حال که گوشه اى از منزلت و جایگاه برتر تواضع در ساختار شخصیت معنوى انسان معلوم شد مى توان بخشى از مضمون بس والاى کلام نغز حضرت جواد الائمه علیه السلام را تصور کرد که فرمود فروتنى زینت شخصیت اکستابى است . خوشا به حال آنانکه این سیره حسنه پیامبر رحمت و امام پارسایان علیهماالسلام رااخذ و از طریق تواضع به خدا رفعت معنوى در آسمان فضیلت را از آن خود نمایند.
والفصاحه زینه الکلام
کلام وسیله ارتباط بیانگر شخصیت و ترجمان دل انسان است ، انسانها از طریق کلام به مفاهیم مورد نظر فرد مقابل پى برده و در برخى موارد ابعادى از شخصیت او را نیز مى شناسد. روى همین مبنا حکما گفته اند که شخصیت انسان در زیر زبان او نهفته است و
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
حال که کلام از چنین رتبه و اعتبارى برخوردار هست بدیهى است که فصاحت و بکارگیرى کلمات شیوا و بى عیب زینت کلام و از اسباب تعالى انسان خواهد بود.
والعدل زینه الایمان عدل گمشده بشریت و گره گشاى بسیارى از مشکلات جامعه بشرى است و اسلام عزیز این گوهر گرانبهاى معنوى و عامل سعادت جامعه بشریت را در مورد متعددى به عنوان یکى از اصلیترین ملاکهاى گزینش جهت واگذارى اختیار و حاکمیت در رده هاى مختلف حکومتى ، اجتماعى و عبادى قرار داده است ، لیکن این حقیقت که توصیف عدالت بس آسان و مراعات آن سخت مشکل هست کار را از صعوبت خاصى برخوردار مى نماید.
ابتدا نظر خواننده محترم را به تعبیرى شیوا از بزرگ مروج مذهب شیعه اثنى عشرى حضرت صادق علیه السلام جلب مى نماید که فرمودند:
عدل از عسل ناب شیرینتر، از کف سبکتر و از مشک خوشبوتر است (209) این اکسیر گرانبها محبوب عامه بشرى است و حتى جانیترین افراد وقتى در انظار مردم حاضر مى شوند سعى مى کنند اعمال خود را در راستاى دادگرى جلوه دهند چون ایمان عبارت از شناخت بادل و اعتراف با زبان و عمل با اعضا و جوارح است وعدل هر چیز را در جاى خود گذشتن و از طریق خودسازى خود را ملتزم به طاعت ساختن و از گناهان و حتى مکروهات دورى کردن است .
پس حق این است که عدل زینت ایمان و زیور جان و روان آدمى است والسکینه زینه العباده عبادت نردبان ترقى و عرصه عشق بازى با جانان حقیقى ، میدان رهیدن از پوچى و اتصال به مبداء اعلاء و قدرت لایزال الهى است ، بنابراین آرامش روحى و روانى همراه با طماءنینه و سکون کامل به هنگام اداى اذکار و اوراد پرمحتواى عبادى زینت و زمینه ساز تسریع طى مراحل کمال توسطى انسان ماءنوس با عبادت بوده و هست .
والحفظ زینه الروایه حافظه قوى در مطلق نقل وقول داراى ارزش و زینت آن مى باشد این امر درموضوع روایت از حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین با توجه به نقش خطیر روایات در تبیین احکام و ترویج علوم اسلامى از اهمیتى ویژه برخوردار است لذا امام نهم علیه السلام فرموده اند: حافظه قوى و امانتدارى در نقل ، زیور روایت هست .
و خفض الجناح زینه العلم : فروتنى زینت علم است )).
چون ارزش علم ذاتى است همگان حتى افراد نادان شیفته عمل هستند ولى چه بسیار اتفاقى مى افتد که علم دامى از دامهاى شیطان و حجاب اکبر مى شود یکى از جولانگاههاى شیطانى کبر و غرور است که دامنگیر دانشمندان مى شود به همین خاطر در مفاهیم تربیتى احادیث ارزشمند حضرات معصومین این موضوع مورد توجه قرار گرفته است از جمله ششمین فروزان آسمان امامت و هدایت چنین فرموده اند که :
تواضعوالمن تعلمونه العلم و تواضعوا لمن طلبتم منه العلم ولاتکونوا علماء جبارین .
و فروتنى نمایید بر کسانى که به آنها علم مى آموزید و تواضع کنید بر افرادیکه از آن ها علم فرا مى گیرید و دانشمندان متکبر و ستم پیشه نباشد(210).
و حسن الادب زینه العقل
و ادب نیک زینت عقل است .
ابتدا نمونه هایى از معانى عقل در احادیث حضرات معصومین علیهم السلام تقدیم مى شود.
1 – گاهى عقل به توان درک خیر و شر تشخیص بین آن دو و شناخت اسباب امور اطلاق مى شود این همان ملاک تکلیف در احکام شرعى است .
2 – گاهى عقل به حالت و ملکه اى گفته مى شود که انسان را به گزینش خیر و منافع و دورى از ضرر و شر وادار مى سازد.
3 – گاهى عقل در معناى تعقل بکار مى رود به معنى علم در این معنا عقل در مقابل جهل است نه جنون اغلب احادیث در معناى دوم و سوم بکار برده شده است که اینکه نمونه هایى در این زمینه ذکر مى شود.
از امام صادق علیه السلام پرسیدند:
ما العقل ؟ قال علیه السلام : ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان : عقل چیست ؟ فرمود آنچه که بواسطه آن خداى رحمان عبادت مى شود و بهشت بدست مى آید.
امام رضا علیه السلام فرمودند: صدیق کل امرى ء عقله و عدوه جهله دوست هر فرد عقل اوست و دشمن او جهل و نادانیش . وقتى امام صادق علیه السلام در نشانه هاى عقل سخن مى گفتند چنین فرمودند:
من کان عاقلا کان له دین
کسیکه عاقل باشد دیندار است (211).
و ناگفته پیداست که از جمله نشانه هاى بارز دیندارى حیاى زیاد و برخوردارى از آداب دینى و انسانى هست چرا که در کلام معصومین هم چنین آمده که :
تواضعوا للحق تکن اعقل الناس
در برابر حق متواضع باش تا عاقلترین مردم شوى .
و به همین خاطر در سخن دلنشین حضرت محمد تقى علیه السلام چنین تعبیر شد که حسن ادب زینت عقل است و روشن است که ادب نیک ره آورد پیروى از مبانى ارزشى دین مبین و دورى از ضد ارزشها و ناهنجاریهاى دینى است و همین زینت عقل و طریق سعادت بشرى است .
و بسط الوجه زینه الحلم
و گشاده رویى زینت حلم است .
بردبارى و حلم در قاموس فرهنگ والاى اسلامى از اهمیت و جایگاه بس رفیعى برخوردار هست ، امام صادق علیه السلام مى فرماید: کفى بالحلم ناصرا
براى یارى انسان حلم و بردبارى کافى است .
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: خداوند انسان بردبار پاکدامن را دوست میدارد. همچنین پیامبر در این زمینه فرمودند که : یا على آیا خبر دهم به شما که شبیهترین شما به من از حیث اخلاق کیست ؟ عرض کردم بله یا رسول الله فرمود: خوش اخلاقترین شما و بردبارترینتان و نیکوکارترینتان به خویشاوندانش و آنکه از خودش شدید حسابکشى و دادخواهى نماید – از حیث رفتار به من شبیهتر است -(212).
و این زیور جان آدمى یعنى بردبارى زمانیکه باگشاده رویى و خوشرویى همراه شود دیگر نور على نور دلرباتر مى شود به همین خاطر نهمین اختر فروزان آسمان امامت علیه السلام از خوشرویى به عنوان زینت حلم یاد کردند.
والایثار زینه الزهد : مقدم کردن دیگرى برخود زینت زهد است . ایثار در احادیث اهل بیت سلام الله علیهم در دو مفهوم بکار رفته است :
الف ) مقدم کردن رضاى الهى بر هواى نفس که از آن به عنوان سودمندترین تجارت یاد شده و آسمانها و زمین قیامت روزى وى معرفى شده اند(213).
ب ) ترجیح دیگرى برخود: که هم در قرآن کریم و هم در احادیث معصومین مورد توجه قرار گرفته است که به عنوان نمونه چند مورد ذکر مى شود:
در قرآن کریم چنین آمده : یؤ ثرون على انفسهم و لوکان بهم خصاصه دیگران رابر خود مقدم مى دارند هرچند خود به آن نیازمند باشند(214).
امام باقر علیه السلام مى فرماید: خدا را جنتى است که جز سه دسته در آن داخل نمى شود: یکى از آنها کسانى هستند که برادر مؤمن خود را به خاطر بر خویشتن مقدم مى دارند (اهل ایثارند)(215).
و امام پارسایان حضرت على علیه السلام مى فرمایند: مکارم اخلاقى کامل نمى شود مگر با پاکدامنى و ایثار(216).
با توجه به اینکه زهد بى اعتنایى به دنیاست و تقویت حالت عبودیت در خویشتن و با عنایت به اینکه ذروه کمال مکارم اخلاق در ایثار تجلى مى یابد پس حقیقتا و از جان و دل مى توان گفت که ایثار زینت زهد است .
و بذل المجهود زینه النفس
احسان بر فقرا زینت نفس است .
امام پارسایان حضرت على علیه السلام کلامى نغز در این رابطه دارند که براى روشن شدن اهمیت موضوع آن را تقدیم مى کنیم .
هرکس از بذل آنچه دارد بر نیازمند بخل ورزد، عضب خدا بر او فزونى میگیرد(217) باز آن حضرت مى فرماید:
السخاء خلق الانبیاء .
بخشندگى اخلاق پیامبران است (218).
سخاوت روزى را زیاد مى کند و علاوه زینت جان و ران آدمى است و کثره البکاء زینه الخوف .
زیادى گریه زینت خوف از خداست .
اشک با معرفت ارزش خاصى در نزد اهل دل و احادیث گرانقدر حضرات معصومین علیهم السلام دارد و بطویکه در کلام قدسى پیامبر رحمت اشک از خوف خدا نجات بخش و به هر قطره اشک عارفانه پاداش قصر بهشتى نقل شده است و از دیدگاه امام باقر علیه السلام اشک بر گونه محبوبترین قطرات در نزد خداست و امام صادق علیه السلام مى فرمایند در روز قیامت هر چشمى گریان است مگر سه چشم : چشمى که از حرامهاى الهى چشم پوشى نماید و چشمى که شب را در طاعت الهى به بیدارى بگذراند و چشمى که در دل شب از خوف الهى گریه نماید(219).
و در این کلام بلند حضرت امام محمد تقى علیه السلام زیادى گریه زینت خوف از خدا معرفى شده است .
والتقلل زینه القناعه
و سازگارى با ندارى زینت قناعت است .
قناعت گوهر گرانبها و از محاسن اخلاقى کلیه مکاتب الهى و عقلاى عالم بوده و هست و در کلام بزرگان از جایگاه خاصى برخوردار مى باشد به عنوان نمونه مى توان به احادیث ذیل اشاره کرد:
من قنع بما رزقه الله فهو من اغنى الناس :
از امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام نقل شده است که : هر که به آنچه خدا روزیش کند، قانع باشد بى نیازترین مردم است (220).
من رضى من الله بالیسیر من المعاش رضى الله منه بالیسیر من العمل .
هر که به معاش اندک خدا راضى گردد، خدا هم به عمل اندک او راضى شود(221).
القناعه مال لاینفد :
قناعت مالى است که تمام نمى شود(222).
کفى بالقناعه ملکا :
بس است (این ) با قناعت مى توان پادشاهى کرد(223).
در ادامه تاءکید براهمیت قناعت این کلام پرمفهوم از نهمین مهر سپهر امامت صادر شد که سازگارى با فقر و کمبودها زینت قناعت است .
و ترک المن زینه المعروف .
فروگذاشتن و ترک کردن منت زینت احسان است .
به رخ کشیدن کار نیک و منت گذاشتن در دین مبین اسلام به شدت تقبیح شده است به عنوان نمونه در آیه کریمه مى فرماید:
یا ایهاالذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتکم بالمن والاذى .
اى کسانى که ایمان آوردید کارهاى نیک خود را با منت و آزار تباه مکنید(224).
و امام پارسایان و موحدان على امیرمؤمنان مى فرماید:
فان المن یبطل الاحسان .
همانا منت احسان را باطل مى کند.
و در سفارش امور حکومتى به مالک اشتر چنین مى فرماید که :
ایاک والمن على رعیتک باحسانک : بپرهیز از منت گذاردن بر مردم به سبب نیکى کردنت (225).
و در همین راستاست که امام نهم شیعیان جهان مى فرماید ترک منت گذاردن زینت احسان است .
والخشوع زینه الصلاه .
و خشوع زینت نماز است .
نماز این اقیانوس بیکران فضیلت ، عبودیت و معنویت در ساختار احکام اسلام از اهمیت بسیار زیادى برخوردار است بطوریکه در قرآن کریم از علائم بسیار ایمان شمرده شده و واجب بر عموم مسلمین معرفى شده است و آنگاه که قرآن کریم مشخصات بارز جامعه اسلامى و حکمرانان مؤمن را بیان مى فرماید نماز چنین جلوه کرده است که : الذین ان مکناهم فى الارض اقامواالصلوه
مؤمنان واقعى کسانى هستند که اگر آنانرا در روى زمین متمکن سازیم نماز را برپاى مى دارند(226).
و فلسسفه خلقت ، خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله و سلم راجع به جایگاه نماز در دین مبین اسلام چنین مى فرماید:
لکل شى ء وجه و وجه دینکم الصلاه فلا یشینن احدکم وجه دینه :
هر چیزى چهره اى دارد و صورت دین شما نماز است پس مبادا یکى از شما چهره دینش را معیوب نماید.
و نیز فرمودند که :
لیس منى من استخف بصلاته لایرد على الحوض لاوالله .
کسى که نمازش را سبک بشمارد از من نیست بخدا سوگند به محضر من در حوض وارد نمى شود( از شفاعت من برخوردار نمى گردد)
و حضرت على علیه السلام آن خانه زاد خدا و اولین شهید محراب در تاریخ اسلام راجع به نماز چنین فرمود که :
قال علیه السلام الفضایل اربعه اجناس احدها الحکمه و قوامها فى الکفره و الثانى العفه و قوامها فى الشهوه والثالث القوه و قوامها فى الغضب والرابع العدل و قوامه فى اعتدال قوى النفس (227)
فضایل داراى چهار جنس هستند یکى از آنها عقل و خرد است و نیروى آن در اندیشه و فکر است و دومى پاکدامنى است و نیروى آن در خواستن است و سوم غلبه و توانایى است و نیروى آن در غضب است و چهارم عدل است و نیروى آن در درستى نیروهاى روح آدمى است .
منبع: الشیعه
حسین ایمانى یامچى
209-وسائل الشیعه ج 11 ص 233.
210-وسایل الشیعه ج 11 ص 219.
211-وسایل الشیعه ج 11 ص 161.
212-وسائل الشیعه ج 11 ص 212 و 212.
213-وسائل الشیعه ج 11 ص 221.
214-سوره حشر آیه 9.
215-تفسیر نورالثقلین ج 5 ص 286.
216-غررالحکم .
217-غررالحکم .
218-غررالحکم .
219-وسائل الشیعه ج 21 ص 179، 175، 172.
220-اصول کافى ج 3 ص 209.
221-اصول کافى ج 3 ص 207.
222-نهج البلاغه شرقى ص 371.
223-نهج البلاغه شرقى ص 488.
224-سوره بقره آیه 264.
225-عهدنامه مالک اشتر ص 265 نهج البلاغه شرقى .
226-سوره نساءآیه 103.
227-کشف الغمه ج 3 ص 194.