تفاوتهای رهبری الهی و جاهلی

تفاوتهای رهبری الهی و جاهلی

نویسنده: آیت الله سیدمحمّدتقی مدرسی

نگاهی به درونمایه و محورهای سوره ی قلم
کشمکش میان رسالتهای الهی و جاهلی، در رهبری به اوج خود رسید و پایداری پیامبر و پیروانش کار را به سود وحی به پایان برد. از اینجاست که سرآغاز سوره از سترگی رسالت و رسول سخن می گوید و زودهنگام سخن را به سوی ردّ رهبری های جاهلی معطوف می دارد، درست همان رهبری هایی که بر پایه ی ارزش ثروت استوار است… شانزده آیه ی نخست، تفاوتهای این دو نوع رهبری را روشن می سازد، بنابراین در حالی که پیامبر، جایگاه نعمتهای الهی است و نزد پروردگار پاداش ناگسستنی دارد و او را خویی والاست و نشانه های حکمت و دانایی او در هر افقی پدیدار می شود، رهبری های جاهلی از دروغگویان و از هر سوگند یادکننده ی فرومایه ای تشکیل شده، که مردمان را به ریشخند می گیرد و میان آنان تفرقه می افکند و او مانع خیر، متجاوز و گناه پیشه است… او روزنه های دلش را فراروی هر پرتویی از حق، فروبسته و اگر آیات پروردگار بر او خوانده شود، گوید: این ها افسانه های پیشینیان است.
این تفاوتها باید میان این دو گروه تا به ابد ماندگار بماند و بر مکتبیها روا نیست در برابر این دست از حکومتهای فاسد، سستی ورزند؛ حکومتهایی که حاضرند برای این سستی ورزی، اندکی پا پس بکشند. (آیات 1-16)
سپس سیاق، داستان باغدارانی را بر می رسد که بینوایان را از حقشان بازداشتند، خداوند نیز کشت آنان را نابود ساخت تا پندی برای ثروتمندان باشد و آنان از ثروت خویش سرکش نشوند و بدانند این کیفر، اشارتی است به کیفر بزرگ در سرای آخرت. (آیات 17-33)
در مجموعه ی سوم از آیات، سیاق، ژرفای شکافی را روشن می کند که میان پرهیزگاران و بدکاران جای دارد و بنیانهای اندیشه ای را ویران می سازد که بر اساس آن بدکاران می پندارند با پرهیزگاران برابر و یکسانند. خرد چنین اندیشه ای را نمی پذیرد و آنان نیز بر این اندیشه ی خود، گواهی گویا از کتابی فراگرفته شده و یا پیمانی از سوی خدا ندارند و بر این ادعا، آنان را ضامن و یا شریکی نیست. پروردگار آنان را از روز رستاخیز، که عمل و پشتیبانی در آن سودی ندارد، برحذر می دارد و روشن می سازد که اموالشان بدان روز، نفرینی بر آنان می شود، چه، خداوند به تدریج، بدین اموال گریبان آنان را خواهد گرفت و به آنها مهلت خواهد داد، زیرا تدبیر او سخت استوار است. (آیات 34-46)
برخی از بدکاران می هراسند در برابر رسالت پاداش بپردازند، لیک هرگز چنین نیست، بلکه این رسالت است که در دنیا آنان را سود می رساند… سیاق، این سخن را این سان نفی می کند که آنان از امور نهان آگاهی ندارند، پس چگونه به اندیشه های خود چنگ در می زنند؟ سیاق سپس به سراغ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و پیروان او می رود و او را فرمان می دهد تا در اطاعت، از حکم پروردگار شکیبایی ورزد و همچون همدم ماهی [یونس] نباشد که در دعا کردن بر قوم خویش شتاب ورزید و اگر لطفی از سوی پروردگارش تدارک حال او نمی کرد- پس از آنکه ماهی او را فرو بلعید- قطعاً نکوهش شده بر زمین خشک انداخته می شد، لیک پروردگارش او را برگزید و از شایستگانش گردانید. (آیات 47-50)
سوره با این سخن پایان می پذیرد که چیزی نمانده بود کافران با چشمهایشان، که از آن شراره های کین و حسد زبانه می کشید، پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) را چشم بزنند و این بدان هنگام بود که قرآن را شنیدند و در نتیجه ی اثرپذیری و شدّت دشمنی، او را به دیوانگی متهم ساختند. حال آنکه قرآن جز تذکاری برای جهانیان نیست که پروردگار و روز رستاخیز را به یاد آنان می آورد و اگر از آن پیروی می کردند، مایه ی شرافت و بزرگیشان می شد. (آیات 51-52)
سوره ی قلم که به راستی در عرصه ی اندیشه و ژرفای زندگانی، میان دو خط دانش و جهل جدایی می افکند، بدین سخن پایان می پذیرد.
منبع مقاله :
مدرسی، سید محمدتقی؛ (1386)، سوره های قرآن: درونمایه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمی صابری، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوی، چاپ اول.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید