((ولاهم للدین مثل البدع )).
امام جواد علیه السلام مى فرماید:
هیچ چیزى همچون بدعتها دین را ویران نمى کند و از بین نمى برد. تعریف بدعت داخل کردن آنچه که از دین نمى باشد به مجموعه دین ، بدعت نامیده مى شود و مردم از حیث عمل به برنامه هاى دینى به دو دسته کلى تقسیم مى شوند:
دسته اى پیرو شریعت هستند و عده اى بدعت گذارند و بدون دلیل از سنت معصومین یاکتاب مجید و بى آنکه از نور وجود حجت بهره مند شوند برنامه هایى را به دین نسبت مى دهند.
به این حقیقت تلخ باید اذعان کرد که در عوام مردم نوعى خرافه گرائى وجود دارد اگر کسى بگوید شتر پرید مردم عامى بدون آنکه بگویند شتر که پر ندارد سؤ ال مى کنند به کجا فرود آمد، از این ضعف عمومى عده اى دشمنان آگاه استفاده مى کنند و از هر فرصتى براى ترویج بدعتها به نان دین سود مى جویند و این موضوع در قرن اخیر که با پیروزى انقلاب اسلامى در سراسر جهان به قرن احیاى تفکر دینى نام گرفته ازشدت و حدت خاصى برخوردار هست اینک براى کمک به تصور عمق خطر حدیثى از امیرمؤمنان تقدیم مى شود:
((همانا بدعتهاى شبیه به ستمها هلاک کننده اند مگر آنکه خداوند حفظ نماید))(159).
بشر در این عصر تسخیر کرات که شاهد رشد روزافزون تکنیک و دانش خویش هست هر چند در زندگى ماشینى رفاه خوبى براى خودش فراهم ساخته لیکن با همه وجود، انحطاط اخلاقى و سیر قهقرایى ارزشى و افول ارزشها در جامعه بشرى را لمس مى کند و پس از مقدارى تحقیق واقع بینانه علاج دردهاى خود را نسخه دین یافته بویژه اقبال به دین مبین اسلام در سراسر گیتى ملموس است و مجامع علمى سیاسى این موضوع را کاملا مورد تحقیق و مطالعه قرار داده اند که در اروپا و آمریکا بالندگى اسلام با سایر ادیان قابل مقایسه نیست و در آفریقا و آسیا اعتماد به نفس مسلمین و مباهات آنان به ارزشهاى اسلامى سیر صعودى دارد به همین خاطر از گذشته تاکنون و در آینده نیز عده اى شیطان صفت براى تحقق نیات شیطانى خویش خواسته اند با داخل کردن افکار و اعمال ساختگى به مجموعه دین و ترویج بدعتها چهره تابناک و جذاب دین را مشوه نمایند.
امام جواد علیه السلام این حقیقت را مورد اشاره قرار داده اند امید است با سود بردن از این درس جاوید مکتب آزادگان حق مدار اسلام و شناخت دقیق مبانى و معارف دینى و ارزشهاى اصیل اسلامى به نوبه خود گامى در جهت آشنایى دنیا با آرمانهاى انسان ساز اسلام عزیز برداشته و در افشاى بدعتها و جلوگیرى از ترویج آنها کوتاهى نکنیم .
ولا افسد للرجال من الطمع (160).
هیچ چیزى مانند طمع شخصیتها را فاسد نمى کند.
و بالراعى تصلح الرعیه و بالدعا تصرف البلیه .
با حاکم رعیت سروسامان مى یابد و بوسیله دعا بلا برطرف مى شود(161) در حدیث فوق یک پیوستگى بسیار عمیقى میان حاکم و رعیت در متون اسلامى ترسیم شده است بطوریکه آندو عامل سرو سامان یافتن یکدیگر معرفى شده اند .
این یک واقعیت است که تعداد افراد دهن بین و سطحى نگر همواره بیش از انسانهاى ژرف نگر بوده و خواص کمتر بودند و هستند.
و این قاعده که الناس على دین ملوکهم درباره عوام مردم صادق است و با اصلاح حکومت آنان نیز سروسامان مى یابند.
در فرهنگ اهل بیت دعا مغز عبادت و دثار (لباس زیرین ) مؤمن و عالم انس معرفى شده و این مطلب یادآورى شده که به هرکس توفیق دعا داده شود از توفیق اجابت هم برخوردار مى شود.
دراین فراز امام نهم نقش حکومت در اصلاح مردم و تاءثیر دعا را در برگرداندن بلایا مورد توجه قرار مى دهد.
و من رکب مرکب العمر اهتدى الى مضمار النصر و من شتم اجیب و من غرس اشجار التقى اجتنى اثمار المنى (162).
هر کس که به مرکب عمر سوار شود (از لحظات عمر به خوبى استفاده کند) به میدان پیروزى راه مى یابد، هرکس دشنام دهد جواب داه مى شود و کسى که درختهاى تقوار رابکارد میوه هاى آرزو را مى چیند (به آرزوهایش مى رسد)
لم یستکمل العبد حقیقه الایمان حیت یؤ ثر دینه على شهوته ولن یهلک حتى یؤ ثر شهوته على دینه .
بنده حقیقت ایمان را کامل نمى کند مگر آنکه دینش را بر شهوتش ترجیح دهد و هرگز هلاک نمى شود، مگر آن که شهوتش را بر دینش ترجیح دهد(163).
یوم العدل على الظالم اشد من یوم الجور على المظلوم .(164)
روز عدالت و دادخواهى بر ستمگر سختتر از روز ستم بر مظلوم است .
القصد الى الله بالقلوب ابلغ من اثبات الجوارح بالاعمال .
با دل متوجه خدا شدن از واداشتن اعضا بر عمل مؤثرتر است (165).این فرمایش حضرت امام محمد تقى علیه السلام ناظر است به تاءثیر حضور قلب در عبادت و همچنین فکر کردن در آیات و نشانه هاى خداوند و از آن طریق متوجه خالق بى همتا شدن است و شاید روى همین ملاک باشد که در بعضى از نصوص آمده است : تفکر ساعه افضل من عباده سبعین سنه ع یک ساعت فکر کردن ازعبادت هفتاد سال برتر است .
بنابراین بایستى ابتدا، دل را از هواها زدود و با حضور قلب به عبادت مهیا شده و اعضا و جوارح را بر عبادت الهى وادار ساخت .
چرا که گفته اند:
آئینه شو جمال پرى طلعتان طلب جاروب به خانه زدن پس میهمان طلب .
ثلاث من عمل الابرار: اقامه الفرائض و اجتناب المحارم و احتراس من الغلفه فى الدین .
سه کار از اعمال نیکان است : برپاداشتن واجبات الهى و دورى از حرامها و مواظبت از غفلت در دین (166).
التوبه على اربع دعائم : ندم بالقلب و استغفار باللسان و عمل بالجوار و عزم ان لایعود
توبه داراى چهار ستون است ، پشیمانى با قلب ، طلب آمرزش با زبان ، و عمل با اعضاى بدن و تصمیم بر اینکه برگناه برنگردد(167).
لاتکن ولى الله فى العلانیه عدوالله فى السر .
در ظاهر دوست خدا و در سر و نهان دشمن خدا مباش .
کفى بالمرء خیانه ان یکون امینا للخونه .
در خیانت و دغل کارى هر فردى همین بس که امین خیانتکاران باشد.
159-نهج البلاغه – شرقى ص 203.
160-احقاق الحق ج 12 ص 439.
161-احقاق الحق ، ج 12 439.
162-ثلاثه ائمه – احمد مغنیه ص 74.
163-ثلاثه ائمه – احمد مغنیه ص 74.
164-احقاق الحق ج 12 ص 435.
165-احقاق الحق ج 12 ص 433.
166-ثلاثه ائمه – احمد مغنیه ص 75.
167-ثلاثه ائمه – احمد مغنیه ص 75.