نویسندگان: دکترسید محمد رضی مصطفوی نیا/ایمان فرخیان
استادیار دانشگاه قم/کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی
علم تفسیر
یکی از علوم اسلامی، علم تفسیر است که امیرالمؤمنین(علیه السلام)در این علم پیشگام است؛ در حقیقت این علم از آن حضرت(علیه السلام)در میان مردم باقی مانده است. اگر به کتب تفاسیر مراجعه شود، صحت این ادعا برهمگان روشن می شود؛ زیرا بیشتر تفسیر قرآن از آن حضرت(علیه السلام) و عبدالله بن عباس نقل شده است، و همه می دانند که ابن عباس شاگرد حضرت علی(علیه السلام)و همیشه ملازم خدمت وی بوده، و از مکتب حضرت(علیه السلام)برخاسته است.
روزی به ابن عباس گفته شد: «این علمک من علم ابن عمک علی؟ فتبسم عبدالله و قال: ان نسبه علمی الی علم امیرالمؤمنین کنسبه القطره الی البحر المحیط» (ترمذی، [بی تا]، ص 245/تستری، [بی تا]، ج7، ص 729).
انطاکی در بیان علم تفسیر، حضرت علی(علیه السلام)را مبدأ آن می داند و وی را از مصادیق راسخون ذکر می نماید که معانی دقیق آیات را می فهمد. وی علت پیشگامی و سرآمدی حضرت(علیه السلام)در علم تفسیر را، ملازمت همیشگی وی با پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم )می داند. او در پایان در اشاره به احادیث، از اقتباس بهره می گیرد:
لایدرک الای الا الراسخون بعلم ال
ـدـین من فقهوا سامی معانیها
و هم لقد فسروها بعد آن درسوا
میقات تنزیلها مع قصد موحیها
علی الالی صحبواطه و قد شهدو
ها نازلات علیه فی مثانیها
(انطاکی، همان، ص514)
وی در بیتی، حضرت(علیه السلام)را در بین اصحاب، بی نظیر دانسته، می گوید:
ولم یکن بین اصحاب الرسول ذک
ی ـ مثله بین طیبیها و مکیها
(همان)
انطاکی ضمن اشاره به حدیث معروف: «سلونی قبل ان تفقدونی»، چنین ادعایی را از حضرت(علیه السلام)شگفت آور نمی خواند؛ زیرا به اعتقاد او، فقط شخص حضرت علی(علیه السلام)است که آیات قرآن و سخنان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم )را درک کرده، به کنه آن رسیده است:
یعی ویدرک آیات الکتاب و اقـ
وـال الرسول و یستجلی خوافیها
فما عجیب اذا ما کان افضل من
قد فسر الای و استقصی فحاویها
وقال هی اسالونی فی شریعتکم
من قبل ان تفقدونی عن مرامیها
(همان، ص 514-515)
وی در پایان این بحث (علم تفسیر)، به زیبایی «حسن انتها» را با اقتباس از حدیث ابن عباس به کار گرفته است. حسن انتها یا حسن ختام، به این معنی است که «سروده در جایی مناسب، با سخنی زیبا که تأثیر آن در ذهن شنونده یا خواننده بیشتراست، پایان پذیرد» (خطیب قزوینی، 2004م، ص424).
انطاکی می گوید:
وقیل یوما لعبد الله: اینک من
علی من منکما قد فاق تفقیها
فقال: نسبه علمی للعلی کنسـ
ـبه القطیره للابحار ضافیها
(همان)
علم قرائت
علم قرائت قرآن کریم، از قدیمی ترین علوم اسلامی است و پیدایش آن در زمان رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم )و همراه با نزول قرآن بوده است. چگونگی آن نیز از مبدأ وحی به وسیله جبرئیل امین برایشان نازل شده است و همگان موظف اند به همان طریق، قرائت و احکام الهی را از آن استنباط کنند (بورفرزیب، 1374، ص18).
انطاکی در میان علم قرائت به موضوعات ذیل، حضرت علی(علیه السلام)را سرآمد دیگر اصحاب می داند:
1. حفظ قرآن؛
2. کتابت آیات؛
3. جمع آیات؛
4. حفظ قرآن از تحریف؛
5. مبدأ علم قرائت و رجوع قرائات مختلف به حضرت(علیه السلام).
وی در مورد حفظ قرآن می گوید:
ما کان یحفظ الا المرتضی بحیا
ه المصطفی الای فی سامی تتالیها
(انطاکی، همان، ص515)
انطاکی درباره ی کتابت آیات می گوید:
کذلک کتب القراآت التی نشرت
تجلو حقیقه ماقلنا و تبدیها
(همان، ص 516)
وی درباره ی جمع آیات نیز ابراز می دارد:
فکان جامعها بعد الشتاب بقر
آن کما نزلت هدیا لا هلیها
(همان، ص 515)
درباره ی حفظ قرآن از تحریف نیز می گوید:
و ضابطاً بعد تدقیق قراءتها
کی یا من الخطا المجحود قاریها
اراد فی ذاک صون الای من خطر ال
ـتحریف ان ترکت فوضی لتالیها
(همان، ص 516)
انطاکی درباره ی رجوع قرائات به حضرت(علیه السلام)می گوید:
اما ائمه قراء الکتاب الی ال
ـسلمی ترجع فاعلم ان سلمیها
قد کان تلمیذه عنه قد اتخذالـ
ـقران مجموعه صحت امالیها
(همان)
چنانچه ملاحظه می شود، انطاکی در بیان حفظ قرآن، از اسلوب قصر استفاده می کند و بدین وسیله حفظ قرآن را مختص حضرت علی(علیه السلام)می داند.
بیت آخر که خود حسن ختام به شمار می اید و به نوعی اقتباس را نیز نشان می دهد، اشاره به روایتی است که در نزد ابو عبدالرحمن سلمی یاد گرفته ام که او نیز از علی بن ابی طالب(علیه السلام)فرا گرفته بود» (ابن جزری، [بی تا]، ج1، ص 348).
علم کلام (خداشناسی)
علم خداشناسی از هر علمی ارزشمندتر است؛ زیرا ارزش هر علمی بسته به ارزش معلوم آن است. ذات باری تعالی اشرف همه ی وجودهاست؛ بنابراین الهیات نیز اشرف علوم است. این علم را دانشمندان اسلامی از حضرت علی(علیه السلام)گرفته، از او نقل کرده اند و به او نیز منتهی می شود.
سرآمد فرقه معتزله «واصل بن عطا»ست. وی شاگرد عبدالله پسر محمد حنفیه و وی نیز شاگرد پدرش امیرالمومنین علی(علیه السلام)است (سعیدی، 1368، ص191).
فرقه اشعری و اهل جبر نیز که منسوب به ابوالحسن اشعری است، به همین شکل است. اشعری شاگرد ابوعلی جبائی و وی شاگرد واصل بن عطاء و وی نیز با واسطه، شاگرد مولی(علیه السلام)است (همان).
انطاکی نیز علم خداشناسی را بالاترین و شریف ترین علوم می داند؛ زیرا به ذات خداوند اختصاص دارد؛
اسمی العلوم و اعلاها و حقکم
العلم الذی کان مختصا بباریها
(انطاکی، همان، ص 517)
انطاکی در بیتی دیگر حضرت(علیه السلام)را سرچشمه ی این علوم می داند و معتزله، اشاعره، امامیه و زیدیه را شاگردان حضرت(علیه السلام)ذکر می کند:
و عنه قد اخذ الناس الهدایه لـا
ـعلم الالهی فی اسنی مجالیها
و ان معتزلیها هم تلامذه
له بغیر مرا مع اشعرییها
کذا الامامیه المحمود منشئها
مع الزیود فما الـاه منشئها
(همان)
انطاکی این علوم را به راه هایی تشبیه می کند که حضرت(علیه السلام)آنها را برای هدایت رهروان، ترسیم کرده است:
طرائق خطها رشداً ابوحسن
لسالکیها فما ضلوا مماشیها
(همان)
منبع: نشریه شیعه شناسی، شماره30.