نویسنده: آیت الله محمد تقى مصباح یزدى(دامت برکاته)
از ویژگیهاى امام زمان – عجل الله فرجه الشریف – که در روایات وارده از اهل بیت علیهم السلام، مورد تاکید واقع شده غیبت آن حضرت است. و از جمله، عبدالعظیم حسنى از امام محمد تقى از پدرش امیر مؤمنان علیهم السلام نقل کرده است که فرمود: قائم ما غیبتى دراز مدت دارد، و گویا شیعیان را مىبینیم که در زمان غیبت او همانند حیوان گرسنهاى که دنبال چراگاه مىگردد در جستجوى اویند ولى او را نمىیابند. آگاه باشید که هر کس از ایشان که بر دینش ثابت بماند و در اثر طول غیبت امامش دچار قساوت قلب نگردد در روز قیامت با من در درجه من خواهد بود. سپس فرمود: هنگامى که قائم ما قیام مىکند بیعتى از هیچکس بر گردن او نخواهد بود (و هیچ حاکم ستمگرى تسلطى بر او نخواهد داشت) و بدین منظور، مخفیانه متولد مىشود و از چشم مردم، غایب مىگردد. (1)
و از امام سجاد علیه السلام از پدرش از امیر مؤمنان علیه السلام روایتشده که فرمود: قائم ما دو غیبت دارد که یکى طولانىتر از دیگرى است، و تنها کسانى که یقین قوى و معرفت صحیح داشته باشند بر امامت او ثابت مىمانند. (2)
براى روشن شدن راز غیبت، باید نظرى به سرگذشت ائمه اطهار علیه السلام بیفکنیم. چنانکه مىدانیم بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اکثریت مردم با ابوبکر و بعد با عمر و سپس با عثمان بیعت کردند، و در اواخر حکومت وى که نابسامانیهاى فراوانى در اثر تبعیضات ناروا پدید آمد دست به شورش زده او را به قتل رسانیدند و با امیر مؤمنان على(علیه السلام) بیعت کردند.
آن حضرت که خلیفه منصوب از طرف خدا و رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) بود در طول حکومتخلفاء سه گانه براى رعایت مصالح جامعه نو بنیاد اسلامى دم فرو بست و جز از سر اتمام حجت، سخنى نگفت و در عین حال، از هیچ اقدامى به نفع اسلام و مسلمین دریغ نورزید. اما دوران حکومت چند ساله خودش به جنگ با اصحاب جمل و معاویه و خوارج، سپرى شد و سرانجام بدستیکى از خوارج به شهادت رسید.
امام حسن مجتبى (علیه السلام) نیز به دستور معاویه مسموم شد. و پس از مرگ معاویه فرزندش یزید که اعتنایى به ظواهر اسلام هم نداشت بر اریکه سلطنت اموى تکیه زد. و با این روند نزولى مىرفت که نام و نشانى از اسلام باقى نماند. از این روى، امام حسین (علیه السلام) چارهاى جز قیام ندید و با شهادت مظلومانهاش مسلمانان را تا اندازهاى هشیار و بیدار کرد و اسلام را از نابودى، نجات داد. ولى شرایط اجتماعى براى تشکیل حکومت عدل اسلامى فراهم نگردید. و از این جهتسایر ائمه اطهار (علیهم السلام) به تحکیم مبانى عقیدتى و نشر معارف و احکام اسلام و تربیت و تهذیب نفوس مستعد پرداختند و در حدودى که شرایط، اجازه مىداد مخفیانه مردم را به مبارزه با ظالمان و جباران، دعوت مىکردند و ایشان را به تحقق حکومت الهى جهانى، امیدوار مىساختند. و بالاخره یکى پس از دیگرى به شهادت رسیدند.
بهر حال، ائمه اطهار علیهم السلام در مدت دو قرن و نیم توانستند با تحمل مشکلات و فشارهاى فوق العاده حقایق اسلام را براى مردم بیان کنند: بخشى را بصورت عمومى، و بخشى را بطور خصوصى براى شیعیان و اصحاب خاص خودشان. و بدین ترتیب، معارف اسلامى در ابعاد گوناگونش در جامعه، انتشار یافت و بقاء شریعت محمدى، تضمین شد. و ضمنا در گوشه و کنار کشورهاى اسلامى گروههایى براى مبارزه با حاکمان ستمگر تشکیل گردید و دست کم توانستند تا حدودى جلو ستمها و خودسریهاى جباران را بگیرند.
ولى آنچه وحشت و اضطراب حاکمان خود کامه را بر مىانگیخت وعده ظهور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشزیف) بود که هستى آنان را تهدید مىکرد. از این روى معاصرین امام حسن عسگرى (علیه السلام) بشدت ایشان را تحت نظر قرار دادند که اگر فرزندى براى آن حضرت متولد شود او را به قتل برسانند و خود آن بزرگوار را در عنفوان جوانى به شهادت رساندند. ولى اراده خداى متعال بر این، قرار گرفته بود که حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشزیف)متولد و براى نجات جامه بشرى، ذخیره شوند. و به همین جهت بود که در زمان حیات پدرشان تا سن پنجسالگى جز افراد معدودى از خواص شیعه، کسى آن حضرت را زیارت نمىکرد و بعد از وفات پدر بزرگوارشان تماس امام با مردم بوسیله چهار نفر (3) که یکى پس از دیگرى به سمت نیابتخاص مفتخر مىشدند برقرار مىگردید. و از آن پس، براى مدت نامعلومى «غیبت کبرى» واقع شد تا روزى که جامعه بشرى، آماده پذیرش حکومت الهى جهانى شود و به امر خداى متعال ظهور فرماید.
بنابراین، راز اصلى غیبت آن حضرت این است که از شر جباران و ستمگران محفوظ بماند. و در بعضى از روایات به حکمتهاى دیگرى نیز اشاره شده که از جمله آنها آزمایش مردم است که بعد از اتمام حجت، چه اندازه پایدار و استوار مىمانند.
البته در زمان غیبت هم مردم بکلى از فیوضات آن حضرت بىبهره نیستند و به تعبیرى که در روایات آمده همانند خورشیدى که پشت ابر باشد. (4) کما بیش از نور او استفاده مىکنند چنانکه افراد بىشمارى هر چند بصورت ناشناس به زیارت ایشان مشرف شده و براى رفع گرفتاریهاى مادى و معنوى، از آن بزرگوار، بهرهمند شدهاند. و اساسا حیات آن حضرت، عامل مهمى براى دلگرمى و امیدوارى مردم است تا خود را اصلاح و آماده ظهور کنند.
پی نوشت :
1- ر. ک:منتخب الاثر، ص 255.
2- ر. ک: منتخب الاثر، ص 251.
3- عثمان بن سعید،محمد بن عثمان بن سعید، حسین بن روح و على بن محمد سمرى
4- ر. ک: بحارالانوار، ج 52، ص 92.
منبع: آموزش عقاید،آیت الله محمد تقى مصباح یزدى(دامت برکاته)