احترام تربت حسینی
تربت قبر مطهر امام حسین علیهالسلام نشانی از خود امام است؛ از این رو، احترام به آن ضرورت دارد. شهید محراب، آیت اللّه دستغیب در کتاب شریف گناهان کبیره، هتک حرمت به تربت حسینی را از جمله گناهان کبیره میشمارد و چنین مینویسد: «آنچه از خاک اطراف قبر شریف حضرت ابا عبداللّه الحسین علیهالسلام تا چهار فرسنگ، به عنوان تبرک یعنی به قصد استشفاء به آن یا سجده کردن بر آن و غیر این از دیگر خواص و آثار آن، برداشته میشود، لزوم احترام به آن و حرام بودن هتک آن نزد همه شیعیان از بدیهیات است و بزرگ بودن گناه اهانت و هتک آن، مورد اتفاق همه است؛ به طوری که یقین میشود از زمان حضرت سجاد علیهالسلام تاکنون چنین بوده است. و نیز هتک تربت، هتک صاحب قبر است و کبیره بودن گناه هتک امام علیهالسلام ضروری است. بنابراین، انداختن تربت از روی اهانت به آن یا لگدمال کردن یا نجس کردن آن و مانند اینها گناه کبیره است».
سجده بر تربت امام حسین علیهالسلام
چند روایت از امامان معصوم درباره فضیلت سجده بر تربت امام حسین علیهالسلام نقل شده است. امام صادق علیهالسلام تنها بر تربت جدش امام حسین علیهالسلام سجده میکرد و میفرمود: «سجده کردن بر تربت امام حسین علیهالسلام حجابهای هفتگانه را از بین میبرد». شاید یکی از اهداف بلند سجده بر تربت این باشد که نمازگزار هنگام سجده بر آن به یاد فداکاریهای امام حسین علیهالسلام و دریغ نورزیدن آن حضرت از تقدیم جان خود و عزیزانش در راه خدا، افتد.
هدیه امام رضا علیهالسلام
یکی از یاران امام رضا علیهالسلام میگوید: آن حضرت برای من از خراسان متاعی فرستاد. هنگامی که آن را باز کردم، در میان آن خاکی بود. از مردی که آن را آورده بود، پرسیدم: «این خاک چیست؟» گفت: «خاک قبر امام حسین علیهالسلام است و آن حضرت هر گاه لباس یا هر چیز دیگر را برای هدیه به جایی بفرستد، از آن خاک نیز در میانش قرار میدهد و میفرماید: «این خاک به اذن و اراده خدا از بلاها ایمنی میبخشد».
معجون شفابخش
محمد بن مسلم میگوید: به مدینه رفتم و در آنجا بیمار شدم. امام باقر علیهالسلام به وسیله غلام خود، مقداری آشامیدنی برایم فرستاد. غلام گفت: «امام امر فرموده برنگردم تا این دارو را بیاشامی». آن شربت گوارا را نوشیدم. سپس برخاستم و به در خانه آن حضرت رفتم و اجازه خواستم. حضرت پرسید: «بدنت سالم شده، داخل شو»… سپس فرمود: «آن شربت را چگونه یافتی؟» گفتم: «گواهی میدهم که شما اهل بیت رحمتید و تو وصیّ اوصیایی. هنگامی که غلام شربت را آورد توانایی نداشتم که بایستم و چون آن را نوشیدم، چیزی را از آن خوشبوتر، خوشمزهتر و خنکتر نیافتم. هنگامی که غلام گفت: «مولایم فرموده بیا، گفتم با این حال میروم، هر چند جانم برود، ولی چون به راه افتادم، گویا از بندی رها شدم». امام فرمود: «آن شربت از خاک قبر حسین علیهالسلام بود و بهترین چیزی است که من به آن شفا میجویم و هیچ چیز را با آن برابر مکن که ما به کودکان و زنان خود میخورانیم و از آن بسیار خیر میبینیم».
هدایت معنوی
شیخ طوسی نقل میکند که موسی بن عبدالعزیز گفت: روزی یوحنا، پزشک نصرانی به من گفت: «آن کسی که مردم در کربلا به زیارتش میروند کیست؟». گفتم: «او امام حسین علیهالسلام ، پسر دختر پیغمبر ماست». سپس گفتم: «به من بگو چرا این پرسش را کردی؟» گفت: «شاپور، خادم هارون الرشید شبی مرا خواست و به خانه موسی، یکی از خویشان خلیفه برد. او بیهوش در رختخواب افتاده بود و در پیش رویش طشتی بود که لختههای خون در آن ریخته بود. شاپور از خادم مخصوص موسی حال او را پرسید. خادم گفت: «یک ساعت پیش با ندیمان خود صحبت میکرد. شخصی از بنیهاشم به او گفت: من بیماری شدیدی داشتم که با تربت امام حسین علیهالسلام شفا یافتم. موسی گفت: از آن تربت پیش تو مانده است؟ گفت: بلی. پس قدری از آن تربت آوردند و موسی از آن استفاده کرد و بهبود یافت. یوحنا پس از دیدن این کرامات، تا مدتی به زیارت قبر امام حسین علیهالسلام میرفت، تا آنکه مسلمان شد.
شفای دردها
شیخ طوسی، دانشمند بزرگ قرن پنجم در کتاب امالی از استادان خود روایت میکند که شخصی میگفت: در مسجد جامع مدینه نماز میگزاردم و دو نفر کنار من بودند. یکی از آنها به دیگری گفت: «تربت حسین علیهالسلام شفای هر دردی است. من بیماریای داشتم که با هیچ دارویی معالجه نمیشد، تا اینکه ناامید شدم. ناگاه پیرزنی از اهل کوفه نزد من آمد و گفت: میخواهی تو را معالجه کنم؟ گفتم: بلی. پس آبی در کاسهای ریخت و نزد من آورد. وقتی آب را نوشیدم، بهتر شدم؛ گویا که هرگز بیماریای نداشتم. پس از چند ماه آن زن که سلمه نام داشت، نزد من آمد. گفتم: تو را به خدا قسم! آن دارو چه بود که من با آن بهتر شدم؟ گفت: با یک دانه تسبیح تو را درمان کردم. گفتم: این تسبیح چیست؟ گفت: خاک قبر امام حسین علیهالسلام . با بیادبی به او گفتم: مرا با خاک قبر حسین مداوا میکنی؟ آن زن خشمناک شد و رفت و در همان ساعت بیماری من بازگشت».
قوت چشم
مرحوم آیت اللّه سید نعمت اللّه جزائری، از عالمان بزرگ شیعه میگوید: «وقتی که به زیارت عتبات مقدسه عراق مشرف شدم، از بالای سر هر امام مشتی خاک برداشتم. از پایین پای امام حسین علیهالسلام نیز مشتی از تربت آن حضرت برداشتم و آن را بالای همه خاکها قرار داده، مقداری از آن را به چشم خود کشیدم. پس از آن روز ضعف چشمم برطرف شد و چشمم قوّت گرفت و توانستم مطالعه کنم. پیش از آن بر مقداری از صحیفه سجادیه شرح نوشته بودم که با خوب شدن چشمم آن را تمام کردم و تاکنون هرگاه درد چشم بر من عارض شده، مقداری از آن خاک به چشمم مالیدهام و این دوای من است».
درمان برتر
یکی از شاگردان حضرت آیت اللّه العظمی بهجت، از مراجع تقلید، میگوید: «یکی از دوستانم چند سال پیش مریض شد؛ به گونهای که در ایران از معالجه او عاجز شدند. وی پیش از آنکه به سوی خارج از کشور حرکت کند، به حضور آیت اللّه بهجت رفت و بیماریاش را برای معظم له مطرح کرد. آیت اللّه بهجت مقداری از تربت امام حسین علیهالسلام را برای شفا به او دادند. دوست ما آن را خورد و چند روز بعد به خارج سفر کرد، ولی وقتی پزشکان او را معاینه کردند، دیدند هیچگونه بیماری ندارد، بنابراین، او را روانه ایران کردند».
آخرین توشه
مرحوم آیت اللّه العظمی حجت رحمهالله یکی از مراجع تقلید پیشین است که در اخلاص، تواضع و سادهزیستی کمنظیر بود. او هنگامی که در آستانه مرگ قرار گرفت، به حاضران گفت: «برای من مقداری تربت سیدالشهدا بیاورید». مقداری تربت را در آب حل کردند و لیوان را به ایشان دادند.آیت اللّه حجت لیوان را نزدیک لب آورد و گفت: «آخرین توشه من از دنیا تربت حسین علیهالسلام است». آنگاه آب را نوشید. سپس شهادتین را بر زبان جاری کرد و در حالی که رو به قبله بود، به جوار رحمت حق تعالی پیوست.
تربت حسینی از نگاه معصومان علیهم السلام
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم : «بدانید که اجابت دعا در زیر گنبد حرم او و شفا در تربتش است».
امام صادق علیهالسلام : «کام کودکانتان را با تربت حسین بردارید؛ زیرا موجب امنیت آنان است».
امام صادق علیهالسلام : «شفای هر دردی در تربت مزار حسین است، و آن بزرگترین درمان است».
امام رضا علیهالسلام : «[خوردن] هر خاکی، حرام است، غیر از تربت مزار امام حسین علیهالسلام که دوای هر دردی است».
امام کاظم علیهالسلام : «پیروان ما به چهار چیز نیازمندند و یکی از آنها تسبیحی از تربت مزار امام حسین علیهالسلام است».
منبع: پایگاه حوزه