نویسنده: محمدعلی رضایی اصفهانی (1)
با تأکید بر نظرگاه آیت الله معرفت
چکیده
در این نوشتار، مبحث تفسیر علمی و اعجاز علمی قرآن مورد بررسی قرآن می گیرد، و بعد از اشاره به مباحث مفهوم شناسی و تاریخچه هزار ساله تفسیر علمی، دیدگاه های مخالفان و موافقان مورد بررسی و نقد قرار می گیرد و اقسام تفسیر علمی و آسیب های آن گوشزد می شود؛ سپس نتایج تفسیر علمی از جمله اعجاز علمی و به موارد آن اشاره می شود.
این مقاله با تأکید بر دیدگاه های مرحوم آیت الله معرفت ( م 1385 ش ) و به مناسبت کنگره بزرگداشت ایشان به نگارش در می آید؛ از این رو نخست نگاهی کلی به دیدگاه های ایشان در این موارد داریم، سپس بحث را به صورت عام و فراگیر ارائه می کنیم و در هر مورد، نظرات آیت الله معرفت را بیان می کنیم تا جایگاه ایشان و نسبت او با سایر دانشمندان در این دو مبحث روشن تر شود.
کلیدواژه ها: تفسیر، علمی، روش، اعجاز، معرفت.
نگاهی اجمالی به دیدگاه آیت الله معرفت
آیت الله معرفت (رحمه الله) از نو اندیشان در حوزه تفسیر و علوم قرآن بود و به مباحث نوآمد این حوزه ها می پرداخت؛ از جمله به مبحث تفسیر علمی و اعجاز علمی قرآن در کتاب های متعدد پرداخته است.
ایشان در دوره کتاب گرانسنگ التمهید، جلد ششم را به مبحث اعجاز علمی اختصاص داده و به چند مبحث اشاره کرده است:
اول:
مبانی نظری تفسیر علمی و اعجاز علمی قرآن را مورد بررسی قرار داده است، و مباحث زیر را مطرح کرده است:
الف. اشارات علمی در قرآن؛
ب. هدف اصلی قرآن هدایت چیست؟
ج. آیا قرآن شامل تمام علوم بشری است؟
د. آیا تحدّی قرآن شامل اعجاز علمی نیز می شود؟
حاصل کلام ایشان در این موارد آن است که قرآن، اشاره های علمی متعددی در مورد جهان، انسان و طبیعت دارد که فهم آن ها در پرتو علوم قطعی جدید حاصل می شود، ولی در تفسیر علمی قرآن باید از تحمیل نظرات بر قرآن پرهیز کرد؛ البته هدف اصلی قرآن هدایت انسان به سوی خدا است. این اشارات نیز در همین راستا است؛ هرچند که قرآن اشاره های متعددی به اسرار و حقایق علمی جهان دارد، اما کتاب علوم طبیعی نیست و تمام جزئیات علوم را بیان نکرده است. ولی در همان حوزه ای که حقایق و اسرار علمی جهان را بیان کرده است، اعجاز علمی قرآن اثبات می شود، و از آنجا که تحدّی قرآن شامل همه نسل ها و عصرها می شود، علاوه بر فصاحت و بلاغت، اعجاز علمی را نیز پوشش می دهد. (2)
دومین:
مطلبی که در این کتاب آمده، مطالب علمی و موارد اعجاز علمی قرآن است؛ از جمله: اصل حیات آب؛ مراحل آفرینش انسان؛ رجع و صدع؛ گسترش جهان؛ جاذبه عمومی؛ رتق و فتق؛ کوه ها میخ زمین؛ حرکت زمین؛ زوجیت؛ عسل؛ حیض و…
نیز آیت الله معرفت در کتاب گرانسنگ التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب در ضمن بحث گرایش های تفسیری ( الوان تفسیر ) به تفسیر علمی قرآن توجه کرده و تفاسیر علمی را مورد بررسی و نقد قرار داده است. ایشان در این کتاب ضمن تعریف اجمالی تفسیر علمی، خطر تحمیل را گوشزد می کند. سپس کتاب کشف الاسرار النورانیه القرآنیه فیما یتعلق بالاجرام السماویه و الارضیه و الحیوانات و النباتات و الجواهر المعدنیه تألیف محمد بن احمد الاسکندرانی ( م 1306 ق ) را معرفی کرده و از آن تمجید می کند، و در ادامه، کتاب الهیه و الاسلام علامه سید هبه الدین شهرستانی ( م 1386 ق ) و نوشته های عبدالله با شافکری، سید عبدالله کواکبی، استاد مصطفی رافعی و استاد رشید رشدی العابری را معرفی می کند.
تفسیر الجواهر فی تفسیر القرآن طنطاوی ( م 1358 ق ) را به صورت کامل معرفی و نقد می کند. و در پایان، تفسیر علمی التفسیر الفرید تألیف عبدالمنعم الجمال را معرفی و تمجید می کند.
همچنین ایشان در کتاب های علوم قرآن که به زبان فارسی نگاشته، مبحث اعجاز علمی قرآن و موارد آن را بیان کرده است. از جمله در کتاب علوم قرآنی انتشارات التمهید ( چاپ پنجم، 1383 ش ) به موارد زیر اشاره کرده است:
رتق و فتق آسمان ها و زمین، نقش کوه ها در استواری زمین، دشواری تنفس با افزایش ارتفاع، آب منشأ حیات و پوشش هوایی حافظ زمین.
بنابراین به صورت کلی می توان گفت آیت الله معرفت (رحمه الله) از کسانی است که تفسیر علمی قرآن به وسیله علوم قطعی را می پذیرد، و اعجاز علمی قرآن را یکی از ابعاد اعجاز و موارد تحدّی قرآن می داند. ولی در این راستا هشدار می دهد که نظریه های اثبات نشده علمی بر قرآن تحمیل و تطبیق نشود. اما شرح دیدگاه های ایشان در این موضوع و فهم بهتر آن ها، در مقایسه با دیدگاه های دیگر روشن می شود که در ضمن مقاله بیان خواهد شد.
مفهوم شناسی
تفسیر:
از واژه « تفسیر »، تعریف های مختلف ارائه شده (3) که حاصل آن ها چنین است: « پرده برداری از ابهامات کلمه ها و جمله های قرآن و توضیح مقاصد آن ها. »
علم:
مقصود از « علم » در عنوان « علوم تجربی » (4) است که به دو شاخه علوم طبیعی (5) ( همچون: فیزیک، پزشکی، کیهان شناسی و… ) و علوم انسانی (6) ( همچون جامعه شناسی، روان شناسی و… ) تقسیم می شود.
تفسیر علمی:
صاحب نظران تعریف های متعددی در مورد تفسیر علمی ارائه کرده اند که به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
دکتر ذهبی در مورد تعریف تفسیر علمی می نویسد:
” مقصود ما از تفسیر علمی، آن تفسیری است که اصطلاحات علمی را بر عبارات قرآن حاکم می کند و تلاش می کند تا علوم مختلف و نظریات فلسفی را، از قرآن استخراج سازد. ” (7)
البته ایشان تفسیر علمی را اعم از تفسیر فلسفی دانسته است. در حالی که بنا بر تعریف مشهور، این دو روش تفسیری از هم جدا است. در اینجا علوم تجربی در برابر علوم عقلی ( مثل فلسفه ) مقصود است.
نیز ایشان به دو قسم از تفسیر علمی یعنی « تحمیل نظریه ها بر قرآن » و « استخراج علوم از قرآن » اشاره کرده است. در حالی که در ادامه خواهیم گفت که قسم سومی از تفسیر علمی نیز وجود دارد که همان « استخدام علوم در فهم قرآن » است.
آقای امین الخولی در مورد تعریف تفسیر علمی می نویسد:
” آن تفسیری است که طرفداران آن اقدام به استخراج همه علوم قدیم و جدید از قرآن می کنند. و قرآن را میدان وسیعی از علوم فلسفی، انسانی در زمینه پزشکی، کیهان شناسی و فنون مختلف… می دانند. و اصطلاحات علمی را بر قرآن حاکم می کنند و می کوشند که این علوم را استخراج کنند. ” (8)
این تعریف نیز به دو قسم تفسیر علمی یعنی استخراج علوم از قرآن و تحمیل نظریات بر قرآن اشاره کرده است؛ اما به قسم سوم یعنی استخدام علوم در فهم قرآن اشاره نکرده است.
آقای راترود ویلانت، نیز در دایره المعارف قرآن لیدن در مقاله « تفسیر قرآن در دوره جدید »، در تعریف تفسیر علمی بر استخراج از قرآن تأکید می کند و می نویسد:
” تفسیر علمی باید در پرتو این فرض درک شود که تمام انواع یافته ها [دستاوردهای] علوم طبیعی جدید در قرآن پیش بینی شده است و اینکه قرائن و شواهد روشن زیادی نسبت به آن ها در آیات قرآن می توان کشف نمود یافته های علمی از کیهان شناسی کوپرنیکی گرفته تا خواص الکتریسته و از نظم و ترتیب انفعالات شیمیایی تا عوامل امراض عفونتی همه از پیش در قرآن مورد تأیید قرار گرفته است. ” (9)
عبدالرحمن العک تفسیر علمی را این گونه تعریف می کند:
” این تفسیر در اصل برای شرح و توضیح اشارات قرآنی است که به عظمت آفرینش الهی و تدبیر بزرگ و تقدیر او اشاره دارد. ” (10)
البته این تعریف تا حدودی به مقصود اصلی تفسیر علمی نزدیک شده و از تعریف آن به صورت استخراج و تحمیل دوری گزیده است.
ولی در این تعریف روشن نشده است که علوم قطعی یا نظریه های ظنّی در تفسیر علمی استفاده خواهد شد.
آقای فهد رومی در تعریف تفسیر علمی می نویسد:
” مراد از تفسیر علمی، اجتهاد مفسّر در کشف ارتباط بین آیات وجودی قرآن کریم و اکتشافات علم تجربی است، به طوری که اعجاز قرآن آشکار شود و ثابت گردد که آن ( از طرف خدا ) صادر شده و صلاحیت برای همه ی زمان ها و مکان ها دارد. ” (11)
آقای رفیعی نیز پس از بیان تعریف های مختلف و نقد و بررسی آن ها، تعریف فوق را مناسب تر معرفی می کند. (12)
آیت الله معرفت در این مورد می نویسند:
” مقصود فهم آیات مربوط به جهان است که قبلاً درک آن ها مشکل بوده و در پرتو حقایق علمی جدید بدان راه یافته ایم، به اندازه امکان… البته مقصود تطبیق آیات قرآنی دارای حقایق ثابت بر نظریات علمی غیر ثابت نیست که گاهی به تحمیل بر آیات می انجامد، بلکه هدف، کشف حقایق و اسرار جهان است که در آیات قرآن موجود است و در پرتو علوم قطعی به دست می آید. (13)
بنابراین می توان نتیجه گرفت که روشِ تفسیرِ علمی قرآن دارای گونه ها و اقسام مختلف است که براساس آن ها، تعریف های متفاوتی از آن ارائه شده است، گاهی با عنوان استخراج علوم از قرآن و گاهی با عنوان تحمیل مطالب علمی بر قرآن از آن یاد شده است. اما مقصود ما در این نوشتار همان؛
” استخدام علوم در فهم بهتر آیات قرآن است؛ یعنی منبع علوم تجربی قطعی، به عنوان ابزاری برای تفسیر و توضیح اشارات علمی آیات قرآن درآید، و در این راستا تمام معیارها و ضوابط تفسیر صحیح رعایت شود و هیچ تحمیل یا استخراجی صورت نپذیرد. ” (14)
اعجاز علمی قرآن:
قرآن، معجزه جاوید پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ کتابی که دلیل نبوت و راست گویی پیامبر است؛ یعنی دلیل اعتبار اسلام است. ولی اعجاز قرآن، از جهات گوناگون اثبات شده است. در این میان اعجاز در الفاظ، محتوا، عدم تناقض در مفاهیم آن، آهنگ قرآن، نفوذ آیات آن در دل ها، پیشگویی ها و اخبار غیبی قرآن شمرده شده است. (15)
ولی اعجاز علمی قرآن، در قرن های اخیر بین مفسران جایگاه ویژه ای یافته است؛ چون علوم تجربی تکامل یافت و رشد سریع نمود و رازهای علمی قرآن را آشکار کرد؛ این در حالی بود که کتاب مقدس ( تورات و انجیل ) هر روز با پیشرفت علوم، عقب نشینی کرد و تحریفات آن برملا شد، از این رو مفسران در موارد متعدد به اعجاز علمی قرآن ( آیاتی که از قوانین و یافته های علمی بشر، در چندین قرن بعد خبر می دهد ) اشاره (16) و حتی دانشمندان اروپایی به ابعاد علمی قرآن، اعتراف کرده اند.
مقصود از معجزه علمی قرآن، آیاتی از قرآن کریم است که بدین صورت باشد:
” رازگویی علمی باشد؛ یعنی مطلبی علمی را که قبل از نزول آیه کسی از آن اطلاع نداشته بیان کند، به طوری که مدت ها بعد از نزول آیه مطلب علمی کشف شود. و این مسأله علمی طوری باشد که با وسایل عادی که در اختیار بشر عصر نزول بوده، قابل اکتساب نباشد و یا اخبار غیبی قرآن در مورد حوادث طبیعی و تاریخی که بعداً طبق خبر واقع شود و با وسایل آن روز قابل پیش بینی نباشد. ” (17)
مرحوم استاد معرفت در این مورد می نویسند:
” اعجاز علمی قرآن، مربوط به اشاراتی است که از گوشه های سخن حق تعالی نمودار گشته و هدف اصلی نبوده است، زیرا قرآن کتاب هدایت است و هدف اصلی آن جهت بخشیدن به زندگی انسان و آموختن راه سعادت به او است، از این رو اگر گاه در قرآن به برخی اشارات علمی بر می خوریم، از آن جهت است که این سخن از منبع سرشار علم و حکمت الهی نشأت گرفته و از سرچشمه علم بی پایان حکایت دارد. قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ. (18) » (19)
او در جای دیگر تأکید می کند که بر این ( مطالب علمی حاشیه ای که در قرآن آمده است و شگفتی انسان را برمی انگیزد ) این حقیقت را اضافه می کنیم که اینها به دست مردی آورده شد که درس ناخوانده بود و نزد استادی تحصیل نکرده بود، و در ملتی جاهلی و در صحرایی دور از تمدن زندگی می کرد.
در این هنگام است که انسان خود را در برابر معجزه ای خارق عادت می بیند که شکی در آن نیست. (20)
نیز ایشان در جای دیگر تصریح می کند که اعجاز قرآن همان طور که به سایر جوانب اعجاز ( مثل فصاحت و بلاغت و… ) واقع می شود، در مورد جانب اعجاز علمی نیز واقع می شود. (21)
تحدّی قرآن شامل اعجاز علمی نیز می شود
مبارزه طلبی قرآن سه نوع شمول دارد:
1. شمول افرادی:
قرآن می فرماید:
لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ؛ (22)
یعنی اگر همه افراد انسان ها و حتی جن ها جمع شوند، نمی توانند. مثل قرآن را بیاورند و به اصطلاح عام افرادی است. به طوری که شامل همه افراد موجود انسان ها و حتی افرادی که در آینده می آیند می شود.
2. شمول زمانی:
یعنی این دعوت و حدّی قرآن از زمان صدر اسلام شروع شده است و همیشه ادامه دارد؛ لذا می فراید:
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا؛ (23)
اگر در گذشته نتوانستید [مثل قرآن را بیاورید] و هرگز نخواهید توانست.
3. شمول احوالی:
در حالی که نمی توانید مثل قرآن را بیاورید، یعنی اگر عرب و یا عجم، ادیب ( متخصص ادبیات عرب ) و یا متخصص در هر زمینه دیگر باشید، نمی توانید مثل قرآن را بیاورید. البته این مطلب از اطلاق آیه استفاده می شود. (24)
از این شمول و عموم و اطلاق آیه می توان استفاده کرد که آن جهت و رمز اعجاز قرآن باید چیزی دیگر باشد. که شامل همه زمان ها و همه احوال باشد. این در حالی است که برخی مثل شاطبی می گویند اعجاز قرآن مخصوص زمان صدر اسلام است. و همین که ادیبان آن دوره نتوانستند مثل قرآن را بیاورند، دلیل معجزه بودن قرآن است و اعصار بعدی فقط به همین مطلب احتجاج می شود. (25)
از کلمات علامه طباطبایی رحمه الله علیه و آیت الله معرفت برمی آید:
” تمام ابعاد قرآن معجزه است، ولی با اختلاف مخاطبین متفاوت است. برای مثال، قرآن معجزه ادبی برای ادیبان و معجزه سیاسی برای اهل سیاست و معجزه در حکمت برای حکیمان و… است. بنابراین نظریه اعجاز قرآن شامل همه افراد و همه زمان ها و همه حالات می شود. ” (26)
بنا بر آنچه که گذشت، اعجاز قرآن ابعاد متعددی مثل فصاحت، بلاغت، محتوا، اخبار غیبی و… دارد. وجه و جهت تحدّی و مبارزه طلبی قرآن همه وجوه اعجاز قرآن است ( غیر از صرفه که باطل است ).
البته جهات اعجاز قرآن نسبت به مخاطبین مختلف، متفاوت است و هر کسی را بر اساس تخصص و استعداد او و در همان زمینه به مبارزه می طلبد. هر چند اعجاز قرآن و تحدی آن شامل همه زمان ها می شود و همین که در طول چهارده قرن کسی نتوانسته مثل قرآن را بیاورد، اعجاز قرآن و حقانیت و صداقت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) ثابت می شود.
مرحوم استاد معرفت نیز در جلد ششم التمهید به این مطلب مهم توجه و بحثی را تحت عنوان هل وقع التحدّی بالجانب العلمی شروع کرده اند. و بعد از ذکر کلمات مخالفان مثل دکتر عمر ابو حجر، دکتر صبحی صالح و… به بیان دلایل آن ها می پردازد؛ که می گویند:
” تحدّی قرآن مخصوص اعجاز بیان است، چون که اشارات علمی قرآن نزد مردم صدر اسلام معروف نبوده است و علم بعد از قرن ها آن ها را اثبات کرده است. ”
و نیز گفته اند:
” اشارات علمی قرآن در همه سوره ها و آیات وجود ندارد که تحدّی قرآن شامل آن ها شود. بلکه در برخی آیات و سوره ها وجود دارد. پس بر اساس اعجاز علمی، همه سوره ها معجزه نیست. ”
سپس استاد معرفت به پاسخ می پردازد:
” آیات تحدّی و مبارزه طلبی قرآن نسبت به عرب صدر اسلام در مورد اعجاز بیانی است، اما تحدّی قرآن منحصر به زمان و مردم خاص نیست. ”
بلکه برای کل بشریت در طول زمان است بنابراین معقول نیست که اعجاز آن به فصاحت و بیان منحصر باشد. چون همه مردم عرب نیستند و همه عرب ها نیز فصیح نیستند. پس باید تحدی قرآن به چیزی باشد که عمومیت داشته باشد. یعنی به مجموع کتاب، نه به یک سوره یا آیه یا آیات خاص.
خدا می فرماید:
قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً. (27)
این مبارزه طلبی عام است که متوجه همه مردم عصر نزول و سایر زمان ها است. (28)
زمینه ها و انگیزه ها
خورشید اسلام، در سرزمین عربستان طلوع و اعراب آن سرزمین را – که تعداد افراد با سواد آن ها، از تعداد انگشتان تجاوز نمی کرد (29) – به علم و دانش دعوت و قرآن را، به عنوان معجزه معرفی کرد. (30)
قرآن با دعوت به تفکّر و تعمّق در آیات الهی، خلقت آسمان ها، زمین (31) و… مردم را از خواب جهل و غفلت بیدار کرد. مسلمانان که با فتوحات عظیم در قرن اول هجری، به سرزمین های تازه ای دست یافته بودند، هر روز با افکار نو و ادیان دیگری آشنا می شدند. با فروکش کردن نسبی جنگ ها، تبادل فرهنگی بین اسلام، ادیان و تمدن های ایران، روم و یونان آغاز شد و ترجمه ی آثار دیگر ملل، در دوره ی هارون الرّشید و مأمون شدّت گرفت. (32)
مسلمانان علومی مانند: طب، ریاضیات، نجوم، علوم طبیعی و فلسفه را از یونان گرفتند و مطالب زیادی به آن ها اضافه کردند و در طی چند قرن، خود را به اوج قلّه ی دانش رساندند، چنان که مسلمانان در قرن سوم و چهارم هجری، بهترین کتاب ها را در زمینه ی طب ( مانند قانون بوعلی سینا )، در زمینه ی فلسفه ( مانند شفای بوعلی سینا )، ریاضیات و نجوم نگاشتند.
باری! ترجمه و تألیف آثار غیر مسلمانان، در زمینه ی علوم مختلف، و انتقال آن ها به کشور پهناور اسلامی موجب شد تا تعارضاتی بین ظاهر بعضی آیات قرآن و علوم جدید به نظر آید.
دانشمندان مسلمان، در همان قرن های اولیه ی اسلام، در تلاش برای رفع این معضل، دو طریق را انتخاب کردند که به این شرح است:
الف. ردّ مطالب باطل این علوم که برای آگاهی مردم و ارشاد آنان صورت می گرفت؛ زیرا بسیاری از مبانی فلسفی و علمی یونان، قابل خدشه و اشکال بود و از طرفی با دین اسلام هم به معارضه برخاسته بود؛ بر این اساس، کتاب هایی مانند: تهافت الفلاسفه ( تألیف ابوحامد غزالی ) و مفاتیح الغیب ( تألیف فخر رازی ) نوشته شد.
ب. انطباق آیات قرآن، با علوم تجربی یونان، تا به مردم ثابت کنند که قرآن بر حق و مطالب علمی آن صحیح است؛ از این رو، آیاتی از قرآن، مانند آسمان های هفت گانه ( سبع سموات ) (33) را بر سیارات هفت گانه که در نجوم یونانی، اثبات شده بود حمل کردند. از اینجا بود که روش تفسیر علمی پدید آمد و رشد کرد. اما این شیوه ی تفسیر که همواره با جذابیت خاصی برای جوانان و افراد تحصیل کرده همراه بوده، در طول تاریخ به صورت یکنواخت رشد نکرده است؛ بلکه گاهی تحت تأثیر عواملی اوج گرفته و بعضی اوقات رونق خود را از دست داده است. این شیوه ی تفسیر به طور عمده سه دوره داشته است:
دوره ی نخست
از حدود قرن دوم هجری تا حدود قرن پنجم بود (34) که با ترجمه ی آثار یونانی به عربی آغاز شد و عده ای از مسلمانان، سعی کردند آیات قرآن را با هیئت بطلمیوسی تطبیق کنند ( مانند بوعلی سینا ). نمونه های مکتوب تفسیر علمی در آثار بوعلی سینا ( 428-370 ق ) یافت می شود.
دوره ی دوم
از حدود قرن ششم، شروع شد؛ هنگامی که بعضی دانشمندان به این نظریه متمایل شدند که همه ی علوم در قرآن وجود دارد و می توان علوم مختلف را از قرآن کریم استخراج کرد ( در این مورد غزالی سر آمد بود ). این دو نوع از تفسیر علمی ( تطبیق قرآن با علوم و استخراج علوم از قرآن ) قرن ها، ادامه داشت و در هر زمان، دانشمندان مسلمان، به موافقت یا مخالفت با آن می پرداختند.
دوره ی سوم
از تفسیر علمی که موجب اوج گیری و رشد فوق العاده آن گردید، از زمانی شروع شد که در قرن 18 میلادی به بعد علوم تجربی در مغرب زمین رشد کرد، و کتاب های مختلف در زمینه ی علوم فیزیک، شیمی، پزشکی و کیهان شناسی به عربی ترجمه شد؛ این دوره ی جدید، به ویژه در یک قرن اخیر، که در جهان اسلام، اثرات خود را در مصر و هندوستان بر جای گذاشت، موجب شد تا دانشمندان مسلمان، در صدد انطباق قرآن با علوم تجربی برآیند. این مسأله آن موقع أهمیت بیشتری یافت که تعارض علم و دین در اروپا، اوج گرفت و کتاب مقدس، به خاطر تعارضات آن با علوم جدید هر روز عقب نشینی تازه ای می کرد و میدان برای پیدایش افکار الحادی و ضد دینی باز می شد، هجوم این افکار به کشورهای اسلامی و تفوّق صنعتی غرب، موجب جذب جوانان مسلمان به فرهنگ غربی می گشت.
در این میان عده ای از دانشمندان مسلمان، از سر درد و برای دفاع از قرآن و با توجه به سازگاری علم و دین در نظر اسلام، به میدان آمدند تا نشان دهند که آیات قرآن، نه تنها با علوم جدید در تعارض نیست، بلکه بر عکس، یافته های علمی، اعجاز علمی قرآن را اثبات می کند؛ از این رو، به استخدام علوم در فهم قرآن اقدام کردند و تفسیرهای علمی نوشته شد؛ هر چند در این میان بعضی افراط کرده یا یکسره جذب فرهنگ غربی شدند و به تأویل و تفسیر به رأی در آیات قرآن دست زدند (35) – و از آنجا که مبانی تفسیری این روش بررسی کامل نشده بود – دچار انحراف شدند یا عده ای از مغرضان آن ها، برای اثبات افکار انحرافی خود دست به تفسیر علمی و تأویلات نا به جا زدند و همین مطلب موجب شد تا احساسات بعضی مسلمانان، برافروخته شود و در مقابل تفسیر علمی موضع گیری کنند و آن را یک سره به باد حمله بگیرند و آن را نوعی تفسیر به رأی یا تأویل غلط آیات قرآن بدانند؛ در این میان بسیاری از عالمان، و دانشمندان و مفسّران، در ایران و مصر راه انصاف پیمودند و بین انواع تفسیر علمی و اهداف گویندگان آن، فرق گذاشتند و به اصطلاح قائل به تفصیل شدند.
به طور خلاصه علل عمده ی شروع و گسترش این روش تفسیری در بین مسلمانان چنین بود:
1. توجه قرآن به علم، ذکر مثال های علمی و ترغیب به تفکر در آیات الهی در آسمان ها، زمین و خود انسان که موجب رشد علوم، معارف و مقایسه ی آن ها با آیات قرآن شد.
2. ترجمه ی آثار علوم طبیعی و فلسفی از یونان، روم و ایران به عربی و نشر آن در بین مسلمانان که از قرن دوم هجری به بعد صورت گرفت.
3. این تفکر که همه ی علوم در قرآن هست و ما باید آن ها را از آیات به دست آوریم.
4. توجه به علوم طبیعی و کشفیات جدید، برای اثبات اعجاز علمی قرآن نیز به رشد تفسیر علمی کمک کرد.
5. پیروزی تفکر اصالت حس، در اروپا و تأثیرگذاری آن بر افکار مسلمانان و به وجود آمدن گروه های التقاطی یا انحرافی، در میان مسلمانان که به تأویل و تطبیق آیات قرآن، منجر شد. (36)
6. حس دفاع دانشمندان مسلمان در مقابل حملات غربی ها به دین و القای تفکر تعارض علم و دین، موجب شد تا سازگاری آیات قرآن با علوم تجربی، در تفاسیر و کتاب ها وارد شود.
تاریخچه، دیدگاه ها و مهم ترین آثار در زمینه تفسیر علمی
مفسران و دانشمندان مسلمان در مورد تفسیر علمی قرآن سه دیدگاه متمایز داشته اند که با توجه به سیر تاریخی و به صورت مختصر به آن ها اشاره می کنیم.
اول: موافقان تفسیر علمی
جمعی از مفسران قرآن، فلاسفه و متفکران و بسیاری از متخصصان علوم تجربی، طرفدار تفسیر علمی بوده و از علوم تجربی در تفسیر آیات قرآن استفاده کرده اند. از جمله:
1. شیخ الرییس ابن سینا فیلسوف و پزشک مشهور ایرانی؛ او واژه ی « عرش » در آیه ی و وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَهٌ؛ (37) را به فلک الافلاک ( یعنی فلک نهم هیئت بطلمیوسی ) تفسیر کرده است و « ملایکه » هشت گانه را به افلاک هشت گانه ( قمر – خورشید – زهره – عطارد – زحل – مشتری – مریخ و فلک ثوابت ) تفسیر کرده است. (38)
2. ابوحامد غزالی ( م 505 ق ). او در کتاب احیاء العلوم می گوید:
” در قرآن علوم زیادی وجود دارد و از برخی علما نقل کرده که در قرآن هفتاد و هفت هزار و دویست علم است؛ زیرا برای هر کلمه علمی است و این علوم چهار برابر می شود، چون هر کلمه ظاهر و باطن و حد و مطلع و… دارد. ” (39)
و نیز در کتاب جواهر القرآن آورده است:
” علومی همچون علم طب، نجوم، هیئت العالم، هیئت بدن حیوان، تشریح اعضای او، علم سحر، طلسمات و غیر این ها، ریشه های آن خارج از قرآن نیست. و مثال های زیادی از آیات قرآن در رابطه با علوم مختلف بیان می کند. ” (40)
3. امام فخر رازی ( م 606 ق ) در تفسیر کبیر ( مفاتیح الغیب ) برخی مطالب علمی را با آیات قرآن تطبیق کرده است. او به آیه ی الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً (41) استدلال می کند که زمین ساکن است. (42) و در ذیل آیه ی 164 / بقره، فلکیات قدیم و آرای بطلمیوس و قدمای هند و چین و بابل و مصر و روم و شام را مورد بررسی قرار می دهد.
4. ابن أبی الفضل المرسی ( 655-570 ق ) معتقد است:
” قرآن، علوم اولین و آخرین را جمع کرده است و تلاش می کند که علم طب، جدل، هیئت، هندسه، جبر و مقابله را از قرآن استخراج کند. و برای خیاطی، نجاری، صید، آهنگری، کشاورزی و دریانوردی آیاتی می آورد. ” (43)
5. بدرالدین محمد بن عبدالله زرکشی ( م 764 ق ) صاحب کتاب البرهان فی علوم القرآن نیز معتقد است می توان همه ی علوم را از قرآن استخراج کرد.
برای مثال عمر حضرت عیسی (علیه السلام) را از آیه ی قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ (44) که سی و سه کلمه است استخراج کرده که سی و سه سال بوده است. (45)
6. جلال الدین سیوطی ( م 911 ق ) صاحب کتاب الاتقان فی علوم القرآن نیز قرآن را شامل تمام علوم می داند و برای مثال از آیه ی وَلَن یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا (46) استفاده می کند که عمر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شصت و سه سال بوده است، چون که این آیه در اوایل سوره ی 63 قرآن ( منافقین ) است. (47)
7. علامه محمدباقر مجلسی ( م 1111 ق ) صاحب کتاب بزرگ بحارالانوار، در برخی از مجلدات این اثر، مطالبی پیرامون آسمان ها آمده و در موارد متعددی تفسیر علمی کرده است؛ از جمله در مورد آیه ی 29 سوره ی بقره می گوید:
” ( در آیه ی شریفه ) بدل یا تفسیر ( سماء ) است و هفت گانه بودن آسمان ها، منافاتی با نه گانه بودن آن ها که در علم نجوم ثابت شده است، ندارد. زیرا آسمان هشتم و نهم در زبان دینی، به کرسی و عرش تعبیر شده است. ” (48)
8. ملاصدرای شیرازی ( م 1050 ق ) فیلسوف مشهور در تفسیر خویش (49) و نیز ملاهادی سبزواری فیلسوف مشهور در کتاب شرح منظومه (50) همان مطالب پیش گفته را در مورد آسمان های هفت گانه و عرش و کرسی احتمال می دهند و تکرار می کنند.
9. سید عبدالرحمن کواکبی ( م 1320 ق ) در کتاب طبایع الاستبداد و مصارع الاستعباد در موارد متعددی به انطباق قرآن با علوم تجربی می پردازد. او برای جدا شدن ماه از زمین ( بر طبق نظریات کیهان شناسی ) به آیات 41 / رعد و / قمر استدلال می کند. (51)
10. سر سید احمد خان هندی ( 1898-1817 م ) و سید امیرعلی ( 1347-1265 ق )، از دانشمندان هندی که برای تفسیر علمی، کالجی در « علیگره » تأسیس و نماز و روزه و زکات و حج را بر پایه فواید جسمانی و اجتماعی تفسیر کردند و حتی قوای طبیعی مانند آب و باد را، ملک ( فرشته ) می دانستند، امکان وقوع معجزه و تأثیر دعا را انکار می کردند.
سید جمال الدین اسدآبادی در هند با تفسیر آنان مخالفت کرد. (52)
11. دکتر محمد بن احمد الاسکندرانی، در کتاب کشف الاسرار النورانیه القرآنیه فی ما یتعلق بالاجرام السماویه و الارضیه و الحیوانات و النبات و الجواهر المعدنیّه ( چاپ 1880 ) وی از پیشگامان تفسیر علمی در عصر جدید به شمار می آید.
مرحوم علامه معرفت، کتاب فوق را از مهم ترین کتاب ها در این زمینه می شمارد که کتابی لطیف در این مورد است و دیدگاه های دانشمندان قدیم و جدید را ذکر کرده است. (53)
12. طنطاوی ( متولد 1862 م ) صاحب تفسیر الجواهر فی تفسیر القرآن تفسیر او را می توان اوج استفاده از علوم در تفسیر قرآن قلمداد کرد.
او در موارد متعددی از علوم مختلف در تفسیر قرآن استفاده کرده، از جمله علم احضار ارواح را از آیات مربوط به گاو بنی اسرائیل (54) استخراج کرده است. و در هر مبحث تفسیری، بسیاری از علوم جدید را در لا به لای تفسیر آورده است. (55)
مرحوم استاد معرفت در نقد کتاب فوق می نویسد:
” ایشان بسیاری از علوم را براساس حساب جمل از قرآن استخراج می کند معلوم نیست به حقیقت ثابتی برسد و نیز بسیاری از آیات را براساس نظریات علمی غیر قابل که نوعی تکلف ( و تحمیل ) است و گاهی هدف قرآن را از بین می برد. ” (56)
13. عبدالرزاق نوفل از نویسندگان مصری که حداقل پنج کتاب در مورد تفسیر علمی نوشته است که عبارتند از: القرآن و العلم الحدیث، الله و العلم الحدیث، الاسلام و العلم الحدیث، بین الدین و العلم…
14. سید هبه الدین شهرستانی ( 1301-1369 ق ) در کتاب الاسلام و الهیئه که حرکت زمین را از آیه ی الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً (57) استفاده کرده (58) و معتقد است:
” بیان تصدیق و تأیید علوم و اکتشافات جدید از طریق دین و لسان علما موجب تقویت ایمان مردم است. ” (59)
15. برخی از نویسندگان متأخر ایران که در مورد تفسیر علمی قلم زده اند عبارتند از:
آیت الله طالقانی در تفسیر پرتوی از قرآن، محمدتقی شریعتی در تفسیر نوین، حجت الاسلام اهتمام در فلسفه احکام، دکتر پاک نژاد در اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، مهندس بازرگان در کتاب های راه طی شده، باد و باران در قرآن، مطهرات در اسلام و محمدعلی رضائی اصفهانی در کتاب های درآمدی بر تفسیر علمی قرآن ( 1375 ش ) پژوهشی در اعجاز علمی قرآن ( 1381 ش ) اشارات علمی اعجازآمیز قرآن ( 1383 ش ) و ناصر رفیعی در تفسیر علمی قرآن ( 1382 ش ) و…
تحلیل و بررسی
این افراد را می توان به چند دسته تقسیم کرد که هر گروه هدف خاصی را دنبال می کرده اند.
1. برخی افراد در پی فهم بهتر قرآن به وسیله علوم تجربی بوده اند، و حتی شرایط و ضوابط تفسیر علمی را روشن و تلاش کرده اند از افراط و تفریط دوری کنند. همچون دکتر پاک نژاد در کتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر و محمدعلی رضائی اصفهانی در تفسیر علمی قرآن.
2. گروهی در پی اثبات اعجاز علمی قرآن بوده اند. برای مثال در مورد زوجیت عام و زوجیت گیاهان ادعای اعجاز علمی کرده اند. از جمله ی این افراد مصطفی صادق رافعی ( م 1938 م ) در کتاب اعجاز القرآن و البلاغه النبویه و نگارنده در پژوهشی در اعجاز علمی قرآن بوده اند. (60)
3. گروهی در پی نشان دادن اهمیت علم در نظر اسلام بوده اند.
از جمله ی این افراد طنطاوی و سید هبه الدین شهرستانی بوده اند که مطالب آنان نقل شد.
4. کسانی که تلاش کردند علوم مختلف را از قرآن استخراج کنند؛ از قبیل: غزالی، المرسی، زرکشی، سیوطی و طنطاوی.
دلیل عمده ی اکثر این افراد آن بود که همه ی علوم در قرآن وجود دارد؛ پس می توان با دقت در آیات و با روش های خاص و با کمک علوم، آن ها را از آیات استخراج کرد.
5. افرادی که نظریه های ظنّی علوم را بر آیات قرآن تطبیق کرده اند. از جمله ی این افراد می توان از: فخر رازی ( در مورد استفاده سکون زمین از آیه ی 22 بقره ) علامه مجلسی، ملاصدرا شیرازی، سید عبدالرحمن کواکبی و عبدالرزاق نوفل نام برد.
البته گاهی برخی از این افراد نظریه های علمی را بر قرآن تحمیل کرده اند. همان طور که عبدالرزاق نوفل در مورد آیه ی هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَهٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا می گوید:
” مقصود از نفس واحد، همان پروتون و زوج همان الکترون است و این دو عنصری است که اتم از آن ها تشکیل شده است. ”
وی این مطلب را دلیل اعجاز علمی قرآن شمرده است. (61) البته روشن است که این تفسیر با معانی لغوی و اصطلاحی و ظاهر آیه سازگار نیست و نوعی تحمیل نظر قرآن و تفسیر به رأی است.
6. گروهی در پی اثبات افکار انحرافی خود بوده اند و تلاش کرده اند که با استفاده از علوم تجربی، معجزات پیامبران را که در قرآن بیان شده است را توجیه کرده و انکار کنند. از جمله ی این افراد می توان از سر سید احمدخان هندی، سید امیرعلی و رشید رضا ( 1935-1865 م ) در المنار نام برد.
رشید رضا در ذیل آیه ی 243 / بقره مسأله ی مرگ افراد را به شکست آن ها و از دست دادن استقلال و زنده شدن آنان را به استقلال و قوت مجدد تفسیر کرده است. (62) او ذیل آیه ی 260 بقره، زنده شدن چهار مرغ را در داستان ابراهیم (علیه السلام) به تربیت و انس آنان تفسیر کرده است. (63) در حالی که این توجیهات مخالف ظاهر آیات و نوعی تفسیر به رأی است.
شاید به خاطر وجود همین اشکالات بود که افرادی همچون علامه طباطبایی (رحمه الله) به تطبیق قرآن بر علوم تجربی خرده گرفتند و آن را رد کردند. (64)
پینوشتها:
1. استدیار جامعه المصطفی العالمیه.
2. ر.ک: محمدهادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج 6، صص 26-6.
3. ر.ک: محمد بن حسین راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، تاج العروس، ماده فسر؛ سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 4؛ عبدالرحمن سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج 2، ص 192؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 13 و…
4. EXPRIMENTAL SCINCES.
5. NATURAL SCINCES.
6. HUMANLTLES.
7. التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 474.
8. امین الخولی، مناهج تجدید، 287؛ همین تعریف را سید محمد ایازی در المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص 93 آورده است.
9. Rotraud wielandt, Exegesis of the Quran: Early Moern and contemporary. In Excyclopadia of the Quran V:2, PP. 124-141..
10. عبدالرحمن العک، اصول التفسیر و قواعده، ص 217.
11. اتجاهات التفسیر فی القرآن الرابع عشر، ج 2، ص 549.
12. ناصر رفیعی محمدی، تفسیر علمی قرآن، ج 1، ص 140.
13. محمدهادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج 6، ص 12 و نیز ر.ک: محمدهادی معرفت، علوم قرآنی، ص 342 به بعد و محمدهادی معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج 2، ص 443.
14. برای توضیح بیشتر ر.ک: محمدعلی رضایی اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، صص 274 و 378.
15. در این مورد به تفاسیر قرآن، از جمله: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، صص 83-58؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 1، ص 131 و ج 2، ص 432 و ج 3، ص 3، و ج 7، ص 64 و ج 8، ص 289 و ج 11، ص 410 و ج 12، ص 275 و ج 15، 568 و ج 20، ص 289 مراجعه شود.
16. در این مورد ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 5، ص 435 و ج 8، ص 227 و ج 10، ص 119 و ج 11، ص 183 و ج 15، ص 568 و…
17. ر.ک: محمدعلی رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 1، ص 85.
18. فرقان، آیه 6.
19. محمدهادی معرفت، علوم قرآنی، ص 342 و نیز ر.ک: محمدهادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج 6، ص 7 به بعد.
20. محمدهادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج 6، ص 12.
21. همان، ص 26.
22. اسراء، آیه 88
23. بقره، آیه 24.
24. محمدهادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج 4، ص 22.
25. الاعجاز البیانی، صص 68-65 به نقل از محمدهادی معرفت، التمهید، ج 4، ص 24.
26. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، صص 67-57؛ محمدهادی معرفت، التمهید، ج 4، صص 23 و 134.
27. اسراء، آیه 88.
28. محمدهادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج، صص 30-26.
29. 17 نفر مرد و تعداد اندکی زن سواد خواندن و نوشتن داشتند. ( فتوح البلدان، ج 3، ص 580 )
30. بقره، آیه 23.
31. رعد، آیات 2 به بعد؛ یس، آیات 38 به بعد و…
32. جرجی زیدان، تاریخ التمدن الاسلامی، ج 2، ص 153.
33. بقره، آیه 29.
34. البته در برخی احادیث اهل بیت (علیهم السلام) نیز نکات علمی در تفسیر آیات قرآن آمده است. مثلاً در مورد تعداد 360 مشرق و مغرب در معارج / 40 ( شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 221 ) و نام سیارات در تفسیر تکویر، 16-15 ( فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 677 ) و… که یکی از موارد تفسیری اهل بیت (علیهم السلام) به شمار می آید، ولی تفسیر علمی مصطلح نیست چون از یافته های علمی در تفسیر قرآن استفاده نشده است، بلکه اهل بیت (علیهم السلام) اسرار علمی آیه را با کمک علم امامت بیان کرده اند که ابن جزیی از تفسیر روایی می شود.
35. آقای راترود ویلانت، در مقاله تفسیر قرآن در دوره جدید و معاصر، به نمونه هایی از این موارد در تفسیرهای سید احمدخان هندی اشاره می کند که موجب تأویل و انکار معجزات مثل معراج قیامت و تفسیر « جن » به افراد بدوی جنگل نشین شد. ( دایره المعارف قرآن لیدن، همان ) و نیز جن به میکرب تفسیر شد. ( محمد عبده، تفسیر عم جزء، ص 158 )
36. ر.ک: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، صص 8-7.
37. حاقه، آیه 17.
38. ر.ک: رسایل ابن سینا، صص 125-124؛ ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 426.
39. احیاء علوم دین، ج 1، ص 289 ( باب رابع از ابواب آداب تلاوت قرآن ).
40. جواهر القرآن، فصل پنجم، ص 25.
41. بقره، آیه 22.
42. مفاتیح الغیب، ج 2، ص 94.
43. ر.ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج 2، صص 482-478؛ احمد عمر ابوحجر، التفسیر العلمی للقرآن، ص 159.
44. مریم، آیات 33-30.
45. بدرالدین زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج 2، ص 181.
46. المنافقون، آیه 11.
47. ر.ک: عبدالرحمن سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج 2، صص 282-271؛ الاکلیل فی استنباط التنزیل، ص 2.
48. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 57، ص 5.
49. محمد بن ابراهیم صدر الدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، ج 2، صص 293-289.
50. شرح منظومه، ص 269 ( قسمت فلسفه ).
51. طبایع الاستبداد و مصارع الاستعباد، صص 46-43.
52. بهاءالدین خرمشاهی، تفسیر و تفاسیر جدید، صص 71-59؛ تاریخ نهضت های دینی، اسلامی معاصر، صص 146-143.
53. محمدهادی معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج 2، صص 444-443.
54. بقره، آیات 72-67.
55. الجواهر فی تفسیر القرآن، ج 1، صص 89-84.
56. همان، صص 449-446.
57. زخرف، آیه 10.
58. سید هبه الدین شهرستانی، اسلام و هیأت، ص 110.
59. همان.
60. ما در کتاب « پژوهشی در اعجاز علمی قرآن » ( انتشارات کتاب مبین، 1380 ش ) که در دو مجلد چاپ شد، ادعاهای اعجاز علمی را در حدود 300 آیه ی قرآن را مورد بررسی قرار دادیم و شش مورد را پذیرفتیم و بقیه را رد کردیم.
61. عبدالرزاق نوفل، القرآن و العلم الحدیث، ص 156.
62. محمد رشید رضا، المنار، ج 2، ص 458.
63. همان، ج 1، ص 55.
64. ر.ک: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 7.
منبع مقاله :
نصیری، علی؛ (1387)، معرفت قرآنی ( یادنگار آیت الله محمدهادی معرفت (ره)) جلد سوم، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول