اشعار نبوی (3)

اشعار نبوی (3)

مدح پیامبر اعظم (ص)
خلیل شفیعی
ای جلوه رخت زده آتش به جان گل
نامت محمد است و نشانت، نشان گل
میلاد باشکوه تو ای باغبان نور
همزاد نغمه‌خوانی بلبل زمان گل
قرآن تویی چو خیره نظر می‌کنم به نور
گل می‌کند دوباره نگاهم میان گل
این جای حیرت است که در گلشن کساء
هم شاخه گلی تو و هم باغبان گل
ای باغبان آل خدا در زمین بکار
با مهدیت دوباره تو یک آسمان گل

سید بارگاه کونین
نظامی گنجوی
سلطان خرد به چیره دستی
ای شاه سوار ملک هستی
حلوای پسین و ملح اول
ای ختم پیمبران ِ مرسل
فرمانده ی کشتی ولایت
ای حاکم ِ کشور کفایت
و ای منظر عرش ، پایگاهت
ای بر سر سدره گشته راهت
روشن به تو چشم آفرینش
ای خاک ِ تو توتیای بینش
داننده ی راز صبحگاهی
دارنده ی حجت الهی
نسـّابه ی شهر قاب قوسین
ای سید بارگاه کونین
محراب زمین و آسمان هم
ای صدر نشین عقل و جان هم
بر هفت فلک جنیبه رانده
ای شش جهت از تو خیره مانده
بوالقاسم و آنگهی محمد
ای کنیت و نام تو مؤید
مقصود جهان، جهان مقصود
صاحب طرف ولایت جود
با تو نکند چو خاک پستی
آن کیست که بر بساط هستی
وز بهر تو آفریده شد کون
اکسیر تو داد خاک را لون
مقصود تویی ، همه طفیلند
سر خیل تویی و جمله خیلند
شاهنشه کشور حیاتی
سلطان ِ سریر کایناتی
گیسوی تو چتر و غمزه ، طغرا
لشکر گه تو سپهر خضرا
در نوبتی تو پنج نوبه است
وین پنج نماز کاصل توبه است
بستی در ِ صد هزار بیداد
در خانه ی دین به پنج بنیاد
منبع:www.payambarazam.ir

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید