نویسنده: آیت الله سیدمحمدتقی مدرسی
مترجم: محمد تقدمی صابری
نگاهی به درونمایه و محورهای سوره ی سجده
در چهار سوره ی قرآنی، سجده کردن، هنگامی که آیه بدان فرمان می دهد، واجب می گردد. این سوره ها به « عزایم » نامبردارند و سوره ی سجده در ترتیب سوره های قرآن، نخستین سوره از سوره های عزایم است، از این رو شایسته است که سجده نام گیرد. همچنین به آن (الم. السجده) نیز می گویند.
شاید آیه ای که به سجده کردن فرمان می دهد (آیه 15) محور این سوره باشد که بزرگترین ویژگیهای مؤمنان مخلص را بیان می دارد. این ویژگیها برخاسته از جلوه گر شدن پروردگار در قلبهای پاک آنان است و سبب می شود چون آیات را به ایشان یادآوری کنند، سجده کننان به روی درافتند و پهلوهایشان از خوابگاه جدا گردد و پروردگارشان را بخوانند.
آیات سوره، برای رسیدن به این محور، یکی پس از دیگری می آید، نقطه ی آغاز این آیات، نام ربوبی پروردگار جهانیان است. خداوند کسی است که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید، که اشاره ای است به آفرینشی پس از آفرینش دیگر و مرحله ای پس از مرحله ی دیگر. همچنین پروردگار کسی است که کار جهان را از آسمان گرفته تا زمین، اداره می کند و کارهای بندگان به سوی او باز می گردد. او دانای نهان و آشکار است و با دانش خویش بر آفریدگان احاطه دارد و هیچ چیزی در آسمانها و زمین از دایره ی دانش او بیرون نیست. (آیات 1-6)
سیاق آیات، تجلیات نام پروردگار در آفرینش انسان را یادآور می شود، که خداوند آفرینش او را از گِل آغازید. پرودگار آفرینش انسان را مرحله به مرحله پی گرفت تا اینکه او را بشری خوش اندام قرار داد و او تا هنگامی که زنده است از تقدیر و اراده ی پروردگار بهره مند است، سپس فرشته مرگ، که از سوی پروردگار عهده دار ستاندن جان اوست، به سراغش می آید و هنگامی که به خاکی بدل می گردد و اجزای بدنش در زمین پراکنده می شود، باز هم از دسترس سلطه و تقدیر پروردگار بیرون نیست و هنگامی که به سوی دادگاه عدل الهی، برانگیخته می شود، چنانچه گنهکار باشد سرش را پایین انداخته، به درگاه پروردگار بانگ زاری سرمی دهد و از خداوند می خواهد او را بازگرداند تا مگر کار شایسته ای انجام دهد. (آیات 7-12)
لیک هرگز چنین نخواهد شد، چه، پروردگار سوگندی راستین یاد کرده که دوزخ را از جنیان و آدمیان انباشته سازد و از این رو آنان را رها کرده تا با آزادی کامل راه خویش برگزینند و اگر بخواهند، بهشت را برمی گزینند. امّا راه نجات از خواری چنین روزی، که در آن گنهکاران از کرده های خویش پشیمان می شوند، چیست؟ (آیات 13-14)
از دیدگاه قرآن، راه رهایی از خواری چنین روزی، زاری به درگاه پروردگار است. قرآن اینگونه، بهره مندی و اثرپذیری از آیات قرآن را به مؤمنان منحصر می سازد، همان کسانی که چون آیات را به ایشان یادآوری می کنند، سجده کنان به روی درمی افتند و به ستایش پروردگار تسبیح می گویند.
پاداش اینان بسیار است، تا بدان اندازه که وصف آن ممکن نیست، چه پروردگار با پاداشی نکو، دیدگان آنان را روشنی می بخشد. (آیات 15-17)
خداوند از میان مؤمنان، کسانی را به پیشوایی برگزید، زیرا به فرمان او مردم را هدایت می کردند و در برابر رنجها صبر پیشه می کردند و به آیات او یقین داشتند.
شاید هدف برتر سوره، پرورش این گروه برگزیده باشد و این، گویا محور اساسی سوره است، مگر اینکه آیات سوره بینش دیگری نیز ارایه می دهند که عبارت است از ویران سازی آرزوهایی که آدمی در سر می پروراند، او می خواهد که مؤمن و فاسق برابر باشند، امّا هرگز، آنان برابر نخواهند بود، زیرا مؤمنان در باغهایی جایگزین می شوند، حال آنکه جایگاه فاسقان، آتش است. (آیات 18-20)
کیفرهای پروردگار، از جمله: فقر، خواری، بیماری، جنگ، زلزله و طغیان آبها، که پیامدهای دنیوی کردار فاسقان است، گواهی است بر تفاوت کار مؤمنان و فاسقان در آخرت. و به تمامی، گواهی است بر اینکه آدمی، خود مسؤول کردار زشت خویش است و تمامی این کردار و اعمال، نزد پروردگار حسابی دارد. (آیات 21-22)
آنگاه قرآن اشاره دارد که برترین هدف رسالتهای الهی، زدودن شک و تردید از قلب انسان است و مصلح (پیامبر) به این هدف نمی رسد، مگر اینکه خود، از شک و تردید به دور باشد. (آیه 23)
پس از آن، خداوند ویژگیهای سه گانه امام را مشخص می سازد که عبارتند از: هدایت، صبر و یقین. (آیه 24)
لیک به رغم وجود پیشوایانی شایسته و رهبرانی که از این ویژگیها برخوردارند، گروهی از حق رویگردان می شوند، امّا ترازوی سنجش پروردگار دقیق است و او بدین ترازو، میان گروندگان و رویگردانان، داوری کند. با نگاهی به تاریخ، درمی یابیم کیفر خدا، کافران را دربرمی گیرد و این کیفر با همه ی عظمت خود، نزد پروردگار کیفری کوچک به شمار می آید، پس فاسقان و گنهکارانی که از آیات پروردگار رویگردان می شوند، چگونه می توانند از کیفر بزرگتر خداوند برگریزند؟ (آیات 25-26)
در پایان سوره (27-30) پروردگار آیه های رحمت خود را به یاد ما می آورد؛ او باران را به سوی زمین بایر می راند و به وسیله آن کِشته ای را برمی آورد تا مردمان و دامهایشان از آن بخورند.
خداوند کسانی را بیم می دهد که در انتظار فرود آمدن آیاتی روشن هستند تا آنان را بر ایمان آوردن ناگزیر سازد. همچنین به آنان هشدار می دهد که در روز پیروزی، ایمان، کسانی را که کافر شده اند سود نمی بخشد.
پروردگار سپس مؤمنان را فرمان می دهد تا از کافران روی گردانند و در انتظار بمانند، همانگونه که کافران در انتظار می مانند تا همگان جزای کردار خویش را بگیرند؛ مردم در برابر نیکی، نیکی و در برابر بدی، بدی پاداش خواهند گرفت.
سوره های قرآنی و از جمله این سوره، که صحنه هایی از روز رستاخیز را به تصویر می کشند، آمیزه ای از بیم و امید را در جان ما برمی انگیزانند و ما را فرا می خوانند تا برای انجام دادن کارهای شایسته، شتابان تلاش کنیم تا از قربانیان غفلت نباشیم.
آیات این سوره، گنهکارانی را به تصویر می کشد، که بر آنند گناه و کجراهه تنها از راه فرونشاندن فریفتگی دنیوی است، بنابراین تصویرسازی، گنهکاران از آن رو که روز رستاخیز را فراموش کردند و خود را به غفلت زدند و خویش را آماده چنین روزی نکردند، سرافکنده خواهند بود و خداوند نیز آنان را فراموش خواهد کرد.
در آیات پایانی سوره، بر ویژگی یقین، که آدمی باید از آن برخوردار باشد، تأکید شده، تا در اثر این ویژگی در آدمی نشانی از خواهشهای نفس و سستیِ اراده بر جای نماند. چه، در اثر این ویژگی، انسان حقایق را با فطرت و خردِ خود خواهد شناخت، لیک در اثر هوای نفس و اندیشه ای باطل در این حقایق تردید روا خواهد داشت، از این رو برای زدودن این تردید و گمانها، نیازمند یقین است.
امّا آدمی چگونه به یقین دست پیدا کند؟ پاسخ قرآن این است: یقین، با نگریستن بسیار در آیات پروردگار و اندیشیدن در آنها حاصل می شود.
منبع مقاله :
مدرسی، سید محمدتقی؛ (1386)، سوره های قرآن: درونمایه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمی صابری، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوی، چاپ اول.