جایگاه امام رضا (ع) در علوم قرآنی و تفسیر (1)

جایگاه امام رضا (ع) در علوم قرآنی و تفسیر (1)

نویسنده: عباس مصلائی پور (1)

جایگاه و نقش معصومان (علیهم السلام) در ترویج و توسعه فرهنگ و معارف قرآنی، به ویژه تفسیر قرآن کریم، نقش کلیدی و اساسی است. این مهم، همزمان با نقش اثرگذار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در تفسیر آیات قرآن و تربیت مفسرانی گران قدر از صحابه، همچون امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آغاز می شود. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به عنوان یک شاگرد ویژه که تمام مسائل وحی و شریعت را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آموخته بود، خود به تربیت مفسران پرداخت و به گونه ای در فرهنگ و دانش آن عصر نفوذ کرد که هیچ یک از صحابه، دارای هر دانش و منصبی که بودند، خود را بی نیاز از وی نمی دیدند. پس از حضرت علی (علیه السلام)، بزرگ ترین مفسران صحابه مانند ابن عباس، ابن مسعود و ابی بن کعب، نه تنها به علم بی نظیر آن حضرت اعتراف کرده اند، بلکه در بسیاری از موارد، علم تفسیر خود را وامدار ایشان می دانند. ابن عباس می گوید: « تمام آنچه را از تفسیر فراگرفتم، از علی بن ابی طالب (علیه السلام) است.»(2) افزون بر آن، این شیوه در خاندان امام علی (علیه السلام) ادامه می یابد. پیشوایان از اهل بیت (علیهم السلام) به افاضه علوم و گسترش فرهنگ قرآنی می پردازند. از امام رضا (علیه السلام) در تفسیر و توضیح آیات قرآن کریم، روایات فراوانی رسیده است. از جمله نکات قابل توجه در روایات حضرت رضا (علیه السلام)، عنایت به آموزه هایی است که امروزه با عناوین علوم قرآنی و تفسیر قرآن کریم معروفند و زمینه های فهم بهتر کتاب الهی را فراهم می کنند. واکاوی روایات رضوی، به جهت تبیین جایگاه امام رضا (علیه السلام) در علوم قرآنی و تفسیر و تأثیر آموزه های حضرت بر مباحث علوم قرآنی و تفسیر از اهداف نگارش این مقاله است.

1. بیان مبانی و اصول راهبردی تفسیر قرآن کریم
یکی از نقش های مهم معصومان (علیهم السلام)، ارائه مبانی و اصول راهبردی تفسیر قرآن کریم است که آنان همواره در سخنان و آموزه های تفسیری خود بدان اشاره کرده اند. این مبانی که نقش تعیین کننده و اثرگذار در فهم و برداشت های قرآنی دارد، کلید راهگشا برای مفسران است و براساس آن می توان مفاهیم آیات را کشف کرد. برخی از صاحب نظران مبانی تفسیر را به دو دسته کلی مبانی صدوری و مبانی دلالی تقسیم کرده اند.(3)

1-1. مبانی صدوری تفسیر
مبانی صدوری به آن بخش از مبانی گفته می شود که صدور قرآن موجود را به تمام و کمال از ناحیه ی ذات اقدس حق تعالی به اثبات می رساند.(4) مهم ترین مبانی صدوری تفسیر در احادیث رضوی به شرح زیر است:

1-1-1. نزاهت قرآن کریم از تحریف
تحریف ناپذیری قرآن کریم، یکی از مهم ترین مبانی قرآن شناختی است که اثبات آن نیاز به ادله قطعی دارد. امام رضا (علیه السلام) در روایتی فرموده است:«… لا یَخلُقُ من الازمنَهِ و لا یغِثٌ علی الالسِنهِ لأنَّهُ لمْ یُجْعَلْ لِزمانٍ دونَ‌زمانٍ بلْ جُعلَ دلیلَ البُرهانِ و حُجهً علی کل إنسانٍ لا یأتیهِ‌الباطلُ من بینِ یدیْهِ و لا منْ خَلْفِه تنزیلٌ من حَکیمٍ حَمیدٍ… قرآن در زمان ها کهنه نمی گردد و بر زبان ها ترک نمی شود، زیرا قرآن برای زمان خاصی نیست، بلکه دلیل روشن و حجتی بر همه انسان هاست. کتابی که از پیش روی آن و از پشت سرش باطل به سویش نمی آید وحی [ نامه ] ای است از حکیمی ستوده [ صفات ] » (5) از این روایت می توان صیانت قرآن کریم از تحریف را استنباط کرد.(6)

2-1-1. وحیانی بودن الفاظ قرآن کریم
وحیانی بودن الفاظ قرآن کریم، یکی دیگر از مبانی صدوری تفسیر قرآن کریم است. بررسی روایات رضوی، بیانگر این مطلب است. برای نمونه، حسین بن خالد از امام رضا (علیه السلام) سؤال می کند: ای پسر رسول خدا، به من خبر دهید آیا قرآن خالق است یا مخلوق؟ حضرت فرمود: قرآن نه خالق است و نه مخلوق و لکن کلام خداوند عزوجل است.(7) این حدیث شریف، به وضوح ناظر بر پیشینه بحث غیر زبانی بودن وحی است. راوی از امام رضا (علیه السلام) می پرسد: به من خبر بده که قرآن خالق است یا مخلوق؟ امام (علیه السلام) به سؤال کننده می فهمانند که چنین بحثی از ریشه غلط است و در اثبات یا نفی آن ثمره ای وجود ندارد .لذا در یک جمله کوتاه، دستاورد غلط آن، یعنی غیر زبانی بودن وحی را مردود شمرده و می فرماید: قرآن کلام خداست.

3-1-1. حادث بودن کلام الهی
حدوث یا قدم کلام الهی، از موضوعاتی بوده که به ویژه بعد از پیدایش معتزله محل بحث با گروه هایی نظیر محدثان قرار گرفت. در روزگار مأمون، با عنایت به گرایش وی به معتزلیان، این گروه از حمایت خلیفه عباسی بهره برداری کردند.(8) دیدگاه امامیه، گرچه با معتزله از جهت حادث بودن کلام الهی موافقت دارد، اما در روایات رضوی به نکته ای اشاره شده که نقطه تمایز شیعه و معتزله را نشان می دهد و آن بی حاصل بودن این بحث هاست.(9)
شایان ذکر است که حضرت رضا (علیه السلام) با بهره گیری از آیات 113 سوره مبارکه طه و نیز 2 سوره مبارکه الانبیاء بر حادث بودن کلام الله استدلال می کنند. نیز حضرت خطاب به ابوقره بیان می دارند که تورات، انجیل، زبور، فرقان و تمامی کتبی که خداوند برای جهانیان نازل فرموده نور، هدایت و تمامی آنها محدث است.(10)

4-1-1. جاودانه بودن قرآن کریم
قرآن کریم، آخرین کتاب آسمانی برای هدایت بشر است؛ از این رو،‌ باید قوانین آن به گونه ای باشد که تا روز قیامت بتواند نقش هدایتگری برای فرد و جامعه ایفا نماید. لازمه این مبنا، برخوردار بودن قرآن کریم از احکام جاودانه و انطباق با زمان های حال و آینده و نیز برخورداری از باطنی عمیق است. امام رضا (علیه السلام) به واسطه پدر بزرگوارش (علیه السلام)، روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که مردی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: چگونه است که هرچه قرآن بیشتر مورد بررسی قرار می گیرد بر تازگی آن افزوده می شود؟ حضرت فرمود:« لأنَّ اللهَ تبارکَ و تَعالی لمْ یجعَلهُ لِزمانٍ دونَ‌زمانٍ و لا لِناسِ دونَ ناسٍ فهوَ فی کُلِّ زمانٍ جدیدٌ و عندَ کلِّ قومٍ غضٌ إلی یَومِ القِیامه.» زیرا خداوند قرآن را برای زمان خاصی و مردم به خصوصی نازل نفرموده است. بنابراین قرآن در هر زمان جدید و تا روز قیامت نزد هر قومی تازه است(11). از این روایت به خوبی می توان به جاودانگی و طراوت قرآن و شکوفاتر شدن آن در هر عصر و زمان برای همه مردم تا روز قیامت پی برد.

2-1. مبانی دلالی تفسیر قرآن کریم
مبانی دلالی، به آن دسته از مبانی اطلاق می شود که فرآیند فهم مراد خداوند از متن را سامان می دهند.(12)مهم ترین مبانی دلالی تفسیر، در احادیث رضوی به شرح زیر است:

1-2-1. تأکید بر قابل فهم بودن قرآن
امکان فهم صحیح قرآن کریم از جمله مباحثی است که نظر اندیشمندان دینی را به خود معطوف داشته است. ارجاع شاگردان یا سؤال کنندگان در مسائل اعتقادی به قرآن کریم، بر قابل فهم بودن قرآن کریم دلالت دارد. برای نمونه، فردی از امام رضا (علیه السلام) درباره توحید سؤال کرد و ایشان چنین فرمودند: کسی که سوره اخلاص را تلاوت کند و به آن ایمان آورد توحید را شناخته است.(13) این تشویق به ژرف نگری و استخراج معارف بلند توحیدی، قابل فهم بودن آیات را می رساند. نیز احادیثی که توصیه دارد متشابهات قرآن را باید به محکمات عرضه ساخت، حاکی از امکان فهم قرآن است. مانند فرمایش حضرت رضا (علیه السلام):« منْ رَدَّ مُتشابهِ القُرآنَ إلی مُحکمهِ هُدِیَ إلی صِراطٍ مُستَقیم » (14). این روایت ناظر بر سه سطح از فهم قرآن است: فهم احکام آیه محکم، فهم تشابه آیه متشابه، ارجاع متشابه به محکم جهت فهم آن.

2-2-1. عنایت به بعد هدایتگری قرآن
آیات بسیاری از قرآن بیانگر این حقیقت است که قرآن، کتاب هدایت است مانند آیات « ذلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ»(15)، « قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هُدًى وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ‌ »(16)، « طس تِلْکَ آیَاتُ الْقُرْآنِ وَ کِتَابٍ مُبِینٍ‌ هُدًى وَ بُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ‌»(17) این ویژگی قرآن کریم یکی دیگر از مبانی قرآن شناختی است که در روایات امام رضا (علیه السلام) نیز به آن اشاره شده است. در روایتی ریان بن صلت از آن حضرت پرسید: نظر شما درباره قرآن چیست؟ حضرت در جواب فرمود:« کَلامُ اللهِ لا تَتَجاوزوُهُ و لا تَطْلُبوا الهُدی فی غیرهِ فتَضِلُّوا » قرآن کلام خدا است، از آن چه او گفته است، فراتر نروید و هدایت را در غیر او نجوئید که گمراه می شوید(18). براساس این روایت، عالم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نه تنها هدایت را در قرآن منحصر می کنند، بلکه مطالبه آنرا در غیر قرآن موجب ضلالت می شمارند. محمد بن موسی رازی از پدرش روایت کرده که یکی از روزها در محضر حضرت رضا (علیه السلام)، سخن از قرآن به میان آمد. امام فرمود:« قرآن ریسمان محکم، دستاویز استوار و آیین برتر خدا در میان بندگان است. به سوی بهشت راهبری می کند و از دوزخ رهایی می بخشد. در اثر گذشت زمان، کهنه نشده و با تکرار بر زبان ها از ارزش و اثربخشی آن کاسته نمی شود؛ زیرا خداوند، آن را برای زمان خاصی قرار نداده است، بلکه حجت و برهان برای همه انسان ها در سراسر زندگیشان است و نه از پیش رو و نه از پس، باطل به آن وارد نخواهد شد. فرود آمده ای از سوی خداوند حکیم و ستوده است. » (19) در حدیث امامت که از آن حضرت صادر شده، نیز آمده است که ایشان می فرماید:« خداوند زمانی پیامبرش را به سوی خود فرا خواند که دین او را کامل و بر او، قرآن را نازل کرد، کتابی که روشنگر همه چیز است و حلال و حرام و حدود و احکام و هر آن چه مردم بدان نیازمندند، در آن به طور کامل بیان شده است.(20)

2. روایات رضوی ناظر به علوم قرآنی
احاطه کامل بر همه ابعاد قرآن کریم اعم از ظاهر و باطن، مطلق و مقیّد، عام و خاص، ناسخ و منسوخ و نظایر آن در حیطه انسان های عادی نیست و انحصار به معصوم (علیه السلام) دارد.(21) شخصی در مکه، خدمت امام رضا (علیه السلام) رسید و گفت: شما از کتاب خدا چیزی تفسیر می کنی، که تاکنون شنیده نشده، امام فرمود: قرآن، قبل از این که بر مردم نازل شود بر ما نازل شده و قبل از این که برای مردم تفسیر شود، برای ما تفسیر شده است، حلال و حرام و ناسخ و منسوخ قرآن را ما می شناسیم.(22) در آثار به جای مانده از حضرت رضا (علیه السلام)، نمونه هایی وجود دارد که ذیل علوم قرآنی جای می گیرد. مهم ترین مباحث علوم قرآنی مطرح شده در روایات رضوی به شرح زیر است:

2-1. اسباب نزول
یکی از مباحث علوم قرآنی که در حوزه تفسیر قرآن کریم از اهمیت ویژه ای برخوردار است، مبحث سبب نزول است. واحدی در کتاب « ‌اسباب النزول » دانستن این علم را به منظور تفسیر قرآن کریم، لازم دانسته است، زیرا به گفته وی، فهم و تفسیر قرآن بدون شناخت سبب نزول آیات، امری ممتنع و غیرممکن است.(23) بغوی و ابن تیمیه نیز بر این باورند که شناخت سبب نزول، به فهم آیات کمک می کند، به این دلیل که علم به سبب، به علم به مسبب می انجامد.(24) روایت ذیل از امام رضا (علیه السلام) بیانگر جایگاه ویژه این علم است: ابراهیم بن عباس نقل می کند:… امام رضا (علیه السلام) در هر سه روز یک مرتبه قرآن را ختم می کرد و حضرت می فرمود:« لوْ اُرَدْتُ انْ أختِمَهُ فی اقربَ منْ ثلاثهٍ لخَتَمتُ و لکنّی ما مَرَرتُ بآیهٍ قَطُّ إلا فکَّرتُ فیها و فی أیِّ شیءٍ أنزلتْ و فی أیِّ وقْتٍ فَلِذلکَ صِرتُ أختمُ فی کُلِّ ثَلاثه أیامٍ » (25) اگر می خواستم که قرآن را در کمتر از سه روز ختم کنم، ختم می کردم، لکن از هیچ آیه ای عبور نمی کنم مگر این که درباره آن و این که درباره چه امری نازل شده و در چه زمانی نازل شده فکر می کنم، لذا قرآن را در هر سه روز ختم می کنم. نمونه هایی از روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) که ناظر به بیان سبب نزول است در بخش گونه های تفسیری خواهد آمد.

2-2. علم قرائت
علم قرائت نیز یکی دیگر از علوم قرآنی است که توجه به آن در برخی از روایات امام رضا (علیه السلام) دیده می شود. عزیز بن مهتدی در روایتی از امام رضا (علیه السلام) پرسید: سوره توحید را چگونه بخوانم؟ حضرت فرمود:« کما یقرؤها الناس…»(26) همان گونه که مردم می خوانند. از این روایت به خوبی می توان جواز قرائات متعارف در زمان اهل بیت (علیهم السلام) را استنباط کرد. نویسنده البیان فی تفسیر القرآن نیز درباره جواز خواندن قراءات گوناگون در نماز پس از ذکر دو نمونه از این دسته از روایات، قائل به جواز قراءات معروف در زمان معصومان (علیهم السلام) است. البته اگر آن قراءات شاذ و موضوع نباشد و معصومان (علیهم السلام) از آن قراءات منع نکرده باشند.(27) علاوه بر این، قرائتی که بیانگر معنایی غیر از مراد و مقصود الهی از آیه ای باشد، محکوم به بطلان است. به عنوان نمونه امام رضا (علیه السلام) در روایتی درباره آیه « قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ…»(28) قائلان به قرائت « إنَّهُ عملَ غیرَ صالحٍ‌» را دروغگو دانسته است. حضرت فرمود:« کَذَبوا هوَ ابنُهُ و لکنَّ اللهَ عزّوجلّ نفاهُ عنهُ حینَ خالَفَهُ فی دینه » (29) همان گونه که مجلسی این روایت را توضیح می دهد این قرائت بیانگر ولد زنا بودن پسر نوح است که امام رضا (علیه السلام) آن را نفی کرده است. وی نیز احتمال می دهد که قرائت در روایت مذکور « عملُ غیرِ صالحٍ » باشد که در این صورت، حضرت نیز این قرائت را نفی کرده است، زیرا امری موضوع و به دور از واقع است.(30)
ناگفته نماند که در برخی از روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) الفاظ و یا عباراتی میان آیات قرآن کریم آمده است و حضرت در انتهای روایت فرموده است « هکذا نزلت » ( این آیه این چنین نازل شده است ) مانند روایت ذیل که حضرت آیه « هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ…» را به صورت « هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ بالملائکه فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ…» قرائت کرده است.(31) باید توجه داشت که ذکر این گونه الفاظ و عبارات از قبیل اضافات تفسیری است که به منظور تبیین بهتر آیه از آن حضرت صادر شده است.(32)

3-2. سوره شناسی
برخی روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) ناظر به اطلاعاتی درباره بعضی از سوره ها و آیات قرآن کریم است. امروزه چنین اطلاعاتی در مباحث سوره شناسی مورد بررسی قرار می گیرد. دو نمونه از چنین روایاتی از این قرار است:

1-3-2. چگونگی نزول سوره انعام
امام رضا (علیه السلام) در روایتی کیفیت نزول سوره انعام را این چنین بیان کرده است که « نَزَلتْ سورهُ الانعامِ جُملهً واحدهً شَیَّعها سَبعونَ ألفَ مَلَکٍ لَهُمْ زجَلٌ بالتَّسبیحِ و التَّهلیلِ وَ التَکبیرِ فَمنْ قَرَأها سَبَّحوا لَهُ إلی یَومَ القِیامَهِ »(33) سوره انعام یکباره نازل گشت و آن را هفتاد هزار فرشته مشایعت می کرد و صدای آنها به تسبیح و تهلیل و تکبیر بلند بود. هرکس آن را قرائت کند، ملائکه برای او تا روز قیامت تسبیح می نمایند. بر این اساس، ایشان نزول این سوره را نه به صورت نزول تدریجی، بلکه به صورت نزول یکپارچه دانسته است. آگاهی از چنین اموری کمک بسیاری به فهم و تفسیر قرآن کریم می کند.

2-3-2.ترتیب نزول
بحث نخستین و آخرین بخش های نازل شده قرآن، از جمله مباحث علوم قرآن است که امروزه ذیل تاریخ یا علوم قرآن از آن یاد می شود. حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: از پدرم شنیدم که از پدرش حکایت می کرد: نخستین سوره ای که نازل شد « بسم الله الرحمن الرحیم. اقرأ باسم ربک » و آخرین سوره ای که نازل شد « إذا جاء نصرالله و الفتح » بود.(34)

4-2. فضائل و خواص سوره ها و آیات
ذکر فضائل و خواص سوره ها و آیات قرآن کریم، یکی دیگر از مباحث علوم قرآنی است که در برخی از روایات امام رضا (علیه السلام) بیان شده است. روایات ذیل بیانگر این مطلب است:

1-4-2. بسمله
محمد بن سنان از حضرت رضا (علیه السلام) نقل می کند که حضرت فرمودند:« بسم الله الرحمن الرحیم » به اسم اعظم الهی از سیاهی چشم به سفیدی آن نزدیک تر است.(35)

2-4-2. سوره فرقان
امام رضا (علیه السلام) در روایتی به اسحاق بن عمار فرمود: قرائت « تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده … » ( سوره فرقان ) را ترک مکن، زیرا هرکه این سوره را هر شب بخواند خداوند هرگز او را عذاب نمی کند و از او حسابرسی نمی کند و جایگاهش در فردوس اعلی خواهد بود.(36)

3-4-2. سوره زلزال
ایشان در روایتی به نقل از پدران معصومش به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هرکه إذا زُلزِلَتِ ( سوره زلزال ) را چهار مرتبه بخواند مانند کسی است که تمام قرآن را خوانده باشد.(37)

4-4-2. آیه الکرسی
ایشان در روایت دیگری به نقل از امیرالمؤمنین (علیه السلام) به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هرکس آیه الکرسی را صد مرتبه بخواند همچون کسی است که خداوند را در طول حیاتش عبادت کرده است.(38)

5-4-2. خواص قرائت صد آیه
احادیثی از حضرت رضا (علیه السلام) درباره شفابخشی و امان بخشی قرآن کریم وارد شده است. برای نمونه از حضرت نقل شده است: هنگامی که از امری هراس داشتی، صد آیه از قرآن را به انتخاب خودت بخوان، پس سه مرتبه بگو:« اللهم اکشف عنی البلاء »، خدایا این بلا را از من بازگردان.(39)

5-2. حروف مقطعه
حروف مقطعه نیز یکی دیگر از مباحث علوم قرآنی است. امام رضا (علیه السلام) در روایتی فرمود:« … همانا خداوند تبارک و تعالی این قرآن را با همین حروفی که در میان جمیع عرب متداول است نازل کرده است » سپس فرمود:« قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ …» (40) برخی از مفسران این روایت را در ارتباط با حروف مقطعه دانسته اند.(41)

6-2. محکم و متشابه
محکم و متشابه یکی از مهم ترین مباحث علوم قرآنی است. یکی از راه های صحیح تفسیر قرآن کریم استفاده از آیات محکم برای فهم متشابهات قرآن کریم است؛ چنان که خود قرآن، آیاتش را بر دو قسم کرده: یکی، محکمات که آنها اصل و مادر هستند و دیگری، متشابهات:«… مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ…»(42)، مفهوم ام الکتاب و اصل بودن « هنّ امّ الکتاب »، مرجعیت محکمات را برای متشابهات روشن می سازد. این اصل از یک طرف به ما می فهماند که اولاً قرآن با قرآن قابل تفسیر است. ثانیاً به نوعی استقلال فهم قرآن را بیان می دارد که اگر جایی از قرآن ( مانند متشابهات ) برای انسان قابل فهم نبود، در جای دیگر باید به سراغ آن رفت. علامه طباطبایی رحمه الله پس از بیان روایاتی درباره تفسیر متشابهات، می نویسد: از روایات ارجاع متشابهات به محکمات، استفاده می شود و تشابه در متشابهات قابل رفع است؛ زیرا محکمات می توانند متشابهات را تفسیر کنند.(43) امام رضا (علیه السلام) در روایتی لزوم ارجاع آیات متشابه به آیات محکم قرآن کریم را چنین بیان کرده است: هرکس آیات متشابه قرآن را به آیات محکم آن برگرداند به راه راست هدایت شده است. همانا در اخبار ما مانند متشابه قرآن، متشابه و نیز مانند محکم قرآن، محکم وجود دارد، پس متشابه آن را به محکم آن برگردانید و از متشابه آن پیروی نکنید که گمراه می شوید.(44) از رهنمود امام رضا (علیه السلام) سه مطلب قابل استنباط است: الف: رد و ارجاع متشابهات به محکمات که « تفسیر » است نه « تأویل »، به معصوم اختصاص ندارد و مقدور دیگران نیز هست و می توان با پیمودن مراتب علمی، کیفیت ارجاع مزبور را فراگرفت؛ برخلاف تأویل که ویژه خدا یا خدا و راسخان در علم است. ب: تأویل، تفسیر نیست وگرنه مقدور غیر معصوم هم می بود. ج: این روایت تأییدی است بر وجود تشابه در میان روایات.(45)
در دو نمونه روایات ذیل، تفسیر امام رضا (علیه السلام) از آیه، براساس ارجاع آیات متشابه به آیات محکم است:
الف- ایشان در تفسیر آیه « قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ‌ »(46) فرمود: یعنی بقدرتی و قوتی.(47)
ب- در تفسیر آیه « وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَهٌ إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَهٌ »(48) نیز فرمود: یعنی مشرقه تنتظر ثواب ربها.(49).

7-2. اعجاز قرآن
در فرازی از حدیثی که محمد بن موسی رازی از پدرش در مورد منزلت و فضیلت قرآن از حضرت امام رضا (علیه السلام) ذکر نموده و پیش تر در بحث هدایتگری قرآن، سخن رفت، چنین آمده است:« ذکر الرضا (علیه السلام) یوما القرآن فعظّم الحجه فیه و الآیه و المعجزه فی نظمه »؛ او اگرچه سخن امام رضا (علیه السلام) درباره دلایل اعجاز و نظم قرآن را ذکر نمی کند، ولی این عبارت وی دلالت دارد که آن حضرت، این مسئله را بسیار بااهمیت دانسته و از آن به عظمت یاد کرده است.(50)

3. روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) در سویه های مختلف
تأمل در روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام)، بیانگر این مطلب است که سویه های مختلف اعم از اخلاقی، اعتقادی، فقهی و… در روایات تفسیری ایشان دیده می شود. از این میان، سویه های زیر برجسته تر است:

1-3. سویه روایی در تفسیر قرآن کریم
اگرچه امام رضا (علیه السلام) به مراد و مقصود آیات قرآن کریم احاطه کامل داشته است و خود به عنوان یکی از منابع متقن تفسیر قرآن کریم است، لکن گاه در تفسیر آیات قرآن کریم برخی از روایات تفسیری امامان پیش از خویش را ذکر کرده است. این امر می تواند بیانگر نکات قابل توجهی باشد:
الف- ذکر چنین روایاتی از ائمه (علیهم السلام) موجب احیاء‌ و ترویج مکتب تفسیری اهل بیت (علیهم السلام) شده و از این طریق، تفسیر درستی از آیات قران به مردم عرضه می شود.
ب- مردم با آگاهی از چنین روایاتی به علم و فهم عمیق اهل بیت (علیهم السلام) پی برده و به منظور بهره وری از علوم آنان به روایات ایشان روی می آورند.
ج- در عصر امام رضا (علیه السلام) که دوران غربت امامیه و رواج فرقه های منحرف شیعه مانند فطحیه، اسماعیلیه، واقفیه و امثال اینها بوده، شنیدن روایات ائمه گذشته، از ابوالحسن الرضا (علیه السلام) موجب روی آوردن اهل این فرقه ها به امام رضا (علیه السلام) و پذیرفتن مکتب امامیه می شد.

2-3. سویه ولایی در تفسیر قرآن کریم
مراد از این رویکرد آن است که امام رضا (علیه السلام) با توجه به ضرورت تبیین ولایت، امامت و لزوم تبیین جایگاه معصومان (علیهم السلام) به منظور هدایت مردم در تفسیر برخی از آیات توجه مخاطبان را به بعد ولایی آیات جلب کرده است. تأمل در روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) بیانگر این حقیقت است که ایشان به منظور تحقق این هدف، از طریق تأویل برخی از آیات و یا از طریق بیان لایه های باطنی قرآن کریم به مسئله امامت، ولایت و جایگاه معصومان (علیهم السلام) و در برخی از موارد به ذکر منکران، دشمنان و منحرفان از امامت معصومان (علیهم السلام) و جایگاه آنها پرداخته است. نمونه هایی از روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) که ناظر به این رویکرد است در دو بخش تبیین آیات از راه بیان مصادیق و بیان بطون آیات خواهد آمد.

3-3.سویه کلامی در تفسیر قرآن کریم
امام رضا (علیه السلام) در دورانی زندگی می کرد که عصر شکوفایی تمدن اسلامی بود و ترجمه کتب یونانیان، رومیان و جز این دو بسیار انجام می شد. از طرف دیگر تشکیک در اصول و عقائد از ناحیه ملحدان و نصاری و قائلان به تجسیم از اهل حدیث نیز امری شایع بود. بر این اساس در آن دوران فرصت مناظره با داشمندان مذاهب مختلف برای آن حضرت مهیا شد.(51) درواقع، دوران امام رضا (علیه السلام) دوران شیوع مناظره ها و احتجاج ها بین زعمای ادیان، مذاهب اسلامی و غیر اسلامی بوده است که در بسیاری از مباحث کلامی به ویژه در مباحث اصول دین بین آنها جدال و نزاع علمی بشدت اتفاق می افتاده است.(52) اگرچه در کتب تاریخی همچون الکامل فی التاریخ ابن اثیر، تاریخ الاسلام ذهبی و البدایه و النهایه ابن کثیر این مناظره ها گزارش نشده است، لکن در جوامع روایی شیعه گزارش هایی از احتجاج ها و مناظره های آن امام با متکلمان و دانشمندان ادیان گوناگون ثبت شده است.(53) بر این اساس مناظره ها و سؤال های کلامی مسلمانان و غیرمسلمانان از یک سو و نیاز جدی به دفاع از دین و تبلیغ قرآن در آن دوران حساس از سویی دیگر سبب می شد که آن حضرت در پاسخ به سؤال های کلامی به آیات قرآن کریم بسیار استناد و استدلال نماید. لذا رویکرد تفسیر کلامی در برخی از روایات امام رضا (علیه السلام) به خوبی دیده می شود. برخی از مباحث کلامی مطرح شده در آن دوران از این قرار است:

1-3-3. عدم امکان توصیف و رؤیت خدا
ابوهاشم جعفری در روایتی از امام ر ضا (علیه السلام) درباره « امکان توصیف خداوند » سؤال کرده که حضرت در پاسخ به آیه « لاَ تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ »(54)‌استناد کرده و در ادامه فرموده است:« إنَّ اوهامَ القُلوبِ اکبرُ منْ ابصارِ العُیون فهوَ‌لا تُدرکهُ الاوهامُ و هو یُدرکُ الاوهام»(55)

2-3-3. علم خداوند به اشیاء‌پیش از خلقت
حسین بن بشار در روایتی درباره « علم خداوند به اشیاء قبل از خلقت » از آن حضرت سؤال کرده که ایشان در پاسخ به آیات « هذَا کِتَابُنَا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ‌ »(56)،‌ « بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا کَانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ‌ »(57) و « قَالُوا أَ تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ‌»(58) که دلالت بر علم الهی به اشیاء پیش از خلقت داشته، استناد کرده است.(59)

3-3-3. دفاع از عصمت انبیاء (علیهم السلام)
امام رضا (علیه السلام) به علت موقعیت خاص سیاسی و اجتماعی، بیشتر مورد سؤال و جواب قرآنی قرار گرفته است، چون گاهی به عنوان آزمایش، جلسات و مناظرات بحث و گفتگو تشکیل می شد و امام (علیه السلام) پاسخگوی شبهات قرآنی و معارف اسلامی می گردید. یکی از شبهات و سؤال های مطرح شده در آن دوران شبهه پیرامون آیاتی است که در ظاهر به عدم عصمت برخی از انبیاء الهی اشعار دارد. بر این اساس امام رضا (علیه السلام) به منظور دفاع از عصمت أنبیا به تفسیر این آیات پرداخته است. مانند روایت علی بن محمد بن جهم از ایشان در مجلس مأمون درباره عصمت انبیا (علیهم السلام) (‌ابن بابویه، 1378ق، ج1، ص 196)که در سطور آینده به بخشی از این روایت اشاره می کنیم.

4-3-3. موضوع جبر و اختیار
یکی از موضوعات کلیدی و پیچیده در دانش کلام، مسئله جبر و اختیار است. این مسئله از سده های نخستین مورد بحث و چالش های فراوانی میان متکلمان بوده است. امامیه به عنوان کهن ترین فرقه اسلامی درباره این موضوع، هم با معتزله و هم با اشاعره اختلاف دیدگاه دارد. امام رضا (علیه السلام) در روایتی به منظور رد نظر قائلان به جبر و تفویض به آیه « مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ مَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ…»(60)‌استناد کرده است.(61)

5-3-3. مسئله « تکلیف ما لا یطاق »
امام رضا (علیه السلام) در پاسخ به سؤالی پیرامون « تکلیف ما لا یطاق » به استناد آیه « … َ مَا رَبُّکَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِیدِ »(62) این امر را مردود دانسته است.(63)

ادامه دارد…

پی نوشت ها :

1. دانشیار دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 2. ابن شهر آشوب، 1379ق، ج2، ص 43.
3.برای نمونه نک: شاکر، 1382ش، 40.
4.شاکر، 1382ش، ص 40.
5.فصلت، 42؛ ابن بابویه، 1378ق، ج2، ص 130؛ بحرانی، 1416ق، ج1، ص 65.
6.نک: جوادی آملی، 1382ش، ص 24.
7.ابن بابویه، 1362ش، صص 545-546.
8.نک: طبری، بی تا، ج7، صص 200-203.
9.برای نمونه نک: ابن بابویه، 1362ش، صص 545-546.
10.طبرسی، 1403ق، ج2، ص 405.
11.ابن بابویه، 1378ق، ج2، ص 87؛ بحرانی، 1416ق، ج1، ص 66.
12.شاکر، 1382ش، ص 42.
13.کلینی، 1365ش، ج1،‌ص 91.
14.ابن بابویه، 1378ق، ج1، ص 290.
15.بقره، 2.
16.نحل، 102.
17.نمل، 1-2.
18.ابن بابویه، 1398ق، ص 224.
19.ابن بابویه، 1378ق، ج2، ص 130.
20.ابن بابویه، 1378ق، ج1، ص 216.
21.جوادی آملی، 1379ش، ج1، ص 90.
22.حویزی، 1415ق، ج4، ص 595.
23.واحدی، 1411ق، ص 10.
24.بغوی، 1420ق، ج1، ص 13؛ سیوطی، بی تا، ص 342.
25.ابن بابویه، 1378ق، ج2، ص 180؛ حرعاملی، 1409ق، ج6، ص 217.
26.بحرانی، 1416ق، ج5،‌ص 801.
27.خویی، بی تا، ص 167.
28.هود، 46.
29.ابن بابویه، 1378ق، ج2، ص 75؛ عیاشی، 1380ق، ج2، ص 151.
30.نک: مجلسی، 1404ق، ج11، ص 321.
31.ابن بابویه، 1378ق، ج1، ص 126.
32.نک: طباطبایی، 1417ق، ج2، ص 105.
33.قمی، 1404ق، ج1، ص 193؛ بحرانی، 1416ق، ج2، ص 395.
34.ابن بابویه، 1378ق، ج2، ص 6؛ بحرانی، 1416ق، ج1، ص 69.
35.ابن بابویه، 1378ق، ج2، ص 5.
36.ابن بابویه، 1364ش، ص 109؛ طبرسی، 1372ش، ج7، ص 250.
37.صحیفه الرضا (علیه السلام)، 1406ق، ص 66؛ ثعلبی، 1422ق، ج10، ص 263.
38.ابن بابویه، 1378ق، ج2، ص 65.
39. طبرسی، 1412ق، ص 363.
40.إسراء، 88؛ ابن بابویه، 1361ش، ص 44.
41.نک: مکارم شیرازی، 1374ش، ج1، ص 64.
42.آل عمران، 7.
43.طباطبایی، 1417ق، ج3، ص 68.
44.ابن بابویه، 1378ق، ج1، ص 290؛ حویزی، 1415ق، ج1، ص 318.
45.جوادی آملی، 1379ش، ج13، ص 214.
46.ص، 75.
47.ابن بابویه، 1378ق، ج1، ص 120.
48.قیامه، 22-23.
49.ابن بابویه، 1398ق، ص 116؛ طبرسی، 1403ق، ج2، ص 409.
50.ابن بابویه، 1378ق، ج2، ص 130.
51.سبحانی، بی تا، ص 147.
52.قرشی،‌1372ش، ص 101.
53.به عنوان نمونه: نک: ابن بابویه، 1398ق، ص 417 باب ذکر مجلس الرضا علی بن موسی (علیه السلام) مع أهل الأدیان و أصحاب المقالات مثل الجاثلیق و رأس الجالوت و رؤساء الصابئین و الهربذ الأکبر و ما کلم به عمران الصابی فی التوحید عند المأمون؛ ابن بابویه، 1378ق، ج1، صص 179، 154 و 191 باب ذکر مجلس الرضا (علیه السلام) مع أهل الأدیان و أصحاب المقالات فی التوحید عند المأمون، باب فی ذکر مجلس الرضا (علیه السلام) مع سلیمان المروزی متکلم خراسان عند المأمون فی التوحید و باب ذکر مجلس آخر للرضا (علیه السلام) عند المأمون مع اهل الملل و المقالات و ما اجاب به علی بن محمد بن الجهم فی عصمه الأنبیاء و طبرسی، 1403ق، ج2، ص 415 ذیل احتجاج الرضا (علیه السلام) علی أهل الکتاب و المجوس و رئیس الصابئین و غیرهم.
54.انعام، 103.
55.کلینی، 1365ش، ج1، ص 99؛ ابن بابویه، 1398ق، ص 112.
56.جاثیه، 29.
57.انعام،28.
58.بقره، 30.
59.ابن بابویه، 1378ق، ج1، ص 118.
60.نساء، 79
61.حمیری، بی تا، ص 155؛ کلینی، 1365ش، ج1،‌ص 160؛ ابن بابویه، 1398ق، ص 338.
62.فصلت، 46.
63.ابن بابویه، 1378ق، ج1،‌ص 124؛ طبرسی، 1403ق، ج2، ص 413.
منبع مقاله :
ایزدی، مهدی و…‌[ دیگران]، (1392)، ابعاد شخصیت و زندگی حضرت امام رضا (ع)، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید