امام خمینی رحمه الله در کلام آیه الله بهجت رحمه الله
آیت الله بهجت به این جانب فرمودند :
اسراری از آقای خمینی می دانم که تاکنون به کسی نگفته ام و پس از این هم نخواهم گفت!
کتاب «زمزم عرفان» با موضوع و محوریت زندگی حضرت آیت الله محمد تقی بهجت(ره) به همت آیت الله محمدی ری شهری یادنامه ای است که درباره مرجع و عارف بزرگوار، آیت الله بهجت(ره) تالیف و تدوین شده است.
به گفته وی در دیدارهایی با آن عالم برجسته، ایشان مطالب متنوّعى را درباره قرآن، حدیث، فقه، اصول، اخلاق، عرفان، کشف و کرامات علماى سلف، حج و سرپرستى حجّاج، امام خمینى(ره) و انقلاب اسلامى و برخى امور سیاسى بیان مى فرمود.
در این جا به چند مورد از خاطرات آیتالله ری شهری از آیت الله بهجت اشاره میکنیم:
خاطره آخرین دیدار آقای ری شهری با آیت الله بهجت
آیت الله ری شهری نویسنده کتاب «زمزم عرفان» خاطره آخرین دیدار خود با این مرجع جلیلالقدر عالم تشیع را این گونه بازگو میکند:
یادم نمیرود که در پایان آخرین دیداری که با آیت الله بهجت داشتم، باز هم از ایشان تقاضای رهنمود و نصیحت کردم. ایشان که گویا میدید این آخرین دیدار ماست، فرمود: «آیا به آن چه که تا کنون گفتهام، عمل کردهای؟» عرض کردم: حتیالمقدور! ایشان جملهای فرمود بدین مضمون که: «نکند توانایی شما بیش از آن چه حتیالمقدور مینامید، باشد! »
آیتالله بهجت و آقا میرزا هادی خراسانی
آیتالله بهجت درباره آیتالله آقا میرزا هادی خراسانی فرمودند:
آقا میرزا هادی خراسانی با این که از نظر علمی، در حد مرجعیت بود، رساله ننوشت و مرجعیت را نپذیرفت. (در بیانی دیگر نیز آیتالله بهجت فرمودهاند: بعد از مرحوم آقا سیدمحمدکاظم یزدی، مرحوم میرزا هادی خراسانی، شایسته مرجعیت بود ولی قبول نکرد…) حضرت رسول(ص) را در عالم رویا دید. ایشان به وی فرمود: «چرا مرجعیت را قبول نمیکنی؟
پاسخ داد: «مسئولیت آن سنگین است، نمیتوانم. »
فرمود: «اگر مرجعیت را نمیپذیری، منبر برو، اما به سه شرط: یکی این که خلف وعده نکن! اگر گفتی فلان ساعت میآیم، در وقت مقرر در مجلس، حاضر شو… دوم این که هرچه دادند، بگیر. به کم و زیادش کاری نداشتهباش…شرط نکن که فلان مبلغ را بدهید والا…سوم این که اگر در مجلس (وسط منبر) پذیرایی کردند؛ چای دادند و …، ناراحت نشو، جلوگیری نکن… »
توصیه های آیت الله بهجت به آقای ری شهری
«از ایشان درخواست نصیحتی کردم. فرمودند: نصیحتی از این بالاتر نیست که انسان تصمیم جدی بگیرد که اگر خداوند به او یکصد سال هم عمر داد، عالما و عامدا، حتی یک آن، معصیت نکند. اگر چنین حالی واقعا برای او پیدا شود، خداوند او را کمک می کند و توفیق می دهد. »
فرمودند: یکی از کسی، کیمیا خواسته بود. گفته بود: بگو اللهم اغننی بحلالک عن حرامک؛ اما راست بگو.(یعنی: خدایا! با حلال خودت، مرا از حرام هایت بی نیاز کن.)
از ایشان پرسیدم که استادشان آیت الله قاضی را تاکنون در خواب دیده اند. فرمودند: آری. در عالم رویا به من گفت: اگر تعارضی میان درس و نماز جماعت یا اول وقت پیش آمد، درس مقدم است چون نماز جماعت(یا اول وقت)، مستحب است و درس، واجب.
درباره اقدام جهت بطلان سحر و طلسم پرسیدم چند راهکار دادند: الف: بستن حرز حضرت جواد(ع) به بازو. فرمودند: خودم این حرز را به بازو بسته بودم ولی بازویم درد گرفت. و لذا آن را همراهم کرد؛ لیکن خاصیت آن در بستن به بازوست…
در ادامه به چند مورد از نکات ناب ایشان درباره امام خمینی(ره) ؛به نقل از آیت الله ری شهری اشاره می کنیم:
خواب آیت الله بهجت درباره انقلاب
فرمودند: چندماه قبل، آقای خمینی را خواب دیدم که جلوی من نشسته؛ ولی ضعیف و رنجور. ناگهان سکته کرد و از دنیا رفت. این، بدین معناست که نهضت ایشان تاکنون بوده، ولی دچار مشکل می شود.
برای پیشگیری از آسیب دیدن نهضت، به آقای خامنه ای پیغام دادم که: من اقداماتی انجام داده ام؛ لیکن خود ایشان هم باید کارهایی را انجام دهد. نمی دانم انجام داده یا نه. بعد ایشان آقای حجازی را فرستاد و توضیح خواست.
در ادامه ایشان از اینجانب (ری شهری) خواستند که: شما هم کاری بکنید.
گفتم: غیر از دعا و ذکر، چه می توان کرد؟
فرمودند: قربانی و صدقه، مۆثر است…
ارتباطات سری آیت الله بهجت با امام خمینی
آیت الله بهجت به این جانب فرمودند :
اسراری از آقای خمینی می دانم که تاکنون به کسی نگفته ام و پس از این هم نخواهم گفت!
پیش از فوت حضرت امام چندین بار اقدام کردم که ملاقاتی میان آقا و امام صورت گیرد . یکبار خیلی اصرار کردم و گفتم : ایشان دوست تان بوده! خوب است همدیگر را ببینید.
ایشان فرمود :
” تو چه می دانی که همین دیشب با هم چه گفتگوئی داشتیم !”
گفتم این را ایشان هم می دانند ؟ فرمود :
” بله ایشان هم می دانند! ”
رویائی حاکی از پیروزی انقلاب به رهبری امام خمینی
آیت الله بهجت ، در یکی از دیدارهایم با ایشان ، به رویائی ازخود درباره پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی اشاره کردند.
ایشان فرمودند: “قبل از پیروزی انقلاب خواب دیدم که شاه به سید جوانی خیلی احترام می کرد . در عالم رویا فهمیدم که پس از شاه ، او خواهد بود. پس از پیروزی انقلاب ، دیدم که همان طور شد ؛ ولی قیافه آقای خمینی با آن جوان تطبیق نمی کرد ؛ اما وقتی عکس جوانی ایشان را آوردند دیدم عینا همان است .
در عالم رویا آن جوان چیزی گفت که از آن چه می گویم ، معلوم می شود . پس از انقلاب آقای خمینی گفت : «هر کس در برابر انقلاب بایستد ، هلاک می شود » ؛ و بدین سان ، آن چه در خواب دیده بودم ، تعبیر شد ”
________________________________________
منبع: زمزم عرفان