نویسنده:حیدر خراسانی
منبع:روزنامه کیهان
اگر سیاست را به معنی نوع برخورد و روابط متقابل بین مردم و هیئت زمامدار بحساب آوریم همه انسانها باید افرادی سیاستمدار باشند و دراین رابطه جنسیت مطرح نیست. فاطمه (سلام الله علیها) دختر پیامبر سزاوارترین افراد برای مشارکت سیاسی و حضور درصحنه سیاست است . او با اینکه بدنی خسته ناشی از کار روزانه و رسیدگی به امور خانه و سرپرستی چند کودک خردسال دارد، خود را از سیاست دور نمی دارد و هم چون سیاستمداری قهرمان در صحنه زندگی و حتی مبارزه حاضر می شود و سعی دارد گره کوری را باز نماید. او زندگی سیاسی و آشنایی با الفبای آن را از همان دوران خردسالی و از سنین 5-6 سالگی آغاز کرد. زیرا او همه گاه بهمراه پدر و حاضر و شریک در درگیری های پدر با مردم نابکار بود و دوران سخت قبل از هجرت را با همه دشواری ها و مصائب آن گذراند. آن روز که ازدواج کرد و زندگی مشترک خود را آغاز نمود باز هم درجریان زندگی اجتماعی همگام با علی (علیه السلام) به پیش می رفت و سنگر به سنگر با او همراهی می کرد. و پس از وفات پیامبر فصلی جدید از زندگی را آغاز کرد که درآن برای تحکیم پایه های انقلاب حتی دست به احقاق حق و مبارزه گشود و درجریان سیاسی عظیمی حضور یافت که در آن براساس توطئه ای، علی، آن رامرد جهان بشریت را ازصحنه سیاست بیرون رانده بودند. فاطمه (سلام الله علیها) پدرش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مهمترین وظایف و مسئولیت ها را برعهده داشت، شوهرش پیشوای راستین و مردی مجاهد و جنگجو بود او خود را زنی مسلمان می دانست که باید به وظایف خویش آشنا بوده و تکلیف و وظیفه شرعیش را شخصا عمل کند. بدین خاطر در روزهای سخت پس از وفات پیامبر، قد علم کرد تا تکلیف دینی و سیاسی خود را نیکو به انجام رساند. مقاله حاضر نگاهی دارد به راهبردها و شیوه های تعامل حضرت زهرا در مواجهه با مشکلات پیش آمده برای دین خاتم که با هم آنرا از نظر می گذارانیم.
شیوه سیاسی فاطمه (سلام الله علیها)
مشی سیاسی فاطمه (سلام الله علیها) مشی اعتراض، بی اعتنایی، عدم تایید دستگاه رهبری، مشی مظلومیت و سرانجام که فریاد به جائی نرسد گریستن است، آن هم نه برای عقده دل خالی کردن بلکه برای بیدار کردن و هوشیار ساختن اذهان به سویی که در آنجا حقی را زنده دفن کرده اند.مشی سیاسی فاطمه(سلام الله علیها) مشی آگاهانه، توام با بینش و بصیرت، اندیشیده و حساب شده، انتخابی و گزینش شده و مبتنی بر ایمان و عقیده است، هدف آن سعادت انسانها و نجات از بردگی ها و ذلت ها، و تضمین و فراهم آوردن مبادی ارزش های معقول در جامعه است. او می خواهد جامعه ای بسازد که در آن انسانها زندگی کنند.
و آنچه در این راه از شان و سیاست او بدور است حیله گری، فربیکاری، وعده های تو خالی در دل، تحمیق در استحمار مردم، گندم نمای جو فروش بودن است. این سره و خالص بودن بدان خاطر است که سیاست فاطمه (سلام الله علیها) از اسلام مایه می گیرد و در اسلام حیله و نیرنگ نیست، بر سر مردم کلاه گذاردن نیست، با خلق خدا حقه بازی کردن وجود ندارد، باید راست ومستقیم به پیش رفت و چه مردم بپذیرند و چه نپذیرند. سیاست نان را به نرخ روز خوردن سیاست نامردمی است وشان اسلام از آن پاک و مطهر است.او در این سیاست که الهی است راست و با استقامت به پیش می رود و در آن باکی از کتک خوردن، بدن خود را به رنج افکندن ندارد. او درس جرأت و شهامت را از پدر خود گرفته و درمکتب و خانه علی (علیه السلام) و درسایه همگامی با او آن را تقویت نموده است. برای او هدف الهی مهم است و در دفاع از هدف باید ایستاد ما در تاریخ اسلام وحتی بشریت زنی را سراغ نداریم که در راه هدف الهی خود تا بدین میزان به پیش رفته باشد و مصداق آیه فاستقم کما امرت که درباره پیامبر نازل شده است، باشد.
راهبرد احتجاج
فاطمه (سلام الله علیها) در مشی و روش خود گاهی از راهبرد احتجاج استفاده می کند و از اصحاب و انصار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نظر خواهی می کند، با آنها از در روشنگری و اعلام نظر وارد می شود. همین که فاطمه (سلام الله علیها) در مسجد می ایستد و خطبه ای می خواند و به آیات قرآن درباره حقانیت خود استناد می کند، خود احتجاج است.به خلیفه وقت می گوید آیا درست است تو از پدرت ارث ببری و من از پدر خود ارث نبرم؟ این چه حکمی است که می کنید مگر قرآن نگفته است سلیمان از داود ارث برده است؟ چرا من از ارث محروم باشم؟ یا در جریان خانه نشینی به احتجاج می پردازد که مگر شما حاضر نبوده اید که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درغدیر خم چه گفت و چه کرد؟ اینک چرا ساکت و آرام نشسته اید؟
در احتجاجات او درمواردی از شهود نظر می خواست، سلمان و اباذر و مقداد و عمار را بعنوان شاهد حقانیت خود اعلام می کرد و آنها نمی توانستند به این عده نسبت کذب دهند.
راهبرد انذار
گاهی فاطمه(سلام الله علیها) در روش سیاسی خود افرادی را که مطلع از قضایا بوده و اینک دم فرو بسته اند به محاکمه می کشید، آنان را مورد ملامت و توبیخ خود قرار می داد. می پرسید مگر شماها در فلان قضیه حضور نداشته و مطلع نیستید؟ اینک چرا دم فرو بسته اید.در بستر بیماری خود در برابر جمعی از زنان مهاجر و انصار درباره غصب حق علی(علیه السلام) آنها را سرزنش و آینده را برای آنها پیش بینی کرد تا خبر آن را برای همسران خود بازگویند. مضمون بیانات او این است:و شما را چه می شود، بخدا قسم بذری را کشته اید که میوه آن تلخ است شاخه ای را کاشته اید که از آن خون خواهد بارید و روزی رسد که در آن بیهوده کاران زیان ببینند و در مقابل این ظلم و غصب خود را به شمشیر برنده و مصیبت فوق العاده بزرگی بشارت دهید.همانگونه که ملاحظه می شود درتمام بحث ها و اظهار نظرها سخن از حق خواهی است هیچگاه از درد و مصیبت خود که جانش را می گرفت سخن بمیان نمی آورد و این خود حاکی از عظمت روحی فاطمه(سلام الله علیها) است.
راهبرد سکوت
فاطمه(سلام الله علیها) در مشی سیاسی خود گاهی روش سکوت را در پیش می گیرد. او دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) است، درباره شخصیت و مقام او سخنهاست و مردم بارها و بارها از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درباره او سخنها شنیده اند و اینکه اگر فاطمه(سلام الله علیها) کسی را مورد اعتنا قرار ندهد شخصیت آن فرد به زیر سؤال خواهد رفت.
راهبرد تظلم خواهی
او مشی مظلومانه ای را در پیش گرفت نه بدان خاطر که ادای مظلومیت را درآورد. بلکه بدان خاطر که او جداً مظلوم بود. زیرا او تلاش کرد ولی تلاشش به جایی نرسید، فریاد می زد ولی گوش شنوا کم بود و حق خواهی ها کرد ولی به نتیجه ای منجر نشد و سرانجام سیاست گریه را در پیش گرفت تا وجدانهای بیدار متوجه صاحب گریه شوند و از رمز و راز آن بپرسند، شاید که در این مسیر بیداری و هشیاری ویژه ای پدید آمد. می دانیم که سیاست گریه سیاست سؤال انگیزی است، سیاست افشاکننده رازهاست، سیاست اعتراض است، و سیاست اعلام نارضائی.فاطمه(سلام الله علیها) با گریه های مداوم خود مردم را به سؤال واداشت. تا حدی که عده ای کوشیدند محل گریه او را زیر نظر بگیرند و بنا به روایاتی سایبانی را که در آنجا، در محل دروازه مدینه داشت از بین بردند تا فاطمه(سلام الله علیها) در زیر آن پناه نگیرد. کاروانیان، مسافران، عابران، و دیگر اقشار در برابر گریه اش وامی ماندند و کار بجائی رسید که پس از شهادت فاطمه(سلام الله علیها) همه می دانستند به چه علت آن حضرت روش گریه را در پیش گرفت.
راهبرد پس از شهادت
فاطمه(سلام الله علیها) آن زن سیاستمداری است که حتی از جنازه و شهادت خود ابزاری سیاسی ساخت. اینکه فاطمه وصیت کرد مرا شب غسل بده، شب کفن و دفن کن، شب بر جنازه ام نماز بگذار و احدی را خبر مکن، خود سیاستی عظیم است. او سفارش کرده بود، مگذار آنها که بر من ستم راندند و حق مرا گرفتند بر من نماز گزارند و هم اصرار او که قبرش مخفی بماند خود بیان این خواسته است که نشانه ای از مظلومیت ابدی او در جامعه باقی باشد. او می خواست دشمنان دوست نما معرفی گردند، ابهام ها از بعضی اذهان دیر فهم زدوده شوند و دریابند که فاطمه(سلام الله علیها) چگونه می اندیشید؟
نتیجه مبارزات حضرت زهرا(سلام الله علیها)
حاصل مبارزه، پایه گذاری و تحکیم روح مقاومت در امت بود و مردم را واداشت که در طریق عدالتخواهی حرکتی رو به پیش داشته باشند اگر بخواهیم برای حاصل کار و تلاش فاطمه(سلام الله علیها) لیستی تهیه کنیم خواهیم گفت که حاصل آن بسیار عظیم و پردامنه بود از جمله: پایه گذاری تفکر صحیح در جامعه، پیروز ساختن حق و علنی کردن آن بگونه ای که همگان از سیاه و سفید از آن سر درآوردند، اعلان مظلومیت خاندان پیامبر، پاشیدن بذر نهضتی که بعدها بارور شد و گشودن دفتری که تا روز قیامت هم چنان مفتوح است و نشان قدر ناشناسی بازماندگان رسول (صلی الله علیه و آله) است و دستاوردهای متعدد دیگر.
صدمات وارده
فاطمه(سلام الله علیها) بر اثر این مبارزات صدمه خورد، از نظر روانی بعلت مرگ پدر متألم بود و ناسپاسی اصحاب و بازماندگان، این تألم را شدیدتر کرد. او در اثبات مقاصدش تا آنجا به پیش رفت که حتی جان خود را به خطر انداخت. فرزند خود را که در رحم بود از دست داد، به دشواری زندگی افتاد و حتی کار بجائی رسید که نفس کشیدن او با درد همراه بود.او در راه خدا جان باخت ، او زاده اسلام بود و برای اسلام هستی خود را فدا کرد. فسلام علیها یوم ولدت و یوم ماتت و یوم تبعث حیا.