نویسنده:منصور نصیری
11 ـ میهمان نوازی
میهمان نوازی و آداب میهمان داری از مهمترین مسائلی است که در سیره و سخن رسول خدا (ص) به آن توجه بسیار شده است .ایشان می فرمود : « میهمان راهنمای بهشت است » (1) ایشان میهمان را مایه ی آمرزش گناهان دانسته است :« میهمان به همراه روزی خود وارد خانه می شود و هنگامی که از خانه ی میزبان خارج می شود ،همه ی گناهان آن خانه را با خود می برد » (2) روزی به یاران خود فرمود : «هنگامی که خدا خیرو سعادت گروهی را بخواهد ،برای آنان هدیه ای را می فرستد.» گفتند :«چه هدیه ای »فرمود :«میهمان که به همراه روزی خود وارد می شود و به همراه گناهان اهل آن خانه بیرون می رود » (3) ایشان خانه ی بی میهمان را خانه ی بی فرشته معرفی می کند : « خانه ای که میهمان درآن پای نمی نهد ، فرشته ها در آن گام نمی نهند » (4) نیز می فرماید : « هر کس میهمان را اکرام کند ، هفتاد پیامبر را اکرام کرده و هرکس برای میهمان یک درهم خرج کند ،چنان است که هزاران هزار دینار درراه خدا خرج کرده است » (5)
ایشان افزون بر تاکید بر میهمان نوازی ، بر اجابت دعوت برادر مسلمان نیز بسیار تاکید کرده است : « من به حاضران و غایبان امتم سفارش می کنم که دعوت برادر مسلمان خود را بپذیرند ؛هرچند که با او پنج میل فاصله داشته باشند ،چرا که پذیرش دعوت مسلمان بخشی از دین است » (6)
ایشان رد دعوت مسلمان و نیز پذیرش دعوت و عدم تناول غذای میزبان را نوعی جفا می دانست . (7) از سوی دیگر ، میهمانی ناخوانده را نکوهش می کرد . روزی به امام علی (ع) فرمود : هشت دسته اگر به آنها اهانت شد،نباید کسی جزخود را ملامت کنند ؛نخستین آنها میهمان ناخوانده است .(8) همچنین می فرمود :«هرکس به میهمانی دعوت شود و او بی عذر و دلیل موجه رد کند ،خدا و رسول خدا (ص) را نافرمانی کرده است و هر کس بی دعوت بر سر سفره ای بنشیند ،همانند دزد وارد می شود و سرزنش شده خارج می شود » (9)
روزی یکی ازاهالی مدینه ،ایشان و پنج نفر از یارانشان را برای صرف غذا دعوت کرده بود .یکی از یاران رسول خدا (ص) در راه به آنها برخورد و با آنها همراه شد . وقتی به محل میهمانی رسیدند ،حضرت به او فرمود : « اینان تو را دعوت نکرده اند ، وقتی به محل میهمانی رسیدند ،حضرت به او فرمود : « اینان تو را دعوت نکرده اند ، پس بنشین تا تو را به آنها معرفی کنم و از آنها اجازه ورود تو را نیز بگیرم » (10) این ماجرا اولاً دلسوزی و حیای آن حضرت را نشان می دهد ؛ثانیاً بیانگرآن است که حضور در میهمانی بی دعوت ، درنظرآن حضرت ناپسند بوده است .
در روایات متعددی ،برای میهمان و میزبان وظایفی بیان شده که درادامه به برخی آنها اشاره می کنیم :
وظایف میزبان
1 ـ میزبان باید بکوشد که در میهمانی او ، تنها ثروتمندان حضورنیابند ،بلکه افراد نیازمند نیز برسفره ی انسان حاضر باشند . رسول خدا (ص) می فرمود : « بدترین غذا ،سوری است که درآن ،تنها افراد سیر حاضر باشند و ازافراد گرسنه دریغ شود » (11)
2-میزبان نباید غذاهایی را که برای میهمانان حاضر می کند ،کم و ناچیز بشمارد و به اصطلاح نباید آنها را ناقابل معرفی کند ، چرا که چنین کاری کفران و تحقیر نعمت های الهی است « در گناه کاری انسان همین بس که آنچه برای برادرانش حاضر می کند ،اندک شمارد ،و درگناه کاری مردم هم همین بس که آنچه برادرشان برای آنها حاضر می کند ،اندک شمارند » (12)
3 ـ نکته ی بسیارمهم این است که در میهمان داری باید از تکلف و زحمت بی جا دوری کرد .رسول خدا (ص) سفارش می فرمود که برای میهمان نوازی ، به تکلف و زحمت بی جا نیفتد . (13) امام علی (ع) در پاسخ به فردی که ایشان را به میهمانی دعوت کرده بود ، فرمود :«به شرطی می پذیرم که سه چیز را برایم تضمین کنی :از بیرون خانه چیزی نخری و هرچه در خانه داری برایم حاضر کنی و خانواده ات را به زحمت نیندازی »،پس از آنکه که شخص این سه شرط را پذیرفت ،امام دعوتش را اجابت کرد . (14)
4 ـ بهتر است که در سفره برخی لوازم جانبی و ضروری ،نظیرخلال دندان یا دستمال کاغذی برای میهمانان فراهم باشد . رسول خدا (ص) فرمود :«ازحقوق مهمان این است که خلال دندان برایش مهیا شود. »(15)
5 ـ میزبان باید همراه با میهمانان غذا بخورد ،نه جدا از آنها .رسول خدا (ص) فرمود : «هرکس که دوست دارد ، خدا و رسولش او را دوست داشته باشد ، باید همراه با میهمانش غذا بخورد » (16)
6 ـ میزبان باید به بهترین صورت و نیز با خوشرویی و محبت کامل از میهمانان پذیرایی کند . رسول خدا (ص) هنگامی که گروه نجاشی بر ایشان وارد شدند ،خود شخصاً برخاست و به خدمت آنها پرداخت . (17) همچنین رسول خدا (ص) از اینکه ازمیهمان کارکشیده شود ،نهی می کرد . (18)
7 ـ رسول خدا (ص) بدرقه میهمان را از حقوق وی می دانست و می فرمود :«یکی از حقوق میهمان این است که با او حرکت کرده ،تا کنار درب خانه بدرقه اش کنی. » (19)
وظایف میهمان
برخی وظایفی که برای میهمان بیان شده ، عبارت است از:
1 ـ پرهیز ازمیهمانی افراد فاسق و اهل گناه :رسول خدا (ص) در وصایای خود به ابوذرفرمود :«ای ابوذر جز با مومنان مصاحبت نکن و جزافراد متقی از غذایت نخورند و ازغذای افراد فاسق پرهیزکن. » (20)
2 ـ همچنان که پیش تر اشاره شد ، میهمان باید ازبه همراه آوردن کسانی نظیرفرزند ، دوست یا پدر و مادرکه میزبان دعوتشان نکرده ،بپرهیزد .
3 ـ رعایت دقیق وقت تعیین شده ، یعنی میهمان نباید زودتر یا دیرتر از وقت مقرر به خانه میزبان وارد شود .
4 ـ همچنان که پیش تر اشاره شد ،میهمان نباید غذایی را که برایش حاضر می شود ، ناچیز و اندک شمارد و به دیده ی حقارت به آن بنگرد .
5 ـ میهمان نباید بیش از سه روز در خانه ی میزبان اقامت کند .رسول خدا (ص) فرمود : « میهمانی سه روز است و بیش از سه روز صدقه است و میهمان وظیفه دارد که پس از روز ، از خانه ی میزبان برود .
6 ـ میهمان باید در تعیین جای نشستن ، تابع نظرمیزبان باشد ،چرا که به تعبیر برخی روایات ، صاحب خانه بهتر می داند که چه جایی از خانه اش برای حفظ حرمت و پوشش خانواده ی او مناسب تراست .(21)
12 ـ دوست یابی و دوست داری
در زندگی اجتماعی،انسان ها نسبت به برخی انس بیشتری می یابند و او را دوست خود برمی گزینند .انتخاب دوست در فرایند زندگی اجتماعی ،امری گریزناپذیراست . دربسیاری موارد ،دوست انسان ، مهمترین نقش را درتصمیم گیری ها و سرنوشت او ایفا می کند .قرآن مجید از کسانی یاد می کند که با برگزیدن دوستان بد ،گرفتار عذاب جهنم شده اند و با حسرت می گویند :ای کاش با فلانی دوست نمی شدیم ؛«و روزی است که ستمکار دست های خود را می گزد [ و ] می گوید :ای کاش با پیامبر راهی بر می گرفتم و ای کاش فلانی را دوست [خود ] نگرفته بودم » (22)
در آیه دیگر نیز چنین آمده است :«یکی از بهشتیان می گوید :راستی من [دردنیا ] همنشینی داشتم که به من می گفت :آیا واقعاً تو این سخن را باور می کنی که وقتی مردیم و خاک و [مشتی ] استخوان شدیم ، زنده می شویم و جزا می یابیم ؟ [ سپس ] می پرسد :آیا شما از او اطلاعی دارید ؟ پس او را درمیان آتش می بیند و می گوید : به خدا سوگند چیزی نمانده بود که تو مرا به هلاکت اندازی !و اگررحمت پروردگارم نبود ،هرآینه من [نیز] ازاحضار شدگان در دوزخ بودم ! » (23)
در اهمیت تاثیر دوست سرنوشت آدمی همین بس که رسول خدا (ص) فرمود :« آدمی برهمان دینی است که دوستش بر آن است ،پس دقت کنید که چه کسی را به دوستی برمی گزینید ! » (24) و «اگردر مورد کسی شک داشتید و دیندار بودن او برای شما معلوم نبود ،به دوستانش بنگرید ؛ اگردوستانش دیندارند ،خود او دینداراست » (25)
به دلیل تاثیرفراوان دوست در تصمیم گیری ها و رویکردهای انسان ، روایات متعدد ، به بیان شرایط دوست پرداخته اند . برخی شرایطی که برای دوست خوب بیان شده عبارت است از : (26)
1ـ داشتن ایمان و تدین .
2 ـ ظاهر و باطن او یکی باشد .
3 ـ افتخار تو را افتخار خود و ننگ تو را ننگ خود بداند .
4 ـ دریغ نکردن از آنچه در اختیار دارد برای تو .
5 ـ هنگام دچار شدن به مصایب و گرفتاری ها تو را تنها نگذارد .
6 ـ آنچه برای خود می پسندد ، برای تو نیز بپسندد .
7 ـ نادان نباشد . (27)
8 ـ شرور نباشد . (28)
9 ـ دو رو ، یعنی کسی که کردارش با گفتارش همسان نیست ،نباشد . (29)
10 ـ بد ذات و خبیث نباشد .
11 ـ اهل فسق و فجور نباشد .
13 -امانت دارباشد .
رسول خدا (ص) فرمود :«همنشین نشوید ، مگربا عالمی که شما را از پنج چیز به پنج چیز فرا می خواند :از شک به یقین ، از ریاکاری به اخلاص ، از رغبت ( به دنیا و گناهان ) به دوری از آن ، از تکبر به تواضع ، و از حیله گری به خیرخواهی مردم » (30)
در روایات آمده است که پیش از انتخاب دوست ، او را آزمایش کنید و از انتخاب شتاب زده و بدون بررسی بپرهیزید . این آزمایش و ارزیابی ، ممکن است از راههای گوناگونی صورت پذیرد :
1 ـ سپردن امانت به او و سنجش میزان امانت داری او .
2ـ پیشنهاد کارناپسند به او و دقت در نحوه ی عکس العمل او .
3 ـ عصبانی کردن او و دقت در نحوه ی واکنش او .
4 ـ دقت درگفتار و کردار او و پی جویی وجود ملاک های فوق برای دوست خوب .
5 ـ مسافرت با او و بررسی رفتار و اخلاق او در مسافرت .
6 ـ امتحان او باپیشنهادی مالی گوناگون . (31)
در روایات بر رعایت حقوق دوستان بسیار تاکید شده است ؛ آن چنان که دستور داده شده ،نام او ، نام پدر ، مادر ، اجداد و محل سکونت او را از وی بپرسید!
روزی رسول خدا (ص) ابن عمررا دید که دنبال چیزی می گردد .ازاو پرسید :«دنبال چه هستی ؟»گفت :«در پی یکی از دوستانم » فرمود : « ای عبدالله ! اگر کسی را دوست داشتی ، نام او ،نام پدرش ، نام جد و خاندان و محل سکونتش را از او بپرس و هر گاه بیمار شد ، به عیادتش برو و اگر از تو کمک خواست ، به یاریش بشتاب » (32)
14 ـ خشنود کردن مردم
رسول خدا (ص) از هیچ فرصتی شاد کردن مردم دریغ نمی ورزید و می فرمود : « هرکس مومنی را خشنود کند ، مرا خشنود کرده و هر کس مرا خشنود کند ، خدا را خشنود کرده است » (33) نیز می فرمود : « محبوب ترین کارها نزد خدای عزوجل شاد کردن مومنان است » (34)
ایشان این کار را گاه در قالب شوخی و مزاح انجام می داد . امام صادق (ع) از یکی از یاران خود ، در مورد شوخی با یکدیگر پرسید .او گفت :«کمتر شوخی می کنیم ».حضرت فرمود : « چرا با یکدیگر شوخی نمی کنید ؛ شوخی کردن اخلاقی نیکوست و شما با این کار موجب خوشحالی برادر خود می شوید . پیامبر خدا (ص) به قصد خوشحال کردن مردم با آنها شوخی می کرد » (35) روزی پیرزنی به ایشان گفت : « ای پیامبر خدا ! از خدا بخواه که مرا به بهشت ببرد.»رسول خدا (ص) فرمود : « فلانی !هیچ پیر زنی وارد بهشت نمی شود ». پیرزن از این سخن پیامبر گریست .حضرت فرمود : « به او بگویید ، پیرزن با صورت پیر وارد بهشت نمی شود ،بلکه خداوند نخست او را جوان می کند و سپس به بهشت می برد ، چرا که خدای سبحان می فرماید : « انا انشانهن انشاء *فجعلناهن ابکاراً * عربا اتراباً » (36) .(37)
گاه برای خوشحال کردن یارانش ، در گفتار خود کلمات غیر عربی را با کلمات عربی می آمیخت ؛ برای مثال روزی به یاران خود فرمود : « قوموا فقد صنع لکم جابر سورا » (38) برخیزید که جابر برایتان سور درست کرده است . البته ایشان تاکید می کرد که در شوخی کردن نباید از حدود و قوانین الهی تجاوزکرد ؛ برای مثال می فرمود : « هیچ بنده ای ایمان خود را کامل نمی کند ؛ مگرآنکه آنچه برای خود دوست می دارد ، برای برادرش نیز دوست بدارد و در مزاح و غیر مزاح ، از خدا ترس داشته باشد » (39) هم چنین شوخی کردن از راه دستاویز قرار دادن کارهای باطل و ناشایست را جایزنمی دانست و می فرمود : » من شوخی می کنم ؛اما جز حق بر زبانم جاری نمی شود ». بنابراین ،کسانی که به بهانه ی شوخی مرتکب گناه می شوند ؛ برای مثال به دیگران تهمت می زنند ، یا آنها را مسخره می کنند ، از نظر ایشان نکوهش شده است .
15 ـ گذشت و خطاپوشی
گذشت از ویژگی های نیکوکاران است و در قرآن و روایات برآن بسیار تاکید شده است ؛ برای مثال در قرآن می فرماید :«و جزای بدی مانند آن بدی است ،پس هرکه درگذرد و نیکوکاری کند ، پاداش او بر [ عده ] خداست » (40)
گذشت از خطا و بدی دیگران ، از مهمترین و شاخص ترین و ویژگی های انسان های بزرگواراست .رسول خدا (ص) هیچ گاه بدی را با بدی پاسخ نمی داد ، بلکه همواره می بخشید و از بدی افراد می گذشت (41) .ایشان می فرمود :«آیا شما را از بهترین خلایق دنیا و آخرت آگاه نکنم ؟ گذشت نسبت به کسی که به شما ستم کرده ؛ پیوند با کسی که از شما بریده ؛نیکی در حق کسی که به شما بدی کرده و بخشش در حق کسی که از شما دریغ کرده » (42)
همواره مردم را به پیامدها و پاداش های دنیوی و اخروی بخشش بشارت می داد ؛ برای مثال می فرمود :«گذشت جز عزت برای انسان نیفزاید ، پس گذشت کنید تا خدا شما را عزیز کند » (43) و « در روزمحشر منادی ندا می دهد ،کسی که پاداشش برعهده ی خداست ،برخیزد و وارد بهشت شود ».می پرسند : «چه کسی پاداشش بر عهده ی خداست ؟» می گوید : « کسانی که نسبت به مردم گذشت داشتند » (44) و «هرکس به گاه قدرت ، گذشت کند ، خداوند در روزلغزش و لرزش گام ها ( روز قیامت )ازخطاهای او می گذرد » (45)
پی نوشتها :
1 ـ الضیف دلیل الجنه ، بحار الانوار ، ج 72 ، ص 260 ـ 261.
2 ـ الضیف یاتی القوم برزقه ؛ فاذا ارتحل بجمیع ذنوبهم ، بحارالانوار ، ج 72 ، ص 461 .
3 ـ بحارالانوار ، ج 72 ، ص 461 .
4 ـ کل بیت لایدخل فیه ضیف لایدخله الملائکه ، بحارالانوار ، ج 72 ، ص 461 .
5 ـ ارشاد القلوب ، ص 138 .
6 ـ اوصی الشاهد من امتی و الغائب ان یجیب دعوه المسلم و لو علی خمسه امیال ؛ فان ذلک من الدین ، بحارالانوار ، ج 72 ، ص 447 -448.
7 ـ من الجفا … ان یدعی الرجل الی طعام فلا یجیب او یجیب فلا یاکل . بحارالانوار ، ج 72 ، ص 447 .
8 ـ بحارالانوار ، ج 72 ، ص 464.
9 ـ سنن ابی داود ، ج 2 ، ص 196 .
10 ـ مکارم الاخلاق ، ص 22 ؛ بحارالانوار ، ج 16 ، ص 236.
11 ـ شرالطعام الولیمه یدعی الیها الشعبان و یحبس عنه الجیعان .(میزان الحکمه ، ج 5 ، ص 522 ) .
12 ـ کفی بالمره اتما یستقل ما یقرب الی اخوانه ( المحاسن ،احمد بن محمد بن خالد البرقی ، تحقیق : السید جلال الدین الحسینی ، دارالکتب الاسلامیه ، [ بی تا ] ، ج 2 ، ص 412 ) .
13 ـ بحارالانوار ، ج 72 ، ص 459 .
14 ـ بحارالانوار ، ج 72 ، ص 459 .
15 ـ ان من حق الضیف ان یعدله الخلال ، بحارالانوار ، ج 441/63.
16 ـ من احب ان یحبه الله و رسوله قلیا کل مع ضیفه ( میزان الحکمه ، ح 2399) .
17 ـ المستطرف ، ج 1 ، ص 238 .
18 ـ بحارالانوار ، ج 47 ، ص 41 .
19 ـ بحارالانوار ، ج 72 ، ص 451 .
20 ـ یا اباذر لا تصاحب الا مومنا و لایاکل طعامک الا تقی و لا تاکل طعام الفاسقین . ( مستدرک سفینه البحار ، الشیخ علی النمازی ، تحقیق : الشیخ حسن بن علی النمازی ، قم : موسسه النشر الاسلامی لجماعه المدرسین ، 1419 ، ج 87 ، ص 202 ) .
21 ـ بحار الانوار ، ج 72 ، ص 451 .
22 ـ فرقان / 27 ـ 28.
23 ـ صافات / 51 ـ 55.
24 ـ قال النبی (ص) : المرء علی دین اخیه فلینظر احدکم من یخالل » (ابو عبدالرحمن سلمی ، « آداب الصحبه و حسن العشره » در : مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی ، گردآوری نصرالله پورجوادی ،تهران : مرکز نشر دانشگاهی ، چاپ اول ، 1372 ؛ ج 2 ، ص 65 .
25 ـ بحارالانوار ، ج 71 ، ص 188 .
26 ـ ر . ک : بحارالانوار ، ج 71 ، صی باب 11 .
27 ـ قال النبی (ص) قطیعه الجاهل تعدل صله العاقل . ( بحارالانوار ، ج 71 ، ص 198 ) .
28 ـ قال النبی (ص) مجالسه الاشرار تورث سوء الظن بالاخبار و مجالسه الاخیار تلحق الاشرار بالاخبار ، ( بحارالانوار ، ج 71 ، ص 199 ) .
29 ـ قال النبی (ص) : واحذر صحابه من یقبل رایه وینکر عمله . فان الصاحب معتبر بصاحبه ( بحارالانوار ، ج 71 ، ص 199 ) .
30 ـ بحارالانوار ، ج 71 ، ص 188 ـ 189 .
31 ـ ر . ک : تحف العقول ، ص 237 ؛ بحارالانوار ، ج 71 ، و ج 75 و ص 239 و 235 ؛ مصادقه الاخوان ، للشیخ الصدوق علی بن بابویه القمی ،اشراف السید علی الخراسانی الکاظمی ،الکاظمیه ؛ منشورات مکتبه الامام صاحب الزمان العامه ؛[ بی تا ] ص 72 .
32 ـ ابوعبدالرحمن سلمی : « آداب الصحبه و حسن العشره » در : مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی ، گردآوری نصرالله پورجوادی ، تهران : مرک نشر دانشگاهی ، چاپ اول : 1372 ، ج 2 ، ص 77 ـ 78 .
33 ـ من سر مومنا فقد سرنی و سرنی فقد سر الله . (جامع السعادات ، ج 2 ، ص 226 ) .
34 ـ ان احب الاعمال الی الله عزوجل ادخال السرور علی المومنین ( جامع السعادات ، ج 2 ، ص 226 ) .
35 ـ مکارم الاخلاق ، طبرسی ، ص 21 .
36 ـ واقعه / 35 ـ 37 .
37 ـ الشمائل المحمدیه ، فصل فی مزاجه .
38 ـ اخلاق النبی و آدابه ، ج 4 ، ص 93 .
39 ـ کنز العمال ، ج 1 ، ص 43 ، ح 106 .
40 ـ شورا / 40
41 ـ سنن الترمذی ، ج 3 ، ص 249 ، ح 2085.
42 ـ بحارالانوار ، ج 68 ، ص 399 .
43 ـ العفو لایزید العبد الا عزاً فاعفوا یعزکم الله ( کنز العمال ، ح 7012 ) .
44 ـ کنزالعمال ، ح 7009.
45 ـ کنز العمال ، ح 7023 .
منبع:نشریه پایگاه نور،شماره 8