وحدت
ساروجینی نایدو
با توجه به یکسان بودن افراد نزد خدا در اسلام می گوید: «دین اسلام، اولین دینی بود که مردم سالاری را توصیه و اجرا کرد؛ از آن جهت که در مسجد و در پنج نوبت روزانه، وقتی که برای اقامه نماز، اذان گفته می شود و عابدان با هم جمع می شوند، مردم سالاری دینی مجسم می شود؛ زیرا رعیت و پادشاه، کنار در کنار هم اعلان می کنند: فقط خدا برتر است. من بارها و بارها با این وحدت که طبیعتاً مردمان را با یکدیگر برادر می سازد، مواجه شده ام.
**************
فرستاده خدا
مستر مارکو داد
محمد(ص) با غنی و فقیر یکسان رفتار می کرد به حقیقت پیغمبر شخصیت مبارکی است که خداوند او را برای بشر فرستاده است .
**************
آخرین پیامبر
ارنست رنان
اما ملت عرب که خداوند او را گرامی داشت و با برگزیدن گرامی ترین بندگانش، از میان شریف ترین اشراف آن ملت به پیغمبری خاتمیت، مقامش را بالا برده، و زبان و لغتش وسیله ای شد که بهترین شرایع را در برداشته باشد. به طور حتم این شریعت تا جهان برپاست پایدار خواهد بود، زیرا پیغمبری بعد از این پیغمبر نیست و دینی بعد از این دین نخواهد بود.
**************
رسول آسمان برای زمین
کارل مارکس
وی در سال1817م در آلمان متولد شد. وی از مردان سیاست و نویسنده بیانیه کمونیستی است. در کتاب خود به نام زندگی می گوید: به درستی که آن مرد عرب اشتباهات مسیحیت و یهودیت را درک کرد و باهمتی که عاری از خطر نبود در میان اقوام بت پرست قیام نمود و آنان را به توحید دعوت فرمود و جاودانی روح را در نهاد آنها کاشت. سزاوار نیست که تنها در شمار مردان بزرگ تاریخ به شمار آید. بلکه برماست تا به پیامبری او اعتراف نموده و او را رسول آسمان برای زمین بدانیم.
والا پیامبر
آلبرنس کاتیان ایتالیایی
آلبرنس کاتیان ایتالیایی در صفحه34 کتاب ادیان عرب می گوید: امتیاز محمد صلی الله علیه واله در کفایت شگفت انگیز او مانند یک سیاستمدار برجسته بیش از آن است که پیامبری باشد و به او وحی شود .آن که محمد صلی الله علیه وآله را بشناسد نمی تواند بخشندگی او را پایین آورد و کسی که این گونه باشد هم به خود و هم به محمد صلی الله علیه واله ستم می کند.
**************
پیامبر اسلام هستی خود را وقف اهداف والای زندگی نموده است
داگهرت فن میکوش
یکی از ارزیابیهای مطلوب از زندگی محمد صلیالله علیه و آله و دستاوردهای او، کتاب محمد[ص]، تراژدی کامیابی (1932) نوشته داگهرت فن میکوش بود. او در این کتاب شخصیت محمد صلیالله علیه و آله را به لحاظ ذاتی، انسانی میداند که سرشار از شور و اشتیاق پارسایی و برخوردار از اصول ناب و متعالی اخلاقی است که هستی خود را وقف اهداف والای زندگی نموده است.
مرتبه عشق کامل ورای هر پیغمبر دیگری برازنده قامت محمد[ص] است
پروفسور آنه ماری شمیل
به سال 1922 در همان سالی که ریکله اثر یادشده را که از آن بعنوان تکلیفنمایی زندگیاش یاد میکند به پایان رساند، یکی از پرآوازهترین کارشناسان در زمینه اسلام و عرفان اسلامی، آنه ماری شیمل، در شهر ارفورت آلمان چشم به جهان گشود. اگرچه ریکله همانطور که خود اذعان داشته بود در تلاش برای دست یافتن به معنای باطنی فلسفه دینی محمد صلیالله علیه و آله تنها به پوسته آن دست یازیده بود، شیمل به درکی ژرف و منحصر به فرد از عضویت اسلامی رسید. وی که به عنوان استاد مطالعات و پژوهشهای اسلامی در چندین دانشگاه از جمله، بن، آنکارا، هاروارد به تدریس مشغول بود، در مصاحبهای تلویزیونی، سلمان رشدی را به خاطر جریحهدار کردن احساسات مسلمانان به گونهای اهریمنی بهشدت مورد انتقاد قرار داد.
وی در یکی از آثار اصلیاش تحت عنوان ابعاد عرفانی دین اسلام، اینچنین مینویسد: حتی تازهترین پژوهشها در مورد پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله که صداقت و نگرش عمیقاً مذهبی وی را نشان میدهند هیچچیزی از عشق عرفانی را که پیروانش نسبت به او احساس میکنند فاش نمیکند.
پروفسور شمیل در کتاب دیگر خود «محمد[ص]، رسول خدا» چنین میگوید: پارسایان مسلمان کلمه خلیلالله را منحصراً برای ابراهیم به کار بردند، چونان که کلیمالله (آنکه خدا با او سخن گفت) در حق موسی به کار میرود و بهراستی از این جهت که محمد [صلیالله علیه و آله] را حبیبالله خواندند میتوان نتیجه گرفت که اسلام دین عشق و محبت است زیرا مرتبه عشق کامل ورای هر پیغمبر دیگری برازنده قامت محمد [صلیالله علیه و آله] است.
شمیل در مورد عصمت پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله حدیثی را به نقل از صوفیان میآورد: زمانی که درباره شیطان، قوای پست و شهوات نفسانی انسان از پیغمبر سوال کردند، پاسخ داد: اسلم شیطانی علی یدی فلا یأمرنی الا بخیر. مراد آن است که انسان کامل، غرایز و شهوات خود را چنان رام کرده است که در نهایت امر از آنها منحصراً برای اعمال نیکو و کارهای خدایی استفاده میکند. نزد صوفیان راز جهاد اکبر، یعنی جدال دائمی با تمایلات پلید که نمیشود آنها را زدود، اما میتوان بر آنها غلبه کرد و آنها را به ارزشهای مفید مبدل ساخت، همین است. حدیث پیامبر صلیالله علیه و آله درباره «شیطان مغلوب او» اشارت به حقیقت روانشناختی بسیار مهمی دارد. از این رو نه تنها برای عارفان بل نزد تجددطلبان نیز مثل شده است. در این صورت پیغمبر [صلیالله علیه و آله] بر حسب خلق، کاملاً بری از گناه به نظر نمیآید، بل به سبب تعالی به وقفه روحانی و از فیض حق مبدل به معصوم، بری از گناه شده است.
شیمل در فصل نور محمد[ص]و مکتب عرفان همان کتاب چنین میگوید: اگرچه محمد [صلیالله علیه و آله] به مراتب رفیع نورانی تعالی یافت و به مقامی رسید از برخی جهات مانند شدنی به لوگوس در الهیات مسیحی، اما در مقام انسان کامل، «عبده» بنده حق و مخلوق او باقی ماند؛ محبوبترین آفریده او به یقین.
**************
اخلاق محمد (ص)
لوزان کشیش فرانسوی
وی در یکی از سخنرانی های خود می گوید: آن حضرت از نظر عادتهای بخشندگی، شرف اخلاقی و شدت احساس در بالاترین درجه قرار داشت. دارای خوی عظیم و عادت مرضیه ای در شفقت به کودکان بود، طبعی مبتنی بر نیکویی، دور از تکبر نفسانی و صلابت در رابطه با مردم داشت. همچنین حایز نیروی درک عجیب، هوش سرشار و عواطف رقیق شریفی است.