القاب حضرت زهرا (س)

القاب حضرت زهرا (س)

برای حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) القاب بسیار گفته شده است که در اینجا به آنها اشاره و توضیحاتی درباره ی هر یک گفته می شود:

1-اُمّ أبیها:
به معنای مادر پدرش، لقبی است که رسول اکرم(علیه السّلام) به دختر خود دادند؛ زیرا پیامبر(علیه السّلام) در خردسالی مادر را از دست داد و سراسر عمر عزیزش را به سختی گذراند و تا قبل از ازدواج با حضرت خدیجه(علیها السّلام) و حتّی پس از آن، پیوسته مورد آزار مشرکان بود. در این موارد دختر عزیزش، فاطمه با اینکه کودکی بیش نبود، چون پروانه به گرد شمع وجود پدر می گشت و هیچ گاه از او جدا نمی شد و در رفع اندوه او آنچه می توانست، می کوشید و از پدر دل جویی می کرد. چون رسول خدا (علیه السّلام) دل سوزی وی را می دید، اشک می ریخت و می فرمود:
«او مادر پدرش است».
این کنیه را شیعه و سنّی نقل کرده و در معنای آن وجوهی بیان نموده اند. در میان معنای آن، علاوه بر آنچه بیان شد، شاید بهترین وجه این باشد که: امّ در لغت به معنای مقصود و هدف نیز آمده است و چون فاطمه ثمره ی درخت نبوّت و حاصل عمر حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه وآله و سلم) بود، او را امّ ابیها گفتند. او بود که مقصود حقیقی، هدف و ثمره ی واقعی زندگانی پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود.
امّ به معنی مادر و اصل و ریشه است و در حقیقت آن بانو را باید مادر نبوّت دانست.

امّ ابیها بود آن خُوش خصال … چونکه بود بانوی کاخ جلال

2-بتول:
بتول از ریشه ی بتل به معنای قطع است و دارای معانی متعدّدی است:
-بتول به زنی گفته می شود که نسبت به مردان هیچ گونه میل و شهوتی نداشته باشد؛(1)
-بتول به زنی گفته می شود که با زنان دیگر تفاوت های اساسی داشته باشند. در بعضی از منابع آمده است:
حضرت مریم (علیها السّلام) و حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) را از آن جهت بتول گفته اند که از جهت فضل، دین و حسب، غیر از زنان زمان خود بودند.
– بتول به کسی گفته می شود که از علایق مادّی و دنیوی برکنار باشد. حضرت مریم (علیهاالسّلام) و فاطمه (علیهاالسّلام) را بتول گفته اند، به دلیل اینکه ایشان از دنیا قطع علاقه نموده و متوجّه خداند تعالی می گردیده اند.(2)
– بتول به زنی گفته می شود که خون حیض نبیند و علّت اینکه به حضرت زهرا (علیها السّلام) لقب بتول داده شد، این است که آن حضرت هیچ گاه حائض نمی شدند.
شیخ صدوق از حضرت علی (علیه السّلام) روایت کرده که از رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) سؤال شد:
ای رسول خدا! بتول یعنی چه؟ از شما شنیده ایم که گفته اید مریم و فاطمه هر دو بتول هستند. پیامبر فرمودند: «بتول آن زنی را می گویند که حیض نمی شود؛ زیرا حیض برای دختران انبیا ناپسند است.»(3)
همچنین در روایتی از امام باقر (علیه السّلام) از پدرانش نقل شده که فرمودند:
«فاطمه (علیهاالسّلام)، دختر پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) طاهره نامیده شد؛ زیرا آن حضرت از هر نوع پلیدی پاک است و هیچ وقت خون حیض و نفاس ندیده است.»(4)
امّا چنین حالتی مخصوص حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) نیست؛ بلکه بر اساس آیه ی 42 سوره ی «آل عمران» و روایاتی از شیعه و سنّی و تفاسیری که در شأن نزول آیه وارد شده، حضرت مریم (علیها السّلام) نیز هرگز خون حیض ندیده است(5) و خداوند متعال آن را به عنوان فضیلت برای ایشان بیان می کند.
همچنین بر اساس روایاتی که وارد شده، تمام دختران پیامبران نیز این گونه بودند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
«حیض برای دختران انبیا ناپسند است.»(6)
امّا اینکه یک ویژگی خلاف متعارف، نمی تواند ارزش باشد! باید گفت همیشه این طور نیست و در بسیاری از موارد، داشتن ویژگی های غیرمتعارف و خارق العادّه یک ارزش بزرگ به حساب می آید. حضرت عیسی (علیه السّلام) در روزهای نخستین تولّد که در گهواره زبان گشود و گفت:

«إِنِّی عَبدُ اللهِ آتانِیَ الکِتابَ وَ جَعَلَنی نَبِیّاً و َجَعلَنی مُبارَکاً أَینَ مَا کُنتُ وَ أَوصانِی بِالصَّلاهِ و الزَّکاهِ ما دُمتُ حَیَّاً وَ بَرَّاً بِوالِدَتیِ وَ لَم یَجعَلنِی جَبَّاراً شَقیّاً وَ السَّلامُ عَلَیَّ یَومَ وُلِدتُّ وَ یَومَ أَمُوتُ وَ یَومَ أَبعَثُ حَیّاً»؛(7)
من بنده ی خدایم. او کتاب(آسمانی) به من داده و مرا پیامبر قرار داده است؛ و مرا، هر جا که باشم، وجودی پر برکت قرار داده و تا زمانی که زنده ام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است! و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبّار و شقی قرار نداده است؛ و سلام(خدا) بر من، در آن روز که متولّد شدم و در آن روز که می میرم و آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد!»
با اینکه چنین سخن گفتنی، بر خلاف روال طبیعی و عادّی است؛ امّا از معجزات بزرگ آن حضرت و فضیلت بزرگی برای آن حضرت است و با این کار، دامن مادر خود را از اتّهام بدخواهان پاک نمود.
پس با توجّه به قدرت و حکمت خداوند متعال، در جلوگیری از ضررها عدم حیض برای زنانی که خداوند به صورت خاص اراده کرده است تا آنان چنین خونی را نبینند، یک امتیاز بزرگ است؛ زیرا زنان در ایّامی مشخّص به خاطر عذری(مانند حیض) نمی توانند نماز بخوانند، روزه بگیرند، وارد «مسجدالحرام» و «مسجدالنّبی» شوند، در مساجد توقّف کنند، الفاظ و کلمات «قرآن» را لمس کنند و… امّا حضرت زهرا (علیهاالسّلام) به علّت عنایت و توجّه خاصّ خداوند، چنین محدودیّت هایی ندارند.
حضرت صدّیقه ی طاهره (علیها السّلام)، نام ها و القابی دارند که برخی آسمانی اند و از سوی پروردگار تعیین شده و بعضی از سوی برگزیدگان الهی. نام های آسمانی، نُه اسم است که در حدیث زیر آمده است.
امام جعفر صادق (علیه السّلام) فرمودند:
«برای فاطمه (علیها السّلام) نزد خداوند عزّ و جلّ، نُه اسم است: فاطمه، صدّیقه، مبارکه، طاهره، زکیّه، راضیه، مرضیه، محدّثه و زهرا.»(8)
آنچه این نام ها را برای ایشان فضیلت قرار داده، این است که نام های حضرتش حاکی از صفتی والاست که در وی وجود داشته است و چون نام های دیگر افراد نیست که صاحب نام، از معنی نام خود، هیچ بهره ای نبرده باشد.
ما در زیر، نام ها، لقب ها و کنیه های آن حضرت را به ترتیب حروف الفبا ذکر می نماییم.

3- امّ الائمّه؛ مادر امامان؛(9)
به موجب روایات نقل شده از سوی شیعه و سنّی، نسل پاک پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) به وسیله ی دخترش به وجود آمده و گسترش یافته است. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:
«پروردگار عزیز و بلندمرتبه، نسل هر پیامبر را در صلب خود آن پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) قرار داد؛ حال آنکه نسل مرا در صلب علی (علیه السّلام) قرار داد.»(10)
آن حضرت چندین بار به دختر عزیزش فرمودند:
«ای فاطمه! تو را بشارت می دهم که از نسل تو، یازده فرزند معصوم، امام مردم خواهند شد و آخرین آنها مهدی (علیه السّلام) است.»

4- امّ الحسن، امّ الحسین: مادر حسن (علیه السّلام) و مادر حسین (علیه السّلام)؛(11)
امام مجتبی (علیه السّلام)، نخستین فرزند حضرت زهرا (علیها السّلام) است که در پانزدهم رمضان سال سوم هجرت در «مدینه» به دنیا آمد.
پس از حدود یک سال، وجود مقدّس امام حسین (علیه السّلام) در سوم شیعیان سال چهارم هجری قمری به دنیا آمد.

5- امّ المحسن: مادر محسن (علیه السّلام).(12)
آن حضرت را پنج فرزند بود: حسن، حسین، زینب، امّ کلثوم و محسن (علیهم السّلام). محسن آخرین فرزند آن بانو و اوّلین شهید اهل بیت (علیهم السّلام) از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که در ماه آخر حمل، سقط شد.

6- حانیه:
یعنی آنکه با شوهر و فرزندانش بسیار مهربان است؛(13)

7- الحرّه:
یعنی بانوی آزاد؛ (14)

8- حصان:
یعنی پارسا و عفیف؛ (15)

9- حوراء/حورای انسیه:
یعنی انسانی زمینی که از حوریان بهشتی است.
[حوریه ای شبیه آدمی] در یکی از معراج های پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به آسمان، آن حضرت از میوه ها، خرمای تازه و سیب بهشتی تناول کرد و خداوند متعال آن غذاهای بهشتی را در صلب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار داد و هنگامی که ایشان از معراج به زمین بازگشت، حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) در رحم حضرت خدیجه (علیهاالسّلام) قرار گرفت. بدین سبب حضرت فاطمه (علیهاالسّلام)، حورای انسیه نام گرفت؛(16)

10- راضیه:
یعنی کسی که به تقدیر و قوانین الهی خشنود بود؛(17)
این صفت از والاترین درجات ایمان است و آن حضرت در تمام مراحل زندگی، به آنچه که از سوی خداوند متعال از ترس و آزار در راه دین و ظلم و اندوه و غم، برایش مقدّر شده بود، رضایت داشت و هیچ گاه از وضع خود گله نکرد.

11- زکیّه:
به معنی پاک و پاک دامن یا وجود پربرکت است؛
«قرآن» هر یک از این معانی را در سه آیه ی مختلف بیان فرموده است. در جایی از پاک دامنی و مقام عصمت حضرت عیسی (علیه السّلام) چنین یاد می کند:

«قالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَاماً زَکِیّاً؛(18)
جبرئیل به مریم گفت: من فرستاده ی پروردگار توام تا از جانب او پسری پاکیزه به تو بخشم.»
در آیه ی دیگر آمده است:

«فَانطَلَقا حَتَّی إِذَا لَقِیاَ غُلَاماً فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتلتَ نَفساً زَکِیَّهً بِغِیرِ نَفسٍ؛(19)
چون خضر آن پسر را کشت، موسی گفت: آیا جوانی پاکیزه و بی گناه را بی آنکه کسی را کشته باشد، کشتی؟»
در جایی دیگر می فرماید:

«قَد أَفلَحَ مَن زَکَّاهَا؛(20)
رستگار شد، هر که روان خود را پاک ساخت.»
در حقیقت زکیّه به بانویی گویند که از همه ی ناپاکی های اخلاقی دور باشد و هرگز در وجودش هیچ صفت بد یافت نشود.

12- زهرا: یعنی درخشان، نورانی و درخشنده؛
از امام صادق (علیه السّلام) پرسیدند: چرا فاطمه را زهرا نامیدند؟ فرمودند:
«زیرا فاطمه چنان بود که چون در محراب می ایستاد، نوری از او برای اهل آسمان درخشش می کرد؛ همان طور که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند.»

13- سماویّه:
یعنی گرانبها، گوهری آسمانی؛(21)

14- سیّده، سیّده نساء العالمین:
یعنی بزرگ بانوی جهانیان؛(22)
شیخ صدوق در کتاب «امالی» حدیثی را از حضرت رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) چنین نقل کرده که فرمودند:
«ابنتی فاطمه، سیّده نساء العالمین؛(23)
دخترم فاطمه، بزرگ بانوی زنان جهان است.»
رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) به دخترش فرمودند:
«ای فاطمه؛ به درستی که خداوند تو را بر همه ی زنان جهان و زنان اسلام که بهترین دین است، برتری داد.»(24)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از نزدیک بودن وفات خود از طریق وحی با اطّلاع شد. دخترش، حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) را از این موضوع آگاه ساخت و آن بانو گریست. در این حال رسول خدا )(صلی الله علیه و آله و سلم) به وی فرمودند:
«تو اوّلین کسی از خانواده ام هستی که به من خواهی پیوست. آیا دوست نداری که ارجمندترین زنان بهشت باشی؟»(25)

15- صدّیقه، صدّیقه کبرا:
صدّیقه، یعنی کسی که در راستگویی کامل است یا آنکه هرگز دروغ نگفته است، یا کسی که سخن خود را با عمل خویش تصدیق می کند؛(26)
مرتبه ی صدّیقین، در ردیف پیامبران و شهیدان است. این مطلب را آیات بسیاری روشن می کنند که از آن جمله اند:

«وَ مَن یُطعِ اللهَ وَالرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنعَمَ اللهُ عَلَیهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیِقینَ وَ الشُّهَداء وَالصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولَئِکَ رَفیقاً؛(27)
اهل تسنّن از عایشه روایتی را چنین نقل کرده اند:
«ما رأیت احداً اصدق من فاطمه (علیهاالسّلام) غیر ابیها؛
پس از رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم)، هرگز کسی را راستگوتر از فاطمه (علیهاالسّلام) ندیدم.»(28)

16- طاهره:
به معنی پاکیزه، بی عیب، پاک و معصوم؛
در حقیقت آیه ی شریفی که در پاکیزه دانستن اهل بیت (علیهم السّلام) نازل شده است، این نام را برای حضرت زهرا (علیهاالسّلام) ثابت می کند. خدای تعالی می فرمایند:

«إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ أهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهِیراً؛(29)
خداوند چنین می خواهد که پلیدی هر آلایش را از شما خاندان نبوّت ببرد و از هر عیب پاکتان گرداند.»
در این مطلب، مفسّران و محدّثان شیعه و سنّی به گونه ای انبوه، روایاتی ذکر کرده اند که مفادّ آنها و معنی اهل بیت (علیهم السّلام) هر چه باشد، صدّیقه ی طاهره (علیهاالسّلام) را شامل می شود.(30)
والاترین حدیث در مقام طهارت حضرت زهرا (علیهاالسّلام) «حدیث شریف کساء» است که شیعه و سّنی با ده ها سند، صحّت آن را تأیید کرده اند. بر پایه ی این حدیث، زمانی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به خانه ی دخترش فاطمه (علیهاالسّلام) آمد و خود را در چیزی شبیه عبا پیچید. زمانی بعد، امیرمؤمنان، علی (علیه السّلام) و پس از وی حضرت مجتبی (علیه السّلام) و حسین (علیه السّلام) نزد حضرتش رفتند و آنگاه فاطمه (علیهاالسّلام) به پیش ایشان رفت. در همین هنگام بود که آیه ی تطهیر «إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَیتِ …» نازل شد.

17- عذرا:
یعنی آن بانو پیوسته همچون دوشیزگان بود؛
از فرموده ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که آن بانو را حوریه ای به صورت انسان معرفی کرده است، برمی آید که آن حضرت، همچون حوریان بهشت پیوسته دوشیزه باقی خواهد ماند. چه آنکه حضرتش از طعام بهشتی آفریده شد. از امام صادق (علیه السّلام) در آن باره پرسش شد که چگونه حوریه ی بهشتی هر زمان که همسرش نزد وی می رود، او را دوشیزه می یابد؟ فرمودند:
«چون او از مادّه ای پاک آفریده شده و هیچ گونه فسادی به جسم وی راه نمی یابد و بدنش دچار آفتی نمی گردد… .»(31)

18-فاطمه:
یعنی آنکه خود و شیعیانش از آتش بازداشته و در امان نگاه داشته شده اند؛
همچون فاطمه به معنی آن است که شرّ و بدی در وجود او راهی ندارد و نیز به معنی کسی است که از طفولیّت با علم، رشد یافته است.
شیخ صدوق در «علل الشرایع» و علّامه مجلسی در «بحارالأنوار» از امام باقر (علیه السّلام) روایت کرده اند که فرمودند:
«چون فاطمه (علیهاالسّلام) متولّد شد، خدای عزّوجلّ به یکی از فرشتگان وحی فرمود که به زمین برود و این نام را بر زبان پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جاری سازد و بدین ترتیب رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم)، نام فاطمه (علیهاالسّلام) را برای نوزاد انتخاب فرمود.»(32)
حضرت رضا (علیه السّلام) از پدرش و ایشان از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده اند که فرمودند:
«ای فاطمه! آیا می دانی چرا فاطمه نامیده شده ای؟ علی پرسید: «چرا؟» فرمود: «زیرا که وی و شیعیانش را از آتش بازداشته اند.»(33)
امیرالمؤمنین، علی (علیه السّلام) فرمودند:
«شنیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمود: «فاطمه را فاطمه نامیده اند، زیرا خدای تبارک و تعالی او و فرزندانش را از آتش برکنار داشته است؛ البتّه آن فرزندانی که با ایمان از دنیا بروند و بر آنچه که بر من نازل گردیده، اعتقاد داشته باشند.»(34)
امام صادق (علیه السّلام) فرمودند:
«او را فاطمه گفتند، چون شرّ و بدی در وجود او راهی ندارد و اگر برای همسری این بزرگوار، علی (علیه السّلام) نبود، تا قیامت کسی هم شأن ایشان یافت نمی شد. پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، هرگز کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم.»(35)

19- مبارکه:
از نام های دیگر حضرت زهرا (علیه السّلام) و به معنی وجود پربرکت است؛
راغب در «مفردات» گوید:
به جایی که خیر الهی به صورتی که در خور نگه داری و شمارش و اندازه گیری نباشد و هر کسی به آن بنگرد، فزونی محسوسی در آن ببیند، گویند در آن برکت است و آن چیز مبارک است.

20- محدّثه:
یعنی آنکه فرشتگان با او سخن گویند؛

21- مرضیّه:
یعنی آنکه خداوند پیوسته از او و کردارش راضی است؛(36)

22- مریم کبرا:
یعنی مریم بزرگ؛(37)
مقام وی در نزد مسلمانان، والاتر از مقامی است که حضرت مریم (علیهاالسّلام) در نزد مسیحیان دارد. در این باره ده ها روایت وجود دارد؛ از جمله آنکه رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند:
«مریم، ارجمندترین بانوی زمان خویش بود و فاطمه ارجمندترین بانوی همه ی زمان هاست.»(38)

23- منصوره:
یعنی یاری شده از سوی پروردگار؛
در تفسیر «فرات» کوفی، نحوه ی خلقت حضرت زهرا (علیهاالسّلام) از قول پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که جبرئیل (علیه السّلام) سیب را به پیامبر داد و گفت: بخور که آن، نور وجود «منصوره» است که در زمین، فاطمه نامیده می شود. گفتم: «ای جبرئیل! منصوره کیست؟» گفت: بانویی از صلب تو بیرون آید و اسمش در آسمان منصوره و در زمین فاطمه باشد!(39)

24- نوریّه:
یعنی فاطمه وجودی از نور است و انوار او تا ابد، آفاق زندگی بشریّت را روشن می سازد.(40)
سلام خدا و فرشتگان و همه ی پاکان بر او، روز ولادت، روز شهادتش و تا قیام قیامت.

پی‌نوشت‌ها:

1. فراهیدی، خلیل بن احمد، ترتیب کتاب العین، ج8، ص 124.
2. بحارالأنوار، ج43، ص 15.
3. علل الشّرایع، ج1، ص 181، ح 144.
4. بحارالأنوار، فی تفسیر القرآن العظیم، ج2، ص 32.
5. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج2، ص 32.
6. علل الشّرایع، ج1، ص 181، ح 144.
7. سوره ی مریم(19)، آیات 30-33.
8. الأمالی صدوق، ص 474، ح 18.
9. بحارالأنوار، ج43، ص 16.
10. خوارزمی، ابومؤیّد موفق بن احمد، مناقب علیّ بن ابی طالب، ص 229.
11. بحارالأنوار، ج43، ص 16؛ مناقب علیّ بن ابی طالب، ج3، ص132.
12. مناقب علیّ بن ابی طالب، ج3، ص 132، بحارالأنوار، ج43، ص 16.
13. بحارالأنوار، ج43، ص 16.
14. همان.
15. مناقب علیّ بن ابی طالب، ج3، ص 133.
16. کوفی، تفسیر فرات کوفی، ص 119؛ بحارالأنوار، ج43، ص 18.
17. بحارالأنوار، ج43، ص 16.
18. سوره ی مریم(19)، آیه ی 19.
19. سوره ی کهف(18)، آیه ی 74.
20. سوره ی شمس(91)، آیه ی 10.
21. بحارالأنوار، ج43، ص 16.
22. امالی صدوق، ص 245، ح 12.
23. بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم و المعارف، ج6، ص 46.
24. همان.
25. همان، ص 45.
26. لسان العرب و تاج العروس
27. سوره ی نساء(4)، آیه ی 69.
28. حاکم نیشابوری، محمّد بن عبدالله، المستدرک علی الصّحیحین، ج3، ص 150، ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیّه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج2، ص 41.
29. سوره ی احزاب(33)، آیه ی 33.
30. خطیب بغدادی، احمدبن علی، تاریخ بغداد، ج10؛ زمخشری، جارالله، تفسیر الکشّاف عن حقائق التّنزیل، ج1، ص 193.
31. قزوینی، محمّدکاظم، فاطمه ی زهرا(س) از ولادت تا شهادت، ترجمه ی علی کرمی، ص 123.
32. بحارالأنوار، ج43، ص 13.
33. همان، ص 14.
34. همان، صص 18 و 19.
35. همان، ص 10.
36. همان، ج43، ص 16.
37. همان.
38. عوالم العلوم و المعارف، ج6، صص 44-51.
39. همان، صص 35-36.
40. المناقب، ج3، ص 133.
منبع مقاله: واحد پژوهش مؤسسه فرهنگی موعود عصر(عج)، (1391)، بدانید من فاطمه هستم، تهران: موعود عصر، چاپ اول

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید