اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هرچه بیشتر تفحّص گردد، مشاهده میشود که آن بزرگواران برای ترویج فرهنگ عاشورا و تطبیق آن بر مصادیقش بر اساس مقتضیات هر عصر، اهتمامی وافر و تأکیدی مصرّانه داشتهاند. امام باقر(ع) در تعقیب این هدف و توجه دادن مردم به ستمی که بر اهل بیت(ع) روا شده، وصیّت میکند تا ده سال در موسم حج در منی برای امام حسین(ع) و همراهانش عزاداری کنند.
آن حضرت بودجهای را برای چنین امری اختصاص داد. عزاداری گروهی در ایام حج و سرزمین حسّاس منی، سؤالات معنا داری را در اذهان ترسیم میکند و این خود بهترین نوع مبارزه غیر مستقیم ائمه(ع) برای توجه دادن افکار عمومی بر ضد جنایات اموی بود.
ائمه هدی(ع) غیر از آن که قولاً و عملاً در سیره و رفتار خود در جهت برپایی مجالس سوگواری برای اباعبداللّه(ع) تأکید و اصرار داشتهاند، از مردم خواستهاند که در این امر مهم کوتاهی نکنند و به آنان نوید دادهاند که برای عزاداران حسینی پاداش بسیار ویژهای در نظر گرفته شده است.
از منابع روایی چنین برمیآید هر کس بر مصایب ائمه خصوصاً امام حسین (ع) بگرید و از این بابت محزون گردد:
1ـ در روز جزاء با ائمه هدی(ع) محشور خواهد بود.
2ـ حضرت سیدالشهداء (ع) برای سوگوار خود از خداوند طلب آمرزش میکند.
3ـ عزادار اباعبداللّه(ع) مصداق کسی است که در شادی اهل عترت شادمان و در حزن آنان اندوهناک و محزون است.
4ـ در هنگام احتضار سوگوار اباعبداللّه(ع)، ائمه هدی(ع) حاضر میشوند و عزرائیل را به مراعات حال وی توصیه میکنند به حدی که ملک الموت از مادر نسبت به او رؤوفتر است.
5 ـ سوگوار حماسه ساز عاشورا، از آب گوارای کوثر جرعههایی مینوشد و به میوههای جنّت متنعم میشود.
6ـ شفاعت رسول خدا(ص) شامل عزاداران امام حسین(ع) میشود.
7ـ قبر ماتم دار کربلا نورانی است و از عذاب برزخی مصون میباشد.
8 ـ خداوند از این که عزادار امام حسین(ع) را عذاب کند، پروا میکند.
9ـ سوگواران و زائران در پرتو عرش الهی در مجلس منوّر در محضر اباعبداللّه هستند.(5)
گریستن و گریاندن
گریه برای مصایب امام حسین(ع) نوعی پیوند با راه و روش و هدف آن حضرت است که باعث آمادگی برای مبارزه و جهاد در راه خدا میشود و نیروی ایمان و عقیده را از هر جهت بسیج میکند و ناامیدی و زبونی را از انسان دور مینماید. از آنجا که شهادت سالار شهیدان و یاران با وفایش از منظر عمومی، آثار ویرانگری برای حکومت بنیامیه و سالها بعد برای بنی عباس داشت و مشروعیّت حاکمان این دو سلسله را زیر سؤال برده بود، برای این که این تراژدی غمبار به دست فراموشی سپرده نشود، امامان(ع) با گریه بر شهیدان نینوا و زنده نگه داشتن یاد و خاطره جانبازیهای آنان اهداف شهیدان کربلا را دنبال میکردند. عظمت حادثه کربلا به قدری دلخراش بود که شاهدان آن مصیبت تا زنده بودند آن را فراموش نکردند.
امام سجّاد(ع) در مناسبتهای گوناگون بر عزیزانش گریه میکرد. اشکهای آن حضرت(ع) عواطف را بر میانگیخت و در اذهان مخاطبان مظلومیّت شهدای کربلا را ترسیم مینمود. امام سجّاد (ع) بنیانگذار فرهنگ گریه در میان مؤمنان بود و طی 35 سال امامتش به این روش ادامه داد (6) تا جایی که یکی از «بکّائین پنج گانه تاریخ»(7) نامیده شد. وقتی راز آن همه گریه را از آن حضرت میپرسیدند، حضرت مصایب جانگداز کربلا را بازگو میکرد و میفرمود: مرا ملامت نکنید. بدرستی یعقوب(ع) پس از آن که یک فرزند خود را از دست داد، آن قدر گریست تا از غصّه چشمهایش سفید شد. در حالی که یقین به مرگ فرزندش نداشت. ولی من به چشم خود در نصف روز دیدم که چهارده نفر از اهل بیت مرا سربریدند.(8)
او نه تنها خود در سوگ شهدای کربلا میگریست، بلکه شیعیان و مؤمنان را نیز ترغیب به گریستن بر آن شهدا میکرد و میفرمود: «هر مؤمنی که بر شهادت حسین(ع) بگرید به طوری که اشک بر گونههایش جاری شود، خداوند برای او غرفه هایی در بهشت آماده میسازد که تا ابد در آن اقامت خواهد گزید».(9)
امام صادق(ع) فرمودند: «علی بن الحسین(ع) به یاد عاشورا بیست سال گریست و هرگز طعامی نمیخورد مگر این که گریه میکرد».(10)
همچنین امام رضا(ع) فرمودند: «فعلی مثل الحسین فلیبک الباکون فانّ البکاء علیه یحطّ الذّنوب العظام؛(11) گریه کنندگان باید بر کسی همچون حسین(ع) گریه کنند، زیرا گریستن بر او گناهان بزرگ را فرو میریزد».
باز امام صادق (ع) فرمودند: «کلّ الجزع و البکاء مکروهٌ سوی الجزع و البکاء علی الحسین؛(12) هر ناله و گریهای مکروه است، مگر ناله و گریه بر حسین(ع)».
این اشکها و گریهها در عزای مظلوم کربلا، فریاد مداوم علیه ستمگران و ابلاغ پیام خون مطهر شهدا بود. اگر گریههای ائمه(ع) نبود، حادثه عاشورا از خاطرهها محو میشد و شعاع این مشعل فروزان فروکش میکرد.
بیان گریه نظام هستی
مسأله گریه نظام هستی به ویژه گریه آسمان بر شهادت حضرت اباعبداللّه(ع) در روایات منقول از ائمه هدی(ع) منعکس شده است.راز این گریه اظهار عظمت مصیبت است به نحوی که در جزء جزء عالم هستی دارای تأثیر بوده است.
پس از بازگشت اهل بیت عصمت و طهارت از کربلا و ورود به مدینه امام سجاد(ع) ضمن خطبهای چنین فرمودند: «ای مردم! پس از این مصیبت عظمی کدام یک از مردانتان تواند شاد بود یا کدامین چشم میتواند اشکش را حبس کند؟ همانا آسمانهای هفت گانه بر قتل او گریستند و دریاها با امواجشان و آسمانها با ارکانشان و زمین با پهنه وسیعش و درختان با شاخههایشان و ماهیان اعماق دریا و ملائکه و اهل آسمان بر شهادت او گریستند».(13)
امام صادق(ع) در روایتی به صحابی بزرگوارش زراره فرمودند: «ای زراره! آسمان چهل روز بر حسین(ع) گریست و زمین چهل روز با سیاهی و خورشید چهل روز با سرخی و کسوف و کوهها از هم پاشیدند و دریاها متلاطم شدند و ملائکه چهل روز بر حسین(ع) گریستند».(14)
هم چنین امام رضا(ع) در روایتی به گریه آسمانهای هفت گانه و زمین اشاره نمودهاند.(15)
از روایاتی که گذشت میتوان چنین استنباط کرد که اصل مسأله گریه هستی بر شهادت امام حسین(ع) امری است قطعی که خود سند متقنی است برای زنده نگه داشتن این قیام.
ترغیب شاعران به سرودن شعر و مرثیه
برپایی مجالس نوحه خوانی و خواندن شعر و مرثیه از عباداتی است که دارای ثواب و پاداش فراوانی در نزد پروردگار است.
امام صادق(ع) میفرماید: «الحمد لله الّذی جعل فی النّاس من یفد الینا و یمدحنا و یرثی لنا؛(16) حمد و ستایش خداوندی را که در میان مردم کسانی را قرار داد که به سوی ما میآیند و ما را مدح میکنند و برای ما مرثیه میخوانند».
این نشان دهنده جایگاه «مرثیه» و «مدح» در فرهنگ شیعه و در راستای احیای فرهنگ اهل بیت(ع) است.
بیان مصایب و مراثی سرور شهیدان امام حسین (ع) به اندازهای مهم و ضروری است که پیشوایان معصوم(ع) همواره بدان سفارش کرده و خواستار زنده نگه داشتن نام و یاد آن امام(ع) به این شیوه شدهاند. آنان خود نیز بدین امر پایبند بوده و در بزرگداشت این واقعه جانسوز قلبی سوزان و زبانی نوحهگر داشتهاند.
استاد شهید آیت اللّه مرتضی مطهری (ره) در این زمینه مینویسد: «ائمه دین خواستند قیام امام حسین(ع) به صورت یک مکتب و به صورت یک مشعل فروزان همیشه باقی بماند. این یک چراغی است از حق، از حقیقت دوستی و از حقیقت خواهی. این یک ندایی است از حقطلبی، از حرّیت و آزادی، این مکتب آزادی و این مکتب مبارزه با ظلم را خواستند برای همیشه باقی بماند. در زمان خود ائمه اطهار(ع) که این دستور صادر شد، سبب شد که جریان زنده و فعّال و انقلابی به وجود آید. نام امام حسین(ع) شعار انقلاب علیه ظلم گشت، یک عدّه شاعر انقلابی به وجود آمدند مانند: کمیت اسدی، دعبل خزایی، سیّد حمیری و…کمیت اسدی میدانید کیست؟ همان کسی که با اشعارش از یک سپاه بیشتر برای بنی امیّه ضرر داشت».(17)
مشهور است که چون اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از شام به مدینه بازگشتند، در حوالی مدینه برای مدتی کوتاه اقامت نمودند. اهالی مدینه با شور و شوق خاصی به استقبال آنان رفتند. در میان استقبال کنندگان فردی بود به نام «بشیر بن جذلم» که چون امام سجاد(ع) او را دید، فرمود: ای بشیر! پدرت شاعر بود. آیا تو هم از شاعری بهرهداری، وی جواب داد: آری! خود نیز شاعر هستم. حضرت(ع) فرمودند: ابیاتی بسرای و خبر ورود اهل بیت(ع) و مصیبت جانگداز کربلا را اعلام کن. بشیر میگوید بر مرکب خود سوار و با عجله وارد مدینه شدم و صدا به گریه بلند کردم و این اشعار را خواندم:
یا اهل یثرب لامقام لکم بها
قتل الحسین و ادمعی مدرار
الجسم منه بکربلا مضرّج
و الرأس منه علی القناه یدار
یعنی: ای اهل یثرب (مدینه) دیگر در شهر نمانید چون حسین(ع) کشته شد. پس اشک فراوان از گونهها جاری کنید. بدنش در کربلا آغشته به خون شده و سر مطهرش را بر سر نیزه کردند.
بعد از این مرثیه، شهر مدینه شکل ماتم به خود گرفت. همه اهل شهر از منازل بیرون آمدند و به گریه و زاری پرداختند و این ماتمسرایی تا چندین روز ادامه داشت.
در عصر امامت ائمه(ع) شعرایی چون کمیت اسدی، سیّد حمیری، دعبل خزایی و… به سفارش آن بزرگواران برای فداکاران کربلا به مرثیه گویی پرداختند. اشعار حماسی و عمیق این یاران اهل بیت(ع) بنی امیّه و بنی عباس را در هراس افکنده بود.(18)
شاعر و مدّاح اهل بیت(ع) «دعبل خزایی» این گونه نقل کرده است: ایام محرم بود که به زیارت امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) رفتم. دیدم آن حضرت با حالت حزن و اندوه نشسته و اصحاب هم دور او جمع شدهاند. چون مرا دید، فرمود: ای دعبل! دوست دارم شعری بخوانی، زیرا این روزها غم و اندوهی است که بر خاندان ما رفته است و کسی که بر مصیبت جدّم امام حسین(ع) بگرید، خداوند گناهان او را میآمرزد. سپس آن حضرت از جای خویش برخاست و پردهای را نصب کرد و اهل خانه را در پشت آن پرده قرار داد تا در مصایب جدّشان عزاداری کنند. در این حال رو به سوی من کرد و فرمود: برای جدّم حسین(ع) مرثیهای بخوان. دعبل میگوید: اشعاری خواندم به طوری که صدای گریه امام رضا(ع) و اهل بیت او بلند شد.(19)
زید شجام میگوید: «با جمعی از کوفیان نزد امام جعفر صادق(ع) بودیم که جعفر بن عفان وارد شد. امام صادق(ع) او را نزدیک خود جای داد. سپس فرمود: شنیدهام تو درباره عزاداری امام حسین(ع) خوب شعر میگویی، گفت: بلی! فرمود: بگو! پس جعفر شعری درباره امام حسین(ع) سرود به طوری که امام صادق(ع) و تمام اطرافیان گریستند. سپس امام (ع) فرمود: ای جعفر! به خدا قسم دیدم ملائکه اشعار تو را درباره حسین(ع) میشنوند و آنها هم گریه میکنند.
ای جعفر! خداوند همین الآن بهشت را بر تو واجب کرد و گناهانت را بخشید».(20)
سفارش به زیارت سالار شهیدان
از شیوه هایی که امامان (ع) برای احیای نهضت عاشورا به کار گرفتند، توجه فراوان به زیارت امام حسین(ع) بود. سفارشهای فراوانی که از خاندان عترت و طهارت در باب بزرگداشت مقام آن حضرت و زیارت آن امام مظلوم در اوقات مختلف به ما رسیده است، عمق و میزان مقام الهی سالار عشق را به وضوح بیان میکند.
امام سجاد(ع) در سخنان گهر بار خویش، سفارش زیادی به زیارت امام حسین(ع) داشت. ایشان بعد از بازگشت به مدینه در بیرون شهر خیمهای برپا کرد و چندین سال در آن اقامت گزید تا ملاقاتی با دشمنان عترت نداشته باشد. حضرت پیوسته در طول این مدت به قصد زیارت پدر و جدّ خویش به عراق میآمد، ولی کسی متوجّه نمیشد.(21)
امام صادق(ع) فرمودهاند: «لو یعلم النّاس ما فی زیاره قبر الحسین(ع) من الفضل لماتوا شوقاً؛(22) اگر مردم فضیلت زیارت قبر امام حسین(ع) را میدانستند از شوق جان میباختند».
سدیر صیرفی میگوید: امام صادق(ع) به من فرمود: ای سدیر! آیا هر روز حسین(ع) را زیارت میکنی، عرض کردم فدایت شوم نه، فرمود: چقدر جفاکار هستی! سپس فرمود: آیا هر جمعه او را زیارت میکنی؟ عرض کردم نه، فرمود: آیا هر ماه او را زیارت میکنی؟ عرض کردم نه. فرمود: آیا هر سال او را زیارت میکنی؟ عرض کردم گاهی. حضرت فرمود: شما به حسین(ع) چقدر جفا میکنید! آیا نمیدانی که خداوند عزّ و جلّ دو میلیون فرشته دارد که پریشان حال بر حسین گریه میکنند و او را زیارت میکنند و خسته نمیشوند؟
چه مانعی دارد که قبر حسین(ع) را در هر جمعه پنج بار و یا در هر روز یک بار زیارت کرده باشی؟ عرض کردم: فدایت شوم. میان ما و قبر حسین(ع) بسیار فاصله است. حضرت فرمود: زیارت را از راه دور انجام بده و آن بدین گونه است: برو بالای پشت بام و به راست و چپ توجه کن. آن وقت سر به طرف آسمان بلند کن سپس به طرف قبله توجه کن و بگو: «السلام علیک یا اباعبداللّه الحسین. السلام علیک و رحمه اللّه و برکاته» اگر چنین کنی برای تو یک زیارت مینویسند معادل یک حج و یک عمره.(23)
امام رضا (ع) فرمودند: «من زار قبر ابی عبداللّه بشطّ الفرات کان کمن زار اللّه فوق عرشه؛(24) هر کس قبر امام حسین(ع) را در کنار رود فرات زیارت کند، مانند کسی است که خداوند را در بالای عرش زیارت کرده است».
آری از سیاستهای ثابت و تغییرناپذیر امامان معصوم(ع) بعد از شهادت سالار شهیدان احیاء این نهضت بود. تأکید آنان بر عزاداری، گریه، فضایل، زیارت و… از عاشورا مشعلی جاویدان ساخت و کربلا را به صورت بزرگترین دژ مقاومت امت اسلامی در برابر کفر و نفاق و بیداد در آورد. امروزه با استفاده از سیره ائمه هدی(ع) عاشورای حسینی سمبل ظلم ستیزی و عدالت خواهی و راه رهایی مظلومان جهان از سلطه مستکبران شناخته میشود. اگرچه در طول تاریخ از سوی کوردلان تلاشهایی برای فراموش شدن نام حسین(ع) و خاموشی این مشعل هدایت صورت گرفته است، امّا همه این تلاشهای مذبوحانه نشان وحشت آنان از جوشش خون پاک حسینی در رگهای نسل جوان است و علیرغم همه این کوششها هر روز گرایش دلهای صالحان و مؤمنان به سوی عاشورا و محرم افزونتر و گستردهتر میگردد و محبت حسینی دلهای مظلومان جهان را شیدای فرزند فاطمه (س) میکند….
پی نوشت :
1. ماهنامه مبلّغان، شماره 39، ص 71.
2. اصول کافی، کلینی، ج 4، ص 147.
3. عیون اخبار الرّضا، شیخ صدوق، ج 1، ص 298.
4. همان، ص 225.
5. مجله پاسدار اسلام، شمارههای 267 و 268(اسفند 82 و فروردین 83) ص 29 ـ 27، برگرفته از مقاله جاری با جرعههای عاشورا، غلامرضا گلی زواره.
6. امالی شیخ صدوق، ص 140.
7. حضرت آدم(ع)، حضرت نوح(ع)، حضرت یعقوب(ع)، حضرت فاطمه(س) و امام سجاد(ع).
8 امالی شیخ صدوق، ص 140.
9. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص 83.
10. بحارالانوار، مجلسی، ج 46، ص 108.
11. همان، ج 44، ص 283.
12. همان، ج 45، ص 313.
13. عوالم العلوم و المعارف، عبداللّه بحرانی، ج امام حسین(ع)، ص459.
14. بحارالانوار، ج 45، ص 207 ـ 206.
15. همان، ج 44، ص 286.
16. وسایل الشیعه، حرّ عاملی، ج 10، ص 469.
17. ده گفتار، شهید مطهری، ص 252 ـ 251.
18. مجله پاسدار اسلام، شماره 163، تیر 1374، ص 32.
19. بحارالانوار، ج 45، ص 275.
20. وسایل الشیعه، ج 4، ص 594.
21. الامام زین العابدین، علّامه مقدم، ص 42.
22. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 319.
23. وسایل الشیعه، ج 10، ص 386.
24. مأخذ قبل، ص 183.
منبع: ماهنامه پاسدار اسلام