آداب سلام

آداب سلام

سلام یکی از سنت های مستحب و حسنه است که می خواهیم از منظر روایات به اهمیت و نیز چگونگی انجام این امر نیکو بپردازیم.

اول سلام بعد کلام
1-امام صادق فرمود:آغازکننده سلام، به خدا و رسولش نزدیک تر است.(1)
2-علی بن الحسین فرمود:از ویژگی های مؤمن انفاق به اندازه توانایی، وسعت دادن [به اهل و عیال]در حدّ قدرت، با عدالت و انصاف رفتار کردن با مردم و آغاز سلام کردن بر آنان است.
3-امام جعفرصادق از رسول خدا نقل فرمود:شایسته ترین مردم نزد خدا و رسولش کسی است که سلام را آغاز کند.(2)
4-با همین اسناد نقل شده که رسول خدا فرمود:کسی که پیش از سلام سخن آغاز کند به او پاسخ ندهید.نیز فرمود:پیش از سخن گفتن سلام کنید.اگر کسی پیش از سلام گفتن سخن گوید به او پاسخ ندهید.(3)
5-امام صادق فرمود:فرشته ای مردی را بر در خانه ای دید، فرشته به او گفت چرا بر در این خانه ایستاده ای؟ پاسخ داد یکی از برادرانم در این خانه است می خواهم بر او سلام کنم فرشته به او گفت:آیا میان شما خویشاوندی است یا حاجتی به او داری؟ پاسخ داد:قرابتی میان ما نیست و نیازی جز اخوت اسلامی و احترام آن مرا به این جا نکشانده بلکه برای پروردگار جهان به او سلام و محافظتش می کنم.فرشته به او گفت:من فرستاده خدایم به سوی تو، پروردگارت تو را سلام می رساند و می فرماید:مرا زیارت کردی و برای من تعهد نمودی، بهشت را بر تو واجب کردم و تو را از خشم خویش معاف داشتم و از آتش نجات دادم.(4)
6-امام صادق نقل کرده است که رسول خدا فرمود:کسی که پیش از اسلام کردن سخن آغاز کند به او پاسخ ندهید.
و نیز امام صادق فرمود:هیچ کس را به غذای خویش دعوت نکنید مگر این که سلام کند.(5)

سلام مستحب و پاسخ آن واجب
1-امام صادق فرمود:جواب دادن به نامه مانند پاسخ سلام واجب است و آغازکننده سلام[از جواب دهنده ]نزد خدا و رسولش شایسته تر است.(6)
2-امام صادق نقل کرده:خدای عزوجل فرمود:بخیل کسی است که از سلام کردن بخل ورزد.(7)
3-امام جعفرصادق نقل کرده است که رسول خدا فرمود:سلام کردن مستحب، و پاسخ آن واجب است.(8)

آشکارا سلام کردن و سخن نیکو گفتن
1-امام محمدباقر فرمود:خدای عزوجل بلند سلام کردن را دوست می دارد.(9)
2-امام باقر فرمود:سلمان(که رحمت خدا بر او باد)می گفت:سلام خدا را آشکارا بگویید، زیرا درود خدا به ستمکاران نمی رسد.(10)
3-امام جعفرصادق در حدیثی نقل فرموده است که حضرت علی می فرمود:خشمگین نشوید و[کاری نکنید که]مورد خشم قرار گیرید، آشکارا سلام کنید، سخن نیکو بگویید، نماز شب بخوانید در حالی که مردم در خوابند تا به سلامتی به بهشت روید، سپس این گفتار خدای عزوجل را برای آنان خواند:«خدایی که سالم از هرگونه عیب و نقص و امان دهنده و نگهبان است(11)».(12)
4-امام صادق فرمود:از نشانه های فروتنی این است که بر کسی که دیدار می کنی سلام نمایی.(13)
5-امام جعفرصادق از پدرانش نقل فرموده است که در وصیت پیامبر به حضرت علی آمده است:سه چیز باعث پوشاندن گناهان است:آشکارا سلام کردن، طعام دادن، خواندن نماز شب در حالی که مردم خوابند.(14)
6-امام صادق فرمود:بخیل کسی است که از سلام کردن بخل ورزد.(15)
7-امام جعفرصادق از پدرانش نقل کرده است که رسول خدا فرمود:در بهشت خانه هایی است که برون آن ها از درون، و درون آن ها از برون دیده می شود.کسانی از امت من در آن سکوت می کنند که سخن نیکو گویند، مردم را اطعام کنند، بلند سلام کنند، روزه را ادامه دهند و نماز شب بخوانند در حالی که مردم خوابند.حضرت علی سؤال کرد:ای رسول خدا چه کسی از امت شما توانایی انجام این اعمال را دارد؟
پیامبر فرمود:یا علی می دانی نیکویی سخن چیست؟ کسی که صبح و شام ده مرتبه بگوید:«سبحان الله، و الحمدلله، و لا اله الا الله، و الله اکبر».اطعام کردن عبارت است از انفاق مرد به خانواده اش.منظور از ادامه روزه آن است که اگر شخص ماه رمضان و از هر ماه دیگر سه روز روزه بگیرد، روزه عمر برای او نوشته می شود.هرکس نماز مغرب و عشا و نماز صبح را در مسجد با جماعت بخواند مانند آن است که تمام شب را به عبادت مشغول باشد.مقصود از افشای سلام آن است که از سلام کردن بر هیچ مسلمانی بخل نورزد.(16)
8-امام محمدباقر فرمود:سه چیز باعث قرب و منزلت است:آشکارا سلام کردن، طعام دادن و نماز شب خواندن در حالی که مردم در خوابند.(17)
9-امام جعفرصادق فرمود:از نشانه های فروتنی سلام کردن به هر کسی است که دیدارش کنی.(18)
10-پیامبر خدا فرمود:ناتوان ترین مردم کسی است که از دعاکردن عاجز باشد، و بخیل ترین مردم آن کسی است که از سلام کردن بخل ورزد.(19)
11-امام صادق فرمود:هرکس چهار چیز برای من تعهد کند من چهار خانه در بهشت برای او تضمین می کنم:1)انفاق کردن و نترسیدن و تنگدستی 2)رعایت عدالت درباره مردم در برابر منافع خویش 3)آشکارا سلام کردن در همه جا 4)ترک مجادله و نزاع اگرچه حق با او باشد.(20)

سلام کردن بر کودکان
1-امام رضا از پدرانش نقل کرده است که رسول خدا فرمود:پنج چیز را تا آخر عمر رها نخواهم کرد:1)غذا خوردن با بردگان بر روی زمین 2)سوار شدن بر الاغ بی پالان 3)دوشیدن شیر از پستان بز با دست خودم 4)پوشیدن لباس پشمین 5)سلام کردن بر کودکان، تا این که پس از من سنت باشد.(21)
2-امام صادق از پدرانش نقل کرده است که پیامبر فرمود:پنج چیز را تا لحظه مرگ ترک نخواهم کرد:1)پوشیدن لباس پشمین 2)سوار شدن بر الاغ بی پالان 3)غذا خوردن با بردگان 4)وصله زدن کفش با دست خودم 5)سلام کردن بر کودکان تا این که پس از من سنت [ رسم]باشد.(22)

ناروایی تبعیض میان تهی دست و ثروتمند در سلام کردن
1-امام رضا فرمود:هرکس فقیر مسلمانی را ببیند و به گونه ای بر او سلام کند که با سلام بر ثروتمند تفاوت داشته باشد در روز قیامت خدا را در حالی دیدار می کند که بر وی خشمگین است.(23)
2-حجّال گوید:به جمیل بن دراج گفتم:آیا پیامبر خدا فرمود:زمانی که بزرگ قومی(شریفی)نزد شما آمد او را احترام کنید؟ جمیل گفت:آری، پیامبر فرموده است.از جمیل پرسیدم:[در این حدیث]منظور از شریف کیست؟ پاسخ داد:از امام صادق در این باره پرسیدم، آن حضرت فرمود:منظور از شریف در این حدیث شخص ثروتمند است.(24)

سپاسگزاری خدا برای نعمت اسلام و تندرستی
1-امام جعفرصادق از پدرانش نقل کرده است:پیامبر فرمود:هرکس یهودی یا مسیحی یا زرتشتی یا یکی از نامسلمانان را ببیند بگوید:« سپاس خدایی را که مرا بر تو فضیلت داد و اسلام را دین من و قرآن را کتابم و محمد را پیامبر و حضرت علی را امام و پیشوای من، و مؤمنین را برادرانم، و کعبه را قبله من قرار داد»خدایا میان آن مؤمن و نامسلمان را در دوزخ هرگز گرد هم نیاورد.(25)
2-امام جعفرصادق فرمود:هرکس آفت زده ای(مانند جذامی و امثال آن) یا مُثله شده یا گرفتاری را ببیند مخفیانه به طوری که او نشنود سه مرتبه بگوید:«سپاس خدایی را که مرا سلامت داشت از آن چه تو را بدان مبتلا ساخته است و اگر خدا می خواست می توانست مرا نیز گرفتار سازد»هرگز آن بلا به او نرسد.(26)

باید بلند سلام کرد و بلند پاسخ داد
1-امام صادق فرمود:هرگاه کسی سلام می کند بلند سلام کند و نگوید:سلام کردم اما پاسخ ندادند، شاید نشنیده باشند.جواب سلام را نیز باید بلند گفت تا آن مسلمان سلام کننده نگوید:پاسخ سلام مرا نگفتند.(27)

سلام و برگزیدن واژه هایی در خور
1-حسن بن منذر گوید:از امام صادق شنیدم که می فرمود:کسی که بگوید:«السلام علیکم»برای او ده حسنه، و کسی که بگوید:« سلام علیکم و رحمه الله»برایش بیست حسنه و هرکه بگوید:«سلام علیکم و رحمه الله و برکاته»برایش سی حسنه است.(28)
2-امام صادق نقل کرده است که امیرالمؤمنین فرمود:کراهت دارد انسان بگوید:«حیاک الله»(خدا تو را زنده بدارد)سپس ساکت شود مگر آن که پس از آن، سلام کند.(29)
3-عمارساباطی درباره نحوه سلام کردن زنان از امام صادق سؤال کرد و امام فرمود:زن بگوید:«علیکم السلام»و مرد پاسخ دهد:«السلام علیکم».(30)
4-وهب یمانی در حدیثی نقل کرده است که خدا به آدم فرمود:به جانب این گروه از فرشتگان برو و به آنان بگو«السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»(سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد).حضرت آدم بر آنان سلام کرد، فرشتگان پاسخ دادند:«و علیک السلام و رحمه الله و برکاته.»چون به حضور پروردگار خویش برگشت، پروردگار تبارک و تعالی به او فرمود:این درود تو و فرزندانت تا روز قیامت در میان آنها باقی می ماند.(31)

تکرار سلام تا سه مرتبه در صورت دریافت نکردن پاسخ و اجازه ورود
1-امام محمدباقر فرموده است:امیرالمؤمنین به مردی از طایفه بنی سعد فرمود:…یک روز صبح زود در حالی که هنوز در رختخواب بودیم پیامبر به نزد ما آمد و فرمود:«السلام علیکم»ما سکوت کردیم و از شرم از جایمان بلند نشدیم، سپس فرمود:«السلام علیکم »باز هم سکوت کردیم، مجدداً ، فرمود:«السلام علیکم»ترسیدیم اگر پاسخ سلام حضرت را ندهیم برگردد.این عادت آن حضرت بود که سه مرتبه سلام می کرد و اگر اجازه ورود به وی داده نمی شد برمی گشت.پس گفتیم«و علیک السلام» یا رسول الله، داخل خانه شوید.حضرت داخل شدند و سپس تسبیح حضرت فاطمه را برای ذکر در موقع خوابیدن به آن دو بیان فرمود.(32)
2-امام صادق در حدیث دوازده درهمی که حضرت رسول به علی دادند تا برای آن حضرت پیراهن بخرد، فرمود که پیامبر به کنیزی که چهار درهم صاحبش را گم کرده بود، فرمود:پیشاپیش من برو و مرا به سوی خانواده ات راهنمایی کن.پیامبر چون به در خانه رسید، فرمود:«السلام علیکم»پاسخ ندادند.دو مرتبه سلام کرد.پاسخ ندادند.برای سومین بار که سلام کرد، گفتند:«ای رسول خدا سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد».پیامبر پرسید:چرا بار اول و دوم جواب سلام را ندادید؟ گفتند:ای رسول خدا ما سلام شما را شنیدیم ولی دوست داشتیم بیش تر بشنویم…(33)

سخن گفتن با مؤمن با ضمیر جمع در هنگام سلام کردن و دعا
1-امام صادق فرمود: در سه مورد با شخص با ضمیر جمع سخن گفته می شود:1)هنگام عطسه که می گویی«یرحمکم الله»اگرچه کسی با وی نباشد 2)در سلام کردن می گویی«السلام علیکم»3)هنگام دعا برای دیگران می گویی:«عافاکم الله»(34)
2-مانند این حدیث در خصال نیز نقل شده است.

سلام کردن بر کسی که جنازه ای را همراهی می کند یا به نماز جمعه می رود یا در حمام است شایسته نیست
1-امام صادق فرمود:سلام کردن بر سه کس لازم نیست:1)کسی که با جنازه همراه است 2)کسی که به نماز جمعه می رود 3)بر کسی که داخل حمام باشد.(35)

چگونگی پاسخ دادن به سلام
1-امام باقر فرمود:امیرالمؤمنین بر قومی گذشت و بر آنان سلام کرد، آن ها پاسخ دادند:«سلام و رحمت و برکات و مغفرت و خشنودی خدا بر تو باد.»حضرت به آنان فرمود:بر ما بدان گونه که فرشتگان به پدر ما ابراهیم سلام کرده اند سلام کنید.آنان به حضرت ابراهیم گفتند«رحمت و برکات خدا بر شما اهل بیت.»(36)
2-حکم بن عیینه گوید:روزی در خدمت امام باقر بودم و خانه پر از جمعیت بود که پیرمردی آمد و بر در خانه ایستاد و گفت:«السلام علیک یابن رسول الله و رحمه الله و برکاته»(ای پسر رسول خدا سلام و رحمت خدا و برکات او بر تو باد)و ساکت شد.امام باقر فرمود:«و علیک السلام و رحمه الله و برکاته».سپس به مردم سلام کرد و همه جواب سلام او را دادند.(37)
3-ابوکهمش گوید:به امام صادق عرض کردم:عبدالله بن ابی یعفور شما را سلام رساند امام فرمود:«و علیک و علیه السلام»(بر تو و بر او سلام باد)، هرگاه عبدالله را دیدی به او سلام برسان.(38)
4-امام محمدباقر فرمود:فرشته ای از خدا درخواست کرد که قدرت شنوایی دعای بندگان خویش را به او ببخشد.خدا دعای وی را مستجاب کرد و از آن زمان هر مؤمنی که می گوید:«صلی الله علی محمد و آله و سلم»(درود و سلام خدا بر محمد و آل او)، آن فرشته در پاسخ می گوید:«و علیک السلام»سپس آن فرشته به پیامبر عرض می کند فلانی بر شما درود فرستاد، رسول خدا در جواب می فرماید:«و درود بر او باد»(39).
5-امام باقر فرمود:روزی حضرت علی در صحن مسجد کوفه نشسته بود و مردم دور او جمع بودند که مردی بلند شد و گفت:«السلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمه الله و برکاته»(سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای پیشوای مؤمنان)حضرت به او نگاه کرد و فرمود:« و علیک السلام و رحمه الله و برکاته»، تو کیستی؟ آن مرد خود را معرفی کرد و سپس پرسش های خود را مطرح کرد که از جمله آن ها ده پرسش بود که هرکدام از دیگری دشوارتر بود.(40)
6-پیامبر فرمود: ناقص کردن نماز یا سلام جایز نیست: نقصان، توقف در رکعت دیگر می باشد و نقصان در سلام آن است که در سلام کردن بگوید:«السلام علیک»و یا در پاسخ سلام بگوید:«و علیک»و نگوید:«و علیکم السلام».(41)
7-علی بن ابراهیم در تفسیرش در دنباله سخن خدای تعالی:که (یا محمد)«اهلت را به نماز امر کن و بر آن شکیبا باش»(42).گوید:رسول خدا هر روز هنگام نماز صبح به در خانه حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین می آمد و می فرمود:«السلام علیک و رحمه الله و برکاته»(سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد).آن ها می گفتند :«و علیکم السلام یا رسول الله و رحمه الله و برکاته»سپس پیامبر می فرمود:وقت نماز است خدا شما را رحمت کند.(43)

دست دادن با مقیم و در آغوش گرفتن مسافر
1-امام صادق فرمود:کامل شدن سلام و تحیت برای مقیم، دست دادن و برای مسافر، یکدیگر را در آغوش گرفتن است.(44)

استحباب سلام کردن خردسال بر بزرگسال و…
1-امام جعفرصادق فرمود:باید خردسال بر بزرگسال، عابر بر نشسته و گروه کم بر گروه زیاد سلام کند.(45)
2-امام صادق فرمود:وقتی گروهی در مجلسی باشند آن ها که وارد می شوند باید سلام کنند.(46)
3-امام صادق فرمود:عده کم بر عده زیاد، سوار بر پیاده، استرسوار بر الاغ سوار و اسب سواران بر استرسواران سلام کنند.(47)
4-ابن بکیر از یکی از دوستانش نقل می کند که شنیدم امام صادق می فرمود:سواره بر پیاده و پیاده بر نشسته سلام کند و زمانی که دو گروه به یکدیگر می رسند گروه کم تر بر گروه بیش تر و فرد بر جماعت سلام کند.(48)
5-امام صادق فرمود:سواره بر پیاده و ایستاده بر نشسته سلام کند.(49)

بسنده بودن سلام یک نفر از گروهی و پاسخ یک نفر از گروهی دیگر
1-امام صادق فرمود:هرگاه یک نفر از گروهی سلام کند، برای همه آن ها بسنده می کند.(50)
2-امام صادق فرمود:اگر یک نفر از گروهی سلام کند برای همه آن ها بسنده است و نیز اگر یکی پاسخ دهد از دیگران ساقط است.(51)
3-ابن بکیر از یکی از یارانش نقل کرده است که امام صادق فرمود:اگر عده ای بر جماعتی بگذرند کافی است یکی از آنان بر جماعت سلام کند، و نیز اگر یک نفر جواب دهد از سوی همه بسنده است.(52)
4-زید بن اسلم گوید:رسول خدا فرمود:باید سواره بر پیاده سلام کند و اگر یک نفر از بین گروهی سلام کند از همه ساقط است.(53)

کراهت ترک سلام بر مؤمن حتی در حال تقیه
1-اسحاق بن عمار گوید:به سبب تقیه در مسجد کوفه بر دوستانم سلام نمی کردم، چون به خدمت امام صادق رسیدم به من فرمود:چرا به دوستانت ستم می کنی و در موقع ملاقات بر آن ها سلام نمی کنی؟ پاسخ دادم این امر به سبب تقیه است، فرمود:وظیفه نداری به سبب تقیه سلام را ترک کنی، بلکه وظیفه تو نشر اسلام است.مؤمن وقتی مردم با ایمان را می بیند و بر آن ها سلام می کند فرشتگان پاسخ می دهند:«سلام علیک و رحمه الله و برکاته ابداً»(54)

روا بودن سلام کردن مرد بر زن
ربعی بن عبدالله از قول امام صادق گوید:پیامبر خدا بر زنان سلام می کرد و آنان پاسخ سلام وی را می دادند، امیرالمؤمنین نیز بر زنان سلام می کرد، ولی دوست نداشت که بر زنان جوان سلام کند و می فرمود:می ترسم صدای آن ها مرا خوش آید و از اجرم کاسته شود.(55)

ناروا بودن سلام کردن بر کفار
1-امام صادق از امیرالمؤمنین نقل فرموده است: شما اول بر اهل کتاب سلام نکنید و اگر آنان بر شما سلام کردند بگویید: «و علیکم» (56)
2-امام صادق فرمود: در پاسخ سلام یهودی و نصرانی می گویی، سلام.(57)
3-امام جعفرصادق می فرماید: هرگاه یهودی یا مسیحی یا مشرک بر تو سلام کند بگو«علیک»(58)
4-امام محمدباقر فرمود: مردی یهودی بر پیامبر وارد شد و عایشه آن جا بود، یهودی گفت«السام علیکم»(که معنایش «مرگ بر تو» است).پیامبر فرمود: «علیکم». یهودی دیگری وارد شد و مانند اولی سلام کرد، حضرت همان پاسخ را به او دادند.یهودی سوم وارد شد و مانند نفر اول سلام کرد، پیامبر همان جواب را به او دادند.عایشه خشمگین شد و گفت:مرگ و غضب و لعنت بر شما باد ای گروه یهود، ای برادران میمون ها و خوک ها.رسول خدا به عایشه فرمود: اگر فحش به صورتی مجسم می شد بد صورتی داشت. نرمش و مدارا بر هیچ چیز نهاده نشده جز این که آن را آراسته و از هیچ چیز برداشته نشده مگر این که آن را زشت کرده است.عایشه گفت:ای رسول خدا مگر سخن آن ها را نشنیدی که گفتند:«السام علیکم»(یعنی مرگ بر شما). پیامبر فرمود:شنیدم، آیا تو نشنیدی پاسخی را که به آن ها دادم، گفتم:«علیکم»(یعنی مرگ بر خودتان).
سپس پیامبر فرمود:هرگاه مسلمانی بر شما سلام کند بگوید:«سلامٌ علیکمٌ»و اگر کافری سلام کند، بگویید:«علیک»(59)
5-امام جعفرصادق فرمود:شخصی یهودی نزد پیامبر آمد و گفت:«اسام علیکم».پیامبر فرمود:«علیک»یاران پیامبر گفتند:او گفت مرگ بر تو، پیامبر فرمودند:همان گونه پاسخ دادم.(60)
6-سماعه گوید:از امام صادق پرسیدم:اگر مسلمانی نشسته باشد و یهودی یا مسیحی یا مشرکی بر وی سلام کند چگونه باید پاسخ دهد؟ حضرت فرمود:بگوید«علیکم»(61).
7-امام باقر فرمود: ابوجهل و عده ای از قریش نزد ابوطالب آمدند و گفتند:پسر برادر تو[حضرت محمد]ما را اذیت می کند، از او بخواه که از خدایان ما دست بردارد، ما نیز به خدای او کاری نداریم.ابوطالب، پیامبر را خواست.وقتی پیامبر وارد شد و دید مشرکین در آن جلسه هستند فرمود:«السلام علی من اتبع الهدی»[و عبارت مخصوص سلام را به کار نبرد.](62)
8-اصبغ بن نُباته گوید:از علی شنیدم که می فرمود:شش گروه شایسته سلام نیستند:1-یهود 2-نصارا 3-اهل نرد و شطرنج 4-اهل مشروبات الکلی و موسیقی 5-کسانی که فحش دادن به مادران را وسیله شوخی خود قرار می دهند 6-شاعران [شاعرانی که افراد نالایق را ستایش می کنند](63).
9-امام صادق نقل می کند که پیامبر فرمود:شما سلام بر اهل کتاب یعنی یهود و نصارا را آغاز نکنید و اگر آن ها بر شما سلام کردند بگویید:«علیکم»و با آنان دست ندهید و با کنیه آن ها را صدا نزنید مگر این که ناگزیرتر باشید.(64)

وارد نشدن به خانه دیگران بدون اجازه و خبر دادن و سلام کردن و…
1-عبدالرحمان بن ابی عبدالله گوید:از امام صادق درباره سخن خدای عزوجل «به خانه هایی غیر از خانه های خودتان وارد نشوید مگر این که مأنوس شوید و بر اهل خانه سلام کنید»(65)پرسیدم، امام فرمود:منظور از مأنوس شدن در هنگام ورود به خانه، صدا را بلند کردن و سلام نمودن است.(66)
2-ابوالصباح گوید:از امام محمدباقر درباره سخن خدای عزوجل «چون به خانه هایی وارد شوید بر خودتان سلام کنید»(67)پرسیدم، امام فرمود:منظور سلام کردن بر اهل خانه است و چون آن ها پاسخ سلام او را می دهند، پس این سلام بر او می باشد.(68)
3-امام باقر فرمود:هرگاه وارد خانه خویش می شوید اگر کسی در خانه باشد بر او سلام کنید و چنانچه کسی نباشد بگویید:«السلام علینا من عند ربنا»(سلام بر ما از جانب پروردگار ما)چرا که خدای عزوجل فرمود:«تحیتی با برکت و پاکیزه از نزد خدا است.(69)»(70)

کسانی که رفت و آمد به خانه آن ها شایسته است
1-امیرالمؤمنین فرمود:حکیمان روزگاران گذشته گفته اند:لازم است انسان از روی ده انگیزه رفت و آمد داشته باشد:اول، خانه خدا برای انجام عبادت و ادای حقّ و واجبات.دوم، خانه فرمانروایانی که اطاعت آن ها در پیوند با اطاعت خداست و رعایت حقشان واجب و منفعتشان فراوان و ضررشان سهمگین است.سوم، خانه دانشمندانی که علمشان نفع دینی و دنیوی دارد.چهارم، خانه اهل جود و بخشش که اموالشان را برای شکرگزاری خدا و اجر آخرت انفاق می کنند.پنجم، افرادی که از خرد بهره زیادی ندارند و در حوادث و پیش آمدها به آن ها نیاز هست و برای رفع گرفتاری ها از آن ها کمک گرفته می شود.ششم، خانه اشراف و بزرگانی که دارای بخشش و مردانگی هستند و حاجت را برآورده می سازند. هفتم، کسانی که فکر و اندیشه شان و نیز مشورت با آن ها باعث رشد فکری انسان است.هشتم، برادران ایمانی که پیوند و رعایت حقوقشان واجب است.نهم، دشمنانی که شرّ و دشمنی آن ها با مدارا و نرمی و مهربانی نسبت به آن ها برطرف می شود.دهم، کسانی که دیدار و گفتگوی با آن ها بر ادب و فرهنگ انسان می افزاید.(71)

سلام کردن هنگام برخاستن از مجلس
1-امام صادق از پیامبر نقل فرموده است که هرکس از مجلسی برخیزد و در حال جداشدن از برادرانش به آن ها سلام کند، اگر آن ها در امر خیری سرگرم بحث و گفتگو باشند او در آن امر خیر شریک است و اگر در امر باطلی سرگرم بحث باشند به او گناهی نمی رسد.(72)
2-در کتاب مکارم الاخلاق از رسول خدا نقل شده است:که هرگاه یکی از شما بخواهد از مجلس خارج شود، سلام کند، زیرا سلام آغاز مجلس اولویتی از سلام پایان مجلس برتری ندارد.(73)

سلام و دعا کردن برای کافر ذمّی
1-عبدالرحمان بن حجاج گوید:به ابوالحسن امام موسی کاظم عرض کردم:نظر شما درباره مراجعه به پزشکی مسیحی که به او احتیاج دارم چیست، آیا می توانم بر او سلام کنم و برایش دعا نمایم؟ فرمود:آری، ولی دعای تو به او سود نمی رساند.(74)
2-امام رضا فرمود:به امام صادق گفته شد:چگونه به یهودی و مسیحی دعا کنم؟ امام فرمود بگو:خدا در امور دنیایت برکت دهد.(75)

نامه نگاری مسلمان با اهل ذمّه
1-عبدالله بن سنان گوید:از امام صادق سؤال شد:مردی به یکی از کارگزاران مهم زردشتی نامه می نویسد، آیا جایز است نام او را قبل از اسم خویش بنویسد؟ امام فرمود:به منظور جلب منفعت اشکالی ندارد.(76)
2-ابوبصیر گوید:از امام صادق سؤال شد:شخصی به فردی زردشتی یا یهودی یا مسیحی یا به کسی که کارگزار و از بزرگان ایالتی از سرزمین اوست نیازی دارد ناچار است به او نامه بنویسد، آیا در نامه اش نام آن کافر را بنویسد و برای برآوردن حاجتش بر او سلام کند؟ امام فرمود:نوشتن نام او در آغاز نامه جایز نیست ولی در نامه ات بر او سلام کن.پیامبر خدا به پادشاه ایران و روم نامه می نوشت.(77)

سلام کردن بر خضر هرگاه نام وی برده شود
1-حسن بن علی بن فضال گوید:از ابوالحسن علی بن موسی الرضا شنیدم که می فرمود:خضر آب حیات نوشیده و تا نفخه صور نمی میرد.او به نزد ما می آید و بر ما سلام می کند، ما صدای او را می شنویم اما خودش را نمی بینیم .هرجا نام او برده شود حاضر است.هرکس از شما نام او را ببرد بر او سلام کند.(78)

استحباب صلوات بر محمد و خاندانش برای کسی که عطسه می کند یا می شنود
1-ابن ابی عمیر از یکی از دوستانش نقل کرده است:مردی نزد امام باقر عطسه کرد و گفت:«الحمدلله رب العالمین»امام به او دعا نکرد و فرمود:«از حقّ ما کاست».سپس گفت هرگاه کسی از شما عطسه کند بگوید:«الحمدلله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و اهل بیته».آن مرد این دعا را گفت و امام برای او دعا کرد.(79)
2-امام صادق فرمود:هرکه عطسه ای بشنود و «الحمدلله»بگوید و صلوات بفرستد به درد چشم و درد دندان گرفتار نخواهد شد؛سپس فرمود:اگر عطسه ای بشنوی این دعا را بگو اگرچه بین تو و او دریایی فاصله باشد.(80)
3-جابر گوید:امام باقر فرمود:عطسه نیکوست،به جسم فایده می رساند و خدای عزوجل را به یاد می آورد.به امام گفتم :در نزد ماگروهی هستند که می گویند برای پیامبر نصیبی از دعای عطسه نیست، امام فرمود:اگر دروغ بگویند شفاعت محمد به آن ها نخواهد رسید.(81)
4-امام صادق فرمود:هرکس عطسه کند و دستش را بر تیغه بینی بگذارد و بگوید«الحمدلله رب العالمین، حمداً کثیراً کما هو اهله، و صلی الله علی محمد النبی و آله و سلم»(سپاس و ستایش فراوان خدای را که پروردگار جهانیان و شایسته حمد است و درود خدا بر پیامبر و خاندانش)، پرنده کوچکی از بینی او خارج شده تا زیر عرش پرواز می کند و تا روز قیامت برای او طلب آمرزش می نماید.(82)

درود بر محمد و خاندانش هنگام عطسه
1-فضیل بن یسار گوید:به امام باقر عرض کردم:مردم در سه مورد صلوات بر محمد و خاندانش را نمی پسندند:1)هنگام عطسه 2)در موقع سر بریدن حیوانات 3)هنگام جماع.امام فرمود:چه شده است آن ها را؟ وای بر آنان، منافق شده اند، لعنت خدا بر آنان باد.(83)
2-در کتاب عیون اخبار الرضا نقل شده است:در نامه ای که امام رضا به مأمون نوشت، فرمود:صلوات بر پیامبر در هر جا لازم است از جمله هنگام عطسه کردن و سر بریدن حیوانات و غیر آن(84).

سلام کردن و دست دادن در وقت دیدار
1-ابوعبیده گوید:از امام باقر شنیدم که می فرمود:چون دو مؤمن به هم برسند و دست بدهند خدا به آن ها توجه کرده، گناهان از چهره آن ها بریزد تا از یکدیگر جدا شوند.(85)
2-امام باقر فرمود:چون دو نفر مؤمن به هم برسند و مصافحه کنند، خداوند به آن ها رو کند و گناهانشان مانند برگ درخت بریزد.(86)
3-زُراره گوید:از امام باقر شنیدم که می فرمود:مؤمن به وصف درنمی آید، زیرا مؤمن وقتی که با برادرش دیدار و مصافحه کند، خداوند همواره به آن ها توجه کند وگناهان از رخسارشان مانند برگ درخت بریزد.(87)
4-رفاعه گوید:از امام باقر شنیدم که می فرمود:دست دادن مؤمن از دست دادن فرشتگان برتر است.(88)
5-امام صادق فرمود:مصافحه کنید، زیرا مصافحه کینه را از بین می برد.(89)
6-امام باقر فرمود:چون دو مؤمن به هم رسند و به یکدیگر دست دهند، خدا دستش را در میان دست آن ها گذارد و با آن که محبتش نسبت به رفیقش زیادتر است مصافحه کند.(90)
7-مانند حدیث 6 است و در ذیل حدیث 7 چنین آمده است:چون خداوند به آنان توجه کند گناهانشان مانند برگ درخت بریزد.(91)
8-امام باقر از پیغمبر نقل فرموده است:چون یکی از شما برادر خود را دیدار کند، باید به او سلام کند و مصافحه نماید، زیرا خدای عزّوجل بدین عمل فرشتگان را گرامی داشته است، پس شما نیز عمل فرشتگان را انجام دهید.(92)
9-امام باقر فرمود که پیغمبر فرموده است:با یکدیگر با سلام و مصافحه دیدار کنید، و با طلب آمرزش از یکدیگر جدا شوید.(93)
10-امام صادق فرمود:پیغمبر با حذیفه ملاقات و دست مبارکش را برای مصافحه دراز کرد.حذیفه دستش را عقب کشید.پیغمبر فرمود:ای حذیفه من دستم را به سوی تو دراز کردم و تو دست خود را عقب کشیدی؟ حذیفه عرض کرد:یا رسول الله به دست مبارکت رغبت دارم، ولی من جنب بودم و دوست ندارم دستم با جنابت به دست شما برسد، حضرت فرمود:مگر نمی دانی که چون دو مسلمان با هم ملاقات و مصافحه کنند گناهانشان مانند برگ درخت می ریزد.(94)
11-امام صادق در حدیثی فرمود:قدر و منزلت مؤمن اندازه ندارد، چون مؤمن هرگاه برادرش را ملاقات و با او مصافحه کند خداوند به آنان توجه نماید و گناهان از چهره شان فرو می ریزاند، هم چنان که باد شدید برگ را از درخت می ریزد، تا این که از هم جدا شوند.(95)
12-امام صادق فرمود:پاداش شما در مصافحه کردن همانند پاداش جهادگران است.(96)
13-امام باقر فرمود:چون دو مؤمن با هم مصافحه کنند، از هم جدا می شوند بی آن که گناهی برایشان باقی بماند.(97)
14-امام صادق فرمود:در گفتگوی ابراهیم با شخصی چنین آمده است، که ابراهیم برخاست و با او معانقه کرد.وقتی خداوند پیغمبر را مبعوث فرمود، مصافحه را مستحب گردانید.(98)
15-امام باقر فرمود:نخستین دو نفری که در روی زمین با هم مصافحه کردند ذوالقرنین و ابراهیم خلیل بود.ابراهیم خلیل ذوالقرنین را استقبال و با وی مصافحه نمود، و نخستین درخت در روی زمین درخت خرما بود.(99)
16-با حدیث 9 یکی است به حدیث 9 مراجعه شود.(100)
17-مالک بن اعین جهنی گوید که امام صادق به من فرمود:به خدا سوگند شما پیروان ما هستید، تا آن جا که فرمود:کسی نمی تواند حقّ مؤمن را توصیف کند و حقوق واجب برادرش را ادا نماید.ای مالک، به خدا قسم وقتی که مؤمنان با یکدیگر ملاقات و مصافحه کنند، خداوند همواره به آنان نظر محبت و آمرزش دارد و پیش از آن که از هم جدا شوند گناهان از چهره ها و اعضایشان می ریزد.پس چه کسی می تواند خدا و مؤمنی را که در پیشگاه خدا چنین مقامی دارد توصیف نماید؟(101)
18-امام صادق فرمود:مصافحه مؤمن هزار حسنه دارد.(102)

مصافحه و حدود و چگونگی آن
1-هشام بن سالم گوید:از امام صادق حدّ مصافحه را پرسیدم.فرمود:به اندازه گردش دور درخت خرماست(یعنی اگر به اندازه گردش دور درخت خرما از یکدیگر جدا شوند مستحب است که با یکدیگر مصافحه کنند.)(103)
2-ابوعبیده گوید:من در یک کجاوه با امام صادق بودم.اول من سوار مرکب می شدم سپس آن حضرت.وقتی که بر بالای مرکب قرار می گرفتیم، حضرت به من سلام می کرد و مانند مردی که رفیق خود را به تازگی ندیده، احوال پرسی و مصافحه می کرد.در وقت پیاده شدن او پیش از من پیاده می شد و چون بر زمین قرار می گرفتیم، سلام می کرد و همانند کسی که رفیقش را به تازگی ندیده احوال پرسی می نمود.عرض کردم یابن رسول الله شما کاری می کنید که هیچ کس از مردم نزد ما نمی کند و اگر یک بار هم انجام دهد زیاد است، فرمود:مگر ثواب مصافحه را نمی دانی؟ چون دو مؤمن به هم برسند و مصافحه نمایند، گناهانشان همواره مانند برگ درخت فرو می ریزد و خداوند به آن ها توجه می کند تا از یکدیگر جدا شوند.(104)
3-ابوعبیده حذّاء گوید:از مدینه تا مکه در یک طرف کجاوه همراه امام صادق بودم.حضرت در بین راه پیاده شد و کارش را انجام داد و برگشت، فرمود:دستت را بده.دستم را دراز کردم، حضرت چنان فشرد که در انگشتانم فشار را احساس کردم، سپس فرمود:ای اباعبیده، هر مسلمانی که برادر مسلمانش را ملاقات و با وی مصافحه کند و انگشتان خود را با انگشتان او درهم کند گناهانشان همانند برگ درختان در فصل زمستان بریزد.(105)
4-ابوحمزه گوید:هم کجاوه امام باقر بودم.چون بار به زمین گذاشتیم، حضرت کمی راه رفت و سپس آمد و دست مرا گرفت و به گرمی فشرد.عرض کردم فدایت شوم، مگر در کجاوه همراه شما نبودم؟ فرمود:مگر نمی دانی که چون مؤمن گردشی کند و سپس به برادرش دست دهد، خداوند همواره به آنان نظر مرحمت و توجه نماید و به گنهان فرماید از آن ها فرو ریزید.ای اباحمزه، سپس گناهان مانند برگ درخت فرو ریزد و آن ها پاک و بی گناه از یکدیگر جدا شوند.(106)
5-امام باقر فرمود:برای مؤمنان سزاوار است که چون یکی از آن ها از رفیقش به فاصله درختی نهان و غایب شد و سپس به هم رسیدند مصافحه کنند.(107)
6-امام صادق فرمود:مسلمانان همراه رسول الله به جنگ می رفتند و از جایی که پر از درخت بود عبور کردند.چون به فضای آزاد رسیدند، به یکدیگر نگریستند و مصافحه کردند.(108)
7-امام صادق از پدرانش نقل کرده است که پیغمبر در حدیث مناهی، از مصافحه با ذمّی نهی فرموده است.(109)
8-در حدیث اربعمأه علی فرمود:چون با برادرانتان دیدار نمایید، مصافحه کنید و خوش رویی نشان دهید.از یکدیگر که جدا می شوید گناهی برایتان باقی نمی ماند.حتی با دشمنت مصافحه کن گرچه او نخواهد، زیرا مصافحه از کارهایی است که خدا بندگانش را به آن دستور داده و می فرماید:«ای رسول ما، تو آزار و بدی های امت را به وجه احسن پاسخ بده(110)»(111).

در آغوش گرفتن مؤمن و همراهی و گفت و گو با او
1-امام باقر و امام صادق فرمودند:هر مؤمنی که برای دیدن برادرش بیرون رود و حقّ او را بشناسد، در برابر هر قدمی که بردارد خدا حسنه ای به او دهد، گناهی را از وی بزداید و یک درجه او را بالا برد.چون در خانه اش را بکوبد، درهای آسمان برایش باز شود و چون با هم دیدار و مصافحه و معانقه نمایند، خداوند به آنان توجه فرماید و به وجود آنان نزد فرشتگانش فخر کند و فرماید:بندگانم را بنگرید برای من یکدیگر را ملاقات نمودند و با هم دوستی کردند و بر من سزاست که پس از این دیدار و زیارت دیگر آن ها را با آتش عذاب نکنم.(112)
2-امام صادق فرمود:چون دو مؤمن با یکدیگر معانقه کنند، رحمت خدا آن ها را فراگیرد و چون یکدیگر را در آغوش کشند و از آن کار جز رضای خدا نخواهند و غرض دنیوی نداشته باشند به آن ها گفته شود، شما آمرزیده شدید عمل را از سر بگیرید (یعنی گناهان سابق شما از بین رفت)و چون برای گفت و گو با هم روبرو شوند، برخی از فرشتگان به برخی دیگر گویند، از این ها دور شوید، شاید رازی دارند که خدا برای آن ها پوشیده نگه داشته است.(113)
3-اسحاق بن عمار گوید:امام صادق به او فرمود:ای اسحاق از دیدار برادرانت خسته نشو، زیرا هرگاه مؤمن به دیدار برادر مؤمنش برود و به او خوش آمد، بگوید خداوند تا روز قیامت برای او خوش آمد می نویسد و چون با او مصافحه کند خداوند برای آنان صد رحمت می فرستد؛ نود و نه قسمت از صد قسمت رحمت برای کسی است که رفیقش را بیش تر دوست دارد، سپس پروردگار به آنان توجه کند و به آن که محبتش نسبت به رفیقش بیش تر باشد بیش تر توجه نماید و چون با هم معانقه کنند رحمت خداوند آن ها را فراگیرد.(114)

استفاده رساندن برادران به همدیگر در راه خدا
1-محمد بن زید گوید:از امام رضا شنیدم که می فرمود:هرکه در راه خدا به برادرش نفعی برساند در بهشت خانه ای به دست می آورد.(115)
2-امام صادق به نقل از اجدادش فرمود که پیغمبر فرمود:مسلمان از هیچ چیزی بعد از اسلام همانند بهره رساندن به برادر دینی در راه خدا بهره مند نمی شود.آن گاه امام به فضل بن عبدالملک فرمود:ای فضل فقرای شیعیان ما را تحقیر نکنید، زیرا فقیر در روز قیامت همانند ربیعه و مضر شفاعت می کند، سپس فرمود:ای فضل این که مؤمن را مؤمن گفته اند برای این است که او به خدا ایمان آورده و امان خدا را دریافت داشته.آن گاه فرمود:آیا نشنیده ای که خداوند درباره دشمنانتان می فرماید:چون در روز قیامت شفاعت کردن یکی از شماها را برای دوستش ببینند، می گویند:«برای ما شفاعت کننده و دوستی نزدیک و صمیمی نیست(116)»(117).

بوسیدن یکدیگر برای مؤمنان، و محل بوسه
1-امام موسی کاظم فرمود:هرکه به خاطر خویشاوندی خویشاوندش را ببوسد عیبی ندارد و جای بوسیدن برادر«نسبی یا ایمانی»گونه اوست و جای بوسیدن امام پیشانی او.(118)
2-امام صادق فرمود:بوسیدن دهان کسی سزاوار نیست مگر دهان زن و بچه کوچک.(119)
3-امام صادق فرمود:دست و سر کسی نباید بوسیده شود مگر پیغمبر یا کسی که منسوب به پیغمبر باشد(ائمه، سادات و علما)(120)
4-علی بن مَزید گوید:خدمت امام صادق رسیدم و دستش را گرفتم و بوسیدم.حضرت فرمود:به هوش باش که این کار جز نسبت به پیغمبر یا وصیّ پیغمبر شایسته نیست.(121)
5-یونس بن یعقوب گوید:به امام صادق عرض کردم دستت را بده تا ببوسم.حضرت دستش را به من داد.عرض کردم قربانت گردم سر مبارک را.حضرت جلو آورد بوسیدم، سپس عرض کردم قربانت گردم پای مبارکت را.حضرت سه بار فرمود:سوگند دهم تو را که از بوسیدن پا بگذری و سه بار فرمود:آیا چیزی باقی مانده است.(یعنی بعد از بوسیدن دست و سر عضو دیگری شایسته بوسیدن نیست.)(122)
6-امام صادق فرمود:شما شیعیان دارای نوری هستید که در جهان با آن شناخته می شوید تا آن جا که هرگاه یکی از شما برادرش را دیدار کند جای نور را در پیشانی او می بوسد.(123)
7-ابراهیم بن ادریس از پدرش نقل می کند که پس از رحلت اما حسن عسکری، صاحب الزمان را جوانی نورسته دیدم و دست ها و سر مبارکش را بوسیدم.(124)
8-در نامه برادر علیّ بن جعفر است که از امام موسی کاظم پرسیدم آیا برای مرد سزاوار است که مردی یا زنی را ببوسد؟ فرمود:در بوسیدن برادر، پسر، خواهر، دختر و مانند این ها باکی نیست.(125)

پی‌نوشت‌ها:

1.اصول کافی، ج4، ص 470، ح8(باب التسلیم).
2.همان، ج4، ص 469، ح3.
3.همان، ج4، ص 469، ح2.
4.ثواب الاعمال، ص 93.
5.خصال صدوق، ج1، ص 13.
6.اصول کافی، ج4، ص 503، ح2(التکاتب).
7.همان، ج4، ص 470، ح6(التسلیم).
8.همان، ج4، ص 469، ح1(التسلیم).
9.همان، ج4، ص 470، ح5(التسلیم).
10.همان، ج 4، ص 469، ح4(التسلیم).
11.«السلام المؤمن المهیمن»، حشر/ 23.
12.اصول کافی، ج4، ص 470، ح7.
13.اصول کافی، همان، ج4، ص 471، ح12.
14.من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 236.
15.معانی الاخبار، ص 72.
16.معانی الاخبار، ص 73؛ مجالس صدوق، ص 198(م 53).
17.معانی الاخبار، ص 90.
18.خصال صدوق، ج1، ص9.
19.امالی پسر شیخ طوسی، ص 54.
20.محاسن برقی، ص 8؛ من لا یحضره الفقیه، ج4(ما تجب فیه الزکاه)؛ اصول کافی، ج6(جهاد النفس).
21.علل الشرائع، ص 54؛ عیون اخبارالرضا، ص 235؛ مجالس صدوق، ص 44(م 17)؛ خصال صدوق، ج1، ص 130.
22.خصال صدوق، ج1، ص 130.
23.عیون اخبارالرضا، ص 215؛ مجالس صدوق، ص 265(م 68).
24.روضه کافی، ص 219.
25.مجالس صدوق، ص 161(م35)؛ ثواب الاعمال، ص 15؛ قرب الاسناد، ص 34.
26.مجالس صدوق، ص 161(م 35).
27.اصول کافی، ج4، ص 470، ح7(التسلیم).
28.اصول کافی، ج4، ص 470، ح9.
29.همان، ج4، ص 472، ح15.
30.من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 152.
31.علل الشرائع، ص 45.
32.من لا یحضره الفقیه، ص 321، (کتاب صلاه).
33.خصال صدوق، ج2، ص 87؛ امالی صدوق، ص 144، به طور مشروح بیان شده.
34.اصول کافی، ج4، ص 471، ح10.
35.اصول کافی، ج4، ص 471، ح11.
36.همان، ج 4، ص 471، ح13.
37.روضه کافی، ص 76.
38.اصول کافی، ج3، ص 165، ح5.
39.مجالس صدوق، ص 67.
40.خصال صدوق، ج2، ص 56.
41.معانی الاخبار، ص 82.
42.«وأمر اهلک بالصلاه و اصطبر علیها لا نسألک رزقاً نحن نرزقک و العاقبه للتقوی»، طه /132.
43.تفسیر قمی، ص 425.
44.اصول کافی، ج4، ص 472، ح14.
45.همان، ج4، ص 472، ح1(باب من یجب ان یبدأ بالسلام).
46.همان، ج4، ص 473، ح5.
47.اصول کافی، ج4، ص 472، ح2.
48.همان، ج4، ص 472، ح3.
49.همان، ج4، ص 473، ح4.
50.همان، ج4، ص 473، ح2.
51.همان، ج4، ص 473، ح3.
52.همان، ج 4، ص 473، ح1.
53.مجالس پسر شیخ طوسی، ص 229.
54.کشف الغمه، ص 237.
55.اصول کافی، ج4، ص 474، ح1.(باب التسلیم علی النساء).
56.اصول کافی، ج4، ص 475، ح2(باب التسلیم علی النساء).
57.همان، ج4، ص 476، ح6.
58.همان، ج4، ص 475، ح4.
59.اصول کافی، ج4، ص 474، ح1(باب التسلیم علی اهل الملل).
60.همان.
61.همان، ج4، ص 475، ح3.
62.همان، ج4، ص 475، ح5.
63.کتاب سرائر، ص 484.
64.قرب الاسناد، ص 62.
65.«لا تدخلوا بیوتاً غیر بیوتکم حتی تستأنسوا و تسلموا علی اهلها»، نور/ 27.
66.معانی الاخبار، ص 52.
67.«فإذا دخلتم بیوتاً فسلموا علی انفسکم»، نور/ 61.
68.معانی الاخبار، ص 52.
69.«تحیهَ من عندالله مبارکه طیبهً»، نور/ 61.
70.تفسیر قمی، ص 462.
71.خصال صدوق، ج2، ص 48.
72.قرب الاسناد، ص 22.
73.مکارم الاخلاق، ص 15.
74.اصول کافی، ج4، ص 476، ح7.
75.همان، ج4، ص 477، ح9.
76.همان، ج4، ص 478، ح2(مکاتبه اهل الذمه).
77.اصول کافی، ج4، ص 477، ح1.
78.کتاب کمال الدین، ص 219.در دنباله حدیث آمده است :هر سال در موسم حج به مکه می رود و تمام مناسک را انجام می دهد و در پاسخ دعای مؤمنان آمین می گوید و خدا او را با حضرت مهدی در تنهایی آن حضرت مأنوس می گرداند.
79.اصول کافی، ج4، ص 483، ح9.
80.اصول کافی، ج4، ص 484، ح16.
81.همان، ج4، ص 482، ح8.
82.همان، ج4، ص 485، ح22(العطاس).
83.همان، ج4، ص 483، ح10.
84.عیون اخبار الرضا، ص 276.
***
85.اصول کافی، ج3، ص 281، ح17(باب المصافحه).
86.اصول کافی، ج2، ص 276، ح4(باب المصافحه).
87.همان، ج3، ص280، ح16.
88.همان، ج3، ص282، ح21.
89.همان، ج3، ص281، ح18.
90.همان، ج3، ص275، ح2.
91.همان.
92.همان، ج3، ص278، ح10؛ مصادقه الاخوان، ص 30.
93.اصول کافی، ج3، ص 278، ح11.
94.همان، ج3، ص281، ح19.
95.اصول کافی، ج3، ص 281، ح20؛ مصادقه الاخوان، ص 30؛ ثواب الاعمال، ص 102.
96.ثواب الاعمال، ص 100.
97.خصال صدوق، ج1، ص 14.
98.مجالس صدوق، ص 178(م49)و خبر طولانی است.
99.مجالس پسر شیخ طوسی، ص 134.
100.همان.
101.محاسن برقی، ص 143، در آن جا حدیث اضافاتی دارد.
102.ارشاد دیلمی، باب 127.
103.اصول کافی، ج3، ص 278، ح8.(باب المصافحه).
104.همان، ج3، ص275، ح1.
105.همان، ج3، ص276، ح5.
106.اصول کافی، ج3، ص 277، ح7.
107.همان، ج3، ص278، ح9.
108.همان، ج3، ص278، ح12.
109.من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 195.
110.«ادفع بالتی هی احسن السیئه…»مؤمنون/ 96.
111.من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 16.
112.اصول کافی، ج3، ص 282، ح1.
113.اصول کافی، ج3، ص 282، ح2.
114.ثواب الاعمال، ص 80.
115.همان، ص 83.
116.«فما لنا من شافعین*و لا صدیق حمیمٍ»، شعراء/ 100، 101.
117.مجالس پسر شیخ طوسی، ص 29.
118.اصول کافی، ج3، ص 284، ح5(باب التقبیل).
119.همان، ج3، ص284، ح6.
120.همان، ج3، ص284، ح2.
121.همان، ج3، ص284، ح3.
122.اصول کافی، ج3، ص 284، ح4.
123.همان، ج3، ص283، ح1.
124.همان، ج2، ص 158، ح8.
125.بحارالانوار، ج10، ص 280.
منبع:حر عاملی، محمد بن حسن، (1104) / محمد علی فارابی، یعسوب عباسی علی کمر، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی،‌ چاپ دوازدهم، (1389)

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید