پیشوای نهم (که درود خدا بر او باد)، با روش مناظره های علمی و پرسش و پاسخ ها در سن اندک الگوی مناسبی برای دانشمندان جوان است.
بیست و نهم ذی القعده برابر با سالروز به شهادت رسیدن امام محمد تقی(که درود خدا بر او باد) است. یکی از ابعاد مهم زندگی این امام بعد فرهنگی آن است. این پیشوای بزرگ در مکتب خویش شاگردانی تربیت کرده و علوم و دانش خود را توسط آنان در جامعه منتشر می کرد.
امامی که الگوی دانشمندان جوان است/ ارزش علم در کلام امام عالم
امام نهم در مقام رهبرى امت اسلام، به عنوان الگوى دانشمندان جوان، چنان در عرصه علم و دانش درخشید که دوست و دشمن را به تعجب و شگفتى واداشت. گفتوگوها، مناظرات، پاسخ به شبهات عصر، گفتارهاى حکیمانه و خطابه هاى ایشان، گواه روشنى بر این ادعاست.
امام در سنین نوجوانى از عالمترین و آگاهترین دانشمند عصر خود بود و مردم از دور و نزدیک به حضورش شتافته و پاسخ مشکلات علمى خود را از ایشان دریافت مى کردند. ابن حجر هیثمى در کتاب «الصوائق المحرقه» مى گوید: مأمون او را به دامادى انتخاب کرد، زیرا با وجود کمى سن، از نظر علم و آگاهى و حلم بر همه دانشمندان برترى داشت.
از نگاه امام نهم، یک جوان مسلمان باید به علم و دانش روى آورد و آن را به عنوان مونس و یار مناسب براى خود برگزیند؛ دوستان خود را بر اساس بینش و دانش انتخاب کند و شخصیت اجتماعى خود را به وسیله دانش و علم مشخص سازد؛ براى مجالس و دیدار دیگران علم هدیه برد و در تنهایى و غربت و سفر، علم و دانش را بهترین همسفر و مونس خود بداند؛ چرا که علم و دانش، سرچشمه تمام کمالات و ریشه همه پیشرفتهاست.
امام محمد تقى علم و دانش را یکى از مهمترین عوامل پیروزى و رسیدن به کمالات معرفى مى کرد و به انسان هاى کمالخواه و حقیقتطلب توصیه مى نمود که در راه رسیدن به آرزوهاى مشروع و موقعیت هاى عالى دنیوى و اخروى از این نیروى کارآمد بهره لازم را بگیرند.
ایشان همچنین فرموده است: «هر کس به گفتار گوینده اى گوش فرا دهد، او را پرستش کرده است، اگر گوینده از خدا مى گوید، شنونده خدا را عبادت کرده و اگر از شیطان بگوید، شنونده نیز به پرستش شیطان پرداخته است.»
سه روش تبلیغاتی امام در دوران خفقان: مناظره، تقویت حوزه علمیه و اعزام نماینده
گوهر وجودی امام جواد(که درود خدا بر او باد) در بین مردم کمتر شناخته شده و علت مطرح نبودن ایشان، وجود شرایط سخت اجتماعی و خفقان موجود در آن عصر بود. در این شرایط روش تبلیغی امام نیز متفاوت بوده و بارزترین نوع تبلیغ ایشان مناظره است. مناظره های آن حضرت که از نخستین روزهای امامتش آغاز شد، ایشان را در تثبیت جایگاه ولایت و امامت، هدایت حقجویان و آشکار ساختن سستی گفتار ستمگران یاری کرد.
آن حضرت به دو جهت در عرصه مناظره های علمی گام نهاد. * نخست، نیاز شیعیان که با توجه به سن اندک آن حضرت در پی کشف جایگاه معنویاش بودند و * دوم، خواست مأمون و معتصم که اندیشه خوار ساختن امام و اثبات الهی نبودن آگاهی های ایشان را در سر می پروراندند. خلفا می کوشیدند با بر پا ساختن مجالس مناظره، امامان شیعه را رو در روی برخی از دانشمندان به نام زمان قرار دهند تا شاید از پاسخ پرسشی باز مانند و جایگاه معنویشان مورد تردید واقع شود.
امام در مناظره های خود چندین هدف را دنبال میکردند:
1- اثبات امامت خود
امام جواد در این مناظره ها پیش از هر چیز در پی اثبات حقانیت خود بود. بر اساس گفته مورخان، امام – با آن که هفت سال بیش نداشت – در یکی از محافل به سی پرسش پاسخ داد.
2- رسوا ساختن دروغ پردازان
امام جواد در مناظره چنان رفتار می کرد که نادرستی فضائل ساختگی خلفا آشکار شود.
3-پدید آوردن حوزه علمی
پدید آوردن حوزه علمی از دیگر شیوههای تبلیغی امام بود.
پرورش دانشپژوهان روشن بین نیز در شمار روش های تبلیغی امام نهم قرار دارد. آن حضرت ضمن پاسداری از حوزهایی که امام صادق بنیان نهاده بود، دویست و هفتاد شاگرد تربیت کرد که گروهی از آنان نیز از شاگردان امام هشتم شمرده می شدند.
همچنین امام نهم برای خنثی ساختن تبلیغات شوم بنیعباس و ارائهی اسلام راستین به مردم، نمایندگانی به مناطق مختلف میفرستاد. این نمایندگان، کارگزاران امام جواد(ع) شمرده می شدند و در مراکزی چون اهواز، همدان، سیستان، بست، ری، بصره، واسط، بغداد، کوفه و قم زمینه اتحاد شیعیان و پیوند آنها با معصوم را فراهم می آوردند.
امام جواد(ع) همچنین به پیروانش اجازه می داد درون دستگاه حکومت نفوذ کنند و پست های حساس را در دست گیرند. «محمد بن اسماعیل بن بزیع» و «احمد بن حمزه قمی» از این فرصت بهره بردند و با رسیدن به موقعیت های ممتاز حکومتی در مسیر خدمت به دین و دینداران گام برداشتند.
که در اینجا به نام و زندگی تعدادی از شاگردان و اصحاب ایرانی امام نهم شیعیان و برخی از اصحاب عراقی به طور مختصر پرداخته شده است.
ابن سکیت یعقوب بن اسحاق اهوازی
محل ولادت وی سال 186 هجری در «دورق اهواز» بود که یکی از مراکز علمی و فرهنگی کهن ایران اسلامی است. وی در سال 246 هجرى به دست متوکل به شهادت رسید.
ابن سکیت، نزد امام جواد و امام هادی(ع) از احترام زیادی برخوردار بود. او از امام جواد (ع) روایات و مسائلی نقل کرده است. وی از علمای برجسته ادبیات عرب بوده، که در علم فصاحت و بلاغت و اشعار عرب ید طولائی داشته است، و کتاب مشهور «تهذیب الالفاظ اصلاح منطق»، در ادبیات، اثر اوست.
علی بن مهزیار اهوازی
در سده سوم هـجری میزیسته و سال رحلت او مشخص نیست. وی در اصل از هندیجان بود و پس از آن که به اهواز آمد، به اهوازی شهرت یافت. مزار وی در شهر اهواز واقع شده و مورد توجه مخصوص شیعیان است.
علی بن مهزیار یکی از اصحاب امام جواد(ع) و شخصیتی است پر ارج و شناخته شده در میان شیعیان؛ به نوشته نجاشی او از امام رضا و امام جواد(ع) هر دو روایت نقل کرده و از نزدیکان امام جواد(ع) بوده و آن حضرت در بزرگداشت وی عنایت ویژهای داشتهاند. روایات او از امام جواد(ع) نسبتأ زیاد است و آن بزرگواران وی را به عنوان وکیل خویش منصوب کرده بودند. وی از مفسران قرن سوم هجری است و بیش از 30 کتاب و رساله در زمینه های مختلف معارف اسلامی دارد. او تفسیری دارد، و نیز کتابی به نام «حروف القرآن» در زمینه قرآن دارد. او آثاری در زندگینامه پیامبران، فقه و مقالاتی در اشربه، بازرگانی و پیشه وری نگاشته است.
ابراهیم بن مهزیار
دوران زندگی او را میتوان بین سالهای 195 265 ه دانست. تبارش در «دورق» خوزستان میزیستند و پدرش در آغاز مسیحی بود و سپس به اسلام گروید. وی برادر علی بن مهزیار بوده و در اهواز زندگی می کرد.
شیخ طوسی(ره) او را از اصحاب امام جواد و امام هادی(ع) برمی شمارد و نجاشی می گوید: کتاب «البشارات» از اوست. ابراهیم بن مهزیار وکیل امام در گرفتن حقوق شرعیه بوده است و طبیعتا امام کسی را وکیل قرار می دهد که امین و عادل باشد.
خیران خادم قراطیسی
تاریخ دقیق تولد و وفات وی معلوم نیست.
وی خادم امام رضا(ع) و از شیعیان مخلص و مؤمنان به ولایت اهل بیت(ع) بوده و در کتب رجال، او را جزء اصحاب مخصوص و صاحب سرّ سه امام بزرگوار: امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام برشمرده اند. از بعضی روایات برمی آید که او وکیل حضرت جواد(ع) نیز بوده است. از خیران روایات و مسائل فراوانی در موضوعات مختلف برجای مانده، که آنها را از حضرت جواد و هادی(ع) روایت نموده است.
احمدبن اسحاق اشعری قمی
بنابرشواهد گوناگون به نظر می رسد ولادتش در اواخر قرن دوم یا اوائل قرن سوم هجری باشد. احمد بن اسحاق هنگام بازگشت از سفر حج درسال 250 هجری وفات یافت و مدفن وی در شهر سرپل ذهاب قرار دارد.
محدثی عظیم الشان، عالمی بزرگوار و یکی از اصحاب کاملا مورد اطمینان اهل بیت(ع) بوده و مانند بسیاری از اصحاب خاص ائمه (ع) از شهر مقدس قم به خدمت آن بزرگواران شتافته است. احمد بن اسحاق توانست خدمت امام جواد و هادی(ع) باشد و جزء اصحاب مخصوص امام عسکری (ع) قرار گیرد و پس از آن به شرف زیارت حضرت صاحب الزمان(عج) نائل گردد. یکی دیگر از افتخارات او این است که توانسته جزء سفرای سفارش شده حضرت حجت(عج) قرار گیرد؛ حضرت مهدی(عج) در توقیع شریفی وی را مورد تایید و عنایت قرار داده اند. به همین سبب در کتاب «ربیع الشیعه»،احمد بن اسحاق از وکلاء و سفراء و ابواب معروف حضرت حجت (عج) معرفی شده است.
حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
وی در سال 173 هجری قمری در شهر مدینه متولد شد و پس از 79 سال در شهر ری از دنیا رفت و مزار وی در ری زیارتگاه محبین اهل بیت است.
حضرت عبدالعظیم حسنی معروف به «سیدالکریم» با چهار واسطه به امام حسن مجتبی (ع) و با پنج واسطه به حضرت علی (ع) می رسد. 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم، یعنی امام موسی کاظم (ع)، امام رضا (ع)، امام محمد تقی (ع) و امام علی النقی (ع) مقارن بوده و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است. زمینه های مهاجرت حضرت عبدالعظیم(ع) از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد. از تألیفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) کتاب های «خطب امیرالمؤمنین» و «روز و شب» را می توان نام برد. آن حضرت، آگاه و آشنا به معارف دین و احکام قرآن و اسلام بود. در اثر فعالیت های او بود که شیعیان ری رو به افزایش گذاشتند و تشیع در این دیار رو به گسترش نهاد. در منابع روایی روایات متعددی برای زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) در شهر ری، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّدالشهدا، امام حسین (ع) بیان شده است.
ابوعلی حسن بن راشد
وی در بغداد می زیست و تاریخ وقیق ولادت و وفات وی معلوم نیست.
وی از اصحاب امام جواد و امام هادی(ع) شمرده شده و نزد آن دو بزرگوار از منزلت و مقام والایی برخوردار بوده است. شیخ مفید او را از زمره فقیهان برجسته و شخصیت های طراز اول دانسته که عالم به حلال و حرام الهی بوده، و راهی برای مذمت و طعن بر آنان وجود نداشت. شیخ طوسی نیز به هنگام بحث از سفرا و وکلای ممدوح امامان (ع) از حسن بن راشد، به عنوان وکیل امام هادی(ع) نام برده و نامه های آن حضرت را به او یاد آور شده است. محمد بن فرج، می گوید: «در نامه ای به امام هادی(ع) از ابوعلی پرسیدم و امام (ع) در پاسخم نوشت، از ابن راشد که رحمت خدا بر او باد یاد کردی، او سعادتمندانه زندگی کرد و شهید از دنیا رفت…»
حسین بن سعید بن حمّاد اهوازی
وی در قرن سوم هجری می زیست و در کوفه به دنیا آمد.
وی از اصحاب ممتاز و یاران مخصوص اهل بیت (ع) و از راویان ثقه و مورد اطمینان، نزد محدثین و علما است. اصالت او به کوفه باز می گردد، ولی همراه برادرش حسن به اهواز نقل مکان نمود و پس از مدتی از آنجا به قم هجرت نمود و به خدمت حسن بن ابان رسید و در همانجا بود تا این که بدرود حیات گفت. این شیعه راستین در طول عمر شریفش پیوسته محب و خدمتگذار آستان ولایت و امامت بود و توانست نزد سه امام بزرگوار رسیده و به کسب فیض بپردازد. امام رضا و حضرت جواد و حضرت هادی(ع) امامانی بودند که حسین بن سعید آنان را درک کرد و به روایت حدیث از آنان پرداخت. در زمینه علمی نیز حسین بن سعید را باید از چهره های ممتاز و شاخص به حساب آورد؛ زیرا او توانست در ابواب مختلف فقه سی جلد کتاب ارزشمند تألیف نماید.
اسحاق بن اسماعیل نیشابوری
تاریخ ولادت و وفات او به درستى روشن نیست.
اسحاق بن اسماعیل نیشابوری، از اصحاب امام جواد و امام هادی و امام حسن عسکری (ع) و از ثقات روات شیعه می باشد.
حسین بن عبداللّه نیشابوری
تاریخ ولادت و وفات او به درستى روشن نیست.
حسین بن عبداللّه نیشابوری، حاکم بُست و سیستان و از شیعیان و ارادتمندان امام جواد (ع) بود. او پنهانی به امام خمس می داد و از شیعیان در منطقه حمایت می کرد و به امور مالی و اقتصادی آنها رسیدگی می نمود. عملکرد او در زمینه سیاسی، شبیه به عملکرد علی بن یقطین در زمان امام موسی بن جعفر (ع) است. امام جواد (ع) به او اجازه داده بود که بر منصب سیاسی باقی بماند و به امور شیعیان رسیدگی و مشکلات مسلمانان را حل نماید.
داود بن قاسم ابوهاشم جعفری
وی در بغداد متولد شد و در سال261 هجری وفات یافت و در همین شهر به خاک سپرده شد.
داود بن قاسم مشهور به ابوهاشم جعفری، یکی دیگر از اصحاب امام جواد (ع) است. او احادیث زیادی از امام جواد (ع) نقل کرده و یکی از برجستهترین یاران آن حضرت میباشد. ابوهاشم از خاندان جعفربن ابی طالب بود و در کتب رجال از وی به نیکی یاد شده است.
احمد بن محمد بن ابی نصر بُزَنطی
وی از عالمان امامیه در کوفه بود که در سال 221 بدرود حیات گفت.
وی که از اصحاب اجماع به شمار میرود، یکی از یاران امام جواد(ع) است. وی از خواص شیعیان امام رضا و امام جواد(ع) بود که همه علمای رجال از او ستایش کردهاند. ابن ندیم از وی و کتابش که مشتمل بر روایات او از امام رضا(ع) می باشد یاد کرده و دو کتاب «الجامع» و «المسائل» را از آثار وی دانسته است.
ابراهیم بن محمد هَمْدانى
تاریخ ولادت و وفات او به درستى روشن نیست.
از چـهـره هـاى بـرجـسـتـه و از اصـحـاب جـلیل القدر و مورد اعتماد امام رضا، امام جواد و امام هادى علیهم السلام بود. وى در عبادت بسیار کوشا بود و چهل بار حج به جا آورد. ابـراهـیـم از جـانـب امـام جـواد(ع ) وکـالت داشـت و حـضـرت بـراى او احـتـرام خـاصـى قـایـل بـود و از دیـگـر وکـلا و دوسـتـان خـود در آن مـنطقه خواسته بود با او مخالفتى نداشته باشند و از او اطاعت کنند.
زکریا بن آدم
زکـریـا بـن آدم در شـهر قم می زیست و در همان جا وفات یافت و در نزدیکى حرم مطهر دفن شد و مزارش زیارتگاه خاص و عام است.
زکـریـا بـن آدم بن عبداللّه بن سعد اشعرى قمى، از اصحاب بزرگ و والا مقام امام رضا(ع ) و امام جواد(ع ) بود. وى فردى ثقه و وجیه بود. و آن دو امام همام نسبت به او عنایت خاصى داشتند. عـبـداللّه بـن صـلت قـمـى مى گوید: در اواخر عمر امام جواد(ع ) خدمت ایشان رسیدم آن حضرت فرمود: “خداوند صفوان بن یحیى، محمد بن سنان، زکریا بن آدم و سعد بن سعد را از جانب من جزاى خیر دهد چه این که نسبت به من وفادار بودند.”
محمد بن اسماعیل بن بزیع
سال و محل تولد او به درستى روشن نیست.
مـحـمـد بـن اسـمـاعـیل مردى پارسا و نیکوکار و درست کردار و مورد اعتماد همگان بـود که تـوفیق درک محضر سه نفر از امامان، امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهم السلام را پیدا کرد. وى هر چند از وزراى دربار عباسى بود، ولى همچون على بن یقطین، سـنـگـردار و پـنـاهگاه استوارى براى شیعیان و ستمدیدگان به شمار مى آمد و در دفع ظلم و ستم از آنان مى کوشید.